نویسنده: شهیر تواضعی
صابئان عقیده دارند چنانچه شخص امکان تشکیل خانواده را داشته باشد و ازدواج نکند، گناه ورزیده است. تعدد همسر (زن) نزد آنها شرعاً جایز است، به شرطی که مرد بتواند بین همه عدالت و مساوات برقرار کند؛ با این همه به ندرت می شود که فردی بیش از یک زن اختیار کند. طلاق در شریعت صابئان جایز نیست و کلاً حرام است؛ اما اگر زندگی زن و مردی به ناسازگاری منجر شود، دو طرف از طریق مراجع قانونی از یکدیگر جدا خواهند شد.
برای ازدواج، ابتدا مرد صابئی خود یا خانواده اش دختر پاکدامنی را پیدا و خواستگاری می کنند. پس از توافق، مهریه تعیین می شود؛ بدین ترتیب که مقداری پول هنگام مراسم نامزدی به خانواده دختر داده می شود تا جهیزیه دخترشان را تهیه نمایند. آنگاه در یکی از یک شنبه ها عالم روحانی پس از عزیمت به کنار رودخانه و اجرای مراسم خاص (از جمله دعا و نیایش و خواندن نماز) آماده می شود تا عروس و داماد را تعمید کند. در این هنگام اقوام داماد عروس را که لباس سفید (رسته) بر تن و چادری بر سر دارد، به کنار رودخانه می آورند. کاهن، نام دینی عروس (ملواشه) را می پرسد و سپس اکلیلی از گل یاس در زیر روسری عروس به صورتی که روی پیشانی او قرار گیرد، می گذارد. سپس عصای مخصوص تعمید را که از درخت زیتون تهیه شده و «مرگنا» نامیده می شود وعلامت صلح و دوستی و برادری و شبیه عصای حضرت یحیی (علیه السلام) به هنگام تعمید است، در دست می گیرد. او تا زانو رو به شمال در آب رود می ایستد. عروس نیز که با چادر کاملاً خود را پوشانده است، وارد آب می شود و پشت سر او قرار می گیرد. آنگاه کاهن آیاتی از کتاب «دستورات تعمید» می خواند.
عروس به خداوند بزرگ و مقدسات عالم قسم می خورد که به شوهرش خیانت نکند و تا آخرین لحظه زندگانی یار و یاور شوهر، و در سختی ها و شادیها شریک او باشد و فرزندان صالح و مومن تربیت کند. قسم دادن عروس و داماد به هنگام تعمید ارتباطی با قسم دادن آنها به هنگام عقد ازدواج ندارد. به عبارت دیگر، آنها هم هنگام تعمید و هم هنگام جاری شدن صیغه عقد باید قسم بخورند.
پس از مراسم تعمید زنان حاضر عروس را به خانه داماد می برند و در آنجا لباس خشک و نو بر تنش می کنند. سپس نوبت به داماد می رسد و همان گونه که عروس تعمید گردید، او نیز تعمید می شود و به خانه باز می گردد و می تواند در کنار همسرش بنشیند.
در خانه داماد یا در «مندی» (عبادتگاه صابئان) حجله ای اتاق مانند از چوب نی و برگ درخت خرما ساخته می شود و در گوشه آن دو صندلی، یکی برای روحانی و دیگری برای داماد می گذارند. ابتدا روحانی و همراهان از روی کتاب مقدس آیاتی قرائت می کند و سپس صیغه ازدواج را می خواند.
در این مراسم دو سبد بزرگ پر از لباسهای رنگارنگ و پارچه های مخصوص عروس، تعدادی ظروف گلی (از جمله بشقاب و بخوردان)، مقداری اکلیل یاس، نان (که توسط یکی از نزدیکان داماد پخته شده) خرما، میوه، سبزی، پیاز، مغز گردو، نمک و کشمش آماده می شود. داماد علاوه بر لباس تعمید (رسته)، شالی سبز رنگ نیز بر کمر دارد. عروس از حجله خارج نمی شود و داماد در محلی که از نی ساخته شده، کنار روحانی می نشیند و روحانی با صدای بلند شروع به خواندن کتاب «قلستا» می کند. سپس داماد را به اتاق عروس می برند و در حضور نزدیکان، از جمله مادر عروس، آن دو را به خدا و مقدسات قسم می دهند که برای یکدیگر همسر خوبی باشند و به هم خیانت نکنند.
بعد از آن روحانی و داماد از اتاق خارج شده به اتاقک نشیمن باز می گردند. در آنجا کاهن سبدهای لباس و پارچه را تقدیس می کند. آنگاه دو کوزه گلی به دو نفر می دهند تا هنگام عقد نهایی بر زمین بزنند؛ یعنی آنگاه که کاهن به حرف «ق» مندایی می رسد. وقتی او «قال - قالا» را که به زبان جاری نمود (که معنی صدا صدا می دهد) طفلی که کوزه را در دست دارد، آن را بر زمین می زند و می شکند و حاضران کف می زنند و هلهله می کنند و بدین ترتیب مراسم عقد به پایان می رسد.
منبع مقاله: محمد حمید، یزدان پرست لاریجانی؛ (1385)، نامه ایران (مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی) جلد سوم، تهران: اطلاعات، چاپ اول.
برای ازدواج، ابتدا مرد صابئی خود یا خانواده اش دختر پاکدامنی را پیدا و خواستگاری می کنند. پس از توافق، مهریه تعیین می شود؛ بدین ترتیب که مقداری پول هنگام مراسم نامزدی به خانواده دختر داده می شود تا جهیزیه دخترشان را تهیه نمایند. آنگاه در یکی از یک شنبه ها عالم روحانی پس از عزیمت به کنار رودخانه و اجرای مراسم خاص (از جمله دعا و نیایش و خواندن نماز) آماده می شود تا عروس و داماد را تعمید کند. در این هنگام اقوام داماد عروس را که لباس سفید (رسته) بر تن و چادری بر سر دارد، به کنار رودخانه می آورند. کاهن، نام دینی عروس (ملواشه) را می پرسد و سپس اکلیلی از گل یاس در زیر روسری عروس به صورتی که روی پیشانی او قرار گیرد، می گذارد. سپس عصای مخصوص تعمید را که از درخت زیتون تهیه شده و «مرگنا» نامیده می شود وعلامت صلح و دوستی و برادری و شبیه عصای حضرت یحیی (علیه السلام) به هنگام تعمید است، در دست می گیرد. او تا زانو رو به شمال در آب رود می ایستد. عروس نیز که با چادر کاملاً خود را پوشانده است، وارد آب می شود و پشت سر او قرار می گیرد. آنگاه کاهن آیاتی از کتاب «دستورات تعمید» می خواند.
عروس به خداوند بزرگ و مقدسات عالم قسم می خورد که به شوهرش خیانت نکند و تا آخرین لحظه زندگانی یار و یاور شوهر، و در سختی ها و شادیها شریک او باشد و فرزندان صالح و مومن تربیت کند. قسم دادن عروس و داماد به هنگام تعمید ارتباطی با قسم دادن آنها به هنگام عقد ازدواج ندارد. به عبارت دیگر، آنها هم هنگام تعمید و هم هنگام جاری شدن صیغه عقد باید قسم بخورند.
پس از مراسم تعمید زنان حاضر عروس را به خانه داماد می برند و در آنجا لباس خشک و نو بر تنش می کنند. سپس نوبت به داماد می رسد و همان گونه که عروس تعمید گردید، او نیز تعمید می شود و به خانه باز می گردد و می تواند در کنار همسرش بنشیند.
در خانه داماد یا در «مندی» (عبادتگاه صابئان) حجله ای اتاق مانند از چوب نی و برگ درخت خرما ساخته می شود و در گوشه آن دو صندلی، یکی برای روحانی و دیگری برای داماد می گذارند. ابتدا روحانی و همراهان از روی کتاب مقدس آیاتی قرائت می کند و سپس صیغه ازدواج را می خواند.
در این مراسم دو سبد بزرگ پر از لباسهای رنگارنگ و پارچه های مخصوص عروس، تعدادی ظروف گلی (از جمله بشقاب و بخوردان)، مقداری اکلیل یاس، نان (که توسط یکی از نزدیکان داماد پخته شده) خرما، میوه، سبزی، پیاز، مغز گردو، نمک و کشمش آماده می شود. داماد علاوه بر لباس تعمید (رسته)، شالی سبز رنگ نیز بر کمر دارد. عروس از حجله خارج نمی شود و داماد در محلی که از نی ساخته شده، کنار روحانی می نشیند و روحانی با صدای بلند شروع به خواندن کتاب «قلستا» می کند. سپس داماد را به اتاق عروس می برند و در حضور نزدیکان، از جمله مادر عروس، آن دو را به خدا و مقدسات قسم می دهند که برای یکدیگر همسر خوبی باشند و به هم خیانت نکنند.
بعد از آن روحانی و داماد از اتاق خارج شده به اتاقک نشیمن باز می گردند. در آنجا کاهن سبدهای لباس و پارچه را تقدیس می کند. آنگاه دو کوزه گلی به دو نفر می دهند تا هنگام عقد نهایی بر زمین بزنند؛ یعنی آنگاه که کاهن به حرف «ق» مندایی می رسد. وقتی او «قال - قالا» را که به زبان جاری نمود (که معنی صدا صدا می دهد) طفلی که کوزه را در دست دارد، آن را بر زمین می زند و می شکند و حاضران کف می زنند و هلهله می کنند و بدین ترتیب مراسم عقد به پایان می رسد.
منبع مقاله: محمد حمید، یزدان پرست لاریجانی؛ (1385)، نامه ایران (مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی) جلد سوم، تهران: اطلاعات، چاپ اول.