نویسنده: سید هادی مدرسی
مترجمان: حمیدرضا شیخی، حمیدرضا آژیر
مترجمان: حمیدرضا شیخی، حمیدرضا آژیر
ما می توانیم برخی از مقتضیات زندگی را نادیده بگیریم ولی یک مسأله وجود دارد که چاره ای جز برآوردن آن نداریم و باید برای به دست آوردن آن بکوشیم این مسأله همان خوراک است. انسان می تواند نیاموزد یا نخواند یا ننویسد ولی آنچه نمی تواند از آن چشم بپوشد« خوردن» است و آدمی نمی تواند شکم خود را در زندگی نادیده بگیرد و کسی که چنین کند بزودی از گرسنگی خواهد مرد.
چه بسیار تاریخ برای ما اخبار لشگریانی را نقل کرده که بر طرف مقابل پیروزی یافته اند زیرا لشگر خصم نتوانسته تدارکات خوراکی افراد خود را فراهم آورد و آن را تأمین کند. مراجعه به قرآن روشن می سازد که از جمله نعمتهایی که خداوند سبحان دائماً در اختیار ما می نهد اطعام ماست. خداوند می فرماید:« پس باید پروردگار این خانه را بپرستند، آن که به هنگام گرسنگی طعامشان داد و از بیم در امانشان داشت»(1).
اگر ما به عنوان یک مسلمان باید خلق و خوی خدا را در پیش گیریم شایسته است این نکته را نیز بیاموزیم که چگونه دیگران را اطعام کنیم و نان مردم را فراهم آوریم؟
اطعام بخشی از اعمال تربیتی است زیرا شخص اطعام کننده در حقیقت دو چیز را انفاق می کند:
اول: مال
دوم: تلاش
به همین سبب خداوند اطعام را کفاره اصلی گناهانی بسیار یا بخشی از کفاره گناهانی دیگر قرار داده است زیرا اطعام تأثیر عمیقی در استحکام ارکان برادری در جامعه دارد و آن را باید نظیر هدیه، دست دادن و تبسم در اجر و ثواب و آثار اجتماعی دانست.
برای پی بردن به اهمیت اطعام، داستان ابراهیم نبی(ع) را با یکی از ملحدان ذکر می کنیم:
گفته می شود که ابراهیم خلیل(ع) هیچ گاه به تنهایی غذا نمی خورد و حتی گاهی سر راه می ایستاد تا کسی را بیابد که در خوردن غذا با او سهیم شود. یک بار به پیرمردی برخورد و او را به خانه اش دعوت کرد تا در آنچه خدا روزی او ساخته این پیرمرد را نیز سهیم کند. پیرمرد دعوت او را پذیرفت و به همراه ابراهیم به خانه او رفت، هنگامی که طعام در سفره نهاده شد ابراهیم از آن پیرمرد خواست تا ابتدا نام خدا را برد و سپس به خوردن غذا مشغول شود. پیرمرد گفت: خدا کیست؟ ابراهیم پاسخ داد: ربّ و خالق ما. ولی مرد نپذیرفت و نام خدا را نبرد، در این هنگام ابراهیم به او رو کرد و گفت: اگر می دانستم که تو حاضر نمی شوی نام خدا را ببری از تو نمی خواستم که به خانه من بیایی و با من طعام بخوری. پیرمرد عصبانی شد و لقمه ای را که در دست داشت پرت کرد و پریشان از خانه او خارج شد و در این هنگام آثار رضایت در چهره ابراهیم(ع) پدیدار گشت زیرا کسی را که از بردن نام خدا خودداری می کرد اطعام نکرده بود. هنوز، لحظاتی نگذشته بود که خطاب به او این چنین وحی شد: ای ابراهیم! ما شصت سال او را اطعام کردیم و از او نخواستیم نام ما را ببرد پس تو چگونه هنگامی که نام ما را نبرد از دادن یک وعده غذا به او خودداری کردی؟
در این هنگام ابراهیم به دنبال پیرمرد از خانه خارج شد و او را یافت و بار دیگر او را به خانه خود دعوت کرد. پیرمرد تعجب کرد و گفت: تو به من گفتی که اگر می دانستی من نام خدا را نمی برم از من نمی خواستی به خانه ات درآیم و با تو طعام بخورم ولی اکنون از من می خواهی که بار دیگر به خوردن طعام بر سر سفره تو بنشینم آن هم پس از آن که دانستی من نام خدا را نمی برم. ابراهیم(ع) گفت: خداوند به سبب آنچه من به تو گفتم مرا مؤاخذه کرد و گفت: ما شصت سال او را روزی دادیم و از او نخواستیم نام ما را ببرد. در این جا بود که وجدان پیرمرد بیدار شد و از ابراهیم خواست تا خدایش را به او بشناساند و در پی آن به دست ابراهیم(ع) ایمان آورد.
در دعایی از امام سجاد(ع) آمده است:« ای کسی که به آن که می طلبد و آن که نمی طلبد و آن که نمی شناسدت از روی محبت و رحمت می بخشی».
اطعام نیز نظیر هر مستحب دیگری در اسلام دو فایده دارد: دنیوی و اخروی. از نظر دنیوی، اطعام، موجب صیقل دادن صفات والای انسانی همچون کرم، محبت و اخلاص است همچنان که راهی است برای به دست آوردن دوستان و برادران بیشتر و عاملی است در استحکام پیوندهای اجتماعی.
اما اطعام از نظر اخروی ثواب بسیاری نزد خدا دارد و همین بس که یکی از انواع کفاره است که انسان به وسیله آن گناهانش را می شوید و خود را با آن پاک می کند.
در حدیثی از حضرت علی(ع) آمده است که:« اگر مقداری طعام فراهم آورم و برادران دینی خود را بر آن گرد آورم برای من محبوبتر از آن است که برده ای را آزاد کنم»(2). ممکن است این سؤال پیش آید که دلیل آن چیست؟ پاسخ این سؤال آن است که: ابوبصیر می گوید: روزی به امام صادق(ع) عرض کردم: من ناهار یا شام نمی خورم مگر آن که دو یا سه نفر و یا کمتر و بیشتر به همراه من هستند. و امام(ع) به او می فرماید: فضل آنها بر تو بیشتر از فضل تو بر آنهاست. عرض کردم: قربانت گردم چگونه می شود که من به آنها طعام دهم و از مال خود به آنها انفاق کنم و خدمتکاران و خانواده من به آنها خدمت کنند و فضل آنها بیش از من باشد؟ حضرت فرمود: هرگاه آنها بر تو وارد می شوند رزق فراوانی را با خود می آورند و هرگاه خارج شوند فقر را خارج می کنند، میهمان رزق خود را به همراه دارد و گناهان صاحب خانه را از میان می برد پس او بر تو فضیلت دارد و این رزق از آن تو نیست بلکه از نزد خداست و در خانه تو بر هر لقمه ای نوشته شده است: این رزق فلانی است، و رزق تو را هیچ کس نمی تواند بخورد چنانکه تو رزق هیچ کس را نمی توانی بخوری. امام رضا(ع) می فرماید:« آنها رزق خود را می خورند و گناهان شما و خانواده تان را از میان می برند.»
از سدیر، یکی از اصحاب امام محمدباقر(ع) روایت شده است که می گوید: امام باقر(ع) به من فرمود: ای سدیر! آیا هر روز یک برده آزاد می کنی؟«عرض کردم: خیر. امام فرمود:آیا در هر ماه یک برده آزاد می کنی؟ عرض کردم: خیر. حضرت فرمود: آیا در هر سال یک برده آزاد می کنی؟ عرض کردم: خیر. حضرت فرمود: سبحان الله، آیا دست برادر دینی خود را نمی گیری و او را به خانه ات وارد نمی کنی و به او طعام نمی دهی؟ هر آینه این کار بهتر از آن است که برده ای از فرزندان اسماعیل را آزاد کنی».
پیامبراکرم(ص) می فرماید:« کسی که مؤمن گرسنه ای را اطعام کند خداوند از میوه های بهشتی به او می چشاند و کسی که برادر تشنه خود را سیرآب کند خداوند او را از شهد بهشتی سیراب می کند»(3).
امام صادق(ع) می فرماید:« سه چیز از برترین اعمال است: سیر کردن مؤمن گرسنه. زدودن غم از او و پوشاندن او».
از پیامبراکرم(ص) روایت شده است که:« کسی که سه مسلمان را اطعام کند خداوند او را از سه بهشت در ملکوت آسمان و فردوس و بهشت برینی که خدا با دست خود آن را برپا کرده اطعام خواهد کرد»(4).
امام صادق(ع) می فرماید:« سه عامل است که انسان را از عذاب آخرت رهایی می بخشد: اطعام، سلام کردن و نماز در شب به هنگامی که دیگران خوابند».(5) اگر در این حدیث دقت کنیم می بینیم که « اطعام» قبل از « نماز شب» ذکر شده است زیرا خداوند از ما تنها عبادت نمی طلبد و می خواهد خلق و خوی او را در پیش گیریم و عبادت یکی از وسایل چنین مقصودی است و لذا اگر به این هدف منجر نشود همچون کف آب بیهوده و عبث خواهد بود و چه بسیار روزه دارانی که از روزه خود بهره ای جز گرسنگی و تشنگی ندارند و چه بسیار شب زنده دارانی که از شب زنده داری خود بهره ای جز بی خوابی و خستگی ندارند.
در روایت دیگری آمده است که:« در روز قیامت به مؤمن گفته می شود که به صورت مردم بنگر و کسی را که به تو نیکی کرده شناسایی کن، و کسی را که تو را سیراب کرده و کسی را که تو را اطعام کرده و کسی را که تو را پوشانده و کسی را که کارهای نیکی برای تو انجام داده به بهشت وارد کن».
مردی نزد سلمان صحابی بزرگوار رسول اکرم(ص)، آمد و او را به میهمانی فرد دیگری دعوت کرد و گفت: فلانی برای تو خوراکی فراهم آورده است. سلمان گفت: به او سلام برسان و از او بپرس من به تنهایی یا من و همراهانم؟ آن مرد نزد دعوت کننده آمد و پس از گرفتن پاسخ به سلمان گفت: تو و همراهانت زیرا طعام برای همه شما کافی است. آن مرد می گوید: برخاستیم در حالی که سیزده نفر بودیم و به در خانه شخص دعوت کننده رفتیم و اجازه دخول گرفتیم و صاحب خانه بیرون آمد و دست سلمان را گرفت و به درون برد و دوستان ما را به نشستن در سمت راست و چپش دعوت کرد و سلمان را در میان ما نشاند، در همان حال که نشسته بودیم سلمان تکمه پیراهن خود را باز کرد و بسیار شادی کرد و ما به شادی او شاد شدیم و گفتیم: ای اباعبدالله! چه چیزی موجب شادی تو شده؟ سلمان گفت: از رسول خدا (ص) شنیدم که می گفت:« هیچ مسلمانی برادر مسلمان خود را برای رضای خدا گرامی نداشت مگر آن که خداوند به او نگریست»، و طبیعتاً هرکس که خدا به او بنگرد به آتشش عذاب نکند. از همین رو اطعام نزد حضرت علی(ع) ارزش بیشتری از آزاد کردن بنده در راه خدا دارد. هنگامی که دست فردی را می فشریم دوستی خود را برای او آشکار ساخته ایم اما هنگامی که او را به ولیمه ای دعوت می کنیم دوستی خود را برای او تضمین کرده ایم و در این هنگام چنانکه امام صادق(ع) می فرماید:«اوست که بر تو فضیلت دارد زیرا محبت او نسبت به تو عمیقتر شده و افزایش یافته است».
ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا باید همیشه فقرا را به میهمانی دعوت کنیم؟ و اگر برادر فقیری نداریم آیا انگیزه ای برای میهمانی دادن وجود دارد؟ پاسخ آن است که میهمانی به هیچ چیز محدود نیست و شرط شخص دعوت شده آن نیست که تهیدست باشد چنانکه نباید لزوماً غذا مطلوب یا زیاد باشد بلکه همچنان که در روایت حضرت علی(ع) آمده یک صاع غذا یا حتی یک لقمه یا یک قطعه شیرینی هم کافی خواهد بود.
امام صادق(ع) می فرماید:« کسی که شیرینی یک لقمه را به مؤمنی بچشاند، خداوند تلخی روز قیامت را از او دور سازد»(6). چه بزرگ است مقیاسهای خداوندی و چه پهناور است رحمت او نسبت به بندگان! به سبب یک قطعه شیرینی که انسانی به دوست خود می دهد خداوند تلخی روز قیامت را از او و دوستش برمی گیرد!
یک بار یکی از صحابه از یکی از امامان(ع)پرسید: آیا می توانم برادران ثروتمند خود را که مال بسیار دارند به میهمانی دعوت کنم؟ امام(ع) فرمود:« آیا آنها اشتهای خوردن غذا را ندارند حال ثروتمند باشند یا تهیدست؟» در زندگی اموری وجود دارد که در آن تفاوتی میان فقیر و ثروتمند نیست که از جمله این امور است: نیاز به طعام یا نیاز به آب، گرسنگی، گرسنگی و تشنگی، تشنگی است و تفاوتی ندارد که در انسان فقیر باشد یا غنی و کار ثواب همان سیرآب کردن و سیر کردن است و پیکری که سیراب می شود یا سیر می گردد اهمیتی ندارد و ما اشخاص را به اعتبار آن که مؤمند دعوت می کنیم خواه فقیر باشند خواه غنی و غنا و فقر شرط نیست. این صحیح است که اطعام فقرا ثوابی بیش از اطعام ثروتمندان دارد چنانکه آب دادن به کسی که آبی در اختیار ندارد بیش از آب دادن به انسانی است که آب در اختیار دارد ولی این بدان معنا نیست که تنها دوستان فقیر خود را اطعام کنیم.
پیامبراکرم(ص) می فرماید:« از بهترین اعمال در نزد خدا خنک کردن جگر یک تشنه است»(7). خنک کردن جگر یک تشنه یعنی سیراب کردن آن پس سیراب کردن فرد تشنه و سیر کردن یک گرسنه از بهترین اعمال در پیشگاه خداست.
و نیز رسول اکرم(ص) می فرماید:« سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست بنده ای به من ایمان نیاورده اگر سیر بخوابد در حالی که برادر مسلمانش گرسنه است»(8). و اما زین العابدین(ع) می فرماید: « کسی که سیر بخوابد و نزد او مؤمنی گرسنه باشد خداوند می فرماید: فرشتگان من! بر این بنده گواه باشید که من به او فرمان داده ام و او مرا عصیان کرده است و دیگری را فرمان برده است و من او را به کار خودش وامی گذارم، به عزت و جلالم سوگند هرگز او را نخواهم بخشید».
همان گونه که دادن طعام مستحب است قبول آن از سوی دوستان و برادران نیز مستحب می باشد حتی اگر تصمیم داریم روزه مستحبی بگیریم ولی به میهمانی دعوت شدیم بهتر آن است که دعوت برادرمان را پاسخ گوییم و در این هنگام هم ثواب روزه را خواهیم داشت و هم اجر قبول دعوت یک مؤمن را.
پیامبراکرم(ص) می فرماید:« کسی که دعوتی را نپذیرد خدا و رسول را عصیان کرده است». و نیز می فرماید:« اگر مؤمنی مرا به خوردن پاچه گوسفندی دعوت کند این دعوت را می پذیرم که این اقضای دین است». و نیز می فرماید:« به کسی که شما را دعوت می کند پاسخ دهید، و از بیماران عیادت کنید، و هدیه را بپذیرد و به مسلمانان ظلم نکنید»(9).
امام صادق(ع) به اصحاب خود می فرمود:« محبوبترین شما در نزد ما خوش خوراکترین شما بر سر سفره ماست»(10). بنابراین اطعام برادران و دعوت قبول ایشان اگرچه مسأله کوچکی است ولی در استواری پیوند با مردم تأثیری عمیق دارد، پس ما نیز باید بیاموزیم که چگونه چنین امری را نیک به جای آریم.
پی نوشت ها :
1-قریش/ 2-4
2-اصول کافی/ج2/ص 185
3-اصول کافی/ج2/ص
4-اصول کافی/ج2/ص 201
5-المحاسن/ص 387
6-بحارالانوار/ج71/ص 386
7-بحارالانوار/ج74/ص 369
8-وسائل الشیعه/ج16/ص 465
9-بحارالانوار/ج72/ص 448
10-بحارالانوار/ج5/ص 448