اشاره
کربلا، عصاره بهشت است و عاشورا، آبروی عشق. اگر کربلا نبود، هیچ گُلی از زمین نمی رویید و مَشام هیچ انسان آزاده ای، حقیقت را نمی فهمید. اگر کربلا نبود، عاشورا نبود و اگر عاشورا نبود، امروز عشق بر سر هر کوی و برزنی بیگاری نمی کرد. عاشورا، دست بلندی است که از افق شهادت کربلا برآمد و تا قله خورشید فرا رفت و تا هماره تاریخ بر فراز ماند.در این نوشته، نخست برآنیم تا به چرایی این حادثه سترگ بپردازیم و ببینیم چرا جامعه به ظاهر اسلامی آن روزگار، بر ترین و والاترین انسان روی زمین را به دلخراش ترین شکل ممکن به شهادت می رساند و البته بدان افتخار می کند و حتی گاه به شکرانه این فتح الهی، مسجدی بنا می سازد تا یاد این عمل خداپسندانه تا سال ها و قرن ها بعد نیز باقی بماند و همگان از آن باخبر شوند. در ادامه مقاله، می خواهیم نهضت امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش را از دو دیدگاه روایات پیشوایان معصوم علیه السلام و نیز ادبیات فارسی، با سه رویکرد شعر، نثر ادبی و تک جمله های زیبا بررسی کنیم.درآمد
هدف اصلی از نوشتن این مقاله، پاسخ به این پرسش اساسی درباره حادثه عاشوراست: چرا این واقعه جانسوز و دلخراش در بخشی از تاریخ پرفراز و نشیب اسلام روی داد؟ به راستی چه شد که جامعه اسلامی آن روز، جامعه ای که فقط پنجاه سال از خاموشی ظاهری نفس گرم برترین موجود همیشه تاریخ در آن می گذشت؛ جامعه ای که هنوز برخی از صحابه حضرت رسول صلی الله علیه و آله در آن می زیستند؛ جامعه ای که پنج سالِ فراموش ناشدنی را در زیر پرچم عدالت و حق علوی گذرانده و طعم شیرین حقیقت را چشیده بود، این جامعه به ظاهر اسلامی، تیغ بر گلوی برترین انسان روی زمین می نهد و خاندانش را به اسیری می برد و بدان افتخار هم می کند؟شاید بتوان ادعا کرد که این مسئله، یکی از بزرگ ترین عبرت های تاریخ بشر است؛ مطلبی که چند سال پیش، رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیتالله العظمی خامنه ای ـ حفظه الله ـ بر آن پای فشرد و فرمود:اولین عبرتی که در قضیه عاشورا ما را متوجه خود می کند، این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر صلی الله علیه و آله ، جامعه اسلامی به آن حد رسید که کسی مثل امام حسین علیه السلام ناچار شد برای نجات جامعه، این چنین فداکاری بکند. ... مگر چه وضعی بود که حسین بن علی علیه السلام احساس کرد که اسلام فقط با فداکاری او زنده می ماند والّا از دست می رود؟ ... چه شد که فردی مثل یزید بر جامعه اسلامی حاکم شد؟ ... چه شد که بیست سال بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام ، در همان شهری که ایشان حکومت می کرد، سرهای پسران امیرالمؤمنین علیه السلام را بر نیزه کردند و در آن شهر گرداندند! ... ما باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمده که سر حسین بن علی علیه السلام آقازاده اول دنیای اسلام و پسر خلیفه مسلمین، علی بن ابی طالب علیه السلام ، در همان شهری که پدر او بر مسند خلافت می نشسته است، گردانده شد و آب از آب هم تکان نخورد. ببینیم چگونه از همان شهر افرادی آمدند به کربلا و او و اصحابش را با لب تشنه به شهادت رساندند و حرم امیرالمؤمنین علیه السلام را به اسارت گرفتند.2
حسین بن علی کیست؟
امام حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام در غروب پنجشنبه، سوم شعبان سال چهارم هجرت3 به دنیا آمد و در روز دوشنبه دهم محرّم الحرام سال 61 هجری قمری، برابر بیستم مهر سال 59 خورشیدی4 در سرزمین نینوا به شهادت رسید.حسین، نوه رسول اعظم صلی الله علیه و آله بود و فرزند علی مرتضی و زهرای مرضیه. در خاندان ولایت، چشم به هستی گشود و در آغوش نبوت، پرورش یافت و زیر سایه پیشوایی بزرگ شد. «حسین علیه السلام ، حسین بود در زمان جد بزرگوار، و حسین بود در زمان پدر، و حسین بود در زمان برادر، و حسین بود در زمان خودش. حسین، محمد بود، علی بود، حسن بود و آنان حسین بودند. همه یکی بودند؛ یک هدف داشتند، یک سخن می گفتند، یک روش داشتند، یک راه می رفتند: راه خدا».5«پیشوای شهیدان از خواهش دل گذشت، از جان گذشت، از آسایش زندگی گذشت و خدا را طلب نمود. تاریخ زندگی حسین علیه السلام گواهی می دهد که جاه طلب نبود. در زندگی نقصی نداشت، دارای همه چیز بود. عزت داشت؛ ثروت داشت؛ سروری و سالاری داشت، ولی به پا خاست و به سوی حق رفت، برای حق. جان فدا کرد؛ فرزند فدا کرد؛ پرده نشینان حرمش را به اسارت داد، برای خدا. برای خود و یاران، شهادت را برگزید و برای پردگیان، اسارت را. هرچند شهادت، حسین علیه السلام را به کشتن داد، ولی زنده و جاودانی ساخت. تا جهان باقی است، حسین زنده است. یاران حسین علیه السلام نیز چنین بودند. شاگردان مکتب شهادت، همگی چنین هستند و حسین علیه السلام ، معلم شهادت است و رهبر شهیدان».6
برخی فضیلتهای امام حسین علیه السلام
حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: «أحَبَّ اللهُ مَن أحَبَّ حُسَیناً؛ هر که حسین را دوست بدارد، خداوند دوستدار اوست»؛7 چرا که خداوند، دوستدار نیکانِ از بندگان خود است و چه کسی نیک تر از امام حسین علیه السلام که عصاره خوبی ها و فضیلت هاست. خود ایشان، «او را بر دوش خود سوار می کرد و به سینه خود می چسباند و دهان و گلوی او را می بوسید و او را محبوب ترین انسان ها نزد اهل آسمان ها معرفی می کرد».8به فرموده رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیتالله العظمی خامنه ای:
حسین بن علی علیه السلام در دنیا مثل خورشیدی در میان مقدسین عالم، اینگونه می درخشد. انبیا و اولیا و ائمه و شهدا و صالحین را در نظر بگیرید؛ اگر آنها مثل ماه و ستارگان باشند، این بزرگوار مثل خورشید می درخشد. 9
پرهیزکاری، شجاعت، فروتنی، جوانمردی، غیرت، دستگیری از بندگان خدا و بسیاری صفات دیگر، در وجود پاک آن بزرگوار به حد کمال موج می زد و دوست و دشمن بدان معترف بودند. در اینجا فقط از باب مُشت نمونه خروار، به بیان چند مورد از آن همه بسنده می کنیم:امام سجاد علیه السلام می فرمود: پدرم امام حسین علیه السلام در هر شبانهروز هزار رکعت نماز می گزارد10
روزی حسین علیه السلام بر سفره بینوایان گذر کرد که تکه های نان خشکیده می خوردند. بر ایشان سلام کرد. آنها پاسخ دادند و دعوتش کردند که با آنها هم غذا شود. او دعوتشان را پذیرفت و در کنارشان نشست و گفت: اگر غذای شما صدقه نبود، از آن می خوردم. صدقه بر آل محمد علیهم السلام حرام است. سپس ایشان را به خانه خود دعوت کرد و بدیشان غذا و پوشاک و مقداری درهم عطا فرمود.11 در روز عاشورا، پشت بدن امام حسین علیه السلام اثر زخم هایی کهنه دیدند و از امام زین العابدین علیه السلام درباره آنها پرسیدند. پاسخ داد: این اثر انبان هایی است که پدرم بر دوش می کشید و به خانه بیوه زنان و یتیمان و مسکینان می بُرد.12
پی نوشت ها :
1. از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با نیروهای مقاومت بسیج، 23/4/1371.
2. از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با نیروهای مقاومت بسیج، 23/4/1371.
3. نک: سید محمد عمادی حائری، «حسین بن علی، امام»، دانشنامه جهان اسلام، ج13، ص395.
4. نک: علی زمانی قمشه ای، «پژوهشی درباره تاریخ شمسی عاشورا»، تاریخ در آینه پژوهش، تابستان 1383، ش2، ص65.
5. سید رضا صدر، پیشوای شهیدان، ص89.
6. همان، ص91.
7. هادی ربانی و سید محسن موسوی، آینه یادها: مناسبت های شمسی و قمری در قرآن و حدیث، ص198، ح796.
8. عباس زریاب خویی، «امام حسین7»، دایرةالمعارف تشیع، ج2، ص349.
9. انسان 250 ساله: بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی ـ مبارزاتی ائمه معصومین:، گردآوری و تنظیم مرکز صهبا، ص145.
10. حسین دیلمی، هزار و یک نکته درباره نماز، ص40.
11. سید رضا صدر، پیشوای شهیدان، صص73 و 74.
12. سید هاشم رسولی محلاتی، زندگانی امام حسین7، ص578.