پسر شجاع

خدا نکند یک لحظه تنها شوند یا چراغ اتاقشان خاموش شود؛ چنان زهره شان آب می شود که اگر دیر به دادشان برسی چند ساعتی حالشان بد است و اگر همین حالت ادامه پیدا کند، آنقدر ترسو بار می آیند که این رفتار در جوانی و حتی
دوشنبه، 2 بهمن 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پسر شجاع
پسر شجاع






 

5 مهارت برای اینکه فرزندان به ویژه پسران بی باکی داشته باشیم.

خدا نکند یک لحظه تنها شوند یا چراغ اتاقشان خاموش شود؛ چنان زهره شان آب می شود که اگر دیر به دادشان برسی چند ساعتی حالشان بد است و اگر همین حالت ادامه پیدا کند، آنقدر ترسو بار می آیند که این رفتار در جوانی و حتی بزرگسالی هم به نوع دیگری در آنها دیده می شود. برای حل این مشکل تربیتی بچه ها راهکارهای دینی بسیاری وجود دارد که اگر رعایت شوند، مسلماً رفتار کودک و نوجوان به ویژه پسران تغییر می کند؛ اینکه بزرگ ترها در برابر این احسان کودک خود چه واکنشی باید نشان بدهند و چطور رفتار کنند تا ترس را در وجود آنان از بین ببرند و در عین حال روحیه شجاعت را در وجودشان تقویت کنند.

1. بخشی از شجاعت ارثی است

یکی از خصوصیاتی که کودک از پدر و مادر و بلکه اجداد خود به ارث می برد. میزان شجاعت آنهاست. درواقع شجاعت هم مانند بسیاری از صفات و خصایل، بنابر قانون وراثت از والدین به کودک منتقل می شود. در جلد شانزدهم کتاب «بحار الانوار» پیامبر اسلام (ص) فرموده اند: «با خانواه صالح ازدواج کنید چرا که اخلاق و خصوصیات روحی به فرزند شما به ارث می رسد». بنابراین با وجود اینکه علم ژنتیک و قانون به ارث رسیدن خصوصیات و اخلاق در غرب علم جدیدی است اما همین علم، حدود 14 قرن پیش در دین اسلام بیان شده؛ در نتیجه شجاعت هم مانند سایر صفات از والدین و خانواده ها به کودک به ارث می رسد و در عین حال، می توان این صفت را تقویت یا تضعیف کرد. به همین صورت است که پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، زمانی که امام علی (ع) قصد داشتند ازدواج کنند، به برادرشان عقیل که علم انساب می دانست و از نسب و تاریخ گذشته آن زمان مطلع بود، فرمودند: «از اقوام اصیل و شجاع عرب، همسری برای من انتخاب کن که از نسل افراد شجاع و دلیر باشد تا فرزندانی باشهامت و شجاع برایم بیاورد». عقیل هم پس از بررسی و جستجو در میان اقوام و قبایل، فاطمه کلابیه را به آن حضرت پیشنهاد کرد. چون در میان قبایل آن زمان، مردمی شجاع تر و باشهامت تر از اجداد و خاندان او وجود نداشت. این موضوع نشان می دهد حضرت علی (ع) که امام معصومند، برای داشتن فرزندان سالم و شجاع باید همسری با چنین خصوصیاتی داشته باشند. بر همین اساس است که پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: «ببین نطفه خود را در چه محلی مستقر می کنی زیرا اخلاق اجداد و پدران، به فرزندان به ارث می رسد».

2. سرزنش ممنوع!

بعضی از خانواده ها برای اینکه ترس را از وجود کودک خود دور کرده و او را شجاع و دلیر تربیت کنند، به اشتباه در مواقع ترس کودک، او را سرزنش می کنند. در حالی که باید توجه داشت سرزنش کردن کودک نه تنها باعث نمی شود که ترس از وجودش دور شود بلکه موجب لجاجت و سرکشی او می شود. در این زمینه حدیثی از حضرت امیرالمومنین امام علی (ع) در کتاب «تحف العقول» نقل شده: «زیاده روی در سرزنش کردن، آتش لجاجت را شعله ور می سازد». در واقع آن حضرت به صراحت بیان کرده اند که سرزنش و توبیخ کردن مداوم هر کسی چه کودک باشد و چه بزرگسال راه مناسبی برای تربیت کردن و آموزش رفتار صحیح نیست بلکه این کار بر سرکشی و لجاجت او اضافه می کند. بنابراین طبیعی است که برای از بین بردن ریشه های ترس در کودک یا نوجوان، نباید او را سرزنش کرد یا همسن و سالان او را برایش یادآور شد و با مقایسه کردن او با دوستانش، آتش کینه و لجات او را شعله ورتر کرد. در این مورد باید توجه داشت دلیل ترس کودک هرچه که باشد، مانند تاریکی یا تنهایی و... برای بزرگ ترها موضوعی عادی و طبیعی است، درحالی که کودک نمی تواند این وضوع ساده و عادی را درک کند. بنابراین بزرگ ترها نباید از کودک انتظار داشته باشند مانند آنها رفتار کند و از چیزهایی که به نظر بزرگ ترها اصلاً ترسناک نیستند نترسد. در کتاب «غررالحکم» حدیثی از حضرت امیرالمومنین (ع) نقل شده که می فرمایند: «کنترل نفس هنگام دوست داشتن و هنگام ترسیدن، برترین ادب و تربیت یافتگی است».
در واقع دو دلیل اصلی که زمینه ساز همه رفتارهای انسان است، محبت و ترس است. به همین دلیل خانواده ها و مربیان کودکان و نوجوانان باید توجه داشته باشند که آنها را از نظر محبت و شجاعت درست تربیت کنند. ترساندن کودک از تاریکی، تنبیه و... مانع از این می شود که او در آینده انسان شجاع و بی باکی بشود و بتواند در مقابل مسائل و مشکلات زندگی ایستادگی کند.

3. بازی های کودکانه

در روایات بسیاری نقل شده که پیامبر اسلام (ص) در دوران کودکی امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) با آنها بازی می کرد و از این طریق بسیاری از صفات پسندیده اخلاقی را در آنها تقویت می کرد. یکی از این خصلت ها، شجاعت است. نقل شده که امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) کودک بودند که با یکدیگر کشتی می گرفتند. در این میان، پیامبر اسلام (ص) آنها را تشویق می کرد تا شجاع باشند و در برابر دیگری مقاومت کنند.
یکی از دلایل شجاع بودن بعضی از کودکان برای ابراز عقیده و انجام کارهای بزرگ ترها، این است که از اینکه به خاطر بازیگوشی مورد توبیخ قرار بگیرند، نگران نیستند. به عبارت دیگر بعضی از افراد به طور مداوم کودک خود را در معرض سوالاتی قرار می دهند که او توان پاسخ دادن به آنها را ندارد یا او را به خاطر بازی کردن در زمان استراحت یا غذا خوردن ملامت می کنند. همین کار باعث می شود که کودک از انجام کارهای درست هم ترس داشته باشد و طوری که باید نتواند کارهای در حد توانش را انجام دهد یا از بازیگوشی های کودکانه که مستلزم سن خودش است باز بماند. در کتاب «دعائم الاسلام» از پیامبر اسلام (ص) روایت است: «بازیگوشی کودک در خردسالی اش مایه فزونی عقل در بزرگسالی اوست». از این روایت مشخص می شود که بازی کردن کودک نه تنها یکی از نیازها و اقتضائات سن اوست بلکه باعث باهوش شدن او هم می شود. بنابراین خانواده ها باید توجه داشته باشند که مانع از بازیگوشی کودک خود نشوند و او را نترسانند که اگر بازیگوشی کنی، به فلان شکل تو را تنبیه می کنم. البته باید توجه داشت که برای کنترل رفتارهای بازی گونه کودک هم راه حل های خاصی وجود دارد اما ترساندن و تنبیه کردن کودک به خاطر بازیگوشی به هیچ وجه کار درستی نیست و او را فردی ترسو خواهد کرد.
به طور کلی به وسیله ی بازی کردن می توان کودک را به درستی تربیت کرد و بسیاری از ویژگی های اخلاقی مانند درستکاری، شجاعت و صبر را به او آموزش داد. حتی بدین وسیله می توان نقص های اخلاقی مانند ترس را از کودک دور کرد. به عنوان مثال می توان با کودکی که از تنهایی یا تاریکی اتاق می ترسد، بازی «قایم موشک» را در زمان تاریکی شب انجام داد. کودک برای اینکه خودش را از دیگران پنهان کند، می تواند به اتاق تاریکی برود و بدین صورت ترس از تاریکی را از وجودش خارج کند. همچنین بازی هایی که در آن جنگ و مقابله انجام می شود، می تواند روحیه کودک را شجاع و دلیر کرده و باعث شود که او بتواند به خوبی از خودش دفاع کند.

4. آموزش لا اله الا الله.

شجاعت زمانی در وجود انسان ایجاد می شود که فرد بفهمد هیچکسی جز خدا نمی تواند او را از بین ببرد یا زندگی و سلامت و آرامشش را تأمین کند. شاید بعضی افراد تصور کنند که نمی توان به کودک مفهوم ترس از خدا را آموزش داد. اما باید توجه داشت «ابن عباس» در روایتی از پیامبر اسلام (ص) نقل کرده: «اولین کلمه ای که بر زبان فرزندان می گذارید «لا اله الا الله» باشد». همچنین پیامبر اسلام (ص) در کتاب «کنزالعمال» فرموده اند: « وقتی فرزندانتان زبان به سخن گشودند به آنها «لا اله الا الله» را یاد دهید».
در کتاب «اصول کافی » هم از امام صادق (ع) نقل است که فرموده اند: « هنگامی که کودک به 3 سالگی رسید، «لا اله الا الله» را به او بیاموزید».
عبارت «لا اله الا الله» به مفهوم اقرار به یگانگی خداست و بسیاری مفاهیم دیگر را هم با خود دارد. یکی از آنها توکل به خدا و اقرار به ولایت خدای یکتا در زندگی است. وقتی کودک چنین مفهومی را با کمک و توضیح بزرگ ترها درک کند، دیگر از هیچکس و هیچ چیزی جز خدای یکتا نمی ترسد. در عین حال یاد می گیرد که برای دفاع از هر حقی، شجاع و باشهامت باشد.

5. ترس بچه ها را دروغگو می کند.

علامه محمدتقی فلسفی در جلد دوم کتاب «کودک از نظر وراثت و تربیت» نوشته است: « کودکی که از مجازات می ترسد، شکستن شیشه را به گردن دیگری می اندازد؛ چون مادر موقع عصبانی شدن چنان فریاد می زند که تن کودک می لرزد. بنابراین چون او می داند که اعترافش مجازات سختی را دربردارد، غریزه محافظت از خود او را وادار به دروغگویی می کند در حالی که باید با شجاعت بپذیرد که خودش این کار را انجام داده و حتی تنبیه را هم به جان بخرد. بدیهی است هر قدر ترس از مجازات بیشتر باشد، اصرار کودک بر دروغ بیشتر خواهد بود. شبیه این اتفاق ممکن است برای بزرگ ترها هم پیش بیاید. مثلاً کارمندی در محل کارش مورد مواخذه شدید قرار بگیرد و کسی بر سر او فریاد بزند که تو فلان خطا را مرتکب شدی! هر قدر کارمند احتمال بدهد که مجازات خطایش سنگین تر است و از مواخذه کننده بترسد، احتمال بیشتری وجود دارد که دروغ بگوید و خطایش را انکار کند. البته هر فرد مسلمان و مومنی می داند که دروغ گفتن گناه بزرگی است اما بزرگ تر ها نباید با ترساندن کودک، شرایط دروغ گفتن را برای او فراهم کنند.

6. اطاعت بی قید و شرط ممنوع!

دست به سینه بودن در برابر کودک و انجام بی قید و شرط خواسته هایش یکی دیگر از مواردی است که نه تنها او را فردی مستقل و قوی نمی کند بلکه روحیه شجاعت و مقابله با مشکلات را در وجودش از بین برده و او را انسانی ترسو بار می آورد. در کتاب «مکارم الاخلاق» در روایتی به نقل از امام کاظم (ع) در خصوص نهی بزرگ تر ها از اطاعت کامل از کودک و همچنین درگیر کردن آنها با کمبودها ومشکلات آمده: «بهتر است طفل در کودکی با سختی و مشکلات اجتناب ناپذیر حیات که غرامت زندگی هستند رو به رو شود تا صبور بار بیاید و در جوانی و بزرگسالی اهل شجاعت و استقامت باشد». در کتاب «تاریخ فرهنگ ایران» نوشته عیسی صدیق نیز به نقل از خواجه نصیرالدین طوسی نوشته شده: «باید کودک را به سختی ها عادت داد، از جامه نرم و اسباب راحتی بازداشت و به خوابیدن بسیار اجازه نداد. چون مشکلات زندگی فکرش را قوی می کند. به علاوه لذتی که از حل مشکل عایدش می شود، بالاترین لذت هاست که روحیه شجاعت را در او تقویت می کند».
ممنبع: همشهری آیه 7

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.