پژوهشگر: مهناز نگهی
ایران بتدریج از قرون شانزدهم و هفدهم میلادی مورد توجه کشور های اروپایی قرار گرفت و از اواخر قرن هجدهم و با شدت گرفتن رقابت استعماری میان انگلستان و روسیه به عرصه فعالیت این دو قدرت تبدیل شد. از پیامدهای این شرایط می توان به شکست های پیاپی در جنگ با روسیه طی سال های ۲۸ ـ ۱۲۱۸ق و ۴۳ ـ ۱۲۴۱ ق و جدایی هرات در ۱۲۷۳ق اشاره کرد.با توجه به ضعف سیاسی و نظامی و زوال فرهنگی و اقتصادی حاکم بر ایران در قرن نوزدهم، طیف نواندیش هیات حاکمه برای جبران عقب ماندگی کشور در صدد انجام اصلاحات و دستیابی به علوم و دانش های جدید برآمدند. از جمله این افراد می توان به میرزا تقی خان امیرکبیر، صدراعظم ناصرالدین شاه اشاره کرد.
میرزا محمد تقی خان امیرکبیر از بزرگ ترین رجال عصر قاجار بود که با توجه به لیاقت و کاردانی اش بتدریج مورد توجه ناصرالدین میرزا ولیعهد قرار گرفت و پس از به تخت نشستن وی (ناصر الدین شاه)، در ۱۲۶۴ق صاحب عنوان صدراعظم شد. از مهم ترین اقدامات وی در زمینه رشد علوم و دانش های جدید و آموزش نوین، تاسیس مدرسه دارالفنون بود.
در زمان طولانی پس از صفویه تا قاجاریه، شیوه تعلیم، تربیت، علم و دانش در ایران تغییر چندانی نکرده بود. در دوره قاجار افراد برای سوادآموزی دو راه پیش رو داشتند: یکی مدارس دینی و دیگری مکتب خانه هایی که به کودکان خواندن و نوشتن یاد می دادند. این نوع آموزش که محدود به تعلیم تعدادی کتاب چون گلستان سعدی، جامع عباسی و... بود و کارایی چندانی نداشت، سواد شاگردان منحصر به خواندن و نوشتن فارسی و عربی می شد و هیچ گونه آشنایی با علوم جدید پیدا نمی کردند.
در زمان ناصرالدین شاه، نیاز به تاسیس مدرسه برای آموزش علوم جدید مورد توجه قرار گرفت. امیرکبیر با آگاهی کامل از دستگاه ناکارآمد اداری ایران و آشنایی با زندگی و دانش های جدید، در مدت اقامت در روسیه و عثمانی، بخوبی نیاز به افرادی کاردان و بهره مند از دانش جدید را دریافته بود. وی ابتدا گروهی را برای آموزش صنایع جدید به روسیه اعزام کرد، اما بزودی دریافت که این مسأله راه حلی کوتاه مدت است و باید با ایجاد موسسه ای علمی در داخل و دعوت از استادان خارجی، این مشکل را به صورت اساسی مورد توجه قرار دهد. امیرکبیر در صدد ایجاد مرکزی برای آموزش های نوین در ایران بود، «ذهن امیر... در درجه اول معطوف به دانش و فن جدید بود و بعد به علوم نظامی توجه داشت» هدف وی تاسیس مدرسه ای فنی، نظامی، طبی و صنعتی برای رفع نیازهای کشور و آشنا ساختن مردم ایران با صنایع و فنون جدید اروپایی و انتشار آن در ایران بود، در ابتدا برای آن که این مرکز جدید با مخالفت های جدی مواجه نشود آن را مکتبخانه شاهی یا تعلیم خانه خواندند.
معلمان دارالفنون: چون در داخل ایران افرادی که بتوانند در این مدرسه تدریس کنند، وجود نداشت امیرکبیر تصمیم گرفت معلمان اروپایی را از کشورهایی بی طرف استخدام کند، به همین جهت متوجه اتریش شد و معلمانی از آن کشور استخدام کرد. البته همه این افراد از سرزمین اصلی اتریش نبودند: موسیو فوکتی (ایتالیایی)، موسیو چارنوتا، دکتر پولاک (چک)، موسیو نمیرو، موسیو زطی (ایتالیایی) و اگوست گرزیر. امیرکبیر سرانجام پیش از آن که بسیاری از اقداماتش به نتیجه برسد از مقامش عزل شد، زمانی که معلمان اتریشی به ایران وارد شدند دو روز از عزل وی و خلع عناوین و القاب او می گذشت.
افتتاح دارالفنون: دارالفنون روز یکشنبه پنجم ربیع الاول ۱۲۶۸ ـ سیزده روز پیش از قتل امیرکبیر ـ به طور رسمی افتتاح شد. اولین باری بود که دولت در ایران برای خود مسئولیتی در امر تعلیم و تربیت قائل شده بود.
دروس دارالفنون: درس هایی که در دارالفنون تدریس می شد عبارت بود از مهندسی، دواسازی، طب، جراحی، توپخانه، پیاده نظام، سواره نظام، معدن شناسی و زبان تدریس در دارالفنون، زبان فرانسه بود. در آغاز کار معلمان مدرسه همان هفت نفر اروپایی بودند ولی پس از چند سال، ایرانیان تحصیلکرده بتدریج جای آنها را گرفتند.
فارغ التحصیلان دارالفنون: تعداد فارغ التحصیلان دارالفنون طی ۴۰ سال به بیش از ۱۱۰۰ نفر رسید که اغلب از خانواده های مهم و سرشناس بودند و عده ای از آنان نیز به مقامات عالی رسیدند. اکثر این فارغ التحصیلان « علیقدر مراتب حقوقی دیوانی داشتند و به خدمات گماشته می شدند به محصلان نظامی منصب داده می شد» فعالیت این افراد که برخی از آنها عناصری ترقی خواه و تحول گرا بودند، در ساختار دیوانسالاری ایران، نقش غیر قابل انکاری در تغییر و تحول ساختار فکری و اجتماعی آن دوران داشت.
آغاز به کار دارالفنون را می توان نقطه عطفی در ورود علوم جدید به ایران دانست. دارالفنون با استفاده از معلمان اروپایی، در آشنا ساختن مردم ایران با تمدن و فرهنگ جدید اروپایی، عاملی بسیار مؤثر بود و فارغ التحصیلان دارالفنون با ترجمه و تألیف کتب درسی به این خصوص دامن می زدند.
http://www.aftabir.com منبع : آفتاب
میرزا محمد تقی خان امیرکبیر از بزرگ ترین رجال عصر قاجار بود که با توجه به لیاقت و کاردانی اش بتدریج مورد توجه ناصرالدین میرزا ولیعهد قرار گرفت و پس از به تخت نشستن وی (ناصر الدین شاه)، در ۱۲۶۴ق صاحب عنوان صدراعظم شد. از مهم ترین اقدامات وی در زمینه رشد علوم و دانش های جدید و آموزش نوین، تاسیس مدرسه دارالفنون بود.
در زمان طولانی پس از صفویه تا قاجاریه، شیوه تعلیم، تربیت، علم و دانش در ایران تغییر چندانی نکرده بود. در دوره قاجار افراد برای سوادآموزی دو راه پیش رو داشتند: یکی مدارس دینی و دیگری مکتب خانه هایی که به کودکان خواندن و نوشتن یاد می دادند. این نوع آموزش که محدود به تعلیم تعدادی کتاب چون گلستان سعدی، جامع عباسی و... بود و کارایی چندانی نداشت، سواد شاگردان منحصر به خواندن و نوشتن فارسی و عربی می شد و هیچ گونه آشنایی با علوم جدید پیدا نمی کردند.
در زمان ناصرالدین شاه، نیاز به تاسیس مدرسه برای آموزش علوم جدید مورد توجه قرار گرفت. امیرکبیر با آگاهی کامل از دستگاه ناکارآمد اداری ایران و آشنایی با زندگی و دانش های جدید، در مدت اقامت در روسیه و عثمانی، بخوبی نیاز به افرادی کاردان و بهره مند از دانش جدید را دریافته بود. وی ابتدا گروهی را برای آموزش صنایع جدید به روسیه اعزام کرد، اما بزودی دریافت که این مسأله راه حلی کوتاه مدت است و باید با ایجاد موسسه ای علمی در داخل و دعوت از استادان خارجی، این مشکل را به صورت اساسی مورد توجه قرار دهد. امیرکبیر در صدد ایجاد مرکزی برای آموزش های نوین در ایران بود، «ذهن امیر... در درجه اول معطوف به دانش و فن جدید بود و بعد به علوم نظامی توجه داشت» هدف وی تاسیس مدرسه ای فنی، نظامی، طبی و صنعتی برای رفع نیازهای کشور و آشنا ساختن مردم ایران با صنایع و فنون جدید اروپایی و انتشار آن در ایران بود، در ابتدا برای آن که این مرکز جدید با مخالفت های جدی مواجه نشود آن را مکتبخانه شاهی یا تعلیم خانه خواندند.
معلمان دارالفنون: چون در داخل ایران افرادی که بتوانند در این مدرسه تدریس کنند، وجود نداشت امیرکبیر تصمیم گرفت معلمان اروپایی را از کشورهایی بی طرف استخدام کند، به همین جهت متوجه اتریش شد و معلمانی از آن کشور استخدام کرد. البته همه این افراد از سرزمین اصلی اتریش نبودند: موسیو فوکتی (ایتالیایی)، موسیو چارنوتا، دکتر پولاک (چک)، موسیو نمیرو، موسیو زطی (ایتالیایی) و اگوست گرزیر. امیرکبیر سرانجام پیش از آن که بسیاری از اقداماتش به نتیجه برسد از مقامش عزل شد، زمانی که معلمان اتریشی به ایران وارد شدند دو روز از عزل وی و خلع عناوین و القاب او می گذشت.
افتتاح دارالفنون: دارالفنون روز یکشنبه پنجم ربیع الاول ۱۲۶۸ ـ سیزده روز پیش از قتل امیرکبیر ـ به طور رسمی افتتاح شد. اولین باری بود که دولت در ایران برای خود مسئولیتی در امر تعلیم و تربیت قائل شده بود.
دروس دارالفنون: درس هایی که در دارالفنون تدریس می شد عبارت بود از مهندسی، دواسازی، طب، جراحی، توپخانه، پیاده نظام، سواره نظام، معدن شناسی و زبان تدریس در دارالفنون، زبان فرانسه بود. در آغاز کار معلمان مدرسه همان هفت نفر اروپایی بودند ولی پس از چند سال، ایرانیان تحصیلکرده بتدریج جای آنها را گرفتند.
فارغ التحصیلان دارالفنون: تعداد فارغ التحصیلان دارالفنون طی ۴۰ سال به بیش از ۱۱۰۰ نفر رسید که اغلب از خانواده های مهم و سرشناس بودند و عده ای از آنان نیز به مقامات عالی رسیدند. اکثر این فارغ التحصیلان « علیقدر مراتب حقوقی دیوانی داشتند و به خدمات گماشته می شدند به محصلان نظامی منصب داده می شد» فعالیت این افراد که برخی از آنها عناصری ترقی خواه و تحول گرا بودند، در ساختار دیوانسالاری ایران، نقش غیر قابل انکاری در تغییر و تحول ساختار فکری و اجتماعی آن دوران داشت.
آغاز به کار دارالفنون را می توان نقطه عطفی در ورود علوم جدید به ایران دانست. دارالفنون با استفاده از معلمان اروپایی، در آشنا ساختن مردم ایران با تمدن و فرهنگ جدید اروپایی، عاملی بسیار مؤثر بود و فارغ التحصیلان دارالفنون با ترجمه و تألیف کتب درسی به این خصوص دامن می زدند.
http://www.aftabir.com منبع : آفتاب
/ج