نویسنده: جواد محسنی
Flesh & Blood
اره ای که می خواست ترسناک باشد
در چند سال گذشته اکران هر ساله یک عنوان از سری فیلم های اره (Saw) به سنت تبدیل شده و این سری طرفداران خاص خود را دارد. کونامی هم با توجه به این آب گل آلود تصمیم به ماهی گیری گرفته و از سال گذشته ساخت سری بازی های Saw را آغاز کرده است. نسخه اول این بازی چندان مورد توجه قرار نگرفت؛ چرا که پر از ایرادهای کوچک و بزرگ و سیستم مبارزه آن بسیار دردسرساز بود. Saw با نمره های متوسط به کار خود پایان داد؛ ولی آیا (S2) Saw 2 تغییری کرده و توانسته مشکلات کوچک و بزرگ خود را رفع کند. پاسخ این سوال چندان مشکل نیست و حتی بعد از دیدن چند دقیقه نخست بازی می توان به آن پی برد.
سیستم مبارزه یکی از بزرگ ترین مشکلات نسخه قبلی بازی بوده و تنها راه حلی که اعضای تیم Zombie Studio برای آن ارایه کرده اند حذف سیستم مبارزه و جایگزینی Quock Time Event است به صورتی که می توان کل بازی را به یک QTE بزرگ تشبیه کرد. به جز راه رفتن در یک راهرو و باز کردن یک در، تمامی اعمال در این بازی نیاز به فشردن چندین دکمه با حالت QTE دارد. اگر به صورت اتفاقی با یک دشمن روبرو شوید تنها کاری که از دست بازیباز بر می آید این است که منتظر بماند تا آن دشمن حمله کرده و سپس با فشردن چند دکمه از خود دفاع نماید، سپس حمله ای را آغاز کرده و دشمن را نابود کند. بدون شک این مکانیک برای گیم پلی از بدترین بازیباز خواهد بود که تمامی لذت بازی را به یک باره از بین می برد. نکته بعدی مینی گیم های بسیار ضعیف هستند. شاید بارزترین آنها باز کردن قفل های مختلف بسیار ضعیف هستند. شاید بارزترین آنها باز کردن قفل های مختلف است که به آسان ترین روش ممکن طراحی شده است. این نکته راحب طلبی و بی توجهی سازندگان بازی را کاملاً نشان می دهد.
شاید نقطه قوت این بخش، صدا پیشگی خوب شخصیت ها باشد که تقریباً بدون مشکل انجام شده است. اما موسیقی متن بازی فاجعه است و همه نکات مثبت صداگذاری را کاملاً نابود می کند.
در نگاه کلی Saw II: Flesh & Blood یک عنوان بسیار ضعیف است که حتی ارزش یک بار بازی کردن را ندارد. سری فیلم های اره طرفداران زیادی دارد اما اگر انتظار دارید این بازی نیز هیجان فیلم ها را به شما منتقل کند سخت در اشتباهید. داستان بازی بسیار ضعیف و ساختار گیم پلی بسیار غیر حرفه ای طراحی شده است. در بخش فنی هم بازی حرفی برای گفتن ندارد و علیرغم استفاده از Unreal Engine 3 به یکی از بدترین بازی های این نسل از نظر گرافیکی تبدیل شده است.
منبع: نشریه بازی رایانه، شماره 40.
اره ای که می خواست ترسناک باشد
در چند سال گذشته اکران هر ساله یک عنوان از سری فیلم های اره (Saw) به سنت تبدیل شده و این سری طرفداران خاص خود را دارد. کونامی هم با توجه به این آب گل آلود تصمیم به ماهی گیری گرفته و از سال گذشته ساخت سری بازی های Saw را آغاز کرده است. نسخه اول این بازی چندان مورد توجه قرار نگرفت؛ چرا که پر از ایرادهای کوچک و بزرگ و سیستم مبارزه آن بسیار دردسرساز بود. Saw با نمره های متوسط به کار خود پایان داد؛ ولی آیا (S2) Saw 2 تغییری کرده و توانسته مشکلات کوچک و بزرگ خود را رفع کند. پاسخ این سوال چندان مشکل نیست و حتی بعد از دیدن چند دقیقه نخست بازی می توان به آن پی برد.
بی محتواتر از پیش
همانند بیشتر فیلم/ بازی ها، این بازی نیز بیشتر برای سودجویی و استفاده از نام فیلم اره ساخته شده است. داستان بازی در برهه زمانی بین فیلم های دوم و سوم اتفاق می افتد و شخصیت اصلی بازی فرزند شخصیت بازی نخست با نام مایکل تپ است. مایکل به دنبال دلیل مرگ پدر خویش می گردد و این کنجکاوی باعث می شود تا او نیز مانند پدرش به دام جیگساو (Jigsaw) گرفتار شود. داستان بازی چیز جدیدی برای عرضه ندارد و تقریباً از همان سیستم روایت داستانی فیلم بهره می برد با این تفاوت که این روند در بازی کوچک ترین هیجانی ایجاد نکرده است. S2 تقریباً هیچ نکته جدید و خاصی ندارد و ساختار گیم پلی آن حل کردن یک معما پس از دیگری است و در کنار آن از مبارزه نیز خبری نخواهد بود. این نکته باعث می شود بازی بیش از گذشته خواب آور شود. خشونت نیز نسبت به نسخه گذشته کمتر شده است. شاید بهترین بازی کونامی در این سبک Silent hill باشد که بی چون و چرا یکی از بهترین بازی های ترسناک در یک دهه گذشته بوده است. اما بزرگ ترین مشکل Saw این است که در اوج ترسناک بودن خنده دار است! شاید از خود بپرسید مگر چنین چیزی امکان دارد؟ متأسفانه پاسخ مثبت است. سکانس هایی که قصد القای حس ترس به بازی را دارند در اوج جدیت، بازیباز را به خنده وا می دارند؟ این ضعف لطمه عظیمی به S2 زده به صورتی که بازیباز را از ادامه بازی پشیمان می کند.سیستم مبارزه یکی از بزرگ ترین مشکلات نسخه قبلی بازی بوده و تنها راه حلی که اعضای تیم Zombie Studio برای آن ارایه کرده اند حذف سیستم مبارزه و جایگزینی Quock Time Event است به صورتی که می توان کل بازی را به یک QTE بزرگ تشبیه کرد. به جز راه رفتن در یک راهرو و باز کردن یک در، تمامی اعمال در این بازی نیاز به فشردن چندین دکمه با حالت QTE دارد. اگر به صورت اتفاقی با یک دشمن روبرو شوید تنها کاری که از دست بازیباز بر می آید این است که منتظر بماند تا آن دشمن حمله کرده و سپس با فشردن چند دکمه از خود دفاع نماید، سپس حمله ای را آغاز کرده و دشمن را نابود کند. بدون شک این مکانیک برای گیم پلی از بدترین بازیباز خواهد بود که تمامی لذت بازی را به یک باره از بین می برد. نکته بعدی مینی گیم های بسیار ضعیف هستند. شاید بارزترین آنها باز کردن قفل های مختلف بسیار ضعیف هستند. شاید بارزترین آنها باز کردن قفل های مختلف است که به آسان ترین روش ممکن طراحی شده است. این نکته راحب طلبی و بی توجهی سازندگان بازی را کاملاً نشان می دهد.
باز هم باگ
یکی از بزرگ ترین ویژگی های عناوین متوسط و ضعیف وجود باگ های بسیار است. S2 نیز این قائده مستثنی نیست. عجله در ساخت بازی باعث به وجود آمدن باگ های غیر قابل باوری شده است مشکل بعدی مربوط به QTE است. در بسیاری از مواقع در ابتدای مبارزه شخصیت ها کاملاً از حرکت باز می مانند و به نظر می رسد بازی کاملاً Freeze شده است. این اتفاق بارها و بارها تکرار می شود و هر بار دوبار بازی را از چک پوینت قبلی ادامه داد. مورد دیگر که باگ حساب نمی شود می توان آن را به بی دقتی سازندگان نسبت داد، مربوط به مکانیسم ذخیره شدن بازی است. مانند بیشتر عناوین امروزی سیستم ذخیره بازی مبتنی بر چک پوینت است، اما اول این که تعداد این چک پوینت ها بسیار کم است و دوم این که بازیباز در بسیاری از بخش های S2 می تواند به صورت دستی بازی را ذخیره کند! واقعاً اگر بازی مجبور به ذخیره کردن بازی به روش های قدیمی است دیگر وجود چک پوینت های محدود برای چیست؟گرافیکی تاریخ مصرف گذشته!
مانند دیگر بخش های بازی، گرافیک آن نیز تعریف چندانی ندارد. گرافیک بازی بسیار پایین و مانند عناوین سطح چند نسل قبل به نظر می رسد. بافت ها بی کیفیت هستند و یکی از افتضاحات گرافیکی، افکت باران که گویی باران با استفاده از لیوان روی صحنه ریخته می شود! صداگذاری بازی نسبت به گرافیک بسیار بهتر است اما چندان نیز جالب نیست و مشکلات خاص خود را دارد.شاید نقطه قوت این بخش، صدا پیشگی خوب شخصیت ها باشد که تقریباً بدون مشکل انجام شده است. اما موسیقی متن بازی فاجعه است و همه نکات مثبت صداگذاری را کاملاً نابود می کند.
در نگاه کلی Saw II: Flesh & Blood یک عنوان بسیار ضعیف است که حتی ارزش یک بار بازی کردن را ندارد. سری فیلم های اره طرفداران زیادی دارد اما اگر انتظار دارید این بازی نیز هیجان فیلم ها را به شما منتقل کند سخت در اشتباهید. داستان بازی بسیار ضعیف و ساختار گیم پلی بسیار غیر حرفه ای طراحی شده است. در بخش فنی هم بازی حرفی برای گفتن ندارد و علیرغم استفاده از Unreal Engine 3 به یکی از بدترین بازی های این نسل از نظر گرافیکی تبدیل شده است.
تله ها، تنها نکته قابل توجه
تنها نکته ای که شاید بتواند بازیباز را به ادامه بازی ترغیب کند، تله های معماگونه مختلف موجود در بازی است. تعداد این تله ها نسبتاً قابل قبول است و بعضی از آن ها کمی سخت هستند و نیاز به جستجو و تفکر دارد. البته بیشتر آن ها بسیار آسان و سطحی طراحی شده اند و می توان بدون کوچک ترین مشکلی آن ها را حل و در بازی پیشروی کرد. یکی از معماهای جالب، پیدا کردن تکه های مختلف یک عروسک در مراحل مختلف است که نسبت به معماهای دیگر نیاز به دقت و توجه بیشتری دارد. این معما بیشتر مورد توجه بازیبازهایی است که عاشق جستجو و پیدا کردن آیتم های مختلف در بازی ها هستند در مراحل مختلف فایل های مختلفی وجود دارد که در نگاه اول فقط وسیله ای به منظور آزاد کردن Achieve mentیا Trophy به نظر می رسد؛ اما این فایل ها داری مقداری اطلاعات هستند که می توانند بازیباز را برای حل کردن یک معما کمک کند. در کنار آن تعدادی نوارهای صوتی در مراحل مختلف وجود دارد که قسمت های پنهان داستان بازی را کمی روشن تر خواهد کرد؛ اما این بخش نیز کمک چندانی به داستان تقریباً محتوایی بازی نکرده است.منبع: نشریه بازی رایانه، شماره 40.