منبع:راسخون
چکیده
مقالهی ذیل با عنوان توصیه های اخلاقی و تربیتی به والدین طراحی و تنظیم شده است سعی شده که در این مقاله به بررسی روشهایی پرداخته شود که از طریق این روشها و توصیهها خانوادهها بتوانند فرزندانی سالم پرورش دهند از جمله این توصیهها این است که خانوادهها باید به فرزندان خود مهر بورزند و با آنها خوش رفتاری کنند، اینکه بین فرزندان خود با عدالت رفتار کنند به یکی بیشترتوجه نکنند به دیگری کمتر توجه کنند، آنها از طریق روشهای عملی در رفتار خود میتوانند راهنمای خوبی برای فرزندان خود باشند همچنین پدران و مادران عزیز میتوانند بازی کردن به فرزندان خود نزدیک شده و نیازهای آنها را متوجه شوند در این تحقیق عنوان شده که سه عامل در تربیت فرزندان مؤثر است: 1- محیط، 2- جامعه، 3- خانواده. رؤیای ما این است که به خانوادهها در ایجاد محیطی امن، آرام وشاد کمک کنیم، جایی که والدین و بچهها به اندازهی کافی احساس عشق و محبت کنند تا بتوانند توجه خود را به دنیای بیرون جهت هرچه زیباتر و سالمتر ساختن آن به کار برند. به یاد داشته باشید صلح جهانی با ایجاد صلح و آرامش در خانوادهها به وجود میآید، پس چه زیباست که بتوانیم با فراهم کردن محیطی پویا برای رشد کودکانمان، انسانیت آنها را شکوفا سازیم.کلید واژهها: کودک، محبت، احساسات، پدر، مادر، توجه، خوب، مربی، دوستان.
مقدمه
خانواده تنها محیط امن فرزندان است و والدین، نخستین افرادی هستند که شخصیت فرزند را پایه گذاری میکنند و مادر اولین فردی است که کودک با اورابطه ی عاطفی برقرار میکند. کودک از آغاز تولد درآغوش پرمهرمادر به آرامش میرسدوبه تدریج با بزرگ ترشدن و برخورداری از نوازش های پدر، گذشت، فداکاری؛ عطوفت، مهربانی وعشق ورزیدن میآموزد. علم روان شناسی میگوید: هر فردی از آغاز تولد نیازمند محبت، نوازش و لمس شدن از طرف والدین است. هنگامی که والدین کودکان شان رادرآغوش میگیرند و اورانوازش میکنند، اواحساس رضایت وامنیت خاطر می کند و زیربنای روانی وشخصیت کودک شکل میگیرد. برای تربیت وپرورش کودک هیچ گونه قاعده خشک وفوری ندارد، اماراهبردهایی موجود می باشدکه والیدن باتوجّه به نیاز فرزندانشان میتواند زیباترین شخصیتهای انسانی رابرای آنها بسازند. برای پروش فرزندانی برجسته ودرخشان باید یک تصویرمثبت ازآنهادرذهن خود مجسم کنیدوبه وسیلهی تشویق وترغیب آنچنان فرزندانتان راتربیت کنیدکه به بهترین وجهی شکوفاشده وهمچون خورشید بدرخشید.مهرورزی به فرزندان
محبت و خوش رفتاری، بسیار مهمی در تربیت صحیح فرزند دارد. محبت، احساسات پاک کودک را شکوفا میسازد و کمبود عاطفه و عقده های روانی، دامن گیر فرزندان نمیشود. همچنین، زمینه رحمت خداوند را فراهم میسازد.امام صادق (ع) میفرماید: «خداوند بزرگ به آدمی به خاطر شدت علاقه و دوستی به فرزندش، رحم میکند.»(1) ایشان در سخنی دیگر فرموده است: «به کودکان محبت کنید و به آنها رحم نمایید و هرگاه به آنها وعده ای دادید، وفا کنید؛ زیرا آنها شما را روزی دهنده خود میدانند.»(2)
ر سول گرامی همه روزه در منزل وقتی که از خواب بر میخواست، دست محبت بر سر فرزندان خود میکشید. (3)
امام صادق «ع» از رسول خدا «ص» نقل میکند: «آن کس که فرزند خود را ببوسد، خداوند حسنه ای در نامه عمل او مینویسد و هر کس که فرزند را شاد کند، خدا او را در روز قیامت شاد خواهد کرد.»(4)
فرزندان امروز پدران و مادران و مسؤلان فردایند. اگر به فدر کافی و ببه شایستگی محبت نبینند، به کمبود عاطفه دچار میشوند و در آینده، جامعهی با نشاطی نخواهیم داشت. بر همین اساس، امام صادق «ع» توصیه میکند: «فرزندانتان را زیاد ببوسید؛ زیرا برای در هر بوسه ای درجه ای است.»(5)
عدالت ورزی با فرزندان
رفتار عادلانه با فرزندان بسیار پر اهمیت است. در صورت رعایت نکردن این امر میان فرزندان، انواع کینهها و عقدهها در آنان نسبت به یکدیگرپدید میآید.با زیاد بودن تعداد فرزندان تعداد فرزندان، وظیفه پدر و مادر دربارهی این مسئله حساس و سنگینتر است. پدر ومادر باید رفتار عادلانه ای با کودکان داشته باشند و در نقش یک قاضی عادل و عاقل با آنها برخورد کنند. هیچ کدام را بر دیگری ترجیح ندهند و در رفتار و گفتار، در محبت و خشم، تنبیه و تشویق، یکسان عمل کنند. رسول خدا (ص) به مردی که یکی از بچه های خود را بوسید و دیگری را از خود دور کرد، فرمودند: «چرا با فرزندان خود به طور مساوی رفتار نکردی!؟»(6)
در روایت دیگری امام صادق «ع» فرمودند: «بین فرزندان خود به عدالت رفتار کنید، همانگونه که خودتان مایلید فرزندان شما و مردم، بین شما به عدل و تساوی رفتار کنند.»(7)
اگر رفتار بزرگترها با فرزندان از روی عدالت و برابری نباشد، عقده حقارت، بدبینی، کینه توزی، دشمنیهای خطرناک، درگیریهای بی مورد و بهانه گیریهای بی جا دامن گیر آنان خواهد شد. پس بکوشیم تا توصیه های روایی و آموزه های دینی را فرا رویمان بگشائیم و با عمل به آنها، سعادت و سلامت را تحفه فرزندانمان بسازیم.
هدایت عملی
تعلیم و تربیت افراد به ویژه فرزندان، آنگاه تأثیر گذار خواهد بود که با عمل همراه باشد: «کونوا دعاهی الناس بغیر السنتکم؛»(8) «مردم را در عمل و به غیر زبانتان به خوبیها دعوت کنید.»پدر و مادر افزون بر آنکه با گفتار و پند و اندرز باید بهترین راهنمای فرزندان خود باشند، باید در عمل نیز آموزه های دینی را به کودکان خود بیاموزند. والدین باید در همهی زمینهها به اخلاق و رفتار خود توجه کنند و همواره در حضور فرزندان خود با اعمال درست، راهنمای راستین آنان باشند. اگر پدران و مادران کودکان را به راستی در گفتار و کردار امر کنند، ولی خود این گونه عمل نکنند، فرزندانشان دچار سرگردانی و خشم و نفرت می شووند و امر و نهی والدین دیگر تأثیری نخواهد داشت. بنابراین، در صورتی خصلتها و کردار نیک در کودکان نهادیه میشود که اینان در زندگی، از پدر و مادر الگوی عملی بگیرند. کودکانی که وفا و محبت و دل سوزی پدر و مادر خود را در حق آشنایان و همسایگان از فقیر و غنی ببینند. آنان نیز ناخودآگاه به سوی خوبیها رهنمون میشوند.
امام حسین «ع» میفرماید: «مادرم زهرا» ع را دیدم که در شب جمعه تا صبح نماز میخواند و تک تک مؤمنان را دعا میکرد و هنوز خود را دعا نکرده بود، از او پرسیدم: چرا به خودت دعا نمیکنی؟
جواب داد: پسرم! اول همسایه، بعد خویشتن؛ «الجار ثم الدار» (9) در روایت دیگری از امام صادق «ع» میخوانیم: «کودکان خود را در صدقه دادن و احسان به هم نوعان تمرین دهید.»(10)
بازی با کودک
با ورود به بازی کودک، در واقع او را بدون تربیت به حال خود رها نمیکنیم، بلکه به تنهایی و نگرانی او پاسخ درست میدهیم و شادی و اطمینان خاطر را به او هدیه میکنیم. وقتی پدر یا مادر با فرزند خود رقتاری محبت آمیز داشته باشد و در همه حال با او و در کنار او باشد، کودک احساس تنهایی و خود محوری نمیکند و عواطف و احساسات جمعی در او شکوفا میشود.در شیوهی رفتاری رسول خدا و امامان معصوم «ع» فراوان به چشم میخورد که با صبر و مهربانی، با بچهها بازی میکردند. به ویژهی رسول خدا (ص) با بچه های بی سرپرست یا بی خانمان همبازی میشد. به آنها سلام میکرد، آنها را به دوش میگرفت، میبوسید و نوازش میکرد. علی (ع) نیز برای کودکان یتیم داستان میگفت: آنها را می خندانیدو در آغوشش میفشرد. از رسول گرامی اسلام روایت است:
«کسی که در نزدش کودکی است، باید با او کودکانه رفتار کند.»(11)
کودکان و عادتهای نیکو
در تربیت کودکان، ایجاد عادتهای خوب و ریشه کن کردن عادتهای بد، در آنان مسئله ای پر اهمیتاست. از همان دوران کودکی هر عادتی را به راحتی میتوان در کودک شکل داد. در سالهای بعد نیز هم زمان با رشد او لازم است دیگر عادتها و مهارتهای رفتاری مانند وفای به عهد، ایثار، بخشش و کمک به اطرافیان را به آنان آموخت.حضرت علی (ع) میفرماید: «العاده طبع ثان» : «عادت برای طبیعت دومی به شمار میآید.»(12)
بنابراین، واجب است که پدران و مادران برای ایجاد اخلاق نیکو و عادتهای پسندیده در فرزند خویش، دقت کافی به این امر داشته باشند؛ چرا که شیوهی زندگی فرزندان در آینده، به نوع صفتها و عادتهای دریافتی او در گذشته بستگی دارد. کودکان با فطرتی پاک و به کار گیرند. باید کودکان را به کارهای خوب و عادتهای نیک راهنمایی کرد، تا سرانجام جزو رفتارهای ثابت آنان شود. به خاطر خوبیهایشان تشویق شوند و از بدیهایشان باید آگاه شوند و سپس آنها را در ترک شانئ یاری کرد.
آموزش دینی
بنابر سفارش اسلام و دستورهای تربیتی امامان معصوم (ع) از لحظهی تولد فرزند باید در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت که با این حرکت، تربیت دینی کودک از ساعتهای پس از تولد او شروع میشود.رسول اکرم (ص)، پس از تولد امام حسن و امام حسین «علیها السلام» در گوش راستشان اذان و در گوش چپشان اقامه گفتند، چنان که ابوا میگوید: «رأیت رسول الله (ص) أذّن فی اذن الحسن» ع لما ولد و اذّن کذلک فی اذن الحسین (ع) لما ولد. (13)
امام باقر «ع» نیز رهنمودی به والدین میفرماید: «وقتی فرزندت به ابتدای سه سالگی رسید، هفت بار به او تلقین کن تا بگوید» لا اله الّا اللّه و آنگاه رهایش کن تا سه سالش تمام شود، آنگاه دوباره آموزش دینی او را شروع کن.
آنگاه که پیامبر اکرم (ص) به نماز میایستاد، امام حسن (ع) را نیز همراه خود داشت. رسول خدا در روایتی توصیه میکند: «علموا اولادکم الصلوهی اذا بلغوا سبعا» (15) «فرزندانتان که به 7 سالگی رسیدند به آنها نماز بیاموزید.»
کودک و مربی
محیط، جامعه و خانواده سه عامل مؤثر در مسائل تربیتیاند که سعادت و شقاوت آدمی در گرو چکونگی تأثیر آنهاست. استاد و مربی نیز کانون تربیتی مهمی است که کودکان از اخلاق، کرددار و افکار او الگو میگیرند و میکوشند پیوسته از آنان پیروی کنند. ک. دکی که تربیت گذشته او نادرست بوده است، میتواند با آموزشها و مراقبتهای استاد به خیر و سعادت نزدیک شود. برای مثال معاویه دوم از خانواده نامبارکی برخاست، ولی تأثیر آموخته های مربی بر او به حدی بود که پس از مرگ یزید در مسجد شام، آنگاه که همه آمده بودند تا با او بیعت کنند، پس از حمد و ثنای خدا، به رسول اکرم و اهل بیتش درود فرستاد و سپس گفت:ای مردم! جدم معاویه و پدرم یزید، غاصب حق خلافت بودند و بر من سخت ناگوار است که میدانم آنها الان به عذاب الهی دچارند. مردم! خلافت، حق علی (ع) و فرزندان اوست. بروید و امام حق را بشناسید. (16)
گفتنی است پس از بررسیهای فراوان معلوم شد که استاد معاویه پسر یزید، از شیعیان اهل بیت بوده که او را این گونه متحول ساخته است.
امام صادق (ع) درباره فضیلت معلم و استادی میفرماید: «معلمی که مردم را به خیر و نیکی فرا میخواند، همه جنبندگان زمین و ماهیان دریا و هر موجود کوچک و ببزرگی در آسمان و زمین برای او طلب مغفرت میکنند.»(17)
از سوی دیگر امامن معصوم (ع) هشدار دادهاند که از هر معلمی نیاموزیم، چنان که امام کاظم (ع) فرمودند: «از استادان با تقوا و خداشناس استفاده کنید.»(18)
این بزرگوار میفرماید: «از عالمی که از علمش استفاده نمیکند و خود را نساخته است، دانش نیاموز؛ زیرا آن کس که علمش به او نفعی نمیرساند، به تو نیز نفعی نمیرساند.»
کودک و دوستان
انتخاب دوست و نوع ارتباط با آنان، یکی از مسائل سرنوشت ساز تربیتی است. پدر و مادر وظیفه دارند در انتخاب دوست شایسته و درستکار، به فرزند خود کمک کنند. بدون رراهنمایی والدین در این زمینه فرزندان به سرعت به بی راهه میروند. سعدی دربارهی تأثیر دوستان و هم نشینان بر فکر و شخصیت افراد میسراید:تو اول بگو با کیان زیستی پس آن گه بگویم که تو کیستی
شاید ا ین شعر بر گرفته از سخن رسول خدا باشد که:
«انسان با دین و آیین دوست خود شناخته میشود. پس باید بنگرد که با چه کسی دوست میشود. »(20)
دوست وهمراه خوب، آگاه و مسوول میتواند آدمی را به روشناییها وپاکی ها رهنمون سازد. حضرت علی (ع) نیز در کلامی ارزشمند میفرماید: «انما سمی الرفیق لانه یرفقک علی صلاح دینک فمن اعانک علی صلاح دینک فهو الرفیق».(21)
«رفیق را رفیق نامیدند، به این علت که تورا به صلاح و رستگاری و دین داری کمک میکند. پس کسی که تو رادر اصلاح شدن و دین داری کمک رساند، رفیق واقعی توست.»
چه بسا مادران و پدران فرهیخته و دانایی که رنج چندین ساله آنان در تربیت فرزندان را دوستان ناشایست بر باد دادند و چه بسا فرزندان فاسد و تبهکاری که از راه هم نشینی و هم فکری با دوستان خود، به رشد و تکامل انسانی رسیدند. بنابراین، انتخاب دوست و روابط سالم میان آنها، یکی از عوامل مهم تربیتی به شمار میرود.
حال به طور اختصار به چند نمونه از ویتامینهایی که اگر از آنها در تربیت کودکان استفاده شود، فرزندانی مهربان، دلسوز، دوست داشتنی و متخصص در علوم مختلف خواهیم داشت، اشاره میکنیم:
1ـ کودکتان را نزدیک خود نگه دارید.
2ـ تا آنجایی که برایتان امکان دارد با او صحبت کنید؛ و در هنگام صحبت کردن با او، از نامش استفاده کنید.
3ـ نسبت به گریهی کودکتان عکس العمل نشان دهید.
4 کوشش کنید تا آنجایی که امکان دارد شخصیت کودکتان را شناسایی کنید.
5ـ در برابر انجام کارهای روزمره و نظافت او، برخورد مثبت نشان دهید.
6ـ یاد بگیرید که به علائم غیر کلامی و بدنی کودکتان در ارتباط پی ببرید.
7ـ محیط زندگی کودکان را به صورت دلپذیر و زیبا درست کنید.
8ـ به کودکتان کمک کنید تا استفاده از بدنش را یاد بگیرد.
9ـ اوقاتی را با فرزندانتان بگذرانید. چون هنگامی که ما وقت ویژه ای را به آنان اختصاص میدهیم فرزندانمان به خود میگویند: من باید برای پدر و مادرم مهم باشم که این وقت را صرفا به من اختصاص دادهاند.
10ـ مرتب به بچههایتان بگویید چقدر دوستشان دارید.
11ـ به سؤالات او گوش دهیدو اگر جواب سؤالهای کودک را نمیدانید اشکالی ندارد بگوئید: نمیدانم، اما شاید به کمک یکدیگر بتوانیم بفهمیم.
12ـ به توصیهی پیامبر بزرگ اسلام احترام بگذارید.
پیامبر عزیزمان فرمودند: بچهها 3 دورهی سنی دارند:
( 7 -0) سالگی: دوران ریاست و سیادت میباشد. در این دوران هرچه بچهها میگویند باید والدین گوش دهند.
(7- 14) سالگی: دوران اطاعت میباشد. در این دوران هرچه والدین میگویند باید بچهها گوش دهند.
دوران (21- 14) سالگی: دوران وزارت میباشد. در این دوران بچهها وزیر و مشاورخانواده هستند.
13ـ به او فرصت دهید در مورد بعضی از مسائل فکر کند بعد از او جواب بخواهید.
14ـ تجربیات زندگی را با کلام به کودکان نگوئید بلکه نشان دهید.
15ـ از مراقبتها و دخالتهای بیش از حد در زندگی کودکتان اجتناب کنید. وظیفهی والدین این است که این قابلیت را در کودکان خود زنده نگه دارید و بگذارند فرزندان خلاقی بار بیایند وبه کودکان اجازه دهند که گاهی اوقات مطابق ذوق و سلیقه خودشان اشیا را کشف کنند.
16ـ در مورد موضوعهای ممنوع با کودکتان صحبت کنید. مثل اینکه ما در دنیایی هستیم که خطر همیشه در کمینمان است. مثل خطر ابتلا به مواد مخدر، الکل، و غیره...
17ـ به تدریج وظایف روزانه را به او محول کنید.
18ـ از کودکی فرزندتان را با فلسفهی مرگ آشنا کنید.
19ـ از کمرویی او پیش گیری کنید؛ و به او بیاموزید که با حیا بودن متفاوت از کمرویی است.
20ـ اجازه دهید که کودکتان فعالیتهای مورد علاقهاش را انجام دهد. (22)
پینوشتها:
1- اصول کافی، ج 2، ص 82
2- من لا یحضرالفقیه، ج 3، ص 310
3- وسایل الشیعه، ج 5، ص 126
4- اصول کافی، ج 6، ص 49
5- وسایل الشیعه، ج 5، ص 126
6- مکارم الاخلاق، ص 112
7- بحارالانوار، ج 23، ص 11
8- اصول کافی، ج 2، ص 77
9- محمد دشتی، مسئولیت تربیت، ص 133؛ به نقل از : دلائل الامامه، ص 56
10- وسایل الشیعه، ج 2، ص 261
11- همان، ج 5، ص 126
12- مسئولیت تربیت، ص 127؛ به نقل از غررالحکم و دررالکلم
13- بحار الانوار، ج 43، ص 282
14- متقی هندی، کنزالعمال، ح 45230
15- بحار الانوار، ج 104، ص 95
16- حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج 1، ص 355
17- بحارالانوار، ج 2، ص 17
18- میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 4، ص 298
19- بحار الانوار، ج 2، ص 99
20- همان، ج 74، ص 192
21- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 158
22- منصوره آرام فرد، ویتامینهای عشق با فرزندان، صص 59-1
منابع وماخذ:
1- آمدی، عبد الواحد، غررالحکم، قم، انتشارات موسسه دارالکتاب، بی تا
2- آرام فرد، منصوره، ویتامینهای عشق با فرزندان، اصفهان، انتشارات فرهنگ مردم، 1382
3-الحر عاملی، وسائل الشیعه، قم، انتشارات موسسه آل البیت، 1416 ه. ق
4- محمد بن علی بن الحسین بن بابویه (معروف به شیخ صدوق)، من لا یحضرالفقیه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، بی تا
5-طبرسی، الحسن بن فضل، مکارم الاخلاق، تهران، انتشارات فراهانی، 1369
6- کلینی، ابی جعفر محمد بن یعقوب اسحاق، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، انتشارات فرهنگ اهل البیت، بی تا
7- متقی هندی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الفغان، بیروت، موسسه الرساله، 1409 ه. ق
8- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، 1403 ه. ق
9- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، انتشارات دارالحدیث، 1416 ه. ق
10- نوری طبری، حسین، مستدرک الوسائل، بیروت، انتشارات آل البیت، 1408 ه. ق
/ج