در نخستین انتخابات ریاستجمهوری، مشکلات ویژهای وجود داشت، اول آنکه مجلس شورای ملی شکل نگرفته بود، دوم آنکه شورای نگهبانی نبود، قوه قضائیه نیز ساختار خود را نیافته بود و در یک کلام ارگانهای نظام اسلامی جز رهبری انقلاب در جایگاه خویش نبودند. انتخابات ریاستجمهوری در چنین شرایطی با حضور طیفهای مختلف برگزار شد؛ ولی آنچه در این میان عجیب بود، شرکت افراد و گروههایی در انتخابات بود که به قانون اساسی رأی نداده بودند و طبیعتاً رئیسجمهوری، که بایستی مجری این قانون اساسی باشد، نمیتوانست از میان این گروهها باشد یا اصلاً نظام اسلامی به آنان این اجازه را دهد که در انتخابات شرکت کنند.
در رأس این گروهها، منافقین قرار داشتند که مسعود رجوی را نامزد انتخابات کرده بودند، در این دوره، که شورای نگهبان شکل نگرفته بود، امام خمینی (رحمت الله علیه) خود وظیفهی تأیید یا رد صلاحیت نامزدها را به عهدهی مردم گذاشت تا در انتخابات تصمیم بگیرند، ولی در دو مورد خاص نظر خویش را اعلام کردند؛ اول اینکه مسعود رجوی به علت اینکه به قانون اساسی رأی نداده است نمیتواند نامزد انتخابات شود19 و دوم اینکه جلالالدین فارسی، چون ایرانی نیست، نمیتواند رئیسجمهور ایران شود.20
همواره این گونه است که شکستخوردگان انتخابات شائبهی تقلب را مطرح میسازند و میگویند تقلب شده است؛ ولی این بار ابوالحسن بنیصدر، که با اختلاف زیادی از سایر نامزدها کرسی ریاستجمهوری را به کف آورده بود، مدعی میشود تمام نهادهای نظام دستبهدست هم داده بودند تا من رئیسجمهور نشوم! او پیش از انتخابات نیز چنین خطی را دنبال میکرد تا احیاناً اگر پیروز انتخابات نگردد، بهانهای برای آشوب داشته باشد!
با وجود اینکه همهی روزنامهها، برخی صفحات ویژهی خود را به بنیصدر اختصاص داده بودند و وی را تبلیغ میکردند، وی مدعی بود که مورد سانسور قرار گرفته است. بنیصدر پیش از انتخابات، با حضور در روزنامهی کیهان، گفت: یکی از نقصهای مهم انتخابات ریاستجمهوری این دوره این جو سانسور است که با کمال تأسف غیر از این کلمهی دیگری ندارم که بگویم. بنی صدر، که در نمازخانهی روزنامهی کیهان، سخن میگفت با اشاره به اینکه هرچند در هفتهی گذشته چند مصاحبهی اختصاصی با من در این روزنامه کار شده است، ولی این کافی نیست؛ چرا که 70 درصد مردم با من هستند و این با نوشتههای روزنامهها منطبق نیست.21 وی حتی پا را از این نیز فراتر گذاشت و گفت در مقابل من نامزدهای دیگر را علم کردهاند تا آرا شکسته شود و من رأی نیاورم!
بنیصدر، در اجتماع مردم اصفهان، از توطئههای انتخاباتی علیه خود سخن گفت و ادامه داد: در این انتخابات، انتخاب برای شخص نیست؛ بلکه انتخاب بر سر برنامه است که یکی از این برنامهها متکی به زدوبندبازی است تا توسط آن به قدرت برسند. این افراد آمدهاند در مقابل من دو نفر دیگر را علم کردهاند که به ظاهر توسط یکی از آنها در مقابل من سد ایجاد کنند و مشکلاتی به وجود آورند تا سرانجام ضمن مذاکره با آنهایی که معمولاً در این موارد توصیه میکنند، بگویند برای حفظ وحدت باید از چنددستگی پرهیز کرد. بنابراین، نه کاندیدای ما و نه بنیصدر بلکه نفر سومی را که کنار نگه داشتهاند به عنوان کاندیدای واحد معرفی کنند آنها خیال میکنند که مردم به توصیهها گوش میکنند، در حالی که من چنین فکر نمیکنم.22 بعد از اینکه بنیصدر در انتخابات پیروز شد نیز این اعتراضات ادامه داشت، گویا بنیصدر انتظار داشت آرای دیگران را نیز به نام وی بخوانند.
در شرایطی که تعدادی از خبرنگاران آمریکایی تلاش داشتند، با انتشار اخبار کذب از برخی مناطق مرزی کشور، اوضاع ایران را آشفته نشان دهند؛ شورای انقلاب برخی از این خبرنگاران را از کشور اخراج کرد. بنیصدر بعد از انتخابات این تصمیم را در این راستا تحلیل کرد که میخواستند در انتخابات تقلب کنند! وی در مورد اخراج خبرنگاران آمریکایی از کشور گفت: بعضی میخواستند در انتخابات تقلب کنند تا من رئیسجمهور نشوم. از این رو شهود مزاحم را که همان خبرنگاران آمریکایی بودند، اخراج کردند.23
از سوی دیگر نیز برخی نامزدهای انتخابات، که با قطع و یقین مطمئن بودند شکست خواهند خورد، خواستار تعویق انتخابات شدند؛ درخواستی که مورد پذیرش قرار نگرفت. داریوش فروهر، کاندیدای حزب ملت ایران در انتخابات ریاستجمهوری نیز اعلام کرد وی و چند تن دیگر از کاندیداها از شورای انقلاب درخواست به تعویق افتادن انتخابات را کردهاند. فروهر گفت: در این انتخابات، نوعی شتابزدگی مشاهده میشود، به همین دلیل، امروز من و دوـسه نامزد دیگر از شورای انقلاب تقاضا کردیم که انتخابات ریاستجمهوری دوـسه هفته به عقب بیفتد تا مردم بتوانند با آگاهی بیشتر و بدون شتاب و نگرانی به پای صندوق رأی بروند.24
در این انتخابات، یکی از مواردی که جامعه هر روز با آن مواجه بود سیل افشاگری علیه برخی از نامزدها بود و این خود تا حدودی طبیعی مینمود، سفارت آمریکا یا به عبارتی دقیقتر لانهی جاسوسی توسط دانشجویان مسلمان خط امام تصرف شده بود و در این سفارتخانه اسنادی مربوط به وابستگی برخی از نامزدهای موجود به سرویسهای بیگانه مشاهده میشد. در این شرایط، دانشجویان برای آگاهسازی ذهنیت جامعه مجبور بودند یک سری از اسناد را منتشر سازند.
دریادار احمد مدنی، که پس از انقلاب مدتی فرماندهی نیروی دریایی و همزمان استاندار خوزستان نیز بود، یکی از نامزدهای دورهی اول انتخابات ریاستجمهوری است که اسنادی علیه وی در سفارت آمریکا کشف و منتشر شد.
وی پیش از برگزاری انتخابات، با فرض اینکه چنین اسنادی کشف نشده است، با حضور در شهر قزوین در اجتماع گروهی از مردم، گفت: تا کنون اعلامیههایی که بر علیه من پخش شده است به 150 نسخه میرسد که از هر نسخهی آن حدود یکمیلیون چاپ کردهاند و در تعدادی از این اعلامیهها نوشتهاند که ما از شما قول گرفتهایم که افشاگری نکنیم تا بعداً شما که رئیسجمهور شدید، صاحب مقامی شویم. لذا، میگویم هر کسی مدرکی بر علیه من دارد که نخواهد افشا کند به مردم ایران خیانت کرده است.25
این گونه بود که یک روز پیش از انتخابات دانشجویان مسلمان پیرو خط امام اسنادی دربارهی وابستگی احمد مدنی، نامزد انتخابات ریاستجمهوری، منتشر کردند. در بخشی از این سند با اشاره به دیدار مایکل رینکف، دیپلمات سفارت آمریکا، در روز 13 مهر سال جاری با اسد ثابتپور، شهردار آبادان و دستنشاندهی مدنی، در این شهر آمده است: شهردار آبادان خواستار این ملاقات شده بود تا بداند که پشتیبانی آمریکا از ریاستجمهوری احمد مدنی چقدر است.
بر اساس این گزارش، ثابتپور در دیدار با مأمور سفارت آمریکا مقصر حوادث خوزستان را شوروی معرفی کرده و گفته بود: مدنی خیلی ضدروحانیت و ضدفلسطین است، او یک ایرانی است که میتواند این را بفهمد که آیندهی ایران به غرب اتصال دارد. ثابتپور، در ادامه، به مأمور سفارت آمریکا گفته بود: اگرچه میدانیم آمریکا قصدی برای مداخله در امور ایران ندارد، ولی کاش این گونه نبود؛ چرا که روسها شدیداً در این زمینه فعالیت میکنند.26
در واکنش به این سند، ستاد انتخاباتی مدنی، با انتشار بیانیهای، آن را جعلی خواند و تأکید کرد: این سند در مورد یکی از کارگزاران دولتی خوزستان بوده است و ربط مستقیمی به مدنی ندارد! ستاد انتخاباتی مدنی این افشاگری را توطئه علیه خود خواند.27
سالها بعد اسد ثابتپور در مصاحبهای همهی این افشاگریها را تأیید کرد و گفت: دریادار مدنی بارها به من و سایر دوستان میگفت که بر اساس گزارش خصوصی ادارهی آمار، رأی من خیلی بیشتر از آرای بنیصدر بود! مدنی در اوایل سال 1981، یعنی درست دو سال بعد از انقلاب، از ایران خارج شد به ترکیه، پرتقال و آلمان رفت و در آلمان مقیم شد و اقدام به جمعآوری طرفداران مصدق کرد و «جبههی ملی ایران برونمرزی» را تشکیل داد. به گفتهی ثابتپور، مدنی در این هنگام، ضمن تماس با وزارت خارجهی آمریکا، مبلغ یکمیلیون و سیصدهزار دلار جهت مبارزهی سیاسی دریافت کرد.28
در روز برگزاری انتخابات نیز مسئول ستاد انتخاباتی احمد مدنی، ضمن اعلام مخدوش بودن آرا، گفت: به این علت به ستاد انتخابات کشور اعلام جرم تسلیم شده است. وی گفت: در تمام 48 ساعت گذشته، در حالی که تبلیغات ممنوع بود، سرنشینان اتومبیلها برای بنیصدر تبلیغ میکردند. این مقام مسئول در ستاد مدنی ادامه داد: از سوی دیگر، علیرغم دستور وزارت کشور که 24 ساعت قبل از برگزاری انتخابات تبلیغات ممنوع اعلام شده بود، روزنامهی انقلاب اسلامی متعلق به بنیصدر 4 صفحه آگهی رنگی اعلام همبستگی به نام ایشان درج کرده بود.29
مدنی خود، در یک مصاحبهی مطبوعاتی، گفت: در طول 30 سال زندگی سیاسیام، هیچ وقت به این شکل انتخابات که توأم با نیرنگ که علیه من انجام شده بود به خاطر ندارم؛ زیرا وزارت کشور اعلام کرد که 24 ساعت قبل از انتخابات هیچگونه تبلیغاتی در مورد نامزدهای انتخاباتی نباید انجام پذیرد، اما با کمال تعجب یک روز قبل از برگزاری انتخابات دانشجویان مسلمان پیرو خط امام سندی علیه من را منتشر کردند که با چندین بار خواندن آن هنوز متوجه نشدهام کجای آن با من ربط دارد!30
بنیصدر نیز در مرکز ستاد انتخابات کشور، طی گفتوگویی، اعلام کرد: من یقین دارم هر گاه در صندوقهای اخذ رأی دخل و تصرفی به عمل نیاید و آرا را کم و زیاد نکنند و دستهبندیهایی در کار نباشد، 80 درصد آرا از آن من خواهد بود.31
با این حال، برخی نامزدها به برگزاری سالم انتخابات معترف بودند. به عنوان مثال، داریوش فروهر یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری گفت: انتخابات بسیار خوب برگزار شد، نشانههایی از دخالت دستاندرکاران نظام در آن دیده نمیشد، پارهای عیبهای کوچک در بعضی از شعبههای اخذ رأی در حدی است که به گفتن نمیارزد.32 صادق قطبزاده، نامزد انتخابات ریاستجمهوری، بعد از مشخص شدن نسبی نتایج، گفت: من به انتخاباتی که انجام شد اعتقاد دارم و نتایج آن باید مورد قبول همهی مردم باشد.33
اینگونه بود که انتخابات نخستین دورهی ریاستجمهوری با کمترین تخلف ممکن به پایان رسید، انتخاباتی که یکی از عجایب آن این بود که پیروز انتخابات خود مدعی تقلب در انتخابات شده بود و از امکان تقلب سخن میگفت!
پینوشتها:
19امام خمینی در پاسخ به نامهای دربارهی صلاحیت مخالفین قانون اساسی برای ریاستجمهوری تأکید کرده بودند: کسی که به قانون اساسی رأی مثبت نداده است، صلاحیت ریاستجمهوری ایران را ندارد. ر. ک. به صحیفهی امام، جلد 12، ص 119.
20صحیفهی امام، جلد 12، ص 115.
21کیهان، 29 دی 1358، ص 10.
22بامداد، 2 بهمن 1358، ص 3.
23بامداد، 11 بهمن 1358، ص 1 و 2.
24بامداد، 1 بهمن 1358، ص 1 و 2.
25بامداد، 2 بهمن 1358، ص 3.
26جمهوری اسلامی، 4 بهمن 1358، ص 6.
27اطلاعات، 4 بهمن 1358، ص 2، سالها بعد اسد ثابتپور، که اینک در کانادا به سر میبرد، همهی این افشاگریها را تأیید کرد.
28http://news.gooya.com/ashena/archives/2008/02
29اطلاعات، 5 بهمن 1358، ص 3.
30اطلاعات، 7 بهمن 1358، ص 12.
31اطلاعات، 5 بهمن 1358، ص 3.
32اطلاعات، 6 بهمن 1358، ص 3.
33اطلاعات، 6 بهمن 1358، ص 3.
/ج