پژوهشگر: سید علیرضا ابطحی فروشانی
نمیدانیم اگر غرب و نیاز غرب به نفت نبود، این ماده سوختی حیاتی یا به تعبیری طلای سیاه، در این سرزمین چه سرنوشتی مییافت؟
حقیقت آن است که واگذاری امتیاز نفت در ایران و کشورهای نفتخیز منطقه و سپس کشف نفت و سرازیر شدن درآمدهای حاصله از آن، راه و مسیری متفاوت از غرب را آغاز و طی کرد. در این سوی دنیا و ایران، درآمد نفت به منبعی جهت تأمین مخارج و رفع کمبودهای مالی دربار ناتوان قاجار و دربار فاسد پهلوی تبدیل و ملک طلق شاه و اطرافیان او قلمداد شد. حتی به مرور زمان و با وجود هم ه تحولات سیاسی ـ اجتماعی، این ثروت ملی در همان جایگاه باقی ماند.
کشف نفت باعث دگرگونیهای فراوان اقتصادی و فرهنگی در مناطق نفتخیز و به تدریج سایر نقاط کشور شد؛ بهگونهای که در پی آن راه برای نفوذ فرهنگ، فنآوری و تمدن غربی بازتر شد. از سوی دیگر، همین امر به تسریع ایجاد قشرهای متأثر از فرهنگ غرب (اصطلاحاً طبقه متوسط) انجامید.
علاوه بر این، به تناسب نیاز روزافزون صنایع غرب به نفت و مشتقات آن برای ادام ه حیات خود، رقابت روزافزون دولتهای غربی و روسی ه شوروی در ایران، به دستهبندیهای سیاسی داخلی دامن زد و کار به جایی رسید که به جرئت میتوان گفت در طول یک قرن اخیر، هیچ حادث ه مهم سیاسی ـ اقتصادی در این کشور رخ نداده که بر بستر نفت شکل نگرفته باشد.
حال با توجه به تأثیر و نفوذ کشف و استخراج نفت در ارکان جامعه و وابستگی همهجانبه به آن، غفلت از آگاهی یافتن و آگاهی دادن به دیگران در این زمینه و اطلاعات مربوطه به آن هولناک مینماید. اما متأسفانه، با گذشت بیش از یک قرن از کشانده شدن پای ایران به معرک ه نفت، هنوز هیچ سازمان یا مرکز خاصی متولی پژوهش و اطلاعرسانی در این زمینه نیست.
اولین بار در سال 1371، هنگام تدریس درس نفت در دانشگاه، بحث شرکت نفت بختیاری توجه مرا به خود جلب کرد. شرکت نفت بختیاری، ساختار، عملکرد و سرانجام آن، سؤالی را در ذهنم ایجاد کرد که در آن زمان تصور نمیکردم روزی موضوع کتاب حاضر باشد. ناباورانهتر از آن، اینکه در ضمن تحقیقات و پژوهشها به این نتیجه برسم که شرکت نفت بختیاری هرگز وجود خارجی نداشته و فقط برای حسابسازی به زیان سهم طرف ایرانی در دفاتر شرکت نفت ایران و انگلیس ابداع شده بود. ضمن آنکه تحقیقات نشان داد تصور اولیه مبتنی بر تسلیم و سرسپردگی خوانین در برابر شرکت نفت و آزادی عمل آن شرکت غلط بوده است؛ زیرا روابط دو طرف بختیاری (خوانین) و انگلیسی (دارسی و پس از آن، شرکت نفت ایران و انگلیس) دارای فراز و نشیبهای فراوان و حاکی از نوعی خودآگاهی رو به افزایش از سوی دو طرف در تنظیم روابطشان بود.
جستوجوی اولیه نشان داد که اطلاعات مدونی در این زمینه وجود ندارد و پژوهش و مطالع ه آن، کار و تلاشی جدی را میطلبد. به عبارت دیگر، با وجود آنکه تاکنون بیش از یک قرن از عقد قرارداد نفت ویلیام ناکس دارسی در سال 1319ق / 1901م با حکومت ایران میگذرد و در این فاصله کشف و صادرات نفت، نقشی اصلی و کلیدی در شکلگیری مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سرزمین ما داشته است، اطلاعات کافی، مدون و تخصصی در زمین ه نفت و مسائل مربوط به آن کمتر وجود دارد.
با نگاهی به آثار منتشره دربار ه تاریخچ ه نفت ایران، به آسانی میتوان دریافت که با وجود تعداد چشمگیر این آثار، که بیشتر در زمین ه ملی شدن صنعت نفت و آثار و نتایج آن به رشته نگارش درآمدهاند، سهم اصلی در این ارتباط بر دوش نویسندگان خارجی بوده است و نهتنها دربار ه نفت و شعب مختلف علمی آن، که در تحقیقات مربوط به تاریخچ ه نفت نیز از دیگران عقبتر و به عبارتی وامدار آنها هستیم. البته این سخن از اهمیت کار چند تن از نویسندگان ایرانی همچون محمدعلی
موحد، فؤاد روحانی، ایرج ذوقی، مصطفی فاتح و... که آثاری را دربار ه نفت منتشر کردهاند، نمیکاهد. ولی این سؤال بسیار جدی و پررنگ باقی میماند که چرا پس از یک قرن هنوز وضعیت مطالعات در ارتباط با نفت تفاوت چشمگیری با گذشته نکرده است؟
آگاهیهای به دست آمده از طریق اسناد در بسیاری موارد هیجانانگیز است؛ چنانکه ذکر شد در پاسخ به سؤال اولیه دربار ه چگونگی شکلگیری، ساختار و سرانجام کار شرکت نفت بختیاری، این نتیجه به دست آمد که اصولاً چنین شرکتی به جز روی کاغذ و با هدف حسابسازی به زیان طرف ایرانی، وجود خارجی نداشته است. فلسف ه وجودی چنین شرکتی و واگذاری سهام آن به خوانین بختیاری و درگیر کردن آنها در مسأل ه نفت، اساساً از چند عامل سرچشمه میگرفت:
1. عامل جغرافیایی: نفت در اراضی و مناطقی کشف شد که مالکیت آن اراضی و مناطق در ید اختیار و یا مورد ادعای خوانین بختیاری بود.
2. عامل سیاسی: دولت قاجار در آن زمان بهویژه پس از بروز انقلاب مشروطیت در اعمال حاکمیت مقتدرانه و اجرای تعهدات مندرج در قرارداد نفت دارسی، به دلیل دخالتهای انگلستان دچار ناتوانی رو به تزایدی نشان داد و طرف انگلیسی به پیدا کردن راههای دیگر ازجمله گفتوگو با خوانین و افراد ذینفوذ محلی جهت تأمین امنیت مورد نیاز خود روی آورد.
3. تلاش بختیاریها برای یافتن راهی که بتوانند به مراکز قدرت دسترسی بیشتر داشته و در شکلگیری حوادث نقشآفرینی گستردهای داشته باشند. وجوه حاصله از حفاظت و حراست مناطق اکتشاف نفت و سود اسهام نفتی و ارتباط روزافزون با دولت انگلستان و اتباع و مؤسسات تولیدی ـ اقتصادی آن کشور، با توجه به نفوذ گسترد ه آن دولت بر اوضاع داخلی ایران، تا حد زیادی بختیاریها را در طی مراحلی از مسیر مورد نظر یاری کرد.
عوامل فوق باعث شد تا خوانین بختیاری با سهیم شدن در اسهام نفت، قدم در میدانی گذارند که در مراحل اولیه، باعث بالا رفتن عایدات آنها و افزایش توان دخالت در امور سیاسی، بهویژه پس از فتح تهران شد. این نقشآفرینی در سطح ملی و کشوری در طول این سالها و سالهای جنگ جهانی اول باعث شد تا بختیاریها به عنوان متحدان محلی ـ منطقهای انگلیسیها عمل کنند. ولی بالاخره با توجه به فراز و نشیبهای به وجود آمده در صحن ه سیاست داخلی و خارجی، پس از کودتای 1299ش به تدریج نهتنها به کناری نهاده شدند، که بسیاری از آنها جان خویش را نیز بر سر این اوج ناگهانی در صحنه سیاسی گذاشتند.
http://www.iichs.orgمنبع : ایرانیان
حقیقت آن است که واگذاری امتیاز نفت در ایران و کشورهای نفتخیز منطقه و سپس کشف نفت و سرازیر شدن درآمدهای حاصله از آن، راه و مسیری متفاوت از غرب را آغاز و طی کرد. در این سوی دنیا و ایران، درآمد نفت به منبعی جهت تأمین مخارج و رفع کمبودهای مالی دربار ناتوان قاجار و دربار فاسد پهلوی تبدیل و ملک طلق شاه و اطرافیان او قلمداد شد. حتی به مرور زمان و با وجود هم ه تحولات سیاسی ـ اجتماعی، این ثروت ملی در همان جایگاه باقی ماند.
کشف نفت باعث دگرگونیهای فراوان اقتصادی و فرهنگی در مناطق نفتخیز و به تدریج سایر نقاط کشور شد؛ بهگونهای که در پی آن راه برای نفوذ فرهنگ، فنآوری و تمدن غربی بازتر شد. از سوی دیگر، همین امر به تسریع ایجاد قشرهای متأثر از فرهنگ غرب (اصطلاحاً طبقه متوسط) انجامید.
علاوه بر این، به تناسب نیاز روزافزون صنایع غرب به نفت و مشتقات آن برای ادام ه حیات خود، رقابت روزافزون دولتهای غربی و روسی ه شوروی در ایران، به دستهبندیهای سیاسی داخلی دامن زد و کار به جایی رسید که به جرئت میتوان گفت در طول یک قرن اخیر، هیچ حادث ه مهم سیاسی ـ اقتصادی در این کشور رخ نداده که بر بستر نفت شکل نگرفته باشد.
حال با توجه به تأثیر و نفوذ کشف و استخراج نفت در ارکان جامعه و وابستگی همهجانبه به آن، غفلت از آگاهی یافتن و آگاهی دادن به دیگران در این زمینه و اطلاعات مربوطه به آن هولناک مینماید. اما متأسفانه، با گذشت بیش از یک قرن از کشانده شدن پای ایران به معرک ه نفت، هنوز هیچ سازمان یا مرکز خاصی متولی پژوهش و اطلاعرسانی در این زمینه نیست.
اولین بار در سال 1371، هنگام تدریس درس نفت در دانشگاه، بحث شرکت نفت بختیاری توجه مرا به خود جلب کرد. شرکت نفت بختیاری، ساختار، عملکرد و سرانجام آن، سؤالی را در ذهنم ایجاد کرد که در آن زمان تصور نمیکردم روزی موضوع کتاب حاضر باشد. ناباورانهتر از آن، اینکه در ضمن تحقیقات و پژوهشها به این نتیجه برسم که شرکت نفت بختیاری هرگز وجود خارجی نداشته و فقط برای حسابسازی به زیان سهم طرف ایرانی در دفاتر شرکت نفت ایران و انگلیس ابداع شده بود. ضمن آنکه تحقیقات نشان داد تصور اولیه مبتنی بر تسلیم و سرسپردگی خوانین در برابر شرکت نفت و آزادی عمل آن شرکت غلط بوده است؛ زیرا روابط دو طرف بختیاری (خوانین) و انگلیسی (دارسی و پس از آن، شرکت نفت ایران و انگلیس) دارای فراز و نشیبهای فراوان و حاکی از نوعی خودآگاهی رو به افزایش از سوی دو طرف در تنظیم روابطشان بود.
جستوجوی اولیه نشان داد که اطلاعات مدونی در این زمینه وجود ندارد و پژوهش و مطالع ه آن، کار و تلاشی جدی را میطلبد. به عبارت دیگر، با وجود آنکه تاکنون بیش از یک قرن از عقد قرارداد نفت ویلیام ناکس دارسی در سال 1319ق / 1901م با حکومت ایران میگذرد و در این فاصله کشف و صادرات نفت، نقشی اصلی و کلیدی در شکلگیری مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سرزمین ما داشته است، اطلاعات کافی، مدون و تخصصی در زمین ه نفت و مسائل مربوط به آن کمتر وجود دارد.
با نگاهی به آثار منتشره دربار ه تاریخچ ه نفت ایران، به آسانی میتوان دریافت که با وجود تعداد چشمگیر این آثار، که بیشتر در زمین ه ملی شدن صنعت نفت و آثار و نتایج آن به رشته نگارش درآمدهاند، سهم اصلی در این ارتباط بر دوش نویسندگان خارجی بوده است و نهتنها دربار ه نفت و شعب مختلف علمی آن، که در تحقیقات مربوط به تاریخچ ه نفت نیز از دیگران عقبتر و به عبارتی وامدار آنها هستیم. البته این سخن از اهمیت کار چند تن از نویسندگان ایرانی همچون محمدعلی
موحد، فؤاد روحانی، ایرج ذوقی، مصطفی فاتح و... که آثاری را دربار ه نفت منتشر کردهاند، نمیکاهد. ولی این سؤال بسیار جدی و پررنگ باقی میماند که چرا پس از یک قرن هنوز وضعیت مطالعات در ارتباط با نفت تفاوت چشمگیری با گذشته نکرده است؟
آگاهیهای به دست آمده از طریق اسناد در بسیاری موارد هیجانانگیز است؛ چنانکه ذکر شد در پاسخ به سؤال اولیه دربار ه چگونگی شکلگیری، ساختار و سرانجام کار شرکت نفت بختیاری، این نتیجه به دست آمد که اصولاً چنین شرکتی به جز روی کاغذ و با هدف حسابسازی به زیان طرف ایرانی، وجود خارجی نداشته است. فلسف ه وجودی چنین شرکتی و واگذاری سهام آن به خوانین بختیاری و درگیر کردن آنها در مسأل ه نفت، اساساً از چند عامل سرچشمه میگرفت:
1. عامل جغرافیایی: نفت در اراضی و مناطقی کشف شد که مالکیت آن اراضی و مناطق در ید اختیار و یا مورد ادعای خوانین بختیاری بود.
2. عامل سیاسی: دولت قاجار در آن زمان بهویژه پس از بروز انقلاب مشروطیت در اعمال حاکمیت مقتدرانه و اجرای تعهدات مندرج در قرارداد نفت دارسی، به دلیل دخالتهای انگلستان دچار ناتوانی رو به تزایدی نشان داد و طرف انگلیسی به پیدا کردن راههای دیگر ازجمله گفتوگو با خوانین و افراد ذینفوذ محلی جهت تأمین امنیت مورد نیاز خود روی آورد.
3. تلاش بختیاریها برای یافتن راهی که بتوانند به مراکز قدرت دسترسی بیشتر داشته و در شکلگیری حوادث نقشآفرینی گستردهای داشته باشند. وجوه حاصله از حفاظت و حراست مناطق اکتشاف نفت و سود اسهام نفتی و ارتباط روزافزون با دولت انگلستان و اتباع و مؤسسات تولیدی ـ اقتصادی آن کشور، با توجه به نفوذ گسترد ه آن دولت بر اوضاع داخلی ایران، تا حد زیادی بختیاریها را در طی مراحلی از مسیر مورد نظر یاری کرد.
عوامل فوق باعث شد تا خوانین بختیاری با سهیم شدن در اسهام نفت، قدم در میدانی گذارند که در مراحل اولیه، باعث بالا رفتن عایدات آنها و افزایش توان دخالت در امور سیاسی، بهویژه پس از فتح تهران شد. این نقشآفرینی در سطح ملی و کشوری در طول این سالها و سالهای جنگ جهانی اول باعث شد تا بختیاریها به عنوان متحدان محلی ـ منطقهای انگلیسیها عمل کنند. ولی بالاخره با توجه به فراز و نشیبهای به وجود آمده در صحن ه سیاست داخلی و خارجی، پس از کودتای 1299ش به تدریج نهتنها به کناری نهاده شدند، که بسیاری از آنها جان خویش را نیز بر سر این اوج ناگهانی در صحنه سیاسی گذاشتند.
http://www.iichs.orgمنبع : ایرانیان