نظام کشور و نظام الملک

استیلای سلجوقیان ارتباط نزدیکی با دو تن داشت، نظام الملک و غزالی، که شاید بتوان گفت اولی بزرگترین متکلم همه اعصار بود. هنگامی که رژیم سلجوقیان در اوج قدرت قرار داشت، نظام الملک (توس 1092ــ 1018) نیروی سائق
شنبه، 17 فروردين 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نظام کشور و نظام الملک
نظام کشور و نظام الملک

نویسنده :آنتونی بلک
مترجم: محمّدحسین وقار



 

نظام المک و رژیم سلجوقیان

استیلای سلجوقیان ارتباط نزدیکی با دو تن داشت، نظام الملک و غزالی، که شاید بتوان گفت اولی بزرگترین متکلم همه اعصار بود. هنگامی که رژیم سلجوقیان در اوج قدرت قرار داشت، نظام الملک (توس 1092ــ 1018) نیروی سائق آن بود. نظام الملک به شکل دهی سیاستهای سلجوقیان در همه زمینه ها کمک کرد و معمار بسیاری از چیزهایی بود که این رژیم را متمایز ساخت. این دوره به "الدولة النظامیة" (1) معروف گشت؛ بعد از نظام الملک، خانواده او در دوران سلجوقیان به مدت دو نسل صاحب منصب بودند. نظام الملک فقیهی شافعی بود که در نیشابور تحصیل کرد، و با پیروی از سنت خانوادگی، به خدمت غزنویان درآمد. آلپ ارسلان نظام الملک را وزیر خود ساخت (1055)؛ سپس در خراسان مسئولیتی به او داد (63 ــ 1059)، و بالاخره به صدراعظمی منصوب نمود. او الپ ارسلان را در سفرها و لشکرکشیهای متعددش همراهی کرد. تا زمانی که الپ ارسلان به قتل رسید (1073)، نظام الملک راه جانشینی ملک شاه را به عنوان تنها وارث او، هموار کرده بود.
نظام الملک در تأسیس ساختارهای قضایی، مالی و اداری که تا قرن نوزدهم در ایران اجرا می شد، و نیز توسعه زیرساخت اجتماعی ــ اقتصادی، از جمله ارتباطات امن، نقش سازنده ایفا نمود. شاید مهم ترین ابتکار سیاسی او تأمین هزینه ایجاد و اداره مدارسی در همه شهرهای عمده بود، از جمله نظامیه بغداد که در سالهای 7ــ 1065 ساخته شد؛ تحصیل در این مدارس رایگان بود. در این جا، هدف او تربیت دبیران و علمایی بود که قادر به مقابله با تبلیغات اسماعیلیه باشند؛ در واقع، تحقق "احیای سیاسی، فرهنگی و فکری تسنن" مورد هدف بود.(2) بسیاری از معلمان، منصوب خود نظام الملک بودند.
نظام الملک، کتاب سیرالملوک را، که با نام سیاست نامه نیز شناخته می شود، (3) درست قبل از آنکه در اکتبر 1092 به قتل برسد، به فارسی نوشت؛ در این کتاب نظام الملک به شرح راهبرد خود پرداخته و اندیشه خود را در مورد آیین کشورداری به رشته تحریر درمی آورد. در این کتاب، دیوان مظالم، (4) تحصیلداران مالیات، (5) اقطاع و رعایا، (6) قضاوت و وعاظ، (7) ارتش (8) و شبکه مخفی اطلاعات، "برای خبر دادن از حال رعایا و سپاهیان" (9)، مورد بحث قرار گرفته است. او نقش حاکم را در پیشبرد تمدن با "بیرون آوردن کاریزها و کندن جویهای معروف و پلها کردن بر گذر آبهای عظیم و آبادان کردن دیه ها و مزرعه ها و برآوردن حصارها و ساختن شهرهای نو ... توصیف کرد"؛ او دستور داد "در شاهراهها رباطها و برای کسانی که در طلب علم بودند مدارسی بسازند."(10)
این تحولات نهادی از طریق اخذ مالیات و توسعه نظام اقطاع ممکن گردید. اقطاع اعطای زمین و مالیات حاصل از آن بود، که در ازای خدمت، به خصوص خدمت نظامی، از طرف سلطان به فرد اعطا می شد. اعطای اقطاع شامل تفویض مسؤولیت حکومتی، شامل حمایت دینی و رفع مظالم بود. اما در مقایسه با فئودالیسم اروپایی سوگندی متقابل وجود نداشت، و اقطاع موروثی نبود، بلکه در واقع در هر زمانی می شد آن را بازپس گرفت، اگرچه در عمل آنها اغلب موروثی می شدند.(11)
نظام الملک ضرورت نظارت بر تحصیلداران مالیات و تضمین امنیت اشخاص و اموال کشتگران را مورد تأکید قرار داد. اقطاع داران باید تنها "مال حق که بدیشان حوالت کرده اند از ایشان بستانند بر وجی نیکو، و چون آن مال بستدند، آن رعایا به تن و مال و زن و فرزند و ضیاع و اسباب از ایشان ایمن باشند و مُقطعان (12) را بر ایشان سبیلی نبود." او این دیدگاه رایج را که حاکم مالک غایی همه زمینهاست، حفظ کرد: "مُلک و رعیت، همه سلطان راست."(13) سیرالملوک تقریر کلاسیک استبداد خیرخواهانه است.
پدیده سلجوق مناقشه میان قبیله و دولت را احیا نمود. سلجوقیان خود تا پیش از این ایلیاتی بودند، و تحت رهبری طائفه حاکم قرار داشتند، که طبق سنت سلجوقی، اساساً "حافظ اخوت قبیله" بود.(14) بیشتر سرزمین آنان مانند امارات اعراب، مناطق قبائل کرد و ترکمن در امتداد مرزهای شمالی و شرقی، تحت حکومت غیرمستقیم آنان بود و توسط خانواده ها و رؤسای قبیله اداره می شد. برای چنین مردمی، سلطان نه "پادشاهی خودکامه" که "خان بزرگ قبیله" بود. از سوی دیگر، نظام الملک "مدافع بزرگ سنت ایرانی نظم و سلسله مراتب در دولت بود."(15) که از ایران زمان ساسانیان نسل به نسل به او رسیده بود. محمود غزنوی و عضدالدوله حاکمان آرمانی او بودند؛ آرمان او، یک پادشاهی موروثی قوی بود که از مردم خود مراقبت کند، درست همان طور که مردم از آن محافظت می کنند. نظام الملک قویاً به شاه توصیه می کند "چون مهمی پیش آید، با پیران و هواخواهان و اولیای دولت خویش مشاورت کند"؛ "و هر یکی چون گفتار و رأی یک دیگر بشنوند و براندازند، رأی صواب از ان میان پدیدار آید."(16)
به رغم تلاش نظام الملک برای کنترل امیران (17)، قلمرو سلجوقیان "مجموعه ای از گروه بندیهای سیاسی و نه یک دولت متحد" بود.(18) قدرت مطلقه، حتی وقتی با نیت خیر همراه باشد، در خلاف جهت جامعه حرکت می کند. سیرالملوک، "به یک معنی مروری بود بر آنچه نظام الملک موفق به انجام آن نشده بود."(19) نظام الملک و ملک شاه هر دو در یک سال به قتل رسیدند؛ نظام الملک به دست عمال اسماعیلیه نزاری (20) کشته شد. تا این زمان، میان نظام الملک و سلطان فاصله افتاده بود و نظام الملک دیگر نمی توانست جانشینی را تمهید کند. ماهیت متکاثر حکومت آشکار می شد.
برداشت نظام الملک از پادشاهی موروثی تا میزان زیادی ملهم از اصول اسلامی بود. بر خلاف آنچه مورخان درباره تشکیل دولت در اروپا می گویند، "تنشی" میان روحانی و سکولار وجود نداشت؛ در این جا ایرانی آن چنان کامل با اسلامی عجین شده بود که از نظر مفهومی تفکیک ناپذیر و مؤید یک دیگر بودند. این وضعیت با اسلام همخوانی داشت، که در آن نیروی قاهر در دست شخص مناسب، همواره باطناً آن قدر مفید تلقی می شد که نمی بایست به خاطر آن معذرت خواست. انتقاد ماکیاولی از مسیحیت به عنوان عامل تضعیف قدرت دولت، در مورد اسلام کاربردی نداشت.

تئوری سیاسی نظام الملک

سیرالملوک با عبارتی درباره دولت (21) آغاز می گردد: خداوند با علم ناشناخته خود به شایستگی ملتها، سلطنت را از ملتی به ملت دیگر منتقل می سازد. از یکی از وزیران غزنونی نقل شده (22)، آنان فقد اصل و نسبت خود را جبران کردند، زیرا:
خداوند از زمان خلق آدم فرمان داده است که پادشاهی از امتی به امت دیگر منتقل شود ... خداوند به حکمت خود و برای مصالح عامه نوع بشر ... ردای شاهی را از یک گروه برگرفته و بر گروه دیگر نهاده است.(23)
نظام الملک با تکرار این نظر، آن را در مورد فرد فرد حاکمان لازم الاجرا می داند. "ایزد تعالی، در هر عصری و روزگاری، یکی را از میان خلق برگزیند و او را به هنرهای پادشاهانه و ستوده آراسته گرداند و مصالح جهان و آرام بندگان را بدو بازبندد."(24)
سپس، مضمون اصلی اسلامی مطرح می گردد: رعایت موازین دینی و موفقیت سیاسی دست در دست یکدیگرند. "چون ... از بندگان عصیانی و استخفافی بر شریعت و یا تقصیری اندر طاعت و فرمانهای حق تعالی پدیدار آید ... پادشاهی، نیک از میان برود و شمشیرهای مختلف کشیده شود و خون ها ریخته آید، و هر که را در دست قویتر، هر چه خواهد می کند."(25) درباره این موضوع نظام الملک تقدیرگرا بود: "به هر وقتی حادثه ای آسمانی پدیدار آید و مملکت را چشم بد اندر یابد و دولت یا تحویل کند و از خانه ای به خانه ای شود و یا مضطرب گردد از جهت فتنه آشوب" (26)، اما بعد از آن، پادشاهی به حکم الهی اعاده می گردد. "که گفته اند بزرگان دین ... مُلک با کفر بپاید و با ستم نپاید."(27) روشن است که نظام الملک چندان دغدغه ثبات فکری نداشت.
ملک شاه به عنوان کسی معرفی شده که "ایزد تعالی او را ... به کرامتها و بزرگیها که ملوک جهان از آن خالی بوده اند، آراسته گردانید"، از جمله "اعتقاد نیکو ... دوست داشتن طاعت یزدان ... با درویشان نیکویی کردن"، بنابراین "همه جهان را مسخّر او گردانید."(28) شاه تنها در برابر خدا مسؤول است، به گونه ای که وحشت در دل شاه اندازد. "در روز حشر، وقتی هر کس که بر خلق خدا قدرت داشته، با دستان بسته آورده می شود؛ اگر عادل بوده، عدالت او دستهایش را باز می کند و او را به بهشت می فرستد؛ اما اگر ظالم بوده باشد، ظلمش او را به جهنم خواهد فرستاد."(29) خود نظام الملک هم "مسلمانی پرهیزگار با تمایلات صوفیانه بود" (30) و کسی بود که می دانست چگونه قدرت را به دست آورد، و آن را حفظ نموده و به کار برد.
نظام الملک مغز متفکر سیاست دینی سلجوقیان بود و تأثیر خود را بر نظام دینی ــ سیاسی بر جای نهاد. او حامی و مشوق سلطان در حمایت از سنت گرایی سنی و خلافت عباسی بود. به نظر او، این سیاست موجب ارتقای دین حق و استحکام اقتدار سلجوقیان است. تا زمانی که طغرل در طلب تأیید خلیفه برای فتح نیشابور و شرق ایران برآمد، اتحاد سلجوقیان ــ عباسیان شکل گرفته بود؛ پاداش طغرل در ازای این فتح، عنوان "السلطان المعظم" (31) بود که از خلیفه دریافت داشت. وقتی طغرل وارد بغداد شد (1055)، به عنوان "مَلِک شرق و غرب"، مورد تعظیم قائم، خلیفه اصلاح طلب قرار گرفت. به الپ ارسلان، عنوان "فرزند مورد اعتماد"، "عضدالدوله" و "نورالدین" داده شد.(32) وقتی روابط ملک شاه با خلیفه به بدی گرایید، نظام الملک با ازدواج دو دختر خود با پسران وزیر خلیفه، روابط خوبی با قائم ایجاد کرد (5 ــ 1080)؛ نظام الملک شیرازه امور را در دست گرفت، شخصاً به بغداد رفت، و در مراسم ازدواج خلیفه با دختر ملک شاه شرکت کرد.(33) نظام الملک در تلفیق نقش اصلاح طلب دینی و مدیر سیاسی استعدادی فوق العاده داشت.
در راهبرد دینی ــ سیاسی نظام الملک و سلجوقیان، این فرض مکرراً بیان می شد که "دین و حکومت (34) همزادند." یعنی، آن دو محتاج و حامی یک دیگرند، و تقدیرشان درهم گره خورده است. قبلاً دیدیم چگونه ماوردی تفسیری از این رابطه را در قالب فقه سنت گرا ارائه نمود، که سلطان را تحت امر خلیفه، حداقل در اصول، قرار می داد. اما در عمل و در ادبیات غیرفقهی، دیدگاهی متفاوت پدیدار گشت. بدین ترتیب، بیهقی تلویحاً اظهار داشت، هم خلیفه و هم سلطان در قدرت، منصب خود را مستقیماً از خداوند دریافت داشته اند:
خداوند متعال قدرتی را به پیامبران و قدرت دیگری را به شاهان ارزانی داشته است؛ و بر مردم زمین مقرر داشته که در مقابل این دو قدرت تسلیم بوده و دین حق خداوند را بپذیرند.(35)
به همین ترتیب، غزالی در اندرزنامه اش می گوید:
خداوند دو گروه انسان را برگزید و آنان را بر دیگران مرجع ساخت: نخست پیامبران، و دیگر شاهان. پیامبران را بر بندگان خود فرستاد تا آنان را به سوی خود هدایت نماید، و شاهان را، برای آنکه آنان را محدود ساخته مانع تهاجم آنان بر یک دیگر باشند؛ و خداوند با حکمت خود، مصالح بندگان خود را بر شاهان قرار داد، و به شاهان منزلتی والا داد.(36)
این در واقع همان موضع دوگانه بسیاری از مدافعان اروپایی خود مختاری قدرت سلطنت سکولار بود.
غزالی به "جایگاه والای" شاهان اشاره کرد؛ سلجوقیان خود گامی فراتر رفتند؛ از نظر آنان "سلطان وجود داشت، درست همان طور که خلیفه وجود داشت، و سلطان رئیس عالی نظامی و سیاسی اسلام بود."(37) این دیدگاه، تلویحات عظیمی داشت، که در دولت (38) عثمانی آشکار شد، و آن زمانی بود که سلطان ادعا کرد رهبر نظامی اسلام سنی است و وسیعاً بدین مقام شناخته شد؛ و سپس، در چرخشی نهایی، ادعا کرد خلیفه است. موضوع قدرت دینی و دنیوی، که در اروپا مناسبتی برای رویارویی کلیسا و دولت بود، در طول قرنها در اسلام در غلاف شعار و پذیرش متقابل مخفی ماند. این دیدگاه، موجد روابطی کاملاً واقعی میان قدرتهای مورد بحث بود. در عمل، این علما، و نه خلیفه بودند، که به نام پیامبر، اقتدار دینی را اعمال می نمودند؛ و با سلطان همزیستی داشتند.
عدالت نقطه تلاقی مصالح دینی و دنیوی تصور می شد. محاکم شرع، تحت اداره قضات، بخش کاملاً اساسی نظم اجتماعی بودند. نظام الملک، در باب قاضی، گفت: "به همه روزگار ... و در هر معاملتی ... عدل ورزیده اند و انصاف بداده و انصاف بستده اند ... و به راستی کوشیده اند تا مملکت در خاندان ایشان سالهای بسیار بماند."(39) حقوق قضات باید به وسیله دولت پرداخت شود. مقام قاضی القضات، که از سوی سلطان نصب می شد، حکایت از اتکای متقابل سلطان و علما داشت. نظام الملک وظیفه سلطان را برای ارتقا علم و حمایت از علما از طریق تعلیمات و حمایت، مورد تأکید قرار داد. بدون تردید، مدارس نظام الملک نفوذ دولت را بر رهبران دینی افزایش داد. در فرارود، که علما در حقیقت به اعیان محلی تبدیل شده بودند، ملک شاه آرمان آنان را در مقابل رژیم قراخانی مورد حمایت قرار داد (1089). در نتیجه در بخارا، علما به نیروی غالب تحت تسلط سلجوقیان تبدیل شدند.
از سوی دیگر، نظام الملک، با تحریض سلطان به برپایی مکرر دیوان مظالم در سراسر مملکت، در صدد توسعه نظام عدالت سکولار سلطانی برآمد.(40) دلیل اصلی او برای این کار آن بود که رعایا باید بتوانند مستقیماً با حاکم خود گفتگو کنند؛ "قضا پادشاه را می باید کردن به تن خویش و سخن خصمان شنیدن به گوش خویش."(41) این بوده است "عرف شاهان ایران که بدهند بارهای خاص برای مردم عوام" دو بار در هفته. بر خلاف محاکم شرع، آنها می توانستند حقوق عرفی را مجری داشته، مجازاتهایی سخت تر از مجازاتهای شریعت تحمیل نمایند، و آرای خود را اعمال کنند. اگر شاه "احکام شریعت نخوانده باشد، مر او را به نائبی حاجت آید تا شغل می راند به نیابت او." این قضات در عین حال، "همه نایب پادشاهند"، و "نایب خلیفه اند" و شاه خود آنان را نصب و عزل می کند.
سیرالملوک قاطع ترین و پرخواننده ترین کتاب راجع به اداره کشور بود که در جهان اسلام به تحریر درآمد. این کتاب، در ایران و آناتولی سلجوقی مورد مطالعه بود؛ اما در هند به "کتاب مقدس حاکمان مسلمان" تبدیل شد.(42) به علاوه، منبع الهام سنت سوسیالیسم دولتی عثمانیان قرار گرفت.

راه میانه

در حالی که از نظام الملک پرهیزکار و اهل سنت و جماعت احتمالاً انتظار می رفت از حنبلیان و عوام سنی در بغداد و دیگر شهرهای بزرگ حمایت کند، مجموعه سیاسی ــ دینی او در حقیقت صبغه دیگری داشت. نظام الملک "در صدد کاهش فشارها با شناسایی تکثر در درون سنت بود."(43) یکی از متحدان اصلی دکترین سیاست دینی نظام الملک، جوینی (1085 ــ 1028) بود؛ جوینی اشعری مذهب برجسته ای از نیشابور بود که سلجوقیان او را به خاطر طرفداری از معتزله، مدتی از نیشابور اخراج کردند، اما متعاقباً (1063) از او اعاده حیثیت شد.(44) جوینی معلم غزالی نیز بود.
نظام الملک سیاست عدم جانبداری را در قبال مذاهب چهارگانه پذیرفت. او معتزله، و از آن مهمتر، شیعیان امامیه را، مورد ایذا و اذیت قرار نداد. معروف است نظام الملک در پاسخ به اعتراض حنبلیان به برنامه درسی مدارس که سنتهای کلامی مختلف را شامل بود، گفته است:
سیاست سلطان و حکم عدالت مستلزم آن است که به هیچ یک از مذاهب تمایلی نداشته و هیچ یک را مستثنی نسازیم؛ هدف ما تقویت دیانت صحیح و سنن آن است، نه دامن زدن به منازعات فرقه ای. ما مدارس نظامیه را تنها برای حفظ علما و در جهت مصالح عامه، و نه دامن زدن به اختلافات و نقار، بر پا کردیم.(45)
از سوی دیگر، اسماعیلیه، دشمنان معترف به دولت سلجوقی بودند: خیزشی طرفدار فاطمی در عراق (1ــ 1090) و سیاست نزاری سوءقصد (46) موجد اقدامات تلافی جویانه شدیدی گردید، که در نهایت به قتل خود نظام الملک منجر گردید.
گفته می شود نظام الملک و بعدها، غزالی (47) "راهی میانه"، راهی در میان افراط و تفریط جزم اندیشان شیعی و حنبلی را در پیش گرفتند.(48) به نظر می رسد سیاست دینی سلجوقیان، که در دوران نظام الملک شکل گرفت، تا حدودی بر پایه بردباری دینی استوار بود. ممکن است این موضع، ملهم از تقوای صوفیانه نظام الملک، و نیز سیاستمداری او باشد. به نظر می رسد نظام الملک نظرات دینی را فی حده به عنوان اهداف معقولی برای ایذا و اذیت دیگران تلقی نمی کرده است. و در حقیقت، طریق تصوف را، که نظام الملک خود بدان متمایل بود، بدیل جماعت گرایی شرعی و کلامی و به عنوان راهی برای جلب توده ها ــ و یا در اندیشه ژرفتر غزالی، به عنوان راهی برای تقرب به خدا ــ تلقی می کرد. نظام الملک صوفیان و ارتقا بنیاد خانقاه صوفیان را، (49) به دلیل جاذبه مردمی شان، "اجتناب ناپذیر" می دانست.(50) به نظر می رسد بردباری دینی نظام الملک و رهیافت سیاستمدارانه او در قبال سیاست دینی، تأثیر خود را بر رژیمهای سنی، به خصوص عثمانیان، بر جای گذاشته باشد.

پی نوشت ها :

1.حکومت مقدر نظام الملک.
2.EI8: 71a-2a.
3.(Drake, H. (trans.), Rules for Kings: The Book of Government of Nizam al- Mulk, 2 edn. (London: Routledge & Kegan Paul, 1978.
4.فصل 3.
5.فصل 4.
6.فصل 5.
7.فصل 6.
8.فصل های 4 ــ23 و 2 ــ31.
9.فصل 13.
10.Rules For Kings, p. 10.
11.Cahen, Claude, "L' evolution de I'iqta' du IXe au XIIIe siecle", Annales, Economies- Societes- Civilisations 8 (1953), pp. 25-52.
12.اقطاع داران.
13.CH Iran 5:234.
14.CH Iran 5:2:8.
15.CH Iran 5:79.
16.Rules for Kings, p. 92.
17.صاحبان قدرت و اعیان محلی.
18.CH Iran 5:78.
19. Brosworth, C. E. (1971), Iran and Islam, Edinburgh, Edinburgh University Press.
20.در مورد قتل ملک شاه به دست اسماعیلیه تردید وجود دارد.
21.در اصل، دولة به معنی حکومت مقدر.
22.نقل مطلب از بیهقی (1077ــ 995) است.
23.Mottahedeh 1980: 88-9.
24.Rules for Kings, p. 19.
25.Rules for Kings. P. 19.
26.Rules for Kings, p. 139.
27.Rules for Kings, p. 12.
28.Rules for Kings, p. 11.
29.Rules for Kings, p.p. 11-12.
30.Glassen, E. (1981), Der mittlere weg: Studien zur Religionspokitik und Religiositat der spateren Abbassiden-Zeit, Wiesbaden, F. Steiner, p. 73.
31.یعنی پادشاه قدرتمند.
32.CH Iran 5:55, 78, 279.
33.Makdisi, George, "Les rapports enter Calife et Sutan a I'epoque", IJMES 6 (1975), pp. 28-36.
34.در اصل، دین و دولة.
35.Lewis, Bernard (1988), The Political Language of Islam, Chicago, Chicago University Press, p. 134.
36.Lambton 1980: vol. 4, p. 105.
37.Lewis 1988: 52.
38.در اصل، دولة.
39.Rules for Kings, p. 42.
40.Rules for Kings, ch. 3,33.
41.Rules for Kings, p. 44.
42.Qureshi, I. H. (1942), The Administration of Delhi Sultanate, Lahore, M Ashraf, p. 19.
43.Glassen 1981: 175-7.
44.Negel, Tilman (1988), Die Festung des Glaubens: Triumph und Scheitern des Islamichen Rationalismus im 11. Jahrhundert, Munich, Beek, pp. 286-90.
45.CH Iran 5:73.
46.ن. ک. ص 57.
47.غزالی نیز مانند نظام الملک خراسانی و اهل توس بود.
48.Glassen 1981.
49.ن. م. ص 203.
50. Glassen 1981: 73.

منبع: بلک، آنتونی؛ (1386)، تاریخ اندیشه سیاسی اسلام: از عصر پیامبر تا امروز، محمد حسین وقار، تهران: اطلاعات، چاپ سوم 1386.

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
حکمت | سلامت ماه رمضان / استاد رفیعی
music_note
حکمت | سلامت ماه رمضان / استاد رفیعی
حکمت | ثواب درک ماه رمضان / استاد رفیعی
music_note
حکمت | ثواب درک ماه رمضان / استاد رفیعی
حکمت | حرمت ماه رمضان / استاد رفیعی
music_note
حکمت | حرمت ماه رمضان / استاد رفیعی
از گرسنگی دنیا تا  تشنگی قیامت: تأملی در فلسفه روزه
از گرسنگی دنیا تا تشنگی قیامت: تأملی در فلسفه روزه
مواضع کشور‌های عربی درباره طرح کوچ اجباری فلسطینیان
مواضع کشور‌های عربی درباره طرح کوچ اجباری فلسطینیان
مکزیک رهبران تحت تعقیب کارتل‌های مواد مخدر را به آمریکا تسلیم کرد
play_arrow
مکزیک رهبران تحت تعقیب کارتل‌های مواد مخدر را به آمریکا تسلیم کرد
اتصال نیروگاه سیکل ترکیبی ایسین به خط لوله فرآورده‌های نفتی پس از ۱۰ سال در هرمزگان
play_arrow
اتصال نیروگاه سیکل ترکیبی ایسین به خط لوله فرآورده‌های نفتی پس از ۱۰ سال در هرمزگان
نحوه برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال
play_arrow
نحوه برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال
مبنای اختلاف فتاوا درباره رویت هلال ماه چیست؟
play_arrow
مبنای اختلاف فتاوا درباره رویت هلال ماه چیست؟
نخستین تصاویر از انتقال جسد ۲ نفر از جانباختگان حادثه کوهنوردی به مراکز درمانی بانه
play_arrow
نخستین تصاویر از انتقال جسد ۲ نفر از جانباختگان حادثه کوهنوردی به مراکز درمانی بانه
پنالتی خراب کردن سردار آزمون در بازی امشب شباب الاهلی مقابل بنی یاس
play_arrow
پنالتی خراب کردن سردار آزمون در بازی امشب شباب الاهلی مقابل بنی یاس
انتشار فیلم بخش‌هایی از دیدار خانواده شهید علی کسایی با رهبر انقلاب
play_arrow
انتشار فیلم بخش‌هایی از دیدار خانواده شهید علی کسایی با رهبر انقلاب
عبدالله اوجالان در پیامی انحلال «PKK» را اعلام کرد
play_arrow
عبدالله اوجالان در پیامی انحلال «PKK» را اعلام کرد
وقتی ترامپ زلنسکی را هل داد!
play_arrow
وقتی ترامپ زلنسکی را هل داد!
تبریک عابدینی به تاج
play_arrow
تبریک عابدینی به تاج