تأثیر نگرش فطرت گرایی بر توسعه رفتاری استادان دانشگاه

فطرت گرایی و اساتید دانشگاه

نگرش فطرت گرایی، دیدگاهی است مبتنی بر فطرت الهی که در نهاد همه انسان ها اعم از سعید و شقی توسط ذات باری تعالی نهاده شده است. انسان های توسعه یافته، افرادی هستند که به لحاظ قابلیت ها و توانمندی های دانشی، مهارتی،
سه‌شنبه، 7 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فطرت گرایی و اساتید دانشگاه
تأثیر نگرش فطرت گرایی بر توسعه رفتاری استادان دانشگاه

نویسندگان: موسی مهدوی (1)؛ برزو فرهی (2)؛ حسن عابدی جعفری (3)



 

چکیده

نگرش فطرت گرایی، دیدگاهی است مبتنی بر فطرت الهی که در نهاد همه انسان ها اعم از سعید و شقی توسط ذات باری تعالی نهاده شده است. انسان های توسعه یافته، افرادی هستند که به لحاظ قابلیت ها و توانمندی های دانشی، مهارتی، حرفه ای از خصوصیات برتری نسبت به دیگران برخوردارند، لکن به زعم بسیاری از اندیشمندان و خبرگان توسعه یافتگی انسان اولاً فقط به توانمندی وی در یک بعد خلاصه نمی شود و ثانیاً سنگ زیر بنای انسان توسعه یافته نگرش وی به محیط پیرامون است. علمای اسلام مبتنی بر آیات صریح و ضمنی قرآن کریم و دیدگاه معصومین (علیهم السلام) فطرت را مبنای این نگرش دانسته اند. یعنی بسته به این که فرد دارای نگرش فطرت گرا، امانت دار، خدمتگزار و امیدوار به خداوند باشد، نوع عمل و رفتار وی به گونه ای مثبت در محیط اجتماعی شکل می گیرد و همواره در پی پاسخ به خواست الهی است و همواره به دنبال پرداخت کنندگی است تا دریافت کنندگی. بر عکس انسان طبیعت گرا همواره در پی دریافت کنندگی است و عمل و رفتار وی مبتنی بر محاسبه میزان دریافت در برابر انجام وظایف است.
در این تحقیق که در جامعه دانشگاهی (استادان دانشگاهی) انجام شده است با دریافت نظرات 164 استاد دانشگاه رابطه بین نگرش فطرت گرایی، توسعه منابع انسانی (اساتید دانشگاه) و رفتار اثربخش آنان مورد کنکاش قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که این نوع از نگرش (فطرت گرایی) در توسعه استادانی با روحیه خدمتگزاری، امانت داری و پرداخت کنندگی به دیگران و در نتیجه رفتار اثربخش آنان تأثیر دارد.

کلید واژه:

توسعه منابع انسانی، رفتار اثر بخش، نگرش فطرت گرایی استادان دانشگاه.

مقدمه

توسعه منابع انسانیHRD(4) به عنوان شاخه ای جدید از مدیریت منابع انسانی است که از حدود سه دهه گذشته مورد توجه جوامع توسعه یافته قرار گرفته است و تلاش های فراوانی صورت می گیرد تا منبع انسانی از میان سه منبع طبیعی، فیزیکی و انسانی سهم برتر تولید و ثروت آوری را تحصیل نماید. همچنان که آمار نشان می دهد این خواست در دنیای پیشرفته صنعتی رو به فزونی است و توسعه قابلیت های اندیشه، تفکر، دانش، مهارت و نگرش انسان پاسخی مثبت به این خواست است. آمار بانک جهانی حاکی از این واقعیت است که هم اکنون کشورهای توسعه یافته بیش از دو سوم منافع خود را از این منبع سرشار کسب می کنند(5) بر همین اساس در رابطه ای دو سویه، زندگی بشر و فراهم کردن زمینه های بهره برداری از زندگی با کیفیت بالاتر در ابعاد سلامت، دانش، آموزش و درآمد بیشتر نیز مورد توجه است و مبنای گزارش توسعه انسانی (6) قرار می گیرد. (7) به بیان گریفین و مک کنلی (8) هدف اصلی توسعه بهره مند ساختن راستین انسان و بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی افراد انسانی در افزایش درآمد، و گسترش اشتغال است. لکن این ها وسیله توسعه اند و نه هدف آن. هدف توسعه، پرورش قابلیت های انسان و گسترش ظرفیت های اوست، (9)، گسترش ظرفیت ها نیز به نوبه خود، معرفت اجتماعی و فکری انسان را کامل می کند. (10) به همین خاطر است که سرمایه انسانی (11) به دانش، مهارت ها و ویژگی های شخصیتی و درونی نهفته در افراد اطلاق می شود. (12) نهفتگی درونی انسان ها همان چیزی است که خداوند عالمیان به صورت فطری در انسان به ودیعت نهاده و قوه اختیار برای کشف و بهره برداری از آن را نیز به ایشان داده است. بر این مبنا «تردیدی نیست که هیچ علم انسانی بدون شناخت انسان به دست نمی آید و چون حقیقت انسانی را روح تشکیل می دهد، بدون شناخت روح و روان انسان، شناسایی او ناممکن است»(13)
نگرش و بینش عامل درونی مؤثری است که مبتنی بر آن، رفتارها و عملکردهای افراد شکل می گیرد. به طور کلی نگرش در زندگی روزمره، مراودات، رفتارها، تصمیمات و اعمال فردی و گروهی و سازمانی جریان دارد. به بیان ورنر و دسیمون (2006) رابطه بین نگرش و رفتار را می توان به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه افراد به توسعه منابع انسانی در نظر گرفت (14). بر همین اساس نگرش درونی در رفتارهای فردی و اجتماعی افراد بروز می کند و توسعه رفتار فرد را می بایست در ضمیر درونی او جستجو کرد. و چون انسان با وجود توانمندی های خدادادیِ زیادی که دارد نیازمند به هدایت و رهبری از بیرون است، توسعه نگرش مثبت در او می تواند به میزان زیادی رفتار وی را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین شناخت فضای نگرش فطرت گرایی و زوایای انسان از ابعاد مختلف و تعیین چگونگی رابطه او با جهان هستی و خالق آن از زیربنایی ترین نیازهایی است که در توسعه او اثر گذار است.

بیان مسئله و سؤالات تحقیق

بخش عمده و قابل توجهی از آموزش و توسعه منابع انسانی در کشور، در دانشگاه ها صورت می گیرد و عملاً انتقال دانش، مهارت، نگرش و رفتار اثربخش دانش آموختگان متأثر از استادان دانشگاه است و در سال های متمادی گذشته به این بعد مهم از توسعه انسانی اقبال قابل توجهی نشده است. بنابراین اصلی ترین جهت گیری توسعه و پرورش استادان، برخورداری از نگرش فطرت گرا در مقابل نگرش طبیعت گرا، مورد غفلت واقع شده است. مقاله با همین رویکرد، در پی پاسخ به تأثیر نگرش فطرت گرایی بر توسعه رفتاری استادان دانشگاه است.
با فرض این که توسعه نگرش فطرت گرا می تواند زمینه های توسعه همه جانبه بین استادان دانشگاه را فراهم آورد و توسعه یافتگی اساتید تأثیر اساسی بر رفتار متعلمین و دانشجویان می گذارد، این تحقیق انجام شده است.
علاوه بر بیان صریح قرآن کریم و نهج البلاغه در توسعه و گسترش تفکر و اندیشه و رفتار مبتنی بر فطرت گرایی (امید به خدا داشتن، امانت دار بودن و خدمتگزاری مردم)، اندیشمندان و صاحب نظران چندی از جمله؛ حائری شیرازی (1384)، جوادی آملی (1381)، شاه آبادی و مهریزی (1377) و گربین لیف (1970) ایده های ارزشمندی را بیان کرده اند. در توسعه منابع انسانی و رفتار اثر بخش افراد در محیط کاری و اجتماعی نیز افرادی همچون؛ ورنر و دسیمون (2006)، لوتانز (1998)، کامرون (1986)، اعرابی (1385)، و رضائیان (1379) و کینیکی و کریتنر (1385) بحث کرده اند.
این تحقیق با رویکرد بررسی وجود رابطه یا عدم رابطه بین متغیرهای نگرش فطرت گرا، توسعه منابع انسانی و رفتار اثربخش انجام شده است، تا از طریق دستیابی به نتایج حاصل از دیدگاه استادان دانشگاه و به منظور توسعه منابع انسانی ارزشی، متناسب با اعتقادات دین مبین اسلام در دانشگاه ها تلاش مثمرثمری صورت گیرد. بر همین اساس سؤالات اساسی تحقیق عبارتند از:
1. آیا نگرش فطرت گرا بر توسعه منابع انسانی (استادان دانشگاه) مؤثر است؟
2. آیا نگرش فطرت گرا از طریق توسعه منابع انسانی بر رفتار اثر بخش استادان دانشگاه مؤثر است؟

روش شناسی تحقیق

این تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و در جستجوی دستیابی به یک هدف عملی است و تأکید آن بر تأمین سعادت و رفاه توده مردم(15) بهبود و بهینه سازی ابزارها، روش ها، اشیاء و الگوها در جهت ارتقای سطح زندگی انسان (16) و پیدا کردن راه حلی برای مشکلات است. (17)
از نظر روش، این تحقیق توصیفی و از نوع تحلیل عامل (علّی) است و ضمن تبیین روابط بین متغیرهای اصلی تحقیق، از طریق روش تحلیل عاملی تأییدی (18)(الگوی آزمون اندازه گیری) و تحلیل معادلات ساختاری به بررسی روابط بین متغیرها (ضریب مسیر) و سنجش متغیرها به واسطه مؤلفه (بار عاملی) میزان همبستگی یا ضریب رگرسیون روابط بین متغیرهای تحقیق می پردازد.
جامعه آماری تحقیق را اساتید گروه های علمی پنج رشته دانشگاهی؛ مدیریت، علوم اجتماعی، روان شناسی، علوم تربیتی، الهیات و معارف اسلامی در دانشگاه های شهر تهران که حداقل دارای 3 گروه از 5 گروه مورد نظر تحقیق بوده اند، (شامل 9 دانشگاه) تشکیل می دهد. تعداد کل جامعه تحقیق 876 نفر بوده است و حجم نمونه مورد نیاز در سطح اطمینان 95% برابر 160 نفر تعیین شده است.
ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات این تحقیق پرسشنامه بوده است. قبل از اجرای فعالیت میدانی از طریق خبرگان دانشگاهی روایی محتوایی ابزار سنجش سنجیده شده است و همچنین از روش معتبر علمی ساختار داخلی مجموعه ای از شاخص ها و اندازه گیری روایی سازه (19) که به برآورد بار عاملی بین مجموعه ای از شاخص ها و متغیرها می پردازد (20) استفاده شده است. و پس از انجام آزمون از طریق فرمول آلفای کرونباخ، پایان ابزار سنجش به میزان 93% تعیین شده است.
روش اصلی تجزیه و تحلیل مورد استفاده این تحقیق مدل تحلیل مسیر (21) است. تحلیل مسیر همانند تحلیل عاملی و تحلیل معادلات ساختاری همگی به نوعی برای تحلیل متغیر مکنون یا پنهان هستند. (22) در این تحقیق تحلیل عاملی (23)، تحلیل معادلات ساختاری (مدل های علی(24) و تحلیل مسیر برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته است.

انسان و فطرت

در این که طبیعت و فطرت انسانی چیست، بر اساس مفروضات و نگرش های متفاوت تا حدی تفاوت وجود دارد. اما با این استدلال که هر دوی این واژه ها به حق هستند و انسان موجودی دو بعدی و دارای طبیعت و فطرت است دیدگاه واحد وجود دارد. طبیعت، وجه مشترک مادی انسان با دیگر جانداران و غیر جانداران است و به عنوان عنصری جسمی و فیزیکی تلقی می شود و فطرت خلقتی غیراکتسابی، درونی، بدون پیشینه و دارای معرفتی خداگرایانه است و به تعبیری سرشت و گرایشی است که در عمق وجود انسان و به واسطه تقدیر الهی در ضمیر انسان نهاده شده است.
هریسی بیان می دارد: فطرت حس ذاتی و درونی است که از نخستین روز در سرشت و خلقت انسان نهاده شده و سرچشمه تمام تمایلات، علائق و غرایز ذاتی می باشد که انسان به وسیله آن، بعضی از امور را بدون یادگیری و بدون توجه به دلیل و برهان و بدون این که کسی یادآوری نماید آن را درک می کند و شک و تردیدی در آن به خود راه نمی دهد و گاهی آن را «دل» و یا «ضمیر» می نامند. با این بیان می توان خصایص فطرت را به صورت زیر ارائه کرد:
•پیشینه ندارد؛ به مقتضای فطرت؛
•مربوط به کیفیت ویژگی های خاص انسان است؛ به مقتضای هیأت و وزن فطرت؛
•تغییر و تبدیل را بر نمی تابد؛ به دلیل تصریح خداوند در قرآن مجید(25)؛
•خاستگاه آن روح آدمی است؛ به دلیل آن که فطرت الله، منزلی جز روح انسان ندارد؛
•به دام اکتساب نمی آید؛ زیرا آفریده بدیع خداوند است، نه محصول تلاش انسانی. (26)
امیر المومنین علی (علیه السلام) در مورد فطرت تخلف ناپذیر الهی می فرماید: «خداوند تمام دل ها را اعم از سعیدها و شقی ها بر فطرت توحید آفرید»(27). و همچنین حضرت در مورد برنامه زندگی انسان چنین می فرمایند: «... بندگانی که با دست قدرتمند خدا آفریده شدند، و بی اراده خویش پدید آمده، پرورش یافتند، سپس در گهواره گور آرمیده متلاشی می شوند و روزی به تنهایی سر از قبر بر می آورند و برای گرفتن پاداش به دقت حسابرسی می گردند، در این چند روز، دنیا مهلت داده شدند تا در راه صحیح قدم بردارند، راه نجات نشان داده شده تا رضایت خدا را بجویند، تاریکی های شک و تردید از آن ها برداشته شد و آن ها را آزاد گذاشته اند تا برای مسابقه در نیکو کاری ها، خود را آماده سازند، تا فکر و اندیشه خود را به کار گیرند و در شناخت نور الهی در زندگانی دنیا تلاش کنند»(28) این که امیرالمومنین (علیه السلام) به تلاش در دنیا و در لوای نور الهی اشاره دارند، بدین سبب است که انسان ها نیازمند هدایت در پرتو مسیر تعیین شده الهی هستند. اما انسان ها علی رغم وجود توانمندی های بالایی که دارند، در مقایسه با دیگر جانداران نیازمند هدایت و رهبری توسط رهبران دینی و اجتماعی نیز هستند. امام سجاد (علیه السلام) با وجود بزرگی و عصمت در استمداد از خداوند باری تعالی در توفیق حرکت در مسیر الهی چنین بیان می فرماید: «خدایا نوری به من عنایت کن که در پرتو آن در جامعه حرکت کنم و با آن در تاریکی ها راه یابم». (29)

فطرت از دیدگاه اندیشمندان

•مرحوم آیت ا. . شاه آبادی (ره) چهار تقریر از برهان فطرت را در کتاب «رشحات البحار» آورده اند که شامل:
1)فطرت افتقار (30)(هرکس و هر وجودی از خود هیچ اراده و خواستی ندارد، و نه به خواست خود آمده اند و نه به اراده خویش سرای باقی را خواهند پیمود)؛
2)فطرت خضوغ (فطرت فرمانبرداری و خاکساری)؛
3)فطرت امید (کمال گرایی و تحمل رنج و مشقت در رسیدن به مطلوب)؛
4) فطرت حب کمال (گرایش به اصل و کمال و رویگردانی از کاستی ها)؛
* حضرت امام خمینی (ره) در کتاب «چهل حدیث» با استفاده از برهان فطرت و برخی از فطریات انسان، مبدأ عالم، کمالات، وحدت حضرت حق و علم به روز جزا و عالم آخرت را مستدل می کنند و فطرت عشق به کمال را در رفتار، گفتار و زندگی انسان ها جاری می دانند. همچنین همگانی بودن و بیرون از مرزهای جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی بودن را از ویژگی های فطریات انسان می دانند و معتقدند که عوامل مخالف فطرت، قادر به محو امور فطری نمی باشند، هر چند در کاهش رشد و کمرنگی آن ها بی تأثیر نیستند.
* شهید مطهری (ره) در دو کتاب «توحید» و «اصول فلسفه و روش رئالیسم» راه های فراروی بشر به سوی خداشناسی را از سه طریق: 1) فطرت، 2)راه علمی یا شبه فلسفی (راه حس و علم یا راه طبیعت) و 3) راه عقل، استدلال و فلسفه می دانند. و در یک جمع بندی فطرت عقل و فطرت دل که یکی منشأ عقلانی و اندیشه ای و دیگری کانونی در قلمرو دل و احساس و عواطف دارد را ساختار معرفتی و گرایش درونی انسان می داند.
رشته ای برگردنم افکنده دوست می کشد آنجا که خاطر خواه اوست
•آیت ا... جوادی آملی از برهان فطرت دو تقریر نزدیک به هم دارند. 1) تقریر نخست با بهره گیری از حقیقت امید سرچشمه می گیرد و آن امید انسان به نیرویی فوق اسباب عادی و طبیعی، 2) محبت فطری در انسان ها که یک گرایش درونی است و این محبت در نهاد انسان است و محبوب حقیقی آن خداوند مطلق است.
•آیت ا... مصباح یزدی با صرف نظر از خداجویی و خداپرستی فطری، موضوع خداشناسی فطری را در دو قسم بر می شمرد: 1) خداشناسی فطری عقلی که در قلمرو علم حصولی، ادراکات تصوری و معرفت ترسیمی است، 2) خداشناسی فطری احساسی که در قلمرو ادراک حضوری است و در این گرایش فطری، انسان از ترسیم و تصویر اشیای بیرونی بی نیاز است. این نوع شناخت، به معرفت قلبی، در مقابل معرفت عقلی یاد می شود(31)
•آیت ا... حائری شیرازی موضوع فطرت در مقابل طبیعت را در قالبی کاربردی به شرایط و موقعیت انسان ها نسبت می دهد و انسان را در دوره برگشت (در راه فطرت) در حال توبه، احساس بدهکاری و دوره رفت (در راه طبیعت) در حالت غرور و احساس طلب کاری می داند. به بیانی، مشکل انسان این است که اگر عبودیت نکند، الوهیت می کند. انسان هم جهل دارد و هم عقل دارد. عقل به معنای فطرت و جهل به معنای طبیعت است. عاقل کسی است که به عقل و نورش گرایش دارد، یعنی فطرت گراست.
انسان فطرت گرا در مقابل انسان طبیعت گرا ویژگی های خاصی دارد که در پی پاسخ به فطرت خود است. امید به حق تعالی و امانت داری (ادای امانت) دو ویژگی کلی است که انسان در حال برگشت در پی پاسخ به درون خود است. در جدول شماره (1) رویکردهای طبیعت گرایی و فطرت گرایی نشان داده شده است.
جدول شماره1: رویکردهای طبیعت گرایی در مقابل فطرت گرایی

ردیف

رویکرد
ویژگی انسانی

طبیعت گرایی

فطرت گرایی

1

جهت حرکت

رفت از حق (ناامیدی)

برگشت به حق (امیدواری)

2

رابطه بده - بستان

دریافت کننده

پرداخت کننده

3

تکلیف

الوهیت

عبودیت

4

نگاه به منابع

امانت گیر

امانت دار

5

نگاه ارتباطی به دیگران

حکومت مدار

خدمتگزار

6

تفکر

جاهلانه

عاقلانه

7

روحیات

مستکبر

مسلم

8

مسیر راه

ظلمت

نور

9

وجود حجت

ظاهری

ظاهری و باطنی

10

رفتار

مغفل و اغفال کننده

مذکر و انتقاد کننده

11

عاقبت

جهنم

بهشت


همچنان که ویژگی های مورد نظر فطرت گرایی در مقابل طبیعت گرایی در نمودار شماره (1) نیز نشان داده شده است، انسان فطرت گرا و در حال برگشت امیدواری به خدا دارد، پرداخت کننده و اداء کننده امانت است. خدمتگزار و امانت دار است و دارای ویژگی های عبودیت، عقلانیت، تسلیم بودن، حرکت به سوی نور، مذکر، دارای حجت ظاهری و باطنی و نهایت جایگاهش بهشت الهی است. و در مقابل انسان در حال رفت ناامید از خالق، دریافت کننده، حکومت مدار، امانت گیر، و دارای ویژگی های الوهیت، جهل، مستکبر، حرکت به سوی ظلمت، فقط دارای حجت ظاهری، مغفل و در نهایت جایگاهش جهنم است. (32)
با استفاده از مطالب بیان شده از دیدگاه بزرگان و اندیشمندان باید اذعان کرد که همه کسانی که به نوعی بر دیگران ارشدیت دارند، هم به جهت علم و دانش، هم به جهت مسائل عقلی و فکری، هم به جهت قدرت و تمکن مالی و هم به لحاظ فیزیکی و جسمی، نسبت به خود و فرودستان وظایفی دارند و آن پاسخ مثبت به فطرت درون است. آن ندایی که از درون، معیار و میزان خوب و بد است. همان که به محکمه درونی و یا وجدان نام می برند و ریشه اش سرشت و فطرت به ودیعت گذارده شده الهی است.
بر همین اساس است که حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) در نامه ای به اشعث استاندار آذربایجان می نویسد: «همانا کاری که به عهده توست، طعمه ای برایت نیست، بلکه امانتی است بر گردنت؛ و آن که تو را بدان کار گمارده، نگهبانی امانتی را به عهده ات گذاشت و تو پاسخگوی آن، نسبت به آن کس که فردا دست توست، هستی ... »(33).
در جای دیگر معصوم (علیه السلام) در تعبیر عقول مردم و تواناییهای آن به عنوان معادن طلا و نقره نام می برد: «مردمان معدن طلا و نقره هستند»(34). به بیانی کسانی که با عقول مردم سرو کار دارند، از حاکمیت کشور تا مسئولان امور مختلف از جمله استادان، مدرسان، معلمان و آموزگاران همه با عقول انسانی سرو کار دارند و امانت دار این خزائن الهی و خدادادی هستند. آنچه از امکانات و تسهیلات در محیط های آموزشی و دانشگاهی در اختیار است و پشتیبانی های پولی و مالی که فراهم آمده است بر اساس مقررات قانونی در اختیار مدیران و مدرسان قرار گرفته تا ماده ای بسیار گرانبها – یعنی انسان توسعه یافته الهی – به عنوان خروجی پرورش یابد. پرورش مهارت های فنی و حرفه ای افراد در وادی و فضای فطرت الهی، اسلامی و انسانی موجب توسعه انسان در راستای سعادت وی و جامعه او می شود.

توسعه منابع انسانی

توسعه منابع انسانی(35) در یک نگاه اجمالی و به طور طبیعی به هم پیوستگی اجتماعی، فرهنگی و ابعاد معنوی، ظرفیت سازی و قدرت مند سازی کارکنان را دنبال می کند (Deb 2006: 30) توسعه منابع انسانی می تواند مجموعه فعالیت های نظام مند و برنامه ریزی شده ای تلقی شود که از سوی سازمان ها طراحی می شود تا برای اعضا فرصت های آموختن مهارت های لازم برای رویارویی با تقاضاهای شغلی کنونی و آینده را فراهم کند(wernwr & desimone 2006: 5)توسعه منابع انسانی کارکنان را به مهارت های مرتبط به داشتن زندگی سالم و رضایت بخش مجهز می کند (Deb 2006: 30). از طریق فراهم کردن نیازهای محیطی، که موجب رشد انسانی در توامندی کامل و آزاد کردن توانایی های بالقوه وی می شود
(jha 2004: 349 )زمینه و شرایط رشد و تکامل فردی و سازمانی به منظور، دستیابی به دستاوردهای شخصی و یا گروهی و یا برای منفعت یک سازمان، اجتماع، ملت و سرانجام برای نوع بشر، (Mclean 1998: 375) مهیا می شود.
به استناد پژوهش های انجام شده، مدیریت منابع انسانی عملکرد سازمانی را افزایش می دهد و ضمن پرورش توانایی های سازمان آن را بیشینه می کند و آن گونه که لادو و ویلسون (36) می گویند، در مزیت رقابتی مستمر نقش اساسی دارد. (37) کیپ(38) نیز بر این اعتقاد است که یکی از اهداف اولیه مدیریت منابع انسانی، خلق و فراهم آوردن شرایطی است که از طریق آن استعدادهای بالقوه و نهفته کارکنان کشف و شکوفا شود و تعهد آنان به سازمان افزایش و تحکیم یابد. (39) سوانسون (40) و همکاران معتقدند برای درک عمل و رضایت مندی در توسعه منابع انسانی لازم است فلسفه آن را درک کنیم تا منطق موجود در جنبه های رقابتی را واضح تر بیان کرد. آن ها سه عنصر تعاملی در چارچوب توسعه منابع انسانی را مطرح می کنند که عبارتند از: «هستی شناسی»(41) جهان را چگونه ببینیم؟ «معرفت شناسی» (42) درباره جهان چگونه فکر کنیم؟ و «ارزش شناسی»(43) ارزش هایی که تعیین می کنند، چطور و چگونه باید به تحقیق و کار عملی بپردازیم؟ همچنین توماس کان (44) بر توسعه نظری و مفهومی توسعه منابع انسانی، مک آندرو (45) تجزیه و تحلیل تأثیرات مهم بر نظریه توسعه منابع انسانی و اعمال آن، و بورل و مورگان (46) پارادایم های کارکرد گرایانه (47)، نظام های اجتماعی (48)، پارادایم تفسیری (49) و روابط اجتماعی چندگانه (50) را مطرح کردند (mcgoldrich 2002: 2).
با این حال آنچه در منابع علمی دنیای غرب یافت می شود، تحقیقاتی است که انجام شده است و اندیشمندان، اساتید و دانشجویان ما هم از آن بهره می برند، اما معلوم نیست یافته های حاصل شده در این تحقیقات و جوامع پاسخگوی نیازهای فعلی ما باشد و با فرهنگ ما همخوانی داشته باشد. فاضلی معتقد است، نظام آموزش عالی کشور از نظر ارتباطات دانشگاهی در سطوح مختلف بین فردی، بین سازمانی، ملی و بین المللی دارای مشکلات و گسیختگی هایی است که این امر باعث افت بازده نهایی سیستم می شود. (51) از سویی فرهنگ غنی و عقلانی اسلامی و ایرانی، خود دارای مؤلفه های ویژه ای است که تبیین آن ها رویکرد و نگرش جدید و خاص را مبتنی بر نگرش بومی به توسعه منابع انسانی به ما خواهد داد. همچنان که در تاریخ بعد از اسلام، انجمن های دینی و حوزه های مذهبی و علمی مشخصه بارز و رایج برنامه های توسعه انسانی بوده اند. همه مراجع و علمای اسلام در دامان بزرگان قدیم تر خود علم و معرفت را آموختند. بنابراین به صراحت می توان گفت که توسعه منابع انسانی ریشه ای عمیق در تاریخ مشرق زمین داشته است. (52) چرا که اصل سازنده در ارتباط میان آدمیان و خدا استمرار آن در بارگاه احدیث است، و کافی است که این حالت ارتباط درونی به وجود آید، آنگاه او موجودی است معنی دار، در جهانی معنی دار و رو به دیدار خدا در حرکت است. (53)

رفتار اثر بخش

فرد یا جامعه رفتار خود را بر اساس نگرش نسبت به پدیده های پیرامون تنظیم می کنند. عناصر زیادی در رابطه با افراد مطرح است که به نگرش آنان وابسته است (54). نگرش ها، عوامل داخلی مؤثر و مهمی هستند که در الگوی رفتار کاری ما دخیل هستند و رابطه بین نگرش و رفتار را می توان به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه افراد به توسعه منابع انسانی در نظر گرفت. (55) در مدل رفتاری کارکنان، رفتار افراد تحت تأثیر عوامل بیرونی و محیطی و عوامل درونی قرار دارد.
در این جا تلاش بر این است که رابطه متغیر «نگرش فطرت گرا»، «توسعه منابع انسانی» و «رفتار اثر بخش» بررسی شود و در نتیجه، میزان رابطه توسعه منابع انسانی بر رفتار اثر بخش تحت تأثیر متغیر نگرش فطرت گرا در بین استادان دانشگاه مورد سنجش قرار گیرد.

بحث و نتیجه گیری

نتایج حاصل شده از متغیرها بر اساس سؤالات، و رابطه بین آن ها سازه های تحقیق را مورد تأیید قرار می دهد. متغیر نگرش فطرت گرا که در این تحقیق با شاخص های سه گانه «امید به نیروی برتر (خدا) با بار عاملی 82 درصد، امانت داری با بار عاملی 87 درصد و خدمتگزاری با بار عاملی 68 درصد» مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان دهنده سنجش متغیر اصلی توسط این سه شاخص با بار عاملی قابل قبول و بالایی بوده است. به این معنی که متغیر نگرش فطرت گرا بر توسعه منابع انسانی (توسعه استادان دانشگاه) تأثیر دارد. همچنین شاخص های نگرش با بار عاملی 34 درصد، دانش با بار عاملی 44 درصد و مهارت با بار عاملی 1,11 درصد متغیر اصلی «توسعه منابع انسانی» را در حد قابل قبول می سنجند. و در نهایت شاخص های کسب هدف با بار عاملی 59 درصد، رضایتمندی با بار عاملی 64 درصد و تعهد کاری با بار عاملی 53 درصد متغیر اصلی رفتار اثر بخش را تأیید می نمایند.
نتایج آزمون سؤالات اصلی نشان دهنده این واقعیت است که متغیر نگرش فطرت گرا با متغیر توسعه منابع انسانی همبستگی بالایی (82 درصد) دارد. همچنین متغیر نگرش فطرت گرا از طریق متغیر توسعه منابع انسانی بر متغیر رفتار اثر بخش استادان دانشگاه همبستگی بالایی (94 درصد) نشان می دهد.
با توجه به مسئله ای که در این تحقیق دنبال می شود و آن دخیل نمودن نگرش فطرت گرایی در مقابل نگرش طبیعت گرایی است، از مهمترین دستاوردهای این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که نقطه آغاز در برنامه های توسعه منابع انسانی در سازمان های جمهوری اسلامی ایران بایستی توسعه نگرش فطرت گرایی باشد، [چرا که تربیت و پرورش انسان توسعه یافته، اما بدون نگرش فطرت گرا، به مثابه دادن چراغ در دست دزدی است که «چون با چراغ آید، گزیده تر بود کالا»]. در حقیقت لازمه تربیت و پرورش انسان متخصص، متعهد و فطرت گرا از مربیان، معلمان و استادانی بر می آید که برخوردار از نگرش فطرت گرایی با اجزایی چون امید به خدا، روحیه خدمتگزاری و امانت داری باشند.
بر اساس نتایج حاصل از تحقیق و تأیید رابطه و همبستگی بین متغیرهای اصلی تحقیق (نگرش فطرت گرا، توسعه منابع انسانی و رفتار اثر بخش) و تأیید این رابطه و رویکردی که در کشور جمهوری اسلامی ایران در توسعه دانشگاه اسلامی و تأثیرات آن بر آحاد کشور حاکم شده است؛ لازم است مسئولان و دست اندرکاران وزارت علوم و دانشگاه ها، زمینه های لازم در سه بعد ساختاری، رفتاری و زمینه ای را فراهم آورند تا بستر رشد استادان دانشگاه در توسعه و تقویت رفتار اثر بخش خود و در پی آن اثرات ارزشمند و ارزشی را همراه با آموزش و توسعه دانشجویان و دیگر اقشاری که با آنان ارتباط دارند ایجاد گردد.
در بعد ساختاری می توان با فراهم کردن طرح، لایحه و پیشنهاد به مراجع قانونی و تصمیم گیر مانند مجلس، دولت، وزارتخانه و دانشگاه قوانین و آئین نامه های متناسب با توسعه نگرش فطرت گرایی در میان استادان دانشگاه اقدام نمود.
در بعد رفتاری متناسب با رویه های ساختارمند و به منظور توسعه و تقویت رفتار اثر بخش استادان دانشگاه، با ایجاد سازو کارهای لازم از جمله برگزاری دوره های آموزشی مقتضی در جهت افزایش بصیرت و آگاهی های فردی آنان می توان اقدام کرد. در بعد فرهنگ سازی و زمینه سازی می توان در گستره دانشگاه ها، وزارتخانه های ذیربط، و به طور کلی کشور، با شناخت دقیق تر شاخص های عملیاتی و کاربردی، نسبت به ایجاد بسترهای فرهنگی از طریق رسانه ها، مطبوعات، جشنواره ها (نظیر معرفی استاد نمونه ارزشی، استاد نمونه قرآنی، استاد نمونه فطرت گرا و فعالیت های علمی نمونه متناسب با موضوع و معرفی آن) اقدام کرد، تا اثرات مستقیم و غیر مستقیم این رویکرد در جامعه علمی کشور و محیط اجتماعی و بویژه سازمان ها آشکار شود.

پی نوشت ها :

1- پژوهشگر دانشگاه امام حسین (علیه السلام)
2- استاد دانشگاه امام حسین (علیه السلام)
3- استادیار دانشگاه تهران
4- Human Resource Development
5- دسلر، 1378: 12
6- Human Development Report
7- پور کریمی، 1383: 75
8- Grifin&McCkenly
9- گریفین و مک کنلی، 1377: 15
10- استیونسن، 1368: 41
11- human capital
12- صالحی و مهرعلیزاده، 1383: 402
13- جوادی آملی، 1379: 21
14- Werner & Desimon, 2006,P. 62
15- دلاور، 1380: 49
16- حافظ نیا، 1380: 51
17- ایستربای – اسمیت و همکاران، 1384: 24
18- Confirmatory Factor Analysis
19- Constract Validity
20- هومن، 1380: 403
21- Path Analysis
22- کلاین، 107: 1380
23- Factor Analysis
24- Causal Models
25- روم/30
26- هریسی، 1360: 11
27- نهج البلاغه، خطبه 49، بند 4، خطبه 72، بند 1.
28- نهج البلاغه، خطبه 83.
29- وَهَب لی نوراً اَمشی بِهِ فی الناس و اهتدی به فی الظلمات (دعای 22 صحیفه سجادیه – بند 8)
30- فقیر شدن، نیازمند گشتن، تهیدستی (فرهنگ فارسی معین، ص 106)
31- مهریزی، 1377: 24- 57
32- اقتباس از بیانات آیت ا... حائری شیرازی در تابستان 1384 در جمع اساتید دانشگاه امام حسین (علیه السلام)
33- نهج البلاغه، نامه 5.
34- الناس معادن؛ کمعادن الذهب و الفضه.
35- (Human Resource Development (HRD
36- Lado & Wison
37- عباس پور، 1381: 86
38- Keep
39- آرمسترانگ، 1381: 260
40- Swanson
41- Ontology
42- Epistomology
43- Axiology
44- Tomas Kuhn
45- Mc Andrew
46- Burrell & Morgan
47- Functionalist Paradigm
48- Social Systems
49- Interpretive Paradigm
50- Multiple social realities
51- فاضلی، 1383: 149
52- صادقی و انوری، 1383: 180
53- جعفری، 1373: 120
54- Grrifin, 1990: 578
55- Wenrer & Desimone: 2006: 5

منابع:
1- قرآن کریم
2- نهج البلاغه
3- آرمسترانگ، مایکل (1381)، مدیریت استراتژیک منابع انسانی: راهنمای عمل. ترجمه سیدمحمد اعرابی و داود ایزدی. تهران : دفتر پژوهشهای فرهنگی
4- استیونسن، لسلی(1368)، هفت نظریه درباره طبیعت انسان. ترجمه بهرام محسن پور، تهران: انتشارات رشد.
5- ایستربای- اسمیت، مارک؛ ریچارد ثورب و اندی لو (1384)، درآمدی بر تحقیق مدیریت. ترجمه سیدمحمد اعرابی و داود ایزدی- تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
6- پور کریمی، جواد (1383)، توسعه پایدار، توسعه انسانی و اشتغال دانش آموختگان. در: آموزش عالی و توسعه پایدار (مجموعه مقالات همایش 27 و 28 بهمن 1383)، ج 1، تهران: موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی؛ انجمن آموزش عالی ایران.
7- جعفری، محمدتقی (1373)، حکمت اصول سیاسی اسلام؛ ترجمه و تفسیر فرمان مبارک امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) به مالک اشتر. تهران: بناید نهج البلاغه.
8- جوادی آملی، عبدا...(1379)، صورت و سیرت انسان در قرآن؛ قم: مرکز نشر اسراء.
9- حائری شیرازی، محی الدین (1384)، اقتباس از سخنرانی در طرح بصیرت اعضای هیات علمی دانشگاه امام حسین(ع).
10- حافظ نیا، محمدرضا (1380)، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی؛ تهران: سمت.
11- دسلر، گری(1378)، مبانی مدیریت منابع انسانی. ترجمه علی پارسائیان و سیدمحمد اعرابی؛ تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
12- دلاور، علی (1380)، مبانی نظری و علمی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی؛ تهران: انتشارات رشد.
13- صادقی، عباس و صدور انوری (1383)؛ نقش دانشگاه و پژوهش دانشگاهی در فرایند توسعه. در: آموزش عالی و توسعه پایدار (مجموعه مقالات همایش 27 و 28 بهمن 1383)؛ ج 1؛ تهران: موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی؛ انجمن آموزش عالی ایران.
14- صالحی، ابراهیم و یدا... مهر علیزاده (1383)؛ تغییرات بازار کار، توسعه آموزش عالی و سرمایه اجتماعی. در: آموزش عالی و توسعه پایدار (مجموعه مقالات همایش 27 و 28 بهمن 1383)؛ ج 1؛ تهران: موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی؛ انجمن آموزش عالی ایران.
15- عباس پور، عباس(1381)؛ مقایسه کارکردهای مدیریت منابع انسانی دانشگاه تهران آخرین کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و طراحی و تبیین مدل فرآیند بهینه برای آن. به راهنمایی: اسفندیار سعادت، دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت (دکتری مدیریت منابع انسانی).
16- فاضلی، نعمت ا... (1383)؛ جهانی شدن و آموزش عالی: نگاهی به روندهای جهانی در تحولات آموزش عالی و وضعیت آموزش عالی ایران. در: آموزش عالی و توسعه پایدار (مجموعه مقالات همایش 27 و 28 بهمن 1383)؛ ج 2؛ تهران: موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی؛ انجمن آموزش عالی ایران.
17- کلاین، پل (1380)؛ راهنمای آسان تحلیل عاملی. ترجمه سید جلال صدرالسادات و اصغر مینایی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت).
18- گریفین، کیث و تری مک کنلی (1377)؛ توسعه ی انسانی (ددیگاه و راهبرد)؛ ترجمه غلامرضا خواجه پور ؛ تهران: وداد.
19- مطهری، مرتضی (1369) انسان کامل؛ تهران: انتشارات صدرا.
20- مهریزی، عزیزالله(1377)؛ خداشناسی فطری؛ تهران: کانون اندیشه جوان
21- هریسی، هاشم (1360)؛ خداشناسی؛ قم: آزادی.
22- هومن، حیدرعلی (1380)؛ تحلیل داده های چند متغیری در پژوهش رفتاری؛ تهران: نشر پارسا.
23- Deb, Tapomoy(2006) . Human Resource Management: Theory&Practice and Books India
24- Grrifin, Ricky W.(1990) Management. 3rd ed.Houghton Mifflin Company
25- Jha,A.K.(2004). .Encyclopaedia of Management of Human Resouce (vol2) . Institute for Sustainable Development Lucknow&Anmol Publication PVT. LTD,New Del Hi.
26- McGoldrich, Jim Stewart and Sandra Watson(2002). “Researching HRD; Philosaphy, Process and Practice, in : Understanding hrd: Aresearch- based Approach. ed. by J.McGoldrich: J . Stewart and S.Watson/London And new york, Routledge.
27- .HRD:A Threelegged Stool,An Octopus or a Centipede. VOL1. ,Issue (1998)Mclean,G
28- Werner,Jon m.&Randy l.Desimone(2006).Human Resource Development. 4^th ed. Australia&...Thomson,South- Western.
منبع: عباس نژاد، محسن؛ دعائی، حبیب الله؛ سیدی، حسین؛ (1389)، قرآن و مدیریت(2) (مجموعه مقالات)، تهران، مؤسسه نشرشهر، چاپ اول.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط