موسیقی گرایی، رویکردی معنویت ستیزانه (2)

راک، گونه ای موسیقی عامه پسند که در دهه های 1950 و 1960 به اوج خود رسید و از نظر تأثیرات اجتماعی و گستردگی شنوندگانش در بین انواع موسیقی بی همتا است. نام راک کوتاه شده عبارت راک اند رول است و از فعل to
سه‌شنبه، 7 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
موسیقی گرایی، رویکردی معنویت ستیزانه (2)
موسیقی گرایی، رویکردی معنویت ستیزانه (2)

 

نویسنده: عبدالحسین خسروپناه



 

پنجم: سبک راک

راک، گونه ای موسیقی عامه پسند که در دهه های 1950 و 1960 به اوج خود رسید و از نظر تأثیرات اجتماعی و گستردگی شنوندگانش در بین انواع موسیقی بی همتا است. نام راک کوتاه شده عبارت راک اند رول است و از فعل to rock در زبان انگلیسی به معنای جنباندن و تکان خوردن می آید. از اواخر دهه 1960 میلادی نام راک اند رول صرفاً به موسیقی دهه 50 و 60 اطلاق شده ولی نام راک همچنان به عنوان نام فراگیر این گونه (که شامل راک اند رول هم می شود) به کار می رود. این موسیقی در بلوز ریشه دارد. راک اند رول که یکی از سبک های تأثیرگذار و متداول در موسیقی راک است، روندی غیرقابل پیش بینی را طی کرده در ابتدا زمانی که راک بازها موسیقی کانتری و بلوز را با هم تلفیق کردند، راک دارای مشخصه های بارزی مثل آنارشیزم بود ولی بعدها با گذشت زمان، این مشخصه نادیده گرفته شد و این نوع موسیقی به سمت کسب مهارت و ایجاد تحول رفت. از موسیقی پرانرژی chuck Berry گرفته تا هارمونی های بیتلز و همه در گروه راک اند رول قرار گرفت. اما راک اند رول جذابیت موسیقیایی خودش را فقط برای چند سال حفظ کرد. با گوناگونی بسیاری که در سبک های مختلف راک به وجود آمد، به قول بعضی از متخصصین هسته اصلی راک از هم پاشید.
در اواخر دهه 60 و دهه 70، رویدادهای اجتماعی، مانند جنگ ویتنام، تورم، و بیکاری، در موسیقی آن دوران خود را منعکس کرد. در حالی که موسیقی جدی تر می شد، اما ارتباطش با مسایل روزمره زندگی کم می شد و بیشتر حالت فرار از واقعیات می گرفت. در همین زمان بود که گروه های پانک در انگلیس با تأثیرگرفتن از این جو، و همچنین با کمک موسیقی بعضی از گروه های امریکایی، رو به گسترش رفتند. از اولین و مشهورترین این گروه ها، The sex pistols زمانی که این گروه انگلیسی بی پرده آهنگ هایی بر ضد ملکه انگلستان می خواندند و آلبوم هایشان رسماً پخش می شد آهنگ های فرهاد در ایران غیرمجاز بود. این موسیقی بسیار اعتراضی و شمایل شکن بود. کسانی مثل باب دیلن و گروهی مثل پینک فلوید قادر شده اند در مقاطعی ارکان اجتماعشان را به لرزه در بیاورند. یکی از عوامل اصلی شکل دهنده موج اعتراض جوان ها به حضور آمریکا در ویتنام موسیقی باب دیلن بود او و امثال او توانستند جوان های دوره خود را بر ضد سیاست های امریکا متحد کند. اما بعد از مدتی این موسیقی رو به انحراف و فساد رفت و سبک هایی مثل بلک متال از آن بیرون آمد. از سال های 1990 به بعد آمار خودکشی در گروه های راک و طرفداران آن ها بسیاری بالا رفت و نمونه بارزش نیروانا خواننده بسیار مشهور راک و اورانیموس از خوانندگان نروژی هستند. (1)

ششم: سبک متال

یکی از زیرشاخه های اصلی راک، سبک متال است که امروزه خود به عنوان یک شاخه اصلی شناخته می شود. از موسیقی متال که به علت خشن بودن آواها به این نام خوانده می شود، به خودی خود به زیرشاخه های متعددی منشعب شده است. دهه هشتاد میلادی دوران شکل گیری کامل تر و تعالی این سبک به حساب می آید. یکی از گروه های شاخص دهه هشتاد گروه آمریکایی متالیکا با سبک هوی متال را می توان نام برد. موسیقی متال می خواهد در اشعارش اعتراض را به گونه مستقیم بیان کند. اولین گروه سبک متال بلک سبت با خوانندگی جان آزی آزبورن می باشد. متن های قوی و تأثیرگذار پینک فلوید اگرچه در آن زمان در سبک متال اجرا نشدند ولی پایه گذار مکتب اعتراض در موسیقی بودند که توانست هدف اصیل موسیقی بلوز را که ابتدا با گیتارهای سیاه پوستان شنیده می شد، زنده کند. پس از گذشت چند سال از تشکیل اولین گروه ها در این سبک، متال نه تنها به عنوان یک ژانر، بلکه به عنوان شیوه ای جدید برای بیان عقیده های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی افراد که معمولاً ساختار اعتراضی داشت شناخته شد. هنرمندانی همچون جیمی هندریکس و گروه هایی همانند لد زپلین و بلک سبت و شکل گیری و گسترش این شاخه موسیقی تأثیر زیادی داشتند. اوج اقبال این گونه موسیقی نزد مخاطبان در دهه های 70 و 80 میلادی بود و در این دوره شاخه های متعددی از هوی متال ایجاد شد که از بسیاری از آنها صرفاً تحت عنوان «متال» یاد می شود. هوی متال در سرتاسر دنیا طرفداران بسیاری دارد که اصطلاحاً به آن ها «متال هد» و «هدبنگر» می گویند.
ماهیت موسیقی متال، خشونت آور است. دلیلش هم استفاده از گیتارهای خشن و پرسر و صدا می باشد که در برخی از فیلم های هالیوودی می توان آن را مشاهده کرد. برای نمونه فیلم شوتم آپ در مورد نوزادانی می باشد که می خواهند از بچگی از آن ها سربازانی خشن بسازند. این کودکان که شخصیت خشنی پیدا کرده اند با شیندن موسیقی متال آرام می گیرند و به این نوع موسقی علاقه دارند. در واقع اکثر کسانی که روحیه خشن دارند طرفداران این نوع موسیقی هستند.
موسیقی متال، جنبه اعتراضی داشت. هنوز هم گروه هایی مثل سیستم اف داون هستند که ترانه های پرفروش بر ضد ابرقدرت های جهان مخصوصاً امریکا بسازند و به مصرف گرایی این کشورها اعتراض کنند و مخاطبانشان را به انسانیت و نیکی دعوت کنند. اما تعداد این گروه ها امروزه کمتر از انگشتان یک دست می باشد. امروزه مضامین موسیقی ها و ترانه های متال درباره خودکشی، قتل، خشونت، سکس و مواد مخدر است. گروه های بلک متال امروزه مهم ترین مروج شیطان پرستی در دنیا هستند. در مهمانی ها متال هدها استفاده از قرص های روان گردان و مواد مخدر اعمال بی پرده جنسی رایج است. امروزه موسیقی متال به یک عامل ضد فرهنگ و ضد اخلاق تبدیل شده است. (2)

هفتم: سبک رپ

موسیقی هیپ هاپ یا موسیقی رپ، یکی از سبک های موسیقی عامه پسند و پس از موسیقی کلاسیک، دومین موسیقی محبوب در ایالات متحده امریکا است که در میان جوانان شهرنشین سیاهپوست امریکایی پاگرفت.
دکتر آلبن، استاد دانشگاه سیاه پوستی بود که در محله منهتن در نیویورک زندگی می کرد. برای اعتراض به تبعیض نژادی در امریکا موسیقی رپ را به وجود آورد. رپ از سیاهان امریکایی شروع شد و این هم جنبشی برای اعتراض بود اما به تدریج به فساد کشیده شد فرهنگ فاسدی از خود به جا گذاشت. این سبک، ابتدا تجسم بخش خشم و محرومیت جوانان شهرنشین سیاهپوست بود. (3) موسیقی رپ از دو بخش اصلی یعنی: رپ (MC) و DJ (ترکیب صدا و اسکرچ) تشکل شده به همراه رقص برک و دیوارنویسی، به یک نهضت فرهنگی توسط سیاهان آمریکا تبدیل گشت. موسیقی هیپ هاپ، عموماً از یک یا چند خواننده رپ تشکیل شده است. هیپ هاپ تا سال 1979 از نظر تجاری تبدیل به یک نوع موسیقی محبوب تبدیل شد و شروع به واردشدن به جریان غالب در امریکا کرد. در دهه 1990، یک نوع از هیپ هاپ به نام رپ گنگستا تبدیل به بخش عمده موسیقی آمریکا شد، و جنجال بسیاری بر سر ترانه هایی که گفته شد به تبلیغ خشونت، بی بند و باری، استفاده از مواد مخدر و زن ستیزی می پردازد شکل گرفت. با این وجود تا آغاز دهه 2000، موسیقی هیپ هاپ در صدر فهرست موسیقی های محبوب قرار گرفت و به سبک های مختلف در گوشه و کنار جهان نواخته می شد. سازهای هیپ هاپ، ترکیبی یا مبتنی بر سیستم صوتی شبیه موسیقی فانک، دیسکو، یا سول و آوازها، گیتار، کیبورد، باس، طبل و کوبه است.
مضمون آهنگ های رپ چند محور اصلی دارد اول از همه سکس و بی بند و باری و دوم رابطه بین دختر و پسر و سوم فحش رهای رکیک و زشت. تقریباً در تمامی آثار رپ فحش های رکیک دیده می شوند. اکثر رپرهای عاشق درگیری، دعوا، دزدی و شرارت هستند. معمولاً فاسدترین کلیپ های تصویری که برای آهنگ ها ساخته می شود کلیپ های رپ می باشد و مخاطبان این نوع موسیقی اکثراً افراد بی بند و بار، لات و بی سواد هستند. رپ ایرانی که به صورت زیرزمینی فعالیت می کنند، تقلیدی ناقص و نادرست از رپرهای آمریکا به شمارمی آید.
از سقراط نقل شده که می گفت موسیقی کشوری را به من بدهید هر کشوری بخواهید تحویلتان می دهم. موسیقی موهوم رپ که امروزه در بین جوانان و دانش جوان کشور ما این قدر محبوب و رایج شده به راستی چه تأثیری بر جامعه ما دارد؟ این سبک مخرب ترین، سبک موسیقی است و بار ضد اخلاقی که دارد از موسیقی پاپ، متال و ... بسیار بیشتر است.
متاسفانه امروزه در جامعه ما، سبک هایی که از غرب وارد شده، بدون هیچ دانش موسیقیایی کورکورانه تقلید می شود. موسیقی غربی با موسیقی سنتی ایرانی یک تفاوت کلی دارد. موسیقی سنتی ممکن است از نظر سبک و نوع خواندن ضررهای روحی و روانی داشته باشد اما آسیب فرهنگی چندانی به جامعه نمی رساند در مقابل موسیقی غربی علاوه بر آسیب های که بر جسم و روان دارد آسیبی جدی از نظر فرهنگی به جامعه وارد می کند. امروزه موسیقی غربی خواسته ها و اهداف بسیاری از جوانان جامعه ما را تغییر داده است. این موسیقی بر تمامی شئون مختلف زندگی جوانان تأثیر گذاشته از نوع لباس پوشیدن تا نوع آداب معاشرت آن ها را تغییر داده است. باید جوانان را فهمید و تدبیری برای هیجان زدگی که در سال های جوانی وجود دارد اندیشید. برای دست یابی به این مهم به جاست در پی زنده کردن فضای سنتی و دینی جامعه برآییم.

اسلام و موسیقی

فقه و موسیقی

مبحث موسیقی، یکی از بحث های مهم در احکام اجتماعی اسلام و فقه فرهنگ است. (4) برای تحقیق در باب موسیقی به ناچار باید به سراغ واژگانی مانند: «غنا»، «لغو»، «لهو» و «قول زور» شد؛ (5) مانند: آیه «و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و تتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین»(6)؛ پیشوایان اسلام در روایت صحیح آورده اند: «الغنی مما وعدالله علیه النار»(7)؛ آن گاه آیه فوق را تلاوت فرمودند. و نیز برخی از روایات در تفسیر آیه «واجتنبوا قول الزور»، فرموده اند: «قول الزور، الغنی»(8) یعنی: قول زور و باطل همان غنا است و نیز در تفسیر آیه «والذین هم عن اللغو معرضون»؛ (9)فرمودند: «عن الغنی و الملاهی».(10)روایات صحیحی مانند: «الغناء مما وعدالله علیه النار»(11)، به روشنی بر حرمت غنا حکم می کند. پنجاه روایت در باب غنا در وسایل الشیعه بیان شده که برخی از آن ها بر مباح بودن و دسته دیگری بر حرمت غنا دلالت دارند، ولی باید توجه داشت که غنا در تعریف شرعی با غنای عرفی تفاوت دارد. «غنا در عرف، اعم از غنای لهوی و غیر لهوی است، ولی غنای حرام در شرع، غنای لهوی است.» اهل لغت، مفهوم «غنا» را به معنای «صدای شادی آفرین»(12) «آواز خوش طرب انگیز»(13)، «صدای کشیده و زیبا که در گلو غلتانده شود»(14)، «صدایی که طرب آور باشد»(15)، دانسته اند و منظور از طرب «یک نوع سبکی است که از شدت شادی یا اندوه به وجود می آید». (16)
صاحب جواهر می فرماید: «غنا از کسب های حرام است که هیچ اختلافی در آن نیست، بلکه اجماع و اتفاق علما بر آن دلالت دارد و روایاتی وجود دارد که بیان کننده آن است که غنا عبارت از لغو و باطل است که در قرآن از آن ها، نهی شده است. بنابراین، دلیل از قرآن، سنّت و اجماع بر حرمت غنا دلالت دارد به طوری که حتی می توان گفت از ضروریات مذهب شیعه، حرمت غنا است». (17)شیخ انصاری نیز می فرماید: «صدای لهوی باطل، حرام است»(18) و «صدای لهوی باطل در خارج همه نمونه های غنا محقق است». (19)
امام خمینی (ره) در چیستی غنا می فرمایند: «صدایی که به صورت آواز در گلو بچرخاند یا آنچه در عرف، غنا گویند گرچه طرب آور نباشد، صدای لهوی، صدای اهل فسق و گناه و آنچه با مجالس لهو سازگاری دارد، آنچه با آلات لهو و لعب سازگاری دارد، صدای آماده شدن برای مجالس لهو و لعب، صدای برانگیزاننده شهوت جنسی، صدای در بردارنده چرخش درگلو و طرب آور، صدایی که به گونه ای است که در اکثر مردم طرب انگیز و طرب آن سبکی و سستی است؛ به طوری که عقل در آن حالت از بین می رود، صدایی که زیبایی ذاتی دارد؛ به گونه ای که اکثر مردم را تحت تأثیر طرب خود قرار دهد.»(20) ایشان همچنین می نویسد: «اکثر اهل لغت دچار نوعی خفت و سبکی نفس می گردد». وی در تحلیل نهایی می فرمایند: «صوت رقیق و نازک انسان که (به طور اجمال) دارای زیبایی ذاتی باشد و به خاطر تناسبی که دارد، شأنیت و قابلیت ایجاد طرب را برای عموم مردم داشته باشد. صدای نازک و زیبا، صدایی است که خشن (گوش خراش) و ناپسند و تنفرآور نباشد و منظور از شأنیت اطراب نیز آن است که صوت خوش لازم نیست بالفعل و بلافاصله موجب طرب شود، چه حصول حالت طرب، تدریجی و به مرور صورت می پذیرد و بسا با یک شعر و دو شعر پدید نیاید، مانند آنچه درباره «مسکر» گفته می شود که زیادش مست کننده است، ولی کم آن نیز-گرچه مست آور نیست-ولی حرام است زیرا شأنیت اسکار را دارد و این حرمت با مسکر بودن اندک خمر، منافاتی ندارد، چرا که حکم به طبیعت موضوع تعلق گرفته است و ماهیت «غنا» نیز چنین است و طرب آور نبودن بعضی از مصادیق آن، با حرمت اصل غناء منافاتی ندارد. غناء تنها صوت لهوی و باطل نیست چنان که آوازهایی که در مجالس فساد و قمار خوانده می شود، ارتباطی به ماهیت غناء ندارد و نیز روشن شد که غناء از مقوله صوت و یا کیفیت صوت است نه کلام و قول، خواه در پیدایش آن (غناء)، گفتار باطل و بیهوده ای به کار گرفته شود، خواه سخن صحیح و یا حکمتی در آن گفته آید و حتی قرآن و یا رثای ستمدیده ای تغنی گردد، در هر صورت «اگر صدا، نازک، نرم، دل نشین، با طراوت و مطبوع (و متناسب با نتهای موسیقی) باشد و موجب طرب گردد، غنا به شمار می آید». (21)
آیت الله خویی در چیستی غنا می فرمایند: «غنا بر حسب معنای لغوی از غنای حرام وسیع تر است و همه صداهای خوش را در بر می گیرد و به همین جهت در بعضی از روایات به غنا در قرآن فرمان داده شده است». (22) و نیز در پاسخ به سؤالی که موسیقی کلاسیک در آرامش اعصاب مؤثر است و بعضی پزشکان برای درمان آن توصیه می کنند، در صورتی که مناسب مجالس اهل گناه نباشد، آیا شنیدن آن جایز است؛ می فرمایند: اشکال ندارد. (23)
عموم عالمان دینی، لهوی بودن غنا را موجب حرمت می دانند، وی بعضی لهوی و مطرب بودن را موجب حرمت دانسته اند. (24) مرحوم علامه طباطبایی در تفسیری لهو می فرماید: «کلمه لهو به معنای هر چیزی که آدمی را از مهمش باز بدارد، است. و لهو الحدیث آن سخنی است که آدمی را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد مانند حکایات خرافی و داستان هایی که آدمی را به فسق و فجور می کشاند و یا از قبیل سرگرمی به شعر و موسیقی و مزمار و سایر آلات لهو است که همه اینها از مصادیق «لهو الحدیث» اند. (لیضل عن سبیل الله بغیر علم) به مقتضای سیاق این است که مراد از سبیل الله قرآن کریم و معارف حقه از اعتقادات و دستورالعمل ها مخصوصاً داستان های انبیا و امم گذشته بوده است و منظور از غنای لهوی، سازگاری آواز و آهنگ با مجالس فساد می باشد». (25)
برخی از فقیهان، حلال بودن نوعی غنا را با استفاده از روایات بیان کرده اند؛ روایاتی که صدای خوش و زیبا در آن مدح شده است: «ان من اجمل الجمال الشعر الحسن و نغمه الصوت الحسن».(26) یعنی: از زیباترین زیبایی ها موی نیکو و آهنگ و آواز زیباست. و نیز روایاتی که توصیه به نوعی شادی در مجالس عروسی شده است. «اجتاز النبی (ص) بدار علی بن هبار فسمع صوت دف. فقال: ماهذا قالوا علی ابن هبار اعرس باهله فقال (ص): حسن هذالنکاح لا السفاح ثم قال (ص) اشیدوا بالنکاح و اعلنوه بینکم و اضربوا علیه بالدف، فجرت السنه فی النکاح بذلک»(27)، پیامبر از در خانه علی بن هبار می گذشت، صدای دایره شنید، پرسید این سر و صدا چیست؟ گفتند: عروسی علی بن هبار است. پیامبر فرمود: این ازدواج نیکوست، نه برای کارهای بیهوده. ازدواج را محکم بگیرید و بین خودتان اعلام کنید و در آن دایره بزنید و این عمل به صورت سنّتی در ازدواج درآمده است.
بسیاری از مشرکان و اهل کتاب، تنها با شنیدن آهنگ زیبای قرآن، ایمان می آوردند. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «هر چیزی را زیوری است و زیور قرآن، صدا و آهنگ خوش است». و بنابر روایتی، همه پیامبران دارای صدای خوش بوده اند و داوود(ع) هفته ای یک روز برای خواندن زبور به صحرای بیت المقدس می رفت و همه مردم برای شنیدن صدایش گرد او جمع می شدند و او با چنان آهنگ دلنشین و زیبایی می خواند که وحوش و پرندگان نیز مانند انسان ها دور او جمع می شدند. (28) حتی نمی توان هر ترجیع (چرخاندن) صوت در گلو را غنا دانست؛ زیرا که امام باقر (ع) می فرمایند: «و رجع بالقرآن صوتک فان الله عزوجل یحب الصوت الحسن یرجع فیه ترجیعا»(29) یعنی: قرآن را ترجیع بخوانید. و در روایتی آمده است:«سال رجل علی بن الحسین(ع). عن شراء جاریه لها صوت، فقال: ما علیک لو اشتریتها فذکرتک الجنه»(30)، شخصی از امام درباره خریداری کنیزی آوازه خوان سؤال کرد، امام فرمود: خریداری او مانعی ندارد اگر تو را [با خواندنش] به یاد بهشت می اندازد. یا روایتی که از امام معصوم(ع) نقل شده است: «سالته عن الغنا، هل یصلح فی الفطر و الاضحی و الفرح قال(ع) لا باس به مالم یعص به»(31)، از غنا و آواز در عید فطر و قربان و شادی ها پرسیدم. امام فرمود: مادامی که به گناه منجر نشود، مانعی ندارد. صاحب مفتاح الکرامه، روایت متعارض غنا را به دو دسته، که دوازده روایت، بر مباح بودن و بیست و پنج روایت، بر حرام بودن دلالت دارد. صاحب مسالک می فرماید: «در هر دو دسته از روایات پیشگفته، روایات صحیح وجود دارد و باید بین آن ها جمع کرد. استثنا شدن برخی از انواع غنا از شمول حکم حرام مانند غنا در عروسی ها، گویای آن است که غنا دو قسم لهوی و غیرلهوی است.»
برخی دیگر از فقیهان از شیوه دیگری که غنای عرفی غیر از غنای شرعی است، به تفکیک غنای حلال و حرام پرداخته اند؛ از جمله محدث کاشانی و محقق سبزواری فرموده اند: «غنا در عرف دو قسم است: قسمی، غنای لهوی است که شرع آن را حرام اعلام کرده است و قسمی غیرلهوی که مانعی ندارد». سید محمدابراهیم بحرانی که خود در فن موسیقی دست داشته، می نویسد: «ما و همه کسانی که تفصیل نظر داریم، یعنی غنا را دو قسم، غنای حلال و غنای حرام قائلیم، می گوییم غنای ممنوع صداهای لهوی بوده که کنیزکان خوش صدا از خود در می آورده اند و مردان فاسق آنان را همراهی می کرده اند و با دایره و امثال آن تزیین می شده است». (32)

گونه شناسی فقهی غنا

1- حرمت مطلق غنا

دیدگاه حرمت مطلق غنا، مشهور بین فقهایی؛ مانند: شیخ صدوق، شیخ مفید، ابن ادریس، صاحب جواهر و شیخ انصاری است. صاحب جواهر فرموده: «از ضروریات مذهب شیعه، حرمت غنا است» مرحوم آیت الله گلپایگانی و مرحوم آیت الله بهجت، همین دیدگاه را پذیرفته اند. مبنای آنها را احتیاطی بودن است و به روایت زیر استناد می کنند. «الغنی مما قال الله عزوجل: و من الناس من یشری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و تتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین». (33)

2- عدم حرمت غنا و حرام شد آن به واسطه گناهان مقارن با آن

فقهایی مانند محدث کاشانی و محقق سبزواری بر این نظر هستند که گناهانی مانند: میگساری، اختلاط زن و مرد و شهوترانی، موجب حرمت غنا می شود. استناد آن ها به روایاتی است که می گوید قرآن را با غنا بخوانید؛ مانند: «لیس منا من لم یتغن بالقرآن»(34)، و حدیث «سالته عن الغنا هل یصلح فی الفطر و الاضحی و الفرح قال (ع): لا باس به ما لم یعص به»(35)

3- دیدگاه تفصیل بین غنای شهوانی و غنای غیر شهوانی

فقهایی، مانند: شیخ طوسی، (36) علامه بحرانی و از معاصرین؛ امام خمینی و آیت الله خویی، بر این باورند که دیدگاه دوم همان دیدگاه سوم است. مبنای آن ها «اصاله الحلیه و اصاله البرائه» می باشد و از علمای معاصر مانند: آیت الله سیستانی و آیت الله تبریزی، همین دیدگاه را دارند که نظر آن ها بر این است که همه چیز حلال است و معنی ندارد، آن چه که حرام است دلیل می خواهد.
بنابراین، دیدگاه اول، هر نوع استفاده از آلات موسیقی مانند: خرید و فروش، نگهداری، آموزش و یادگیری را حرام می داند و از دیدگاه دوم و سوم، به دست می آید که آلات موسیقی مختص لهوی، حرام است، ولی آلات مشترکه به منظور استفاده حلال و مشروع اشکال ندارد. می توان جمع بندی بین دیدگاه های سه گانه فوق نمود و آن عبارت است از: غنایی که در شرع موضوع حرمت قرار گرفته با غنایی که در عرف به کار می رود، متفاوت است؛ یعنی هر غنای عرفی، همان غنای شرعی نیست و بعضی غناها در عرف هست که غنای شرعی حرام نمی باشد.

معیارهای موسیقی حلال و حرام

آیات و روایات مربوط به موسیقی، به ویژه روایاتی که ناظر بر موسیقی های دربار اُموی و عباسی بوده، ملاک های حرمت هر نوع موسیقی با کلام و آواز و بی کلام، اصیل یا تلفیقی و ... را نشان می دهند:
1- اشعار عاشقانه به معنای جبنه های جنسی آن که در میان اشراف و درباریان رواج داشته و توسط مردان زن نما، کنیزان خوش صدا و یا نوجوانان خوش صدا خوانده می شده است؛
2- خوانندگی همراه با رقص و نوازندگی با ابزارهای موسیقی؛
3- هر نوع موسیقی با حضور مشترک زنان و مردان در مجالس عیش و نوش؛
4- موسیقی مناسب مجالس شراب خوارگی، قمار و به طور کلی مجالس فسق و فجور و گناه؛
5- موسیقی لهوی که موجب انحراف انسان از مسیر الهی و معنویت و یاد خدا باشد و او را در ارتکاب گناه بی پروا کند به طوری که در برخورد با گناه اصلاً به یاد خدا نباشد با یاد خدا برایش آن قدر ضعیف شده باشد که نتواند او را از گناه باز دارد و این وضعیت به واسطه موسیقی باشد.
6- موسیقی ای که موجب اشاعه فحشا شود و انسان را به گناه و شهوت رانی تشویق کند؛
7- موسیقی ای که محتوا و اشعار آن باطل و ناحق باشد؛
8- موسیقی ای که انسان را به بی حالی، سرخوردگی، واخوردگی، انزوا، گوشه گیری، نومیدی، یأس و سرانجام خودکشی بکشاند؛
9- موسیقی به گونه ای باشد که انسان را از حال طبیعی خارج و موجب زوال عقل گردد.
مجموع ویژگی های فوق در سه محور اصلی است:
اول: آهنگ؛ اگر آهنگ طرب آور و رقص آور باشد، میل به شهوت رانی و انحراف را ایجاد می کند، حرام است. البته هر آهنگ طرب آوری حرام نیست، ولی اگر به حدی باشد که انسان را از حال طبیعی خارج و موجب زوال عقل گردد، حرام است.
دوم: محتوای آهنگ و اصطلاحاً ماده غنا، اگر محتوای آن، لهو و باطل و منفی و زشت باشد، حرام است.
سوم: شرایط آهنگ؛ اگر تناسب با مجالس فسق و فجور و گناه داشته باشد، حرام است. (37)
موسیقی با چنان شرایطی در اصطلاح، موسیقی یا غنای لهوی نامیده شده است. از دقت و توجّه در معنای لهو، نیز جهت گیری کلی موسیقی لهوی روشن می شود. در فتاوای علمای معاصر، اگر موسیقی مناسب مجالس لهو و عیاشی باشد و یا موجب مفسده باشد، حرام است و غیر آن حرام نیست. شاید با این معیار بتوان گفت که برخی از موسیقی های سنّتی و محلی ایرانی و نیز موسیقی های کلاسیک و سمفونی های غربی از نوع موسیقی و غنای لهوی نبوده و حرام نمی باشد. در مورد همخوانی خانم ها و یا خانم ها و آقایان در موسیقی ها و تواشیح اگر به گونه غنای حرام نباشد؛ یعنی تحریک جنسی و شهوانی نداشته باشد و مناسب مجالس گناه نباشد و به طور کلی مفسده ای نداشته باشد اشکال ندارد و اکثر عالمان معاصر بدان فتوا داده اند. (38) همان گونه که خوانندگان در بخش موسیقی غربی دانستند، موسیقی مدرن غرب به ویژه سبک های متال و خصوصاً شاخه بلک متال به گونه ای است که هم از جهت آهنگ و از حیث محتوا و شرایط آهنگ، دربردارنده موسیقی و غنای لهوی است و در حرمت آن تردیدی نیست. نکته مهم فقهی و دینی دیگری که در کتاب های فقه بدان پرداخته نشده، این است که چه بسا نوعی از موسیقی مدرن غربی یا شرقی، مشکل غنای لهوی را نداشته باشد؛ ولی به همراهش فرهنگ ویژه ای می آید، در این صورت، موسیقی از حیث همراهی اش با فرهنگ غربی یا شرقی سکولار همچون: لذت طلبی، مسیحیت گرایی و غیره، موضوع حرمت شرعی پیدا می کند.
حاصل سخن این که در مورد حرمت گوش دادن و پخش کردن هر گونه آواز و ترانه و آهنگ و به طور کلی موسیقی، دو معیار کلی مستقل از یکدیگر وجود دارد؛ اول این که: اگر مناسب با مجالس لهو باشد، حرام است و مشروط به تأثیر یا عدم تأثیر روی شنونده خاصی نیست. دوم این که: فرهنگ سکولار او را همراهی کند. صدا و سیما هم موظف به پیروی از نظرات مراجع تقلید و رهبری انقلاب است و چنان که معظم له انحرافی مشاهده کنند در مواقع لزوم رهنمودهای لازم را ارائه می دهند. در عین حال این مطلب موجب نمی شود که راه نقد پژوهشگران بر برنامه های رادیو و تلویزیونی به کلی مسدود باشد و چنین پنداشته شود که در برنامه های آن هیچ اشتباهی از جهت تطبیق با موازین اسلامی صورت نمی گیرد.

پیامدهای موسیقی مطرب

آیا موسیقی لازم و مفید یا مضر و مغایر با موازین مذهبی است؟ آیا تأثیر موسیقی از طریق احساس بر شخصیت و جامعه، مثبت است یا منفی؟ آیا موسیقی، موجب همبستگی و وحدت درونی و اجتماعی می شود؟ متفکران زیادی همچون افلاطون، ارسطو، شوپنهاور، داروین، وبر درباره کارکردهای مثبت و منفی موسیقی سخن گفته اند. برخی بر این باورند که روح انسانی از طریق موسیقی، تناسب و هماهنگی را فرا می گیرد. موسیقی، نفوس لطیف را ایجاد می کند و همواره ارضای کامل آرزوهای انسان را سبب می شود و قلب آدمی را نوازش و تسخیر می کند و در بهبود اوضاع اجتماعی راه گشا است. اما همه این کارکردهای مثبت، وقتی اتفاق می افتد که در انتخاب آهنگ، ساز، کنترل ریتم ها دقت شود. موسیقی هایی با ریتم های تند، محتوای غیرمعنوی و گاه از کارکردهای مثبت را نداشته و آثار منفی زیادی را برای وحدت اجتماعی و شخصیت فردی به ارمغان می آورد. پس باید تلاش کرد فکر و تعقل بر احساس غلبه کند تا موسیقی به ناهنجاری های روانی و اجتماعی نیانجامد. (39) امروزه موسیقی و رسانه، دو ابزار جهانی برای زوال فرهنگ های اصیل و انسانی است. نادیده گرفتن این دو ابزار و نداشتن تدبیر برای مقابله با آن ها، ضررهای جبران ناپذیری را برای بشریت به ارمغان می آورد. (40)
پیامدهای متعددی در موسیقی مطرب وجود دارد که به برخی از آن ها اشاره می شود. (41) گذشته از آثار زیان بار موسیقی و غنا برای اعصاب و روان، می توان به تأثیرات ذیل نیز اشاره کرد:
الف) کارکرد عقل با اعتدال و اتقان ظاهر می گردد و موسیقی مطرب و تحریک آمیز، احساسات و خیال آدمی را برمی انگیزاند و آدمی را گرفتار حالت طرب می کند و در این صورت، دقت، تیزبینی و واقع بینی عقل کاهش می یابد. برخی گمان می کنند با گوش دادن موسیقی می توانند اضطراب و دلهره و سایر مشکلات روحی را کاهش دهند. گرچه گوش دادن اعتدالی نه افراطی برخی از سبک های موسیقی غیرمطرب، چنین ارمغانی داشته باشد؛ ولی فراگرفتن افراطی موسیقی غیرمطرب یا موسیقی مطرب، آسیب های روحی و روانی فراوانی برای انسان به جای می گذارد. انسان موسیقی گرا، به جای کاهش عقلانیت زاییده موسیقی، به دنبال درمان های مجازی و عقل زدایی همچون موسیقی می رود و درمان های حقیقی و عقل گرا را فراموش می سازد. موسیقی مطرب از نظر روان شناسان، احساسات بشر را در مسیری غیرطبیعی و دنیای خیالی قرار می دهد و سلسله اعصاب انسان را به سختی خسته می کند و بر افزایش ضربان قلب کودکان در دوران جنینی و نیز اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک و فشار خون و ضربان انسان تأثیر منفی می گذارد و خِرد و اراده انسان را فلج می سازد و گاهی افراط گری در موسیقی، جنون ادواری را در آدمی پدید و خسارت ها و ناهنجاری های اجتماعی جبران ناپذیری؛ همچون: تجاوز به عنف، آدمی کشی، کوتاهی عمر، را به ارمغان می آورد. این دستاوردها در برخی از موسیقی های مدرن به قدری آشکار است که انکارش تنها از روی تعصب کورکورانه ممکن است. (42)
ب) موسیقی مطرب، موجب فساد اخلاق می گردد و ایمان، حیا و عفت را از دل انسان بیرون می آورد و تجربه نشان داده است که بسیاری از افراد تحت تأثیر آهنگ های غنا، راه تقوا و پرهیزگاری را رها کرده و به شهوات و فساد روی می آورند. نویسنده تفسیر «روح المعانی» سخن یکی از سران بنی امیه را نقل می کند که خطاب به آنها می گفت:«از غنا بپرهیزید که حیا را کم می کند، شهوت را می افزاید، شخصیت را درهم می شکند»؛ اگر می بینیم که در روایات اسلامی مکرر آمده که غنا روح نفاق را در قلب پرورش می دهد، اشاره به همین حقیقت دارد. روح نفاق، همان روح آلودگی به فساد و کناره گیری از تحول و پرهیزکاری است. امام صادق (ع) فرمودند: «الغنا یورث النفاق یعقب الفقر؛ غنا در دل روح نفاق را پرورش می دهد و به دنبال خود بدبختی و فقر می آورد.»
ج) غافل شدن از یاد خدا، نیز یکی دیگر از آثار زیان بار غنا و موسیقی است. امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه «واجتنبوا قول الزور»؛ «از گفتار باطل و ناروا بپرهیزید». فرمودند: مراد از قول زور در آیه شریفه غناست. گفتار باطل و ناروا هر چیزی است که انسان را از خدا دور می کند و از راه درست منحرف می کند. امام صادق (ع) فرمودند: «الغنا، مجلس لا ینظرالله الی اهله و هو مما قال الله عزوجل: «و من الناس من یشتری و لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله»؛ مجلس غنا و خوانندگی مجلسی است که خدا به اهل آن نمی نگرد و آن ها را مشمول لطفش قرار نمی دهد. و این مصداق همان چیزی است که خداوند عز و جلّ فرموده: «بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده را خریدار ی می کنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند» در این روایت امام (ع) غنا و موسیقی را یکی از مصداق های گفتار بیهوده ای دانسته که انسان ها را از راه خدا گمراه می کند.
د) موسیقی و ورزش: برخی گمان می کنند، موسیقی برای تقویت ورزش کار مؤثر است. موسیقی شاد و پرتحرک و شلوغ، روی ورزش کار، تأثیر فیزیولوژیکی ندارد و این طور به نظر می رسد که طول مدت تمرین و استقامت را افزایش می دهد و احتمالاً در ورزش کاران احساس توانایی و قدرت بیشتری به وجود می آورد و موجب می شود تا به تحلیل انرژی و نیروی خود توجّه نکنند. قابل ذکر است آزمایشی متناقض با مورد نامبرده شده در connecticut در دانشگاه Newcastle استرالیا انجام شد که نتیجه این آزمایش حاکی از آن بود که موسیقی می تواند میزان فعالیت عروق قلبی را افزایش دهد و لیکن عموماً موجب افزایش تناسب حرکات ظاهری و استقامت نمی شود. (43)
به هر حال، اگر کسی می خواهد موسیقی حلال گوش دهد، باید مراقب باشد از اعتدال خارج نگردد و به صورت افراطی بدان مشغول نشود و در حالت خواب و بیداری و سفر و حضر و راه رفتن و کارکردن، خود را گرفتار موسیقی نکند که برای روح و روان و جسم آدمی ضرر و زیان بار است و مانند: دارویی می ماند که زیادش، زیان آور است.

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک به: تاریخ موسیقی، نوشته کریس واترمن.
2. ر.ک به:
sound of the Beast: The complete Headbanging History of Heavy metal. Harpercollins 2003.
Running with the Devil: Fuck power,Gender, and Madness in Heavy Metal Music.wesleyan university press.1993.
3. کیوان جعفری نژاد و رضا کبیری نژاد، خلاقیت موسیقی: تهران: انتشارات راه اندیشه، چاپ ششم، 1387، ص 818.
4. این مطالب برگرفته از مقاله حمید فغفور مغربی با عنوان جستاری درباره موسیقی و معیارهای آن در اسلام است.ر.ک به سایت http://aspx.12-cat/com.blogfa.islamicmusic
5. واژه «غنا» در قرآن، مستقیم به کار نرفته، ولی در روایات تفسیری، مصداق برخی آیات دانسته شده است.
6. لقمان، آیه 5.«عده ای از مردم خریدار سخنان بیهوده اند تا بدون علم، مردم را گمراه کنند و قرآن را به مسخره می گیرند برای آنها عذابی خوارکننده است.»
7. همان. یعنی: غنا از آن مواردی است که خداوند وعده آتش داده است.
8. حج، آیه 31.
9. مومنون، آیه 3. «مؤمنان کسانی اند که از لغو دوری می نمایند.»
10. الحویزی، عبدعلی، نورالثقلین، قم: اسماعیلیان، ج3، ص 529.
11. وسائل، ج12، ص 226.
12. ابن منظور، لسان العرب؛ بیروت، دارصادر، 12000 ق، ج15، ص 126.
13. همان.
14. قاموس اللغه، ماده غنا.
15. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1409ق، ج4، ص 374، ماده غنا.
16. الفیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، قم: دارالهجره، 1405ق، ج2، ص 19.
17. نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج22، ص 44.
18. انصاری، مرتضی، مکاسب، قم: اسماعیلیان، 1372، ص 37.
19. همان.
20. خمینی، روح ا...، مکاسب محرمه؛ قم: اسماعیلیان، 1368، ج1،ص 198.
21. همان.
22. خویی، ابوالقاسم، منیه المسائل؛ قم: چاپ سوم، ص 179.
23. خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، نجف: الادب، 1408ق، ص 178.
24. عالمانی چون آیات تبریزی، سیستانی، مکارم و وحید، لهوی بودن(مناسب مجالس فساد) را موجب حرمت می دانند و عالمانی چون آیات امام خمینی، فاضل، خامنه ای، نوری، مطرب و لهوی بودن را موجب حرمت می دانند (ر.ک به: استفتائات مراجع).
25. طباطبایی محمدحسین، المیزان؛ انتشارات اسلامی، ج16، ص 213.
26. ابن بابویه، محمدبن علی، امالی؛ کتابخانه اسلامیه، 1362، حدیث 45.
27. سیدمهدی حجازی، سید علی رضا حجازی و محمد عیدی خسروشاهی، دررالاخبار، ص 558-559.
28. ابشیهی، ابوالفتح، احمد بن علی، المستطرف، قم: الشریف الرضی، 1409ق، ج2، ص 315.
29. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی؛ قم: دارالکتب الاسلامی، 1375، ج4، باب قرائت قرآن.
30. الحر العاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، تهران: مکتبه الاسلامیه، 1403ق، ج12، ص 86.
31. همان، ص 85.
32. معرفت، محمدهادی، نقل از التمهید فی علوم القرآن، قم: مؤسسه نشر الاسلامی، 1421ق، ج5، ص 207.
33. وسائل الشیعه، ج12.
34. بحارالانوار، جلد 76، ص 255.
35. وسائل الشیعه، جلد 12.
36. شیخ طوسی، استبصار، ج3، ص 62.
37. ایرانی، اکبر، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، تهران، سازمان تبلیغات، 1370، ص 112.
38. آیت الله سیستانی، org.sistani(غناء)، ش6، آیت الله تبریزی، الاستفتائات س 1049، 1058، 1075 و آیت الله خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 1145.
39. فرامرز رفیع پور، جامعه، احساس و موسیقی، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1375.
40. ر.ک به فرهنگ جهانی، ویراستاران: دایانا کرین و نوبوکو ناواشیما و کنجی کاوازاکی، مترجمان: نعمت الله فاضلی و مرتضی قلیچ؛ تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، 1388.
41. پاسخ محمدرضا بهروز به پرسش درباره موسیقی، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم.
42. برای اطلاع بیشتر ر.ک به: حمیدرضا شاکرین، پرسش ها و پاسخ های دانشجویی؛ قم: نشر معارف، ج7، ص 374-376 و اسدالله محمدی نیا، بهشت جوانان یا آنچه باید یک زن و مرد بداند؛ قم: سبط اکبر، 1384.
43. چکیده ای از سخنان سید امیر حسینی، رییس آکادمی ملی المپیک و پارالمپیک و دبیر فدراسیون بین المللی ورزش باستانی.

منبع: خسروپناه، عبدالحسین؛ (1390)، جریان شناسی ضد فرهنگ ها، قم: تعلیم و تربیت اسلامی، چاپ پنجم/1390.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.