کنگره ی شرق

چرخش سیاست روس ها در مواجه شدن با میرزا کوچک خان جنگلی امری طبیعی بود. موافقت ظاهری آن ها با فعالیت های نهضت جنگل، با هدف یافتن جای پای محکمی در ایران صورت می گرفت و در هیچ شرایطی امکان نداشت
دوشنبه، 20 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کنگره ی شرق
کنگره ی شرق

نویسنده: عباس رمضانی



 
چرخش سیاست روس ها در مواجه شدن با میرزا کوچک خان جنگلی امری طبیعی بود. موافقت ظاهری آن ها با فعالیت های نهضت جنگل، با هدف یافتن جای پای محکمی در ایران صورت می گرفت و در هیچ شرایطی امکان نداشت سیاست روس ها در پی ایجاد و برقراری رابطه ی دو جانبه و دوستانه ی همراه با احترام متقابل با میرزا کوچک خان جنگلی باشد. آن ها در هفدهم ذی الحجه ی سال 1338 هـ ق (1) اجلاسی را با هدف بررسی وضع سیاسی جوامع شرقی و علل تفرقه بین آن ها در باکو تشکیل دادند که به «کنگره ی شرق» معروف شد و کار خود را با حضور حدود دو هزار نماینده از قوم ها و ملت های مختلف (ایران، ترک، تاجیک، چرکس، ازبک، افغان، هند، تاتار، ترکمن و....) از همان زمان آغاز کردند و چند روز بعد پایان پذیرفت.
از طرف انقلابیون گیلان، سید جعفر جوادزاده (2) و مسیو یقیکیان ارمنی (3) و میرزا احمد خان حیدری و کاظم خان امیرزاده، در کنگره شرکت نمودند. در این کنگره «دکتر نریمان نریمانوف» صدر شورای جمهوری قفقاز، نخستین جلسه را افتتاح کرد و در بخشی از سخنانش اظهار داشت:
«ما در این جا جمع شده ایم تا با یکدیگر در رفع بدبختی ها و مشقت هایی که به این ملل مظلوم وارد شده و می شود تبادل نظر نموده، چاره ای بیندیشیم و با اتحاد و یگانگی خود را از قید زنجیر سرمایه داری رهایی بخشیم.» (4)
صرف نظر از سخنان بعضی روس ها، اقدامات دیگری نیز صورت گرفت و از جمله تشکیل کمیته ی تبلیغات بود که حیدرخان عمو اوغلی هم به عنوان نماینده ی ایران در آن عضویت داشت. در طول مدت برگزاری کنگره، وقایعی در شمال ایران به وقوع پیوست و به دلیل شکست نیروهای دولتی از طرفداران احسان الله خان و خالو قربان، غرور عجیبی در آن ها ایجاد شد. میرزا کوچک خان هم مانند بسیاری از افراد دیگر از یک سو منتظر نتایج کنگره ی شرق بود و از سوی دیگر وقتی رقابت های روس و انگلیس را بر سر مسایل سیاسی و از جمله به رسمیت شناختن لنین از سوی انگلیس می دید، تقریباً دست از مبارزات جدی برداشت و برای ارزیابی کار و انتخاب سیاست درست، برای مدتی نهضت را آرام گذاشت و سپس نامه ای به لنین نوشت و ضمن گلایه از سیاست های روس، اعلام کرد که از این پس رشت را ترک و به جنگل خواهد رفت تا پاسخ لازم و قانع کننده به خواسته های او داده نشود، مراجعت نخواهد نمود.
آن گونه که مرحوم فخرایی در کتاب سردار جنگل آورده، روس ها نامه ی میرزا کوچک خان را دارای اولویت بررسی و اقدام ندانسته و آن را برای تصمیم گیری به آینده موکول کرده اند. (5) در کنگره، هیأت اعزامی جنگل موفق شد، حیدر عمو اوغلی را به رشت روانه نماید و آن طور که از عملکرد و برخورد خود آن شخص بر می آمد، تمایل زیادی به حضور در رشت و ملاقات با میرزا کوچک خان داشت، در حالی که روس ها با آمدن وی به رشت موافق نبودند و عمواوغلی به آن ها وعده داد که پس از ورود به رشت یک «حزب اشتراکی» (6) تشکیل داده و اوضاع را بررسی خواهد نمود. اگر چه با این گفته جمعی از روس ها را راضی کرد، ولی عده ای دیگر با آمدن وی مخالف بودند. اما حیدرخان با تعداد قابل ملاحظه ای سلاح و چند دستگاه توپ، شبانه و به صورت قاچاق از باکو رهسپار رشت شد و در اوایل صبح به بندر انزلی رسید و از آن جا خود را به جنگل رساند. ورود حیدرخان و ساعدالدوله، پسر سپهسالار تنکابنی به رشت با هم مصادف گردید. بعد با حضور حیدرخان عمواوغلی، جلساتی بین میرزا کوچک خان و انقلابیون رشت تشکیل شد و به شکل گیری کمیته ای پنج نفره با حضور حیدرخان عمواوغلی، میرزا کوچک خان، میرزا محمد مهدی انشانی، احسان الله خان و خالو قربان انجامید و بر اساس تصمیمات اتخاذ شده، مقرر گردیده که هرگونه فعالیتی با موافقت این کمتیه انجام شود.
دیری نگذشت که با مخالفت احسان الله خان، توافق حاصل شده به هم خورد و ساعدالدوله وی را فریب داد و اظهار داشت، در صورتی که احسان الله خان با وی همکاری نماید و قوای خود را برای فتح تهران بسیج کند، پس از تصرف تهران، او نیز به میرزا کوچک خان کمک خواهد کرد. ساعدالدوله بدقولی کرد و در محلی به نام «پل زغال»، نیروهای دولتی با مشارکت سپاه تحت امر ساعدالدوله شکست سختی را متوجه احسان الله خان کردند.

حزب عدالت و ارتش سرخ روسیه

بروز اختلافات شدید بین اعضای نهضت جنگل، وضع آنان را در شرایط نامساعدی قرار داد. فاصله گرفتن اعضای اصلی آن از یکدیگر، دخالت و سیاست روس ها برای ایجاد تفرقه بین آن ها ورود ارتشی سرخ به ایران سبب گردید تا جمعی از کمونیست های حزب عدالت که از باکو به ایران آمده بودند، شاخه ای از آن حزب را با هدف تحت فشار قرار داد میرزا کوچک خان و خارج نمودن وی، در رشت تشکیل دهند. این موضوع هم از مواردی که در تصمیم میرزا برای خروج از رشت و رفتن به جنگل مؤثر بود. او بازگشت خود را منوط به تجدید نظر اعضای حزب عدالت در افکار و عقاید خود دانست. احسان الله خان و خالو قربان تصمیم میرزا را به فال نیک گرفتند و حضور نداشتن وی را برای اجرای نقشه های خود و از جمله قتل یا دستگیری او غنیمت شمردند. مدتی بعد همان گونه که گفته شد، خالو قربان و احسان الله خان به میرزا پیوستند و کمیته ی فوق الذکر تشکیل گردید.
ارتش سرخ روسیه در ماه شعبان سال 1338 هـ .ق (7) از طریق آب های دریای خزر وارد بندر انزلی شد. نکته ای که در این دوره تعجب سیاستمداران داخلی و خارجی را برانگیخت، این مسأله بود که علی رغم ورود ارتشی سرخ روس به سواحل غاریان (8) انگلیسی ها هیچ عکس العملی از خود نشان ندادند و حتی بسیاری از تجهیزات خود را رها کردند و سراسیمه بندر انزلی را ترک گرفتند، حال آن که سیاست انگلیس این موضوع را اقتضا می کرد تا با این حرکت به مردم و دولت ایران اعلام کنند که روس ها مردم را قتل و عام خواهند کرد و سرمایه های ایران به یغما خواهند برد و در واقع قصد داشتند بین مردم و مسئولان رعب و وحشت بیاندازند تا آن ها به جای روس ها، متوجه انگلیس شوند و انگلیسی ها بتوانند اجرای قرار داد 1919 را در قبال خواسته ی ایران به دست بیاورند. پس از ورود ارتش سرخ به بندرانزلی، دولت ایران چند کار انجام داد:
1- اعلام اعتراض رسمی به ورود ارتش سرخ.
2- اعزام یک هیأت بلند پایه به مسکو برای مذاکره و برقراری رابطه دوستانه بین دو کشور.
3- شکایت به جامعه ی ملل و تقاضای تشکیل مجمع عمومی برای رسیدگی به ورود غیر قانونی ارتش سرخ روس به سواحل بندرانزلی.
اقدامات ایران باعث شد تا جامعه ی ملل در خواست ایران را برای رسیدگی به ورود غیر قانونی ارتش سرخ مورد رسیدگی قرار دهد. روس ها وقتی پیگیری جامعه ی ملل را متوجه شدند، اعلام نمودند که مایلند ارتش خود را از سواحل دریای خزر خارج نمایند و ایران نیز شکایت خود را از آن جامعه پس بگیرد. اعضای نهضت جنگل نیز با ورود ارتش سرخ به بندر انزلی، جلستاتی تشکیل دادند (9) و تصمیم گرفتند تا نماینده ی آن ها (10) با فرمانده ارتش سرخ مذاکره نماید و علت ورود آن ها به ایران را جست و جو نماید. برنامه ی ملاقات نماینده ی جنگل با فرمانده ارتش سرخ فراهم شد و طرف روس اظهار داشت، مایل است با خود میرزا کوچک خان گفت و گو نماید. موضوع به اطلاع میرزا رسید و وی برای انجام دیدار وارد انزلی شد و مورد استقبال گرم مردم و حتی ارتش سرخ قرار گرفت.
ملاقات و دیدار میرزا کوچک خان و فرمانده ارتش سرخ در داخل کشتی انجام شد. میرزا از سخنان روس ها نتیجه گرفت که آن ها خواهان گسترش روابط خود با ایران و مناسبت های دوستانه با نهضت جنگل هستند و خواستار به اهتزار در آوردن پرچم انقلاب سرخ در ایران می باشند. وجهه ی مذهبی میرزا و روحیات مردم ایران طوری بود که نمی توانست خواسته ی آن ها را بپذیرد. ملاقات میرزا و روس ها، روز دوم نیز ادامه یافت و «ارژنیکیدزه ی روسی» (11) که از دوستان میرزا بود، از وی طرفداری نمود و علی رغم مخالفت اعضای حزب عدالت و کمونیست ایران، موافقت نامه ای به امضا رسید که مفاد آن را مرحوم ابراهیم فخرایی به شرح زیر ذکر نموده است: (12)
1- عدم اجرای اصول کمونیزم از نظر مصادره ی اموال و الغای مالکیت و ممنوع بودن تبلیغات.
2- تأسیس حکومت جمهوری انقلابی موقت.
3- پس از ورود به تهران و تأسیس مجلس، هر نوع حکومتی را که نمایندگان ملت بپذیرند، پیگیری شود.
4- سپردن مقدرات انقلاب به دست این حکومت و عدم مداخله ی شوروی در ایران.
5- با تصویب حکومت انقلابی به غیر از دو هزار نیرو، بدون اجازه، قوای دیگری از شوروی وارد ایران نشود.
6- مخارج قشون به عهده ی جمهوری ایران است.
7- شوروی مهمات و اسلحه ی مورد نیاز را در قبال دریافت وجه تحویل ایران دهد.
8- کالای بازرگانان ایرانی که در بادکوبه ضبط شده، تحویل حکومت شود.
9- کلیه ی مؤسسات تجاری روسیه در ایران به حکومت جمهوری واگذار گردد.
حس وطن دوستی میرزا کوچک خان جنگلی و اعتقادات مذهبی وی در مفاد این قرارداد به چشم می خورد. تلاش های وی نشان می دهد که او توانسته است خواسته های مورد نظر مردم ایران و حتی نظرات منصفانه ی دولت مرکزی را در توافق نامه لحاظ کند. میرزا پس از انعقاد این قرارداد به جنگل بازگشت و برای تحقق مفاد آن دست به کار شد. (13)

پی نوشت ها :

1- برابر با 9 شهریور سال 1299 هـ ش و سپتامبر 1920 میلادی.
2- پیشه وری.
3- مدیر روزنامه ی ایران کبیر.
4- حیدرخان عمواوغلی، رحیم رضازاده ی ملک، ص 242.
5- سردار جنگل، ابراهیم فخرایی، ص 284.
6- تاریخ انقلاب جنگل، محمد علی گیلک (خمامی)، ص 438.
7- اردیبهشت سال 1299 هـ ش و ماه مه 1920 میلادی.
8- همان محلی که انگلیسی ها در حوالی بندرانزلی در آن استحکامات وسیع و قوی ساخته بودند.
9- در این زمان جلسات در «گسکره» تشکیل می شد.
10- اسماعیل جنگلی، خواهرزاده ی میرزا کوچک خان جنگلی.
11- آقای محمد علی گیلک وی را یکی از افراد انقلابی قفقاز معرفی می کند که در انقلاب مشروطه ی ایران حضور داشته و در قیام رشت و از آن پس در همه ی جنگ ها تا فتح تهران با مجاهدین همکاری داشته است.
12- سردار جنگل، ابراهیم فخرایی، ص 244.
13- همان، ص 245.

منبع: رمضانی، عباس؛ (1382)، میرزا کوچک خان جنگلی، تهران: ترفند، چاپ سوم 1385.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط