آیا اقتصاد مقاومتی انفعالی است؟
جمهوری اسلامی از سالهای آغازین پس از انقلاب اسلامی علیرغم همهی مشکلات و کاستیها توانسته است اولاً حرف نو و جدیدی را مبتنی بر اسلام ناب محمدی صلواتاللهعلیهوآله به عرصهی جهانی عرضه کند و حکومتی را بر پایهی آن اداره نماید. ثانیاً توانسته است به پشتوانهی «رهبری دینی» و «مردم انقلابی» در مقابل همهی مشکلات ایستادگی کند و توطئهها را خنثی نماید. ثالثاً در عرصههای مختلف علمی و زیربنایی پیشرفتهایی جدی داشته باشد. بدیهی است که چنین نظامی موجودیت اندیشههای پوشالی غرب و نظامهای سیاسی بنا شده بر آنها را با تهدید مواجه کرده است، بهویژه که نظامهای مذکور هنوز نتوانستهاند پاسخی جامع به همهی نیازهای انسانی بدهند.اهمیت اقتصاد مقاومتی از آنجا ناشی میشود که هجمهی دشمنان انقلاب اسلامی برای متوقف کردن روند پیشرفت انقلاب در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری بر عرصهی اقتصاد تمرکز یافته است. دشمنان در پی فشار اقتصادی به دنبال این هستند که اولاً روند پیشرفت کشور را متوقف نمایند، ثانیاً از طریق دشوارساختن زندگی اقتصادی برای مردم، اعتماد و دلبستگی ایشان را به نظام کاهش دهند۳ و نظام جمهوری اسلامی را از درون به سمت تضعیف و نهایتاً فروپاشی ببرند.
بنابراین تحریمهای اخیر اگرچه به بهانهی انرژی هستهای افزایش یافته است، اما درحقیقت با هدف مقابله با کلیّت نظام جمهوری اسلامی برنامهریزی شده است.۴ این تحریمها برای کشور ما یک مسألهی کوتاهمدت نیست. پس برای مقابله با آنها تدبیری بلندمدت در عرصهی اقتصاد لازم است و این تدبیر، همین اقتصاد مقاومتی است که در سالهای اخیر مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است.
با این نگاه، اقتصاد مقاومتی یک برخورد انفعالی در برابر تهاجمات دشمن نیست، بلکه یک طراحی فعال برای کاهش آسیبپذیری و مقاومسازی اقتصاد کشور در مقابل تهدیدهای خارجی است. در اقتصاد مقاومتی قرار نیست روند پیشرفت کشور متوقف و حتی سرعت آن کاهش یابد، بلکه قرار است برای یک پیشرفت مستمر و باسرعت را به گونهای برنامهریزی کنیم که از آسیب تهدیدات دشمن مصون بمانیم.
نقاط اصلی ضعف اقتصاد کشور چیست؟
برای اینکه بتوانیم در مقابل تهدیدهای دشمن، آسیبپذیری کشور را کاهش دهیم، باید دقیقاً نقاط ضعف این عرصه را شناسایی کنیم. در یک نگاه اجمالی مهمترین نقاط ضعف اقتصاد کشور را میتوان اینگونه برشمرد:۱. وابستگی کشور به کالاهای حیاتی و استراتژیک خارجی
اگرچه در سالهای پس از انقلاب، کشور در بسیاری از نیازهای حیاتی به خودکفایی رسیده است، اما هنوز هم در بخشی از مهمترین نیازهایش به خارج وابسته است. نگاهی به لیست واردات کشور نشان میدهد که در عرصهی کالاهای خوراکی مواردی همچون: برنج۵، دانهی ذرّت دامی۶، قند و شکر۷، گوشت۸، روغن خام سویا۹ در زمرهی بیست کالای اول وارداتی هستند. در حوزهی صنعتی نیز شمش فولاد به عنوان یکی از مهمترین اقلام صنعت، اولین کالای وارداتی کشور است.۱۰ به طور کلی آمار واردات کشور نشان میدهد که بیش از ۲۵ درصد واردات کشور در بیست قلم کالا خلاصه میشوند که بخش عمدهای از آنها به نیازهای مهم و استراتژیک کشور مرتبط هستند.۱۱2 . وابستگی به دانش و فناوری کشورهای غربی
«تولید کارآمد» با «چرخهی نوآوری و پیشرفت در تولید» تفاوت دارد. به این معنی که علاوه بر تولید کالا در داخل، بومیشدن توان تولید، همراه با نوآوری مستمر آن اهمیت دارد. علم و فناوری عامل اصلی است که باعث میشود بتوانیم محصول را تولید کنیم و به طور مستمر آن را با نیازهای روز پیشرفت دهیم.علیرغم پیشرفتهای علمی فراوان کشور، هنوز پایهی علمی و تحقیقاتی در بسیاری از تولیدات شکل نگرفته و علاوه بر این در محصولات با فناوری بالا و دانشبنیان توان کافی در کشور وجود ندارد. مثلاً صنعت نفت، صنعتی با فناوری بالا است که هنوز در کشور پایههای علمی و فناوری آن به طور کامل شکل نگرفته است، در حالی که بیش از صد سال است که نفت ملی شده است.
۳. اتکا و وابستهشدن به ساختارهای متمرکز بینالمللی و جهانی
امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که ساختارهای جهانی از ابتدا برای تسهیل سلطهی کشورهای قلیل قدرتمند بر مناسبات جهانی و دیگر کشورها طراحی شدهاند. لذا وابسته کردن کشور به نظامهای جهانی این فرصت را به کشورهای غربی میدهد تا از ظرفیت این نهادها برای فشار بر کشور استفاده نمایند که ملت ایران نمونههایی از برخوردهای تبعیضآمیز این نهادها را در مسائل سیاسی از جمله انرژی هستهای، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و ... تجربه کرده است.در عرصهی اقتصادی نیز نهادهای جهانی و ساختارهای آنها چنین رفتار و کارکردی دارند. وابستهشدن تبادلات مالی، کالایی و اطلاعاتی کشور به زیرساختهای جهانی این فرصت را برای کشورهای غربی فراهم کرده است تا کشور را با مشکلاتی مواجه نمایند. به عنوان مثال به دلیل اتکا به ارز جهانی و زیرساختهای تبادل پول، با تحریم بانکهای کشور و بستن گلوگاههای تبادلات مالی، واردات و صادرات با اتکا به برخی دیگر از سیستمهای جهانی تبادل کالا به کشور دشوار شده است.
۴ . وابستهشدن درآمد کشور به صادرات نفت
درآمد حاصل از نفت همچنان بخش مهمی از درآمد کشور را تشکیل میدهد. این درآمد اولاً تک محصولی و ناشی از فروش داراییهای سرمایهای کشور است و ثانیاً متاثر از رفتار کشورهای متخاصم است که تحریم خرید نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا نمونهای از آن به شمار میرود. بهویژه وقتی این تصمیم با تحریمهای مالی همراه میشود، دریافت درآمد فروش آن مقدار از نفت به دیگر کشورها هم عملاً مشکل میشود. لذا وابستگی بودجهی کشور به این مقدار از درآمد نفتی یک نقطهی ضعف مهم است.۵. فقدان مهندسی در تعاملات اقتصادی
به طور طبیعی منظور از اقتصاد مقاومتی، اقتصادی نیست که با دیگر کشورهای دنیا تعامل نداشته باشد. چنیناقتصادی نه ممکن است و نه مطلوب. نکتهی کلیدی در اقتصاد مقاومتی عبارت از «مهندسی تعاملات تجارتی» است. در صورت مهندسی درست تعاملات اقتصادی، میتوان از دیپلماسی اقتصادی و فناوری در جهت پیشبرد اهداف انقلاب استفاده کرد. مثلاً در صورتی که کشور در عرصههایی تصمیم به عدم تولید کالا در داخل و تأمین آن از خارج۱۲ بگیرد، ضرورتی ندارد که این واردات از کشورهایی انجام شود که با ما دشمنی بیشتری دارند. چنانکه در سال ۱۳۸۸ بیش از ۷۵ درصد از واردات کشور ما از ۱۱ مبدأ انجام گرفته است که هفت مبدأ آن یا اروپایی بوده است یا وابسته به غرب.۶ . آسیبهای درونی سیستمهای اقتصادی
تجربه نشان داده است که در صورت وحدت و همراهی مردم و مسئولان، تهدیدهای بیرونی معمولاً در عزم کشور خللی وارد نمیکند. از این رو است که باید سیستمهای اقتصادی کشور را از جهت وجودِ امکان کارشکنی، فرصتطلبی، سوء استفاده و ... اصلاح نمود. فقدان شفافیت در فعالیتهای اقتصادی، امکان سوء استفادهی عدهای را فراهم میآورد. همچنین امکان سوداگری در بازارهای غیر تولیدی مانند پول و ارز، طلا و ... مدتی کشور را مشغول میکند و هزینههای فعالیتهای تولیدی را میافزاید. سیستم بانکی ناکارآمد نیز باعث میشود که منابع مالی آنگونه که باید، به دست تولیدکنندگان نرسد و ... .برای اقتصاد مقاومتی چه باید کرد؟
اگر قرار باشد آسیبهای فوقالذکر را برطرف کنیم، باید اقتصاد کشور از جهت ساختار تولید، منابع اولیه، نوع محصولات تولیدی، جایگاه دولت و ... ویژگیهایی داشته باشد. برخی از مهمترین این ویژگیها که در سالهای اخیر هم مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفتهاند، به شرح زیر است:۱ . دانشبنیان۱۳و ۱۴:
در عصر جدید، اصلیترین عامل تعیینکننده در خلق ارزش اقتصادی، دانش است. دانش سرمایهای پایانناپذیر و متکی به انسان، یعنی اصلیترین و پایدارترین دارایی هر کشور است. علاوه بر این، دانش داراییای است که با مصرف بیشتر، رویش بیشتری را در پی دارد. لذا اگر اقتصادکشوری بر پایهی دانش شکل گیرد (اقتصاد دانشبنیان) اولاً امکان رویش مستمر را دارد، ثانیاً پایدار و مستقل خواهد بود.2. مردمی:
مردم اصلیترین سرمایهی نظام اسلامی بوده و هستند. نظام در طول سالهای گذشته در عرصههای سیاسی توانسته است با استفاده از این ظرفیت، بسیاری از مسائل و مشکلات را حل کند. اما در عرصهی اقتصاد هنوز آنگونه که باید، از ظرفیت مردم برای تولید و رشد کشور استفاده نشده است. بنا بر اندیشهی رهبر معظم انقلاب یکی از مهمترین علل وجود مشکلات اقتصادی کشور، عدم شناخت ظرفیت مردمی و عدم استفاده از آن است۱۵. در صورتی که بتوان اقتصاد کشور را بر پایهی مشارکت حداکثری مردم شکل داد، از حیث مقابله با تهدیدها و اثرپذیری از آنها مقاوم خواهد شد.3. اقتصادی درونزا و متمرکز بر زنجیرههای تولید:
کشور ما از حیث منابع اولیهی تولیدی، غنی و سرشار از معادن و سرمایههای طبیعی است. از حیث بازار مصرف هم وجود جمعیت بیش از هفتاد میلیونی۱۶ یک بازار بزرگ برای شکلگیری تولیدِ بصرفه و اقتصادی است. لذا رونقدادن اقتصادی که چه از نظر منابع اولیه و چه از نظر بازار مصرف به خارج وابسته نباشد، امری شدنی و مطلوب است. علاوه بر این، ظرفیتهای مذکور (منابع غنی و جمعیت) این فرصت را به همراه دارد که زنجیرهی تولید تا آخرین حلقههای آن در کشور شکل بگیرید و حداکثر ارزش افزوده را نصیب تولیدکننده و کارگر ایرانی کند. ترکیب این دو نکته باعث میشود که بر نوعی از موضوعات تولیدی تمرکز کنیم که به «صنایع پیشران» معروف شدهاند. با رونق این صنایع است که دهها صنعت دیگر نیز رونق مییابد؛ صنایعی مانند ساختوساز مسکن، نفت و گاز و خودرو مثالهایی از این گونه صنایع است.4. صادراتگرا:
اقتصاد مقاومتی باید صادراتگرا باشد. صادرات، ظرفیت کسب درآمد خارجی و افزایش سرمایههای ملی را به همراه دارد. ضمن اینکه اقتصاد صادراتگرا اقتصادی است که امکان رقابت در دنیا را برای خود فراهم میکند و خود را در سطح اقتصادهای برتر و قدرتمند نشان میدهد. صادارت کالا کشور را از فروش خام سرمایهها و داراییهای خود مانند نفت نیز بینیاز میکند.۱۷5. ساختارسازی منطقهای در مقابل نظامهای جهانی:
از اساسیترین کارهای لازم در اقتصاد مقاومتی ایجاد ساختارها و سازوکارهایی است که کشور را متأثر از زورگویی بهواسطهی سیستمهای جهانی نکند. مثلاً پیمانهای دوجانبه با کشورهای همراه و همسو میتواند جایگزین پیوستن به پیمانهای جهانی شود. استفاده از پولهای کشورهای دو طرف برای تعاملات تجاری جای خود را به محوریت دلار در اقتصاد دنیا بدهد. شکلدهی مؤسسات مالی معتبر، بیمههای بزرگ، شرکتهای معظم حمل و نقل و ... ظرفیتهایی موازی با ساختارهای در اختیار غرب را در اختیار ما نیز قرار میدهد.لذا با اتخاذ تدابیر دقیق مسئولان، کشور ما میتواند از فرصت تحریم برای ایجاد یک اقتصاد متفاوت و متناسب با اقتضائات جمهوری اسلامی بهره بگیرد و در این عرصه کاملاً از آسیبپذیری در مقابل دشمن مصون بماند.
پینوشتها:
۱. ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم.
۲. بیانات رهبر انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام 3/۵/1391، در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان 8/۵/1391 و در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت 2/۶/1391
۳. بیانات رهبر انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام 3/۵/1391
۴. بیانات رهبر انقلاب در اجتماع مردم بجنورد 19/۷/1391
۵. ۱۲۵۵ میلیون دلار با سهم ۲.۰۳ درصد از واردات کل کشور
۶. ۱۲۳۴ میلیون دلار با دو درصد سهم از واردات کل کشور
۷. ۷۵۲ میلیون دلار با ۱.۲۲ درصد سهم از واردات کل کشور
۸. ۷۰۹ میلیون دلار با ۱.۱۵ درصد سهم از واردات کل کشور
۹. ۶۷۷ میلیون دلار با ۱.۱ درصد سهم از واردات کل کشور
۱۰. ۲۳۹۰ میلیون دلار با ۳.۸۷ درصد سهم از کل واردات کشور
۱۱. آمار واردات کشور
۱۲. به طوری کلی نباید به این باور غلط رسید که باید همه چیز در کشور تولید شود. تولید برخی کالاها در کشور ضرورت ندارد و بهراحتی میتوان آنها را از خارج تأمین کرد بدون آنکه برای اقتصاد و سیاست ما خطرناک باشد و در عوض فرصتها و سرمایههای درگیر در آن تولید را به بخشهای مهم و اولویتدارتر سوق داد. علاوه بر این، تولید برخی کالاها در کشور اقتصادی هم نیست و اگر خدشهای به استقلال سیاسی و اقتصادی کشور نزند، باید آن را از خارج تأمین کرد، چرا که در غیر این صورت اقدام به تولید آن نوعی هدررفت منابع محسوب میشود.
۱۳. جستار صنایع دانشبنیان
۱۴. اگر ما انشاءالله بتوانیم بنیانگذارى کارهاى اقتصادى بر پایهى دانش را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نهتنها به کشور قدرت اقتصادى خواهد داد، بلکه قدرت سیاسى هم خواهد داد، قدرت فرهنگى هم خواهد داد. وقتى یک کشورى احساس کرد که با علم خود، با دانش خود میتواند زندگى خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملتها خدمت برساند، احساس هویت میکند، احساس شخصیت میکند؛ این درست همان چیزى است که ملتهاى مسلمان امروز به آن احتیاج دارند... به نظر من یکى از بخشهاى مهمى که میتواند این اقتصاد مقاومتى را پایدار کند، همین کار شماست؛ همین شرکتهاى دانشبنیان است؛ این یکى از بهترین مظاهر و یکى از مؤثرترین مؤلفههاى اقتصاد مقاومتى است؛ این را باید دنبال کرد. (از بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان؛ 8/۵/1391)
۱۵. چنان که در عرصهى بسیار دشوارِ جنگ این اتفاق افتاد، راه باز شد؛ کسانى توانستند راه را باز کنند - تا هر جوانى، هر پیرى، هر مردى، هر زنى که بخواهد در این کار بزرگ شرکت کند، راه برایش باز باشد. در زمینههاى گوناگون هم میشود، در اقتصاد هم میشود. اقتصاد کشور، تولید کشور میتواند به وسیلهى همت مردم، با پول مردم، با ابتکارهاى مردم، با انگیزههاى مردم، چندین برابر شکوفایى پیدا کند. سیاستهاى اصل 44 را که ما تدوین کردیم، بر اساس همین نکته بود. (بیانات رهبر انقلاب در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه؛ 20/۷/1391
۱۶. نقش و اهمیت جمعیت در اقتصاد یکی از عواملی است که امروز بر ضرورت افزایش جمعیت کشور می افزاید.
۱۷. انتظار هم داریم که در آینده بتواند رشد متناسب خودش را داشته باشد؛ به طورى که معادلهى صادرات و واردات حتماً مثبت باشد. ما باید به اینجا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بىنیاز کنیم. یکى از بزرگترین بلیّات اقتصاد ما، و نهفقط اقتصاد ما، بلکه بلیّات عمومى کشور، وابستگى ما به درآمد نفت است. (بیانات رهبر انقلاب در دیدار فعالان بخشهاى اقتصادى کشور؛ 26/۵/1390)
/ج