پیشینه و روش تألیف درباره مهدویت

نویسنده این نوشتار کوشیده است پیشینه و روش تألیف و تحقیق درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مسائل مهدویت(2) را بررسی نماید. از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مطالب فراوانی درباره مهدویت وجود دارد و نویسنده،
چهارشنبه، 26 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پیشینه و روش تألیف درباره مهدویت
پیشینه و روش تألیف درباره مهدویت

 

نویسنده: عرفان محمود
ترجمه: محمدجواد برهانی(1)




 

چکیده

نویسنده این نوشتار کوشیده است پیشینه و روش تألیف و تحقیق درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مسائل مهدویت(2) را بررسی نماید. از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مطالب فراوانی درباره مهدویت وجود دارد و نویسنده، تألیفات مهدوی از آن زمان تاکنون را بررسی کرده و کتاب هایی که توسط شیعه و سنی نوشته شده، به عنوان نمونه آورده است. در بخش دیگر، درباره روش های تحقیقی کتاب های مهدوی بحث کرده و به روش های روایی، قرآنی، عقلی، تاریخی، تحلیلی و... اشاره نموده است.
واژگان کلیدی
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیشینه تألیف، روش تحقیق درباره مهدویت، عصر غیبت، عصر پیش از ولادت، عصر ظهور.

مقدمه: فواید مورد انتظار از بررسی پیشینه و روش تألیف درباره مهدویت

بررسی حرکت تألیف اسلامی درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای شناخت میزان تأثیر اعتقاد به مهدویت در زندگی مسلمانان و اهمیت مهدویت در اکمال دین و اتمام نعمت الهی مفید است؛ زیرا فراوانی تألیف درباره مهدویت، حاکی از اهتمام رهبران اسلام- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام- به مهدویت و تثبیت اصول مهدویت در وجدان دینی است. روشن است که آن بزرگواران متناسب با میزان تأثیر مسئله ای از مسائل اسلامی، ‌بر تحقق اهداف شریعت الهی که به هدایت بشر به سوی زندگی کریمانه منتهی می گردند و برای انسان سعادت حقیقی دو جهان را به ارمغان می آورند، می پرداختند.
اگرچه برخی مسائل مهم که بسیار مورد توجه معصومین علیهم السلام بوده اند و درباره آن ها احادیث فراوانی وارد شده است، بدون این که از اهمیتشان کاسته شود، مورد اهتمام علمای اسلام نبوده اند، اما این پدیده برای نتیجه ای که ما در پی آن هستیم تا با بررسی حرکت تألیف درباره مهدویت به دست آوریم، نقضی محسوب نمی شود؛ زیرا اولاً امثال این پدیده ها هر چند گزاره هایی مهم به شمار می روند، اما با گزاره های اعتقادی اساسی که مؤمنان بدان ها نیازمندند، مرتبط نیستند. ثانیاً این گزاره های مهم و تأثیرگذار در زندگی مسلمانان، در طول تاریخ استمرار نداشته اند؛ زیرا غفلت از آن ها گاه تنها در یک نسل یا در مدت زمانی معین ادامه یافته و سپس علمای جدید بدان ها پرداخته اند و برای کسانی که جریان حرکت فکری را در تاریخ اسلامی مورد مطالعه قرار می دهند، امری مشهود به شمار می رود، بلکه مصداق تجدید اسلامی در هر قرن، بیش تر از این نوع است.(3)بدین ترتیب اهتمام به گزاره ای معین در طول تاریخ اسلام، حاکی از میزان اهمیت آن گزاره است.
از جمله فواید بررسی حرکت تألیف درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آشکار شدن بطلان سخن کسانی است که گمان کرده اند باور به مهدویت، یا زاییده زمان فترت حیرت است که شیعیان بعد از رحلت امام حسن عسکری علیه السلام بدان دچار شدند، یا به سبب دور ماندن ائمه علیهم السلام از حکومت بعد از صلح امام حسن علیه السلام با معاویه و جدال امام حسین علیه السلام و اصحاب و اهل بیتش در واقعه طف و در خطر قرار گرفتن شیعه با انواع ترور و کشتار از سوی حکومت اموی و عباسی است. به گمان آنان باور به مهدویت باعث شده است شیعیان از نابودی کامل در امان بمانند؛ زیرا حرکت تألیف، مدت ها پیش از وفات امام حسن عسکری علیه السلام آغاز شده و با مطالعه در این زمینه درمی یابیم مهدویت مخصوص شیعیان نیست، بلکه یک باور عام اسلامی به شمار می رود. بنابراین مهدویت نتیجه دور ماندن امامان شیعه از حکومت نیست؛ زیرا اندیشه های مهدویت را پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زمانی که دولت الهی اش در اوج قدرت قرار داشت بیان فرمود، همان گونه که امام علی علیه السلام بسیاری از تفصیلات مهدویت را در زمان خلافت بر بزرگ ترین مملکت اسلامی بیان داشت. از این رو، ممکن نیست باور به مهدویت، زاده زمان های ضعف و ناامیدی باشد.
از جمله ثمرات مطالعه این حرکت، شناخت مصادر اصلی برای بررسی مهدویت در ابعاد مختلف است و از این جا می توان کتاب مرجع را شناخت که شایسته رجوع برای ارزش یابی آرا درباره ابعاد مختلف این باور باشد و به وسیله آن، دست یابی به سخن صحیح در این مسئله و تمییز آن از اقوال نادرست و انحرافی مانند تحریف های عباسیان و امویان که به جهت اغراض سیاسی درباره اصل این باور مطرح شده است، امکان پذیرد.
از دیگر ثمرات این بحث، شناخت روش در بحث مهدویت و میزان حجیت آن است و از این راه می توان شیوه درست را برای رسیدن به شناخت کافی از این مسئله به کار گرفت.
آن چه در این نوشتار بیان می شود بررسی کامل این حرکت نیست، بلکه می کوشیم مقدمه ای برای مطالعاتی گسترده در این زمینه باشد که بیان آن در یک مقاله امکان پذیر نیست و آن چه در این مقاله می آید ملاحظاتی درباره دو جنبه از بحث هایی است که در این حرکت شناخته شده اند: نخست، شناخت تاریخ آغاز تألیف تصنیفات مستقل درباره مهدویت، با اشاره به برخی از ابواب و فصولی که در تألیفات دیگر در این زمینه آمده است؛ و در گام دوم، شناخت مهم ترین روشی که این حرکت در بررسی های خود درباره مهدویت بر آن تکیه کرده است.

استمرار تألیف درباره مهدویت

در خلال مراجعه به فهرست هایی که مؤلفات اسلامی را بیان داشته و حفظ کرده اند- که در مقایسه با آن چه حفظ نشده و از بین رفته یا در دسترس نیستند یا در دایره المعارف های تخصصی به ثبت نرسیده اند بسیار اندک است- به وضوح می توان استمرار حرکت تألیف درباره مهدویت و اثبات اصول آن را در طول تاریخ اسلام مشاهده کرد.(4) در هر قرن، نام ده ها تألیف درباره مهدویت که از سوی برجسته ترین علمای اسلامی با گرایش های مختلف فکری تصنیف شده، به ثبت رسیده است که در این بحث به نمونه هایی از تصنیفات قرن های مختلف در زمان های قدرت و ضعف و در عصرهای شکوفایی و پیش رفت و دوران عقب ماندگی و پس رفت اشاره خواهیم کرد.(5)
این امر نهایت اهتمام به مهدویت را می رساند که از عمق تأثیر باور به مهدویت در زندگی مسلمانان هر عصر حکایت می کند؛ به این معنا که نیاز به مهدویت استمرار داشته است، به ویژه وقتی هویت مصنفان موضوع مهدویت را ملاحظه می کنیم؛ زیرا بسیاری از آن ها، از جمله علمایی هستند که در دارا بودن بالاترین مقام معنوی، اهتمام بسیار در دفاع از اسلام و فانی شدن در نشر تعالیم اسلامی و هدایت مردم بدان، مورد اتفاق همه بوده اند.

آغاز تألیف درباره مهدویت

به یقین می توان گفت آغاز نهضت تألیف درباره مهدویت با ظهور نهضت تدوین حدیث در تاریخ اسلام در میانه قرن دوم هجری هم زمان بوده و احتمالاً پیش از این تاریخ بوده است؛ زیرا به نظر می رسد پیش از آن تاریخ کتاب هایی مستقل درباره مهدویت به وسیله شیعیان نوشته شده است. بر اساس فهرست شیخ طوسی، علی بن یقطین بن موسی بغدادی اسدی کوفی الاصل، کتابی در ملاحم نگاشته که در آن، سؤال هایی که از امام صادق علیه السلام درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شده، درج گردیده است. علی بن یقطین، فردی ثقه و مطمئن و از بزرگان و اصحاب خاص امام کاظم علیه السلام است. در کتاب های تراجم، بسیاری از تصنیفات درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان امام کاظم و فرزندش امام رضا علیهما السلام از سوی بزرگان اصحاب آن دو امام همام را نام می برند؛ مانند آثار ابی یعقوب اسماعیل بن مهران سکونی که ثقه بوده و از امام رضا علیه السلام روایت کرده است و ابی الحسن علی بن محمد شاطیری از اصحاب امام کاظم علیه السلام و محمد بن ابی عمیر و... که در ادامه بیان خواهیم کرد.

تألیف درباره مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیش از ولادت آن حضرت

از این جا روشن می شود که در حدود یک یا دو قرن پیش از ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حرکت تألیف درباره مهدویت آغاز شده است، همان گونه که شیخ صدوق در این باره تصریح می کند و به زودی آن را نقل خواهیم کرد. مؤلفات این دوره متضمن احادیثی است که با تفصیل در مواردی چون ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از امام حسن عسکری علیه السلام و پنهان کردن ولادت آن حضرت از چشم ستم کاران و محافظت این مولود مبارک و دو غیبت آن حضرت، غیبت صغرا که مدت آن کوتاه بوده و غیبت کبرا که مدت آن طولانی است، پرداخته است. بسیاری از کتاب های این دوران تحت عنوان الغیبه تألیف شده اند و حتی اگر نام دیگری هم داشته به این نام مشهور گردیده اند، همان گونه که شهرت این تألیفات به این نام، دلیلی ضمنی بر کثرت آن هاست.
بسیاری از علمای بزرگ شیعه، این پدیده را دلیلی بر صحت امامت مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف و صحت غیبت آن حضرت دانسته اند و این که غیبت حضرت به دستور خداوند بزرگ بوده است؛ زیرا پیش از ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف احادیث بسیاری در این دسته از تألیفات از وجود و غیبت آن حضرت خبر داده اند. شیخ مفید، شیخ صدوق، سید مرتضی، شیخ طوسی، سید بن طاوس و... به این مطلب اشاره کرده اند. سید بن طاوس می فرماید:
غیبت مولانا امام مهدی- صلوات الله علیه- که مخالفان و برخی موافقان از غیبت آن حضرت متحیر شده بودند، حجتی بر ثبوت امامت وی و امامت پدران پاکش و جدش محمد صلی الله علیه و آله و سلم است؛ زیرا با نگاهی به کتاب های شیعه و غیرشیعه، مانند الغیبه ابن بابویه، الغیبه نعمانی، الشفا و الجلاء، در اخبار مهدی و صفات آن حضرت و حقیقت ثبوت و خروج آن حضرت اثر ابی نعیم الحافظ و دیگر کتاب هایی که به ولادت آن حضرت پرداخته اند و در کتاب الطرائف به آن ها اشاره کرده ام، درمی یابیم حضرت غیبتی طولانی خواهد داشت، به گونه ای که برخی معتقدان ایشان، از باور خود برمی گردند. اما اگر این غیبت طولانی نبود، مردم درباره امامت پدران آن حضرت اشکال وارد می کردند. لذا غیبت آن حضرت حجتی برای ائمه علیهم السلام و حجتی برای خود آن حضرت علیه مخالفانش شد که به امامت وی شک داشند و غیبتش را نپذیرفتند.

نقش ائمه علیهم السلام در سیر تألیف

کتاب هایی که پیش از ولادت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشته شده اند، باورپذیرترند؛ زیرا از آنجا که پیش از غیبت نوشته شده اند، در مضامین آنها تردیدی وجود ندارد. در واقع امامان معصوم علیهم السلام برای اقامه حجت بر مسلمانان، ‌به اصحاب خود دستور نوشتن آن کتاب ها را دادند. این احتمال را بسیاری از کتاب هایی که هم زمان درباره سایر مسائل اسلامی نگاشته شده اند و هم چنین وجود نویسندگانی از خواص اصحاب ائمه علیهم السلام و از بزرگان فقهای امامیه، تقویت می کنند. حتی اگر درباره این نویسندگان، مدح و توثیقی وارد نمی شد، تنها نقل اخبار غیبت پیش از تحقق و بعد از وقوع آن، دلیل درستی سخن آن هاست؛ زیرا خبر دادن از وقوع چیزی که پس از مدتی طولانی محقق خواهد شد، اعجاز است و دروغ نیست و امکان صدور این گونه خبرها به جز از منبع وحی وجود ندارد. شیخ صدوق در مقدمه کتاب اکمال الدین و اتمام النعمه به این مطلب اشاره می کند و می گوید:
ائمه علیهم السلام از غیبت حضرت حجت خبر داده و چگونگی وقوع آن را در روایاتی برای پیروان خود توصیف نموده اند که در حدود دویست سال کم تر یا بیش تر، پیش از وقوع غیبت در کتاب ها نوشته شده است و همه نویسندگان پیرو ائمه، این مطلب را در کتاب های خود نوشته اند و در کتاب هایی که به اصول معروفند، این مطلب آمده که سال ها پیش از زمان غیبت نزد شیعیان محفوظ بوده است. بنابراین، مؤلفان کتاب ها یا عالم به غیب بودند و به آن چه اکنون رخ داده در آن زمان آگاه بودند و آن کتاب ها را پیش از زمان غیبت نوشته اند، که این امر به نظر خردمندان و محققان محال است؛ یا این که آن ها در کتاب های خود دروغ نوشتند و سپس آن گونه که آن ها نوشته بودند اتفاق افتاد، در حالی که محل های زندگی آنان از هم دور بود و نظریاتشان با هم اختلاف داشت، که این امر نیز مانند وجه اول محال است. پس وجهی باقی نمی ماند مگر این که بگوییم آن ها از زبان امامان خود چیزهایی نوشتند که امامانشان از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره غیبت و ویژگی های آن، بیان کرده بودند. با این امر و مانند آن است که حق آشکار می شود و باطل از بین می رود؛ زیرا باطل ناپایدار است.
آن چه شیخ صدوق بیان کرده، درباره اصول معروف به اصول اربعمائه نیز صادق است. این اصول برای مجامع روایی شیعه به عنوان مصدر اساسی به شمار می آید و هر یک از آن ها مشتمل بر احادیثی است که صاحب آن اصل از امام معصوم بیان داشته و در کنار آن، احادیثی درباره مهدویت آورده است. این مطلب درباره اصولی که از سوی اتباع و اصحاب ائمه علیهم السلام و بزرگان فقهای امامیه بعد از آن جریان درباره مهدویت نگاشته شده نیز صادق است.

تألیفات پیش از ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

از جمله کتاب هایی که درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف غیبت، هویت و ولادت آن حضرت، پیش از ولادتش نوشته شده اند عبارتند از:
1. الملاحم، تألیف اسماعیل بن مهران سکونی کوفی، از افراد ثقه و از اصحاب امام رضا علیه السلام؛
2. ما سئل عن الصادق من الملاحم، تألیف علی بن یقطین بغدادی، فردی ثقه و جلیل، درگذشته 182 قمری؛
3. الملاحم، تألیف ابراهیم بن حکم فزاری که نقل های وی قابل اعتماد است و فضل بن شاذان از وی روایت می کرد؛
4.الملاحم، تألیف احمد بن میثم فقیه کوفی که فردی ثقه است؛
5.الملاحم، تألیف حسن بن علی بن فضال کوفی، انسانی پرهیزگار و از اصحاب خاص امام رضا علیه السلام که پیش از وفات خود در سال 224قمری از مذهب فطحیه برگشت؛
6.الملاحم، تألیف حسین بن سعید بن حماد اهوازی، فردی ثقه و دانش مند از اصحاب امام رضا علیه السلام؛
7.الغیبه، تألیف ابی الفضل العباس بن هشام ناشری اسدی، فردی ثقه و جلیل، درگذشته 219یا 220قمری؛
8.الملاحم، تألیف ابی احمد محمد بن ابی عمیر ازدی بغدادی که همه بر ثقه بودن او اجماع کرده اند و آن چه را وی بدان تصحیح کرده، صحیح دانسته اند. وی از مشایخ ثقات، درگذشته 217 قمری است؛
9.القائم، تألیف ابی الحسن علی بن مهزیار اهوازی که از امام رضا و امام جواد علیهما السلام روایت کرده است؛
10.الغیبه، تألیف ابی اسحاق ابراهیم بن صالح انماطی کوفی اسدی، فردی ثقه و از اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم السلام است و به جز این کتاب، سایر کتاب های وی از بین رفته است؛
11.الملاحم، تألیف ابی جعفر محمد بن عبدالله کرخی که برقی از وی روایت می کند؛
12.الحجه، درباره طولانی شدن غیبت قائم، تألیف فضل بن شاذان ازدی، فردی ثقه و جلیل از اصحاب امام رضا، امام هادی و امام عسکری علیهم السلام درگذشته 260 قمری، پیش از شهادت امام عسکری علیه السلام و معاصر ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛
13. القائم، تألیف فضل بن شاذان ازدی؛
14.الملاحم، تألیف فضل بن شاذان ازدی و احتمالاً یکی از این سه کتاب، همان کتاب الغیبه مشهور فضل بن شاذان است که نزد سید میرلوحی از علمای معاصر علامه مجلسی موجود بوده و از آن در کتاب کفایه المهتدی خود نقل قول کرده است؛
15.صاحب الزمان، تألیف محمد بن الحسن بن جمهور قمی بصری، از راویان امام رضا علیه السلام؛
16.وقت خروج القائم، تألیف محمد بن الحسن بن جمهور قمی بصری.
ذکر این تألیفات از باب استقصا نیست، بلکه از باب نمونه به آن ها اشاره شد و از بیان دیگر کتاب هایی که درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیش از ولادت آن حضرت تألیف شده و در کتاب های تراجم آمده است، پرهیز کردیم؛ زیرا مؤلفان برخی از این کتاب ها امامیه اثنی عشری نیستند و به خصوص تعدادی از آن ها از طایفه واقفیه بودند که به امامت امام رضا علیه السلام ایمان نداشتند و در فتنه واقفیه معروف، به امامت امام کاظم علیه السلام توقف کردند. مانند حسن بن علی بن ابی حمزه بطائنی، صاحب کتاب های الفتن و الملاحم،‌ الغیبه و کتاب القائم الصغیر در مقابل کتاب الغیبه الکبیر؛ او فرزند مؤسس فرقه واقفیه است با وجود فاسد المذهب بودن، در آن چه روایت کرده موثق است. هم چنین مانند علی بن عمر اعرج کوفی که کتاب دیگری را درباره غیبت تألیف کرده و نیز علی بن حسین طائی طاطری که او هم کتابی را درباره غیبت تصنیف کرده است. علمای رجال روایت آنان را با وجود فساد مذهبشان توثیق می نمایند. بنابراین ممکن است به این توثیق استناد نموده و در کنار دیگر کتاب هایی که پیش از ولادت حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف درباره مهدویت نوشته شده اند به کتاب های آنان نیز اعتماد کنیم.
هم چنین به کتاب های علمای آن عصر که تاریخ وفاتشان مشخص نیست، یا درباره آن ها توثیق صریح وارد نشده اشاره نکردیم؛ زیرا کتاب هایی که بیان کردیم، در دلالت به مقصود و کشف شدت اهتمام امامان معصوم علیهم السلام به موضوع مهدویت، کفایت می کنند. همان گونه که به بسیاری از کتاب هایی که به صورت ضمنی متضمن حدیثی درباره مهدویت است، یا در ابواب خاصی آمده است اشاره نکردیم و در این جا تنها به ذکر کتاب هایی که به طور کامل درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اکتفا نمودیم.

آغاز تألیف اهل سنت درباره مهدویت

کتاب های تراجم، دائره المعارف و فهرست، چندین تألیف مستقل را که اهل سنت پیش از ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشته اند، ثبت کرده اند؛ مانند الملاحم تألیف نعیم بن حماد مروزی، در گذشته سال 228قمری که کتابی مشهور است و نخستین کتاب از سه کتاب اهل سنت به شمار می رود که سید علی بن طاوس در التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن نقل می کند و نیز اخبار المهدی تألیف عباد بن یعقوب رواجینی، درگذشته سال 250قمری که از رجال بخاری، ترمذی و ابن ماجه است. او در این کتاب، آن چه از مژده های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در متون آمده و از راه هایی که بزرگان فن بر اعتبار آن اجماع دارند گردآوری کرده که همه آن ها پیش از ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده است.
حرکت تألیف کتاب های مستقل درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از سوی علمای اهل سنت، مانند علمای شیعه در طول تاریخ اسلام ادامه یافت، هر چند نزد علمای شیعه کمی بیش تر بوده است. استاد علی محمد علی دخیل، سی کتاب، از تألیفات اهل سنت درباره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر کرده است و همین طور علامه ذبیح الله محلاتی چهل کتاب را با اسامی نویسندگان آن ها که از علمای اهل سنتند بیان داشته و همه آن چه گفته شده، به عنوان نمونه و شاهد است، نه این که به صورت کامل آورده باشد.
در کنار این کتاب ها، بسیاری از کتاب های علمای اهل سنت وجود دارد که متضمن ابواب یا فصولی مستقل درباره مهدویتند و کم تر کتاب روایی اهل سنت را می توان یافت که از روایاتی درباره مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خالی باشد. در صحاح سته(کتب مشهور روایی اهل سنت)، نیز احادیثی درباره مهدویت آمده است، هر چند برخی گمان کرده اند در صحیح مسلم و صحیح بخاری حدیثی درباره مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل نشده، اما نادرستی این گمان ثابت شده است.
این پدیده، شدت اهتمام پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم در آشنا کردن مسلمانان با این مسئله سرنوشت ساز و تأثیر فراوان آن بر مسیر زندگی آن ها و تحقق اهداف کامل شریعت محمدی را منعکس می کند.

تطور در حرکت تألیف

تألیف درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مانند سایر مسائل مهم اسلامی، با تطور تکاملی هم راه بوده است که به حرکت تألیفی رو به تکامل، کارشناسی ها و نتایج استنطاقاتی که علما و متفکران از نصوص شرعی درباره مهدویت داشته اند اضافه شده است، یا براهین کلامی و عقلی که بر اصول مهدویت اقامه شده تکامل یافته و زواید آن حذف شده، همان گونه که این تکامل در قالب ترتیب ادله نقلی و براهین عقلی و تبویب آن ها نیز پدیدار گشته است. به این ترتیب، تکامل بسیاری را در شیوه تبویب کتاب الغیبه فضل بن شاذان که کتابش را پیش از ولادت امام تألیف کرده و کتاب الغیبه شیخ محمد بن ابراهیم نعمانی، شاگرد ثقه الاسلام کلینی و یکی از علمای اواخر غیبت صغرا و آغاز غیبت کبرا مشاهده می کنیم؛ همان طور که تطور و تکامل بسیاری در تهذیب براهین کلامی در کتاب الفصول العشره فی الغیبه تألیف شیخ مفید و بین رساله المقنع فی الغیبه تألیف شاگرد شیخ مفید، سید مرتضی می بینیم و نیز بین کتاب سیدمرتضی و کتاب شهید صدر درباره مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف این تکامل، آشکارا به چشم می خورد؛ همان گونه که این تطور با امتیاز مهم پاسخ به نیازهای فکری هر عصر درباره مهدویت هم راه بوده است. بنابراین کتاب های تألیف شده در هر عصر، نصوص شرعی(کتاب و سنت) را که به نیازهای فکری آن عصر مربوط می شدند توضیح می دادند و در پاسخ به شبهات مطرح در هر عصر برهان عقلی اقامه می کردند. ابوالقاسم علی بن حسین بن بابویه قمی از علمای دوران غیبت صغرا در کتاب الامامه و التبصره من الحیره بر اثبات غیبت امام و خالی نبودن زمین از حجت تمرکز کرده است. سید مرتضی که از آغاز غیبت کبرا حدوداً یک قرن رهبری شیعه را به عهده داشته، در رساله المقنع فی الغیبه، به اثبات امکان رهبری امت توسط امام و پرداختن به مسائل مهم امامت از پشت پرده غیبت اهتمام ورزیده و راه های قیام امام علیه السلام به این امور را بیان کرده است. علامه ابوالفتح کراچکی، درگذشته سال 449قمری نیز درباره اثبات طول عمر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تا زمانی که مصلحت الهی اقتضا می کند، کتابی تألیف کرده است.

ویژگی های اساسی مراحل تکامل تألیف بین شیعیان

پیش از ولادت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف اصحاب ائمه علیهم السلام در تدوین احادیثی که از ائمه درباره غیبت و ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و وظایف مؤمنان در برابر آن حضرت در زمان غیبت و ظهور شنیده بودند و نیز پرورش مؤمنان برای داشتن ایمان به امام بدون مشاهده او می کوشیدند. حفظ این احادیث در اصلی مدون، به خصوص برای نسل های بعد، در حالی صورت می گرفت که اوضاع سیاسی آن روز، نقل این گونه احادیث را حتی بین شیعیان به طور جدی اجازه نمی داد. علت این امر، همان سیاست رعب انگیز حکومت عباسی بود که در برابر امامان معصوم علیهم السلام در پیش گرفته بودند و معتقد بودند مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف که حکومت جور و ستم را از بین می برد، از ائمه علیهم السلام است. از این رو، اصحاب ناگزیر بودند با تدوین اصلی، احادیث مهدویت را حفظ نمایند که این اصول مصدر و منبع مهمی برای احادیث گردید و علما در کتاب های مستقلی که به ویژه در زمان غیبت صغرا و اوایل غیبت کبرا نگاشتند، ابوابی را به مهدویت اختصاص دادند.

1. تألیف در عصر غیبت صغرا

ویژگی بیش تر مؤلفان مهدویت در دوران غیبت صغرا، تلاش برای برطرف کردن حالت تحیر ایجاد شده در میان مؤمنان به سبب فقدان ارتباط مستقیم با امام عجل الله تعالی فرجه الشریف بود. مؤمنان، آن گونه که با پدران حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف به طور مستقیم ارتباط داشتند و به آن عادت کرده بودند، خواهان چنین ارتباطی مستقیم با امام خود بودند، در حالی که فضای ترس آور آن روزها حتی ارتباط غیرمستقیم (از طریق نواب اربعه) را دشوار کرده بود.
باید افزود که در مخفی نگه داشتن ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تعمدی در کار بود تا حضرت از شر شمشیر عباسیان در امان بماند(6). از این رو علما در گام نخست برای برطرف کردن این حیرت تمرکز نمودند. مؤلفان به دلایل نقلی، عقلی و اصولی که وجود حجت را اثبات می کرد پرداختند. مؤلفان این دوره عناوینی روشن برای کتاب های خود انتخاب کرده بودند که متضمن معنای نفی حیرت به طور مستقیم یا غیرمستقیم بودند. با توجه به آن چه گفته شد، درمی یابیم تلاش آن ها برای برطرف کردن حیرت مؤمنان بوده است. حاصل این تلاش ها عبارتند از:
1. الغیبه و کشف الحیره، تألیف ابی الحسن سلامه بن محمد بن اسماعیل ازدی که شخصی ثقه و بزرگ از اصحاب ائمه علیهم السلام است(7)؛
2. الغیبه و الحیره، تألیف ابی العباس عبدالله بن جعفر حمیری، شخصی جلیل القدر و ثقه، صاحب قرب الاسناد و توقیعات صاحب الامر، از اصحاب امام عسکری علیه السلام(8)؛
3. الامامه و التبصره من الحیره، تألیف ابی القاسم علی بن الحسین موسی بن بابویه، ‌پدر شیخ صدوق که از معاصران امام عسکری علیه السلام و درگذشته سال 329قمری است. وی شیخ قمیین در عصر خود و ثقه آن ها به شمار می رود(9)؛
4.الشفاء و الجلاء، تألیف احمد بن علی رازی که شیخ طوسی از این کتاب تمجید کرده است(10)؛
5.الغیبه و کشف الحیره، تألیف شیخ ابی عبدالله محمد بن احمد صفوانی(11).
عناوینی از این دست مخصوص کتاب هایی است که در این دوران نوشته شده است و چنین نام هایی را در کتاب هایی که پیش و پس از این دوران نوشته شده نیافتیم.

2. جمع آوری اصول در آغاز غیبت کبرا

از ویژگی های اواخر غیبت صغرا و اوایل غیبت کبرا تلاش مؤلفان در جمع آوری اصول نوشته شده در دوران گذشته درباره مهدویت و احادیثی که در این باره در کتاب های مستقل یا در کتاب های عام دیگر نقل شده، در قالب کتاب هایی جامع و به صورت دائره المعارف با مرتب کردن آن ها در باب های منظم و با عناوینی گویا درباره عقیده شیعه به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، غیبت آن حضرت، صفات، علایم ظهور، وظیفه مؤمنان در زمان غیبت و... است. از کتاب هایی که در این مرحله تألیف شده، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. الغیبه، تألیف طلایه دار مؤلفان موضوع غیبت، شیخ ثقه و جلیل القدر محمد بن ابراهیم نعمانی که کتاب وی از مهم ترین مراجع شیعه درباره مهدویت و بهترین کتاب به لحاظ تصنیف، ترتیب و عناوین مناسب به شمار می رود. احتمالاً نعمانی در حسن تبویب و تصنیف الغیبه از استاد خود ثقه الاسلام کلینی در کتاب مشهور الکافی متأثر بوده است؛
2. ما نزل من القرآن فی صاحب الزمان، تألیف احمد بن محمد بن عیاش، در گذشته سال 401قمری؛
3. الغیبه، تألیف حسن بن حمزه علوی طبری مرعشی، درگذشته 358قمری. وی از بزرگان این طایفه و فقهای آن ها و شخصی پارساست که دارای تمجیدهای فراوانی از سوی بزرگان است.
4. اکمال الدین و اتمام النعمه، تألیف محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه(شیخ صدوق) که شخصی جلیل القدر و ثقه است و با دعای صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان حسین بن روح، سفیر سوم حضرت، به دنیا آمد و در سال 381قمری وفات نمود. وی این کتاب را به دستور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاشت و ظاهراً چند کتاب دیگر نیز درباره غیبت تألیف نموده است؛
5.فی ذکر القائم من آل محمد، تألیف احمد بن رمیح مروزی، درگذشته سال 357قمری؛
6. ازاله الران عن قلوب الاخوان، تألیف ابی علی محمد بن احمد بن جنید؛
7. کتابی بزرگ در بیان کسانی از اصحاب حدیث که روایت کرده اند مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از فرزندان امام حسین علیه السلام است، تألیف احمد بن محمد بن احمد گرگانی، که فردی پرهیزکار و ثقه و ساکن مصر بود.

3. پاسخ گویی به شبهات

دیگر ویژگی مرحله تکامل تألیف، پاسخ به شبهات مطرح شده درباره مهدویت است. محمد بن محمد بن نعمان بغدادی(شیخ مفید)رهبر شیعیان تا آخر قرن پنجم هجری هم راه با دیگر مؤلفان آثار مهدوی، با بررسی شبهات فکری درباره امامت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف غیبت آن حضرت، چگونگی بهره گیری از حضرت در زمان غیبت، طول عمر ایشان و نیز اعتراض های اهل سنت به موضوع مهدویت، درصدد پاسخ گویی به این شبهات برآمدند. از این رو، کتاب های تألیف شده در این مدت، به بررسی دلایل عقلی و برهان های منطقی و گسترش شاخه های شبهات متمایز می گردند و هیچ کتابی در این دوران خالی از این گونه استدلال ها نیست. از میان مهم ترین کتاب های تألیف شده در این دوران، می توان به کتاب های ذیل اشاره کرد:
1.الفصول العشره(درباره غیبت)، تألیف شیخ مفید، درگذشته سال 413قمری؛
2.الجوابات(درباره ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، تألیف شیخ مفید؛
3. النقض علی الطلحی(درباره غیبت)، تألیف شیخ مفید؛
4.جوابات الفارقیین(درباره غیبت)، تألیف شیخ مفید؛
5. المقنع(درباره غیبت)، تألیف سید شریف مرتضی(شاگرد شیخ مفید)؛
6.الغیبه، تألیف شیخ محمد بن حسن طوسی. این کتاب جامع ترین و مفصل ترین اثر نگارش شده این دوره است که در آن، بسیاری از دلایل نقلی و استدلال های عقلی مطابق نظر امامیه درباره مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و رد شبهات از عقیده امامیه مطرح شده است؛
7.البرهان علی طول عمر الامام صاحب الزمان، تألیف ابی الفتح محمد بن علی بن عثمان کراچکی، درگذشته سال 449قمری؛
8. الفرج الکبیر(درباره غیبت)، تألیف شیخ ابی عبدالله محمد بن هبه الله بن جعفر وراق طابلسی(شاگرد شیخ طوسی). این کتاب نزد سید میرلوحی موجود بوده؛ زیرا وی در کتاب خود، کفایه المهتدی فی احوال المهدی از آن روایاتی نقل کرده است.

4. تکمیل بنیاد و استمرار تطور

تکمیل بنیاد و استمرار تطور، از ویژگی های بارزی است که مراحل اساسی حرکت تألیف درباره مهدویت سپری کرده است و در آن، رهبران اسلامی، علما و مجاهدان توانسته اند نیازهای یک مسلمان را از قبیل ادله نقلی و عقلی برای رسیدن به ایمان سالم و قابل باور درباره مهدی منتظر و موجود بودن آن حضرت در حال حاضر حفظ کنند و نیز توجه آن حضرت به سرنوشت مؤمنان و اقدام ایشان به وظایف امامت از پس پرده غیبت را به اثبات رسانند. این امر مسلمانان را در شناختی درست از امام زمانشان و نجات آنان از مرگ جاهلی و نیز اقدام به وظایف خود در برابر مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مقابله با شبهات و تشکیک هایی که علیه مهدویت صورت می گیرد و غلبه کردن بر دشواری فقدان ارتباط مستقیم و مشاهده علنی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در خلال غیبت آن حضرت، یاری می کند. از این رو، کتاب هایی که در این مراحل اساسی تصنیف شده اند، به عنوان مرجع اصلی در مطالعات ابعاد مختلف مهدویت به شمار می روند.
این که در فرآیند تطور حرکت تألیف، ‌درباره مهدویت به این چهار مرحله اساسی اشاره کردیم، دلیلی بر پایان پذیرفتن مراحل تطور در قرن های بعد نیست، بلکه مقصود این است که آن چه یک مسلمان از اصول ادله نقلی و عمده ترین براهین عقلی که برای رسیدن به باوری سالم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیاز دارد، توسط علمای اعلام و رهبران اسلام در خلال این مراحل آماده شده است. تلاش های علما در این مراحل تکامل یافته است و آنان در راستای حفظ اصول ادله نقلی و تدوین آن در کتاب های مستقل یا در ضمن کتاب های مجامع روایی تلاش ورزیده و پایه های براهین عقلی را پی ریزی نموده اند. از این رو بر علمای آینده است که این اصول را تفریع و تهذیب نموده و به توضیح آن برابر با نیازها و ویژگی های فکری هر عصر همت گمارند و از ادله نقلی در آن چه مرتبط به این نیازهاست استنطاق کنند.
حرکت تألیف درباره مهدویت در طول قرن های گذشته با این چارچوب ادامه یافت و عقیده به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را تبیین نمود، به گونه ای که برای جویندگان واقعی، آن را از روز روشن تر ساخت.
هم چنین حرکت تطور در تألیف درباره مهدویت در ابعاد گوناگون گسترش یافت- که این امر را در بحث از شیوه ها و روش حدیث تشریح خواهیم کرد- و به این ترتیب تلاش های علمای گذشته با اضافات تازه، اتقان دلایل و عقیده و باور به آن ها را افزایش داد.

روش روایی تألیف درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

روش روایی از قدیمی ترین روش های تألیف درباره مهدویت بوده و بخش وسیعی از تألیفات در این روش جای می گیرد. البته روش روایی در چنین موضوعاتی امری طبیعی است؛ زیرا بسیاری از مسائل این گونه موضوعات را ایمان به غیب تشکیل می دهد که راهی برای شناخت آن جز از طریق منبع وحی الهی( کتاب و سنت) وجود ندارد؛ مانند نشانه های ظهور، خبر دادن از جنگ ها، خبر از حوادثی که مربوط به پیش از ظهور می شود، مانند ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سردرگرمی مردم در دوران غیبت، طولانی شدن دوران غیبت، وقوع شک در اصل وجود امام، یا جریان هایی که در هنگام ظهور و پیش و پس از ظهور رخ می دهند و غیر این موارد، که احادیث فراوانی به تفصیل به آن ها پرداخته اند. این روش، اعتبار و ارزش خود را از اعتبار و ارزش مصادر وحی(قرآن و حدیث) می گیرد که اعتبار وحی و این مصادر در حوزه شناخت و هدایت مسلمانان به سوی سعادت حقیقی برای مسلمانان با براهین عقلی و اعجاز ثابت شده است و حجیت این مصادر از همین راه به طور کامل برای آن ها مبرهن بوده و به اثبات رسیده است.
عمل به این روش روایی درباره تألیفات مستقل درباره مهدویت، یا تألیفاتی که در آن ها، باب یا فصلی به مهدویت اختصاص یافته چند گونه اند که به مهم ترین آن ها اشاره می شود:

1. نگاه قرآنی

نگاه قرآنی به مهدویت دو گونه است:
1. نقل، تدوین و توضیح احادیثی که می تواند گروهی از آیات قرآن را درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یا برخی از شأن های امام، تفصیل نقش تاریخی امام و دوران غیبت و ظهور آن حضرت به عنوان مصداق منحصر به فرد آن آیات، یا یکی از مصادیق و یا یکی از بطن ها و معانی تأویلی آن تفسیر کند.
ارزش این روش و حجیت احادیث به عنوان مفسر قرآن به سبب نص قرآن کریم است؛ زیرا پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم تبیین کننده قرآن است و روشن است تبیین در مرحله اول به تأویل و توضیح بطون قرآن که شناخت آن از طریق ظاهر آیات ممکن نیست،‌مربوط می شود. اما فهم ظاهر قرآن برای هر انسان عاقل میسور است، وگرنه خود قرآن به تدبر در آیاتش دستور نمی داد.(12)
اما قائل شدن این نقش برای ائمه علیهم السلام که جانشینان پیامبران هستند و منحصر کردن تبیین و تأویل قرآن برای آن بزرگواران را می توان از حدیث متواتر ثقلین که همه مذاهب اسلامی آن را بیان داشته اند و آیه تطهیر، آیه مسّ قرآن و غیر آن از نصوص مشهور شرعی ثابت کرد(13).
در تصنیفات و مجامع روایی درباره مهدویت، کم تر کتابی می توان یافت که مشتمل بر ابواب جداگانه که متضمن احادیثی در تفسیر یا تأویل آیات مهدویت است نباشد، یا این که این احادیث و آیات در ابواب گوناگون برحسب موضوع به طور پراکنده نیامده باشد. در کنار آن، تعدادی از تصنیفاتی را که به طور جداگانه به احادیث تأویل اختصاص داده شده و آن ها را در کتابی مستقل جمع آوری کرده می یابیم. به نظر می رسد اهتمام به این امر به زمان های گذشته برمی گردد و این دست از تألیفات را در ضمن کتاب هایی بیان داشتیم که گردآوری آن ها در اواخر غیبت صغرا و آغاز غیبت کبرا انجام گرفته بود که از جمله آن کتاب ها می توان به کتاب ابن عیاش معروف به ما نزل من القرآن فی صاحب الزمان اشاره کرد.
از جمله کتاب های جامع در این بخش، المحجه فیما نزل فی القائم الحجه تألیف سید هاشم بحرانی از علمای بزرگ قرن یازده و صاحب تفسیر روایی معروف به البرهان است که استدراکاتی بر آن اضافه شده که سید بحرانی بر آن احادیث دست نیافته بوده و عدد آیاتی که از مهدویت سخن گفته به 132 آیه می رسد(14). روایات و آثار بسیاری در کتب تفسیری اهل سنت آمده است که آیاتی را به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تأویل برده و از رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و عده ای از صحابه نقل شده اند.
2. به گروهی از آیات بر حتمیت ظهور امام مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف استدلال گردیده که اراده الهی به ظهور حضرت تعلق گرفته است؛ زیرا هدف از خلقت جن و انس، تحقق بندگی کامل برای خداوند و اظهار اسلام بر همه ادیان آسمانی منسوخ و ادیان بشری مذموم است. بنابراین، به منطوق این آیه استدلال شده که اهداف مذکور در زمان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام تحقق نیافته و از سوی دیگر باید این اهداف به دست رهبری بزرگ که از سوی خداوند برگزیده شده محقق گردد؛ زیرا تحقق این مهم جز با دست امام معصومی که از جانب خداوند معین گردد معین نیست.
روش مذکور در مرحله نخست بر تفسیر منطوق و مقتضیات آیات تکیه می کند؛ اما برای پشتیبانی نتایجی که به آن می رسد از احادیث بی نیاز نیست، هر چند برای رسیدن به اصول عقیده به مهدویت، تفسیر ظاهر تعدادی از آیات و تحلیل مقتضیات آن ها کافی است. البته کتابی مستقل که به این روش عمل کرده باشد نیافتیم، به جز این که در برخی از کتاب های تفسیر، بحث های اندک و پراکنده ای در این زمینه وجود دارد که از عمق زیادی برخوردار نیست؛ مانند کتاب موسوعه الامام المهدی تألیف سیدمحمد صدر، کتاب المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی و کتاب مع المهدی المنتظر فی دراسه مقارنه تألیف شیخ فتلاوی که در این کتاب ها بحث هایی درباره مهدویت می توان یافت. به نظر می رسد به کارگیری روش نگاه مستقل و ژرف به ظاهر قرآن درباره عقیده به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مفید است؛‌ زیرا ظاهر قرآن برای اقناع، رساتر و حجیتش قوی تر است.
آری، کتاب های مستقلی وجود دارد که در اثبات جنبه هایی از ابعاد مهدویت به تفسیر آیات استناد کرده اند و یا این آیات را بر مهدویت تطبیق نموده اند؛ مانند کتاب آیات الحجه و الرجعه در تفسیر آیاتی که مربوط به حجت و رجعت است، تألیف شیخ محمدعلی بن حسن علی الحمدانی. کتاب دیگر، آیات الظهور فی انتظار الفرج و السرور، در تفسیر صد و ده آیه از آیات قرآن کریم و در شأن ظهور حجت و رجعت نگارش یافته است. هم چنین می توان به کتاب برهان البیان، در تفسیر آیه 54 سوره نور، درباره حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و دولت آن حضرت، تألیف سید ابی القاسم لاهوری، و رساله ای در تفسیر آیه «و لَقَد کتبْنا فی الزّبور...» تألیف شیخ زین العابدین خان کرمانی اشاره کرد(15).

2. استناد به حدیث

استناد به احادیث از قدیمی ترین روش ها درباره مهدویت به شمار می رود که میدان وسیعی را در میان آثار تألیفی مهدویت به خود اختصاص داده است. دلیل این امر به آن چه درباره روش روایی بیان کردم برمی گردد، به این بیان که صحبت از امام زمان به طور کلی صحبت از غیب است که برای شناخت آن راهی جز وحی وجود ندارد. افزون بر این، قرآن کریم چارچوب عامی را به این مسئله اختصاص داده است و تفصیل آن را برعهده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و جانشینان آن حضرت یعنی ائمه علیهم السلام گذاشته است که این سنت قرآن در این گونه قضایاست. به کارگیری این روش در تألیفات علمای شیعه و سنی متفاوت است که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم.
قدیمی ترین روش در توضیح و عرضه کردن عقیده مهدویت، استناد به احادیث شریفی است که امامیه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام نقل کرده اند. این روش، همان روش قدمای اصحاب ائمه علیهم السلام و اصحاب اصول و نیز روش بیش تر تألیفات زمان غیبت صغرا و آغاز غیبت کبراست که برخی از آن ها را در ضمن بحث از مراحل اساسی در حرکت تألیف درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیان کردیم.
به کارگیری این روش در قرون گذشته ادامه داشت. تألیفات و تصنیفات علمای امامیه که در آن ها روایات اسلافشان درباره حضرت مهدی جمع آوری گردیده و درباره برخی از آن روایات بحث شده و نیز مدلولاتشان توضیح داده شده است. از این دسته از تألیفات می توان به کتاب هایی مانند کتاب تحقیق غیبه المنتظر و ما جاء فیها عن النبی و الائمه و وجوب الایمان تألیف تاج العلی اشرف بن اغر بن هاشم علوی حسنی از علمای بزرگ قرن هفتم قمری اشاره کرد. مؤلفان هم چون سید محمد بن میرلوحی موسوی سبزواری از علمای بزرگ قرن یازدهم در کتاب خود به نام کفایه المهتدی فی معرفه المهدی، علامه مجلسی در بحارالانوار(ج51-53)، میرزا نوری طبرسی از علمای بزرگ قرن چهاردهم در النجم الثاقب، سیدمحمد صدر از علمای معاصر در دایره المعارف خود درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و سایر علما از این روش پیروی کرده اند.

روش های حدیثی شیعه

1. ارائه تصویری کامل از مهدویت

در این روش، تصویر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به طور کامل با تمام ابعاد و تفصیلاتش ارائه می شود که بدون به کارگیری این روش نمی توان به اطلاعات کامل و تفصیلی درباره آن حضرت دست یافت. دیگر روش های حدیثی نیز نمی توانند ما را از این روش بی نیاز سازند. دلیل مطلب این است که در احادیث بسیاری که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره فرموده است، به گونه ای که احادیث مهدوی آن حضرت، حدود 560 مورد هستند و در صحاح اهل سنت و... روایت شده اند و هم چنین در احادیثی که ائمه علیهم السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده اند، به همه جزئیات و ابعاد مهدویت پرداخته نشده است؛ زیرا اوضاع عمومی مسلمانان، اجازه بیان وظایف مسلمانان در عصر غیبت و نیز بسیاری از نشانه های ظهور را نمی داد. از این رو به اجمال درباره آن ها سخن گفته شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم احادیثی به صورت کلی و اجمالی برای اثبات اصول امامت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نقش آن حضرت فرموده اند و تفصیل آن ها را به ائمه علیهم السلام واگذار کرده اند. احادیثی که اهل سنت درباره مهدویت از ائمه علیهم السلام روایت کرده اند به 876 حدیث می رسد، به استثنای احادیثی که آیات قرآن کریم را تفسیر کرده و به مهدویت تأویل برده شده اند که حدود 505حدیث هستند.
به عبارت دیگر، امامان معصوم علیهم السلام آن چه را که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره مهدویت به اجمال بیان داشته است، تفصیل کرده اند، همان گونه که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن چه را که در قرآن کریم درباره مهدویت آمده، تفصیل داده است. ائمه علیهم السلام در هر عصر به مقتضای اوضاع جامعه اسلامی به بخشی از ابعاد این موضوع اسلامی پرداخته و آن را توضیح داده اند و اگر اوضاع سیاسی اجازه نمی داد و شرایط مناسب نبود، تنها به نقل احادیثی از پیامبر اکتفا کرده اند و بدین ترتیب تصویر این موضوع را تکمیل نموده اند. بنابراین کسی که بخواهد درباره امام زمانش به معرفت کامل دست یازد که موجب رهایی از مرگ جاهلیت است، از این روش بی نیاز نیست.
آری،‌ قانع نمودن غیرشیعی به گونه ای که این روش آن را ترسیم می کند، به مقدماتی نیاز دارد تا حجیت اقوال ائمه علیهم السلام را با برهان عقلی یا ادله نقلی از طریق غیرشیعه ثابت نماید.

2. پشتیبانی روایات شیعی با روایات اهل سنت

نوع دوم از روش های حدیثی شیعه درباره مهدویت عبارت است از حمایت و پشتیبانی کردن احادیث شیعه درباره مهدویت،‌ با احادیثی که اهل سنت از رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم یا صحابه ایشان درباره مهدویت روایت کرده اند. هدف از به کارگیری این روش اثبات اصول عقیده امامیه هم راه با دلایلی است که همه مسلمانان به آن معتقدند؛ مانند آن چه شیخ علی بن عیسی اربلی در کتاب کشف الغمه فی معرفه الائمه آورده و سیدعلی بن طاوس در کتاب الطرائف به کار برده است. شیخ حر عاملی نیز در اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات بر همین روش مشی کرده است.
در قرن های اخیر عمل به این روش به سبب تماس بیش تر بین شیعه و سنی افزایش یافته است. روشن است که این روش در مقایسه با نوع پیشین در مقام احتجاج رساتر است؛ زیرا آن چه را نوع اول ترسیم کرده، از طریق غیر امامیه پشتیبانی می شود.

3. استناد به روایات اهل سنت

این روش در مقام احتجاج کامل تر و رساتر از نوع دوم است. در این روش تلاش می شود اصول عقیده امامیه درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف غیبت و هویت وی از طریق احادیث اهل سنت اثبات گردد، بدون این که از احادیث شیعه بهره گرفته شود. عمل به این روش به صورت مستقل، زاده عصرهای اخیر است و از نمونه های بارز آن، ‌کتاب المهدی نوشته سید صدرالدین صدر و بخش اعظم از کتاب المهدی الموعود المنتظر نوشته مرحوم شیخ نجم الدین عسکری است.
روشن است که این روش به تنهایی قادر نیست تصویری کامل از مهدویت با تمام ابعاد و تفصیلاتش را که روش اول و دوم ترسیم می کنند ارائه دهد؛ هر چند در مقام احتجاج و اقناع غیرشیعه به پذیرفتن عقاید امامیه بسیار مفید است، به ویژه درباره آن چه آشکارا به تعیین هویت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مرتبط می شود. بی تردید تقویت این شیوه و عمل به آن به طور دقیق و نیز گسترش کتاب های مورداعتماد اهل سنت و ملتزم شدن به صحت روایات آن ها برابر با معیارهای جرح و تعدیل آن ها، گام مهمی در راستای تقریب بین مذاهب اسلامی است. راهنمایی آن ها با محوریت مهم توحید، از راه توجه به رهبری امام معصوم زنده، که امور مهم امامت را از پشت پرده غیبت انجام می دهد میسور است و احادیث بسیاری که همه مذاهب اسلامی به صحت آن ها اعتراف دارند بر آن دلالت می کنند.

روش های حدیثی اهل سنت

مهم ترین روش های روایی-حدیثی دانش مندان اهل سنت عبارتند از:

1. استناد به احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و صحابه

در این روش، به احادیثی استناد می شود که سند آن ها به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می رسد، یا صحابه از آن حضرت نقل کرده اند و از آن جا که اهل سنت اقوال صحابه را حجت می دانند، کافی است. به نظر شیعه از آن جا که بسیاری از موارد جزئی در موضوع مهدویت، خبر دادن از غیب است که به جز سرچشمه گرفتن از منبع وحی برای آن راه دیگری وجود ندارد، لذا احادیثی که از طریق صحابه رسیده، ‌در صورتی معتبرند که اطمینانی به صدور آن از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وجود داشته باشد و حضرت آن را به صحابی تعلیم کرده باشد، هر چند صحابی آن را تصریح نکرده باشد. دیگر این که صحابی ثقه و راست گو باشند و این شرط درباره هر یک از آنان به طور مجزا جاری است، برخلاف عقیده اهل سنت که همه صحابه را عادل می دانند.
عمل به این روش در بسیاری از مجامع روایی اهل سنت که احادیث مهدی را روایت کرده اند مشهود است. اهل سنت روایات مهدوی را از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و گروهی از صحابه مانند امام علی علیه السلام، ابن مسعود، حذیفه، ابن عباس و... روایت کرده اند. پیداست که در این روش در نقل احادیث، تنها به طرق اهل سنت اکتفا شده است.

2. روایت اهل سنت از ائمه علیهم السلام

دومین روش روایی اهل سنت، روشی است که در آن چارچوب مصادر احادیث مهدویت توسعه می یابد و برخی از ائمه علیهم السلام را نیز شامل می گردد؛ زیرا احادیث مهدویت متضمن جزئیاتی است که در مصادر دیگر مفقودند. برای مثال نعیم بن حماد(متولد 228قمری) چندین روایت را درباره مهدویت از امام باقر علیه السلام نقل کرده است و یوسف بن یحیی شافعی از علمای قرن هفتم در کتاب عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ‌متقی هندی صاحب کنز العمال از علمای قرن دهم در کتاب خود به نام البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان و دیگر کسانی که احادیث مهدویت را از امامان علیهم السلام نقل کرده اند، به همین روش عمل نموده اند.
اما برخی علما اهل سنت که به این روش عمل کرده اند از ائمه علیهم السلام احادیثی را که به وضوح،‌ عقیده امامیه را درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، هویت و غیبت آن حضرت بیان می کرده روایت نکرده اند، بلکه بیش تر به نقل احادیثی که درباره علایم ظهور یا وقایع بعد از آن پرداخته، اکتفا کرده اند.

3. اثبات عقیده امامیه از سوی علمای اهل سنت از طریق شیعه

نوع سوم، روشی است که برخی از علمای اهل سنت به احادیثی که از ائمه علیهم السلام روایت شده، یا از طریق آن ها از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده، در اثبات عقیده امامیه به هویت مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف و ولادت و غیبت آن حضرت استناد نموده اند و عقیده به مهدویت را با این روش بنا کرده اند، هر چند بر آرای خود در سایر مسائل اسلامی باقی مانده اند. از مهم ترین علمای اهل سنت که به این روش عمل کرده اند می توان به قندوزی حنفی(متولد 1270قمری) در کتاب ارزش مند ینابیع الموده و پیش از وی جوینی شافعی(متولد 730قمری)در کتاب فرائد السمطین اشاره کرد.
کسانی که این روش را به کار گرفته اند، در اثبات عقیده به مهدویت از پشتیبانی احادیثی که شیعه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام روایت کرده با احادیثی که اهل سنت از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و تعدادی از صحابه نقل نموده اند، غفلت نکرده اند.
به نظر می رسد عاملی که این دسته از علمای اهل سنت را به احادیث ائمه علیهم السلام درباره مهدویت نیازمند ساخته، این است که آن ها دریافته اند تنها احادیث ائمه، به طور منسجم و معقول تصویری را که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره مهدویت از طریق اهل سنت ترسیم نموده تکمیل می کنند، همان گونه که آن ها در عقیده امامیه به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تفسیر معقول را در گروهی از احادیث نبوی که در کتب اهل سنت مورد تأیید قرار گرفته دریافته اند؛ مانند احادیث برپایی دین اسلام تا روز قیامت توسط امامی از امامان دوازده گانه قریش در هر عصر، و احادیثی که می گویند هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. قندوزی حنفی در ینابیع الموده و برخی از علمای اهل سنت به این عامل تصریح کرده اند.

4. اثبات عقیده امامیه از طریق اهل سنت

چهارمین روش حدیثی علمای اهل سنت درباره مهدویت اثبات اصول عقیده امامیه درباره مهدویت با استناد به احادیث نبوی است که اهل سنت بدون نیاز به روایاتی که از طریق شیعه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام روایت شده نقل کرده اند. از نمونه های به کارگیری این روش،‌ کتاب البیان فی اخبار صاحب الزمان تألیف حافظ محمد بن یوسف بن محمد قرشی نوفلی کنجی شافعی، معروف به فقیه الحرمین و مفتی العراقیین و محدث شام(متولد 658قمری) را می توان نام برد. وی در مقدمه کتاب خود تصریح کرده که از طریق شیعه روایتی را هر چند صحیح، نقل نکرده و باب بیست و پنجم کتاب خود را به حدیث درباره جواز بقای مهدی در غیبت اختصاص داده است. گفتنی است هیچ یک از علمای اهل سنت تلاش نکرده اند به احادیث شریفی که از طریق شیعه برای اثبات چیزی که اهل سنت به تنهایی به آن باور دارند تکیه کنند؛ مانند این که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از ذریه امام حسن علیه السلام است، یا اسم او محمد بن عبدالله است، یا این که وی در آخرالزمان متولد می شود و مهدی امام دوازدهم از ائمه عترت طاهره نیست، برخلاف عقیده علمای امامیه به هویت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و غیبت آن حضرت، با استناد به احادیث نبوی که از سوی اهل سنت مورد تأیید قرار گرفته است.

روش کلامی-برهانی

روش کلامی- برهانی از روش های اساسی در حرکت تألیف درباره مهدویت است. این روش حتی در کتاب هایی که به روش روایی نوشته شده اند نیز وجود دارد. این روش، براهین عقلی را بر اصول عقیده امامیه درباره مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف و غیبت آن حضرت و مهم ترین جزئیات مهدویت عرضه می کند.
روش کلامی- برهانی از احادیث شریف اهل بیت علیهم السلام الهام گرفته است؛ زیرا بسیاری از احادیث مهدویت متضمن تنبیهات براهین عقلی درباره مهدویت است. این روش با توانایی برجسته اش در اقناع، استحکام بخشیدن ایمان و رد شبهات که علیه باور به مهدویت به وجود آمده، از برجستگی خاصی بهره مند است. روش کلامی- برهانی با منطق درستش مفاد دلایل نقلی را تقویت می کند و می تواند حجتی در حوزه ای کلان اقامه نماید تا غیر مؤمنان را شامل گردد. از این رو ممکن است وسیله ای مؤثر برای ارائه مهدویت به غیرمسلمانان باشد؛ به ویژه این که ایمان به لزوم ظهور نجات بخش و مصلح جهانی، باوری است که همه ادیان آسمانی، بلکه ادیان غیرآسمانی به آن معتقدند.
به سبب اهتمام ائمه علیهم السلام به این روش، حرکت تألیف درباره مهدویت بسیار زود و در قالب تصنیفات مستقل پدید آمد. احتمالاً قدیمی ترین این گونه تصنیفات،‌ آن گونه که در کتاب های تراجم ثبت گردیده، کتاب ترتیب الادله است که در دفاع از غیبت و امام غایب بر رد دلایل دشمنان اهل بیت علیهم السلام توسط احمد بن حسین مهرانی آبی، از علمای عصر غیبت صغرا نوشته شده است و شیخ صدوق در کتاب اکمال الدین از وی روایت کرده و او را مورد تمجید قرار داده است که تمجید شیخ صدوق بر وثاقت و جای گاه رفیع وی دلالت دارد.

مکتب شیخ مفید

با تکامل یافتن علم کلام در بین شیعه به وسیله شیخ محمد بن محمد بن نعمان بغدادی(مفید) اهتمام به این روش افزایش یافت و شیخ مفید با استناد به همین روش، پنج رساله مستقل در اثبات عقیده امامیه درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تصنیف کرد. افزون بر کتاب الغیبه که در آن تنها به براهین عقلی اکتفا نکرده است. هم چنین در کتاب الایضاح فی الامامه از روش عقلی پیروی نموده است.
سید مرتضی شاگرد شیخ مفید از استادش پیروی نموده و با استفاده از همان روش، چند رساله را درباره مهدویت نگاشته است؛ از جمله المقنع فی الغیبه، الزیاده المکمل بها، المقنع و نیز فصل های مهمی از کتاب ارزش مند الشافی فی الامامه که در آن ها نیز از روش عقلی پیروی شده است. همین روش را شیخ طوسی، شاگرد سیدمرتضی در بخشی از کتابش به نام الغیبه به کار گرفته است. البته وی از دو روش روایی و کلامی-عقلی استفاده کرده است. همین طور شیخ تقی الدین حلبی در فصل هایی از کتابش به نام تقریب المعارف و سدیدالدین حمصی از علمای قرن ششم در المنقذ من التقلید از روش کلامی-برهانی استفاده نموده اند. به کارگیری این روش در قرن های بعدی ادامه یافت و علمای خبره به استدلال های کلامی-برهانی مطالبی افزودند و استدلال های علمای گذشته را بازنگری کردند. از محصولات ارزش مند و مهم در این باب، کتاب بحث حول المهدی است که شهید محمدباقر صدر آن را با این روش نگاشته است.

روش بررسی تطبیقی

از روش های دیگری که حرکت تألیف درباره مهدویت شاهد آن بوده است، روش تطبیقی بین عقیده شیعه و غیرشیعه از سایر مذاهب اسلامی و بررسی ادله هر یک از آن ها طبق روش روایی و کلامی درباره مهدویت است. ویژگی مهم این روش، آگاهی از دلایل هر فرقه و مقدار صدق دلالت آن بر مقصود، تبیین نقاط قوت و ضعف دلایل دو طرف، مشخص شدن نقاط مشترک و اختلاف بین همه مسلمانان درباره مهدویت است. این روش انسان را در رسیدن به یک عقیده سالم که از دلایل نقلی صحیح و برهان های درست بهره مند است یاری می کند و نیز معرفت و آشنایی با نقاط مشترک انسان را به انتخاب یک نقطه آغاز مناسب برای گفت و گویی سازنده با سایر فرقه ها درباره مهدویت افزایش می دهد.
به نظر می رسد، اهتمام به این روش به زمان پیش از تاریخ حرکت تألیف درباره مهدویت می رسد؛ زیرا بحث های فراوانی در کتاب های شیخ مفید و سیدمرتضی می یابیم که از این روش بهره گرفته اند و شیخ طوسی فصل هایی از کتاب الغیبه خود را به بررسی اقوال سایر فرقه ها درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و غیبت آن حضرت، اختصاص داده است. از کتاب های مستقلی که در آن ها این شیوه به کار رفته است می توان بیان الاشکال فیما حکی من امر المهدی من الاقوال، در بیان امامت و نص و حصر و صفت امام علیه السلام،‌ تألیف سید علامه ابی عبدالله حمدان بن یحیی قاسمی حسنی از علمای قرن هفتم را نام برد.
از دیگر نمونه هایی که این روش را به کار گرفته اند، کتاب المهدی الموعود المنتظر عند علماء اهل السنه و الامامیه تألیف شیخ نجم الدین عسکری از علمای قرن چهاردهم است. در زمان اخیر کارهای ارزش مندی با استفاده از این روش صورت گرفته است که از آن جمله می توان به کتاب مع المهدی المنتظر فی دراسه منهجیه مقارنه بین الفکر الشیعی و السنی تألیف شیخ مهدی فتلاوی و نیز کتاب المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی از سلسله نشریات مرکز رسالت تحت عنوان معارف اسلامی اشاره کرد.

روش تحلیل تاریخی

در چند دهه اخیر، تلاش هایی درباره مهدویت بر اساس روش تحلیل تاریخی صورت گرفته است که از جمله آن ها می توان مجموعه سه جلدی سید محمد صدر درباره مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با نام تاریخ الغیبه الصغری، ‌تاریخ الغیبه الکبری، ‌و تاریخ مابعد الظهور را نام برد. روشن است که این روش می کوشد با اعتماد به احادیث و آن چه شواهد و گزارش های مورخان اعم از شیعه و سنی از آن خبر داده اند، به صورت تسلسل تاریخی،‌وقایع مهدویت را اعم از آن چه واقع شده یا هنوز واقع نشده است ترسیم کند.
این روش در شناخت تکاملی حلقات حرکت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای تحقق نقش تاریخی آن حضرت جهت محقق ساختن اهداف الهی با شریعت کامل مفید است و از این جاست که می توان نقش کسانی را که درباره امامت، پیش و پس از ولادت آن حضرت ایفای وظیفه می کنند شناخت. هم چنین می توان کسانی را که زمینه ساز غیبت آن حضرت هستند و شیوه تحقق امامت در زمان غیبت و تحرکاتی را که زمینه ظهور آن حضرت را تسریع می بخشند، یا به تأخیر می اندازند و شناخت راه های زمینه ساز برای ظهور آن حضرت و وظایف مؤمنان در زمان غیبت را شناخت. آن گاه می توان با تصویر عدالت گستر حکومت بشری که اسلام آن را در سایه دولت مهدی وعده داده است به خوبی آشنا شد.
این روش در تحلیل تاریخی خود از روش روایی استفاده کرده، به این معنا که از قرآن و احادیث و آن چه در منابع تاریخ شیعه و سنی آمده است و به مهدویت ارتباط پیدا می کنند بهره جسته است. هم چنین این روش در رسیدن به نتایج تحلیلی خود در تاریخ مهدویت به براهین عقلی و شیوه کلامی استناد می کند.

استفاده از پیش بینی های ادیان غیراسلامی

در تألیفات مهدوی روش های دیگری وجود دارد که نتایج مهمی درباره مهدویت ارائه نموده اند. از آن جمله استناد به نصوصی است که در ادیان آسمانی غیراسلامی آمده است و از آن می توان برای اثبات اصول عقیده اسلامی درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بهره جست؛ مانند آن چه شیخ محمد صادقی در کتاب بشارات العهدین و سعید ایوب از علمای اهل سنت در کتاب المسیح الدجال آورده اند. از جمله این روش ها استناد به مصادر عقاید ادیان بشری مانند بودایی و غیر آن است که می توان از آن، جهت اثبات جهان شمولی باور به اصل تفکر مهدوی بهره جست؛ مانند آن چه دکتر میرزا محمدمهدی خان در کتاب مفتاح باب الابواب و استاد عبداللطیف عاشور در ثلاثه ینتظرهم العالم آورده اند.
از ویژگی های مهم این روش، اثبات ریشه های فطری باور به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که حضرت، مصلح نجات بخش جهانی است. هم چنین این روش ما را در رسیدن به نتایج لازم برای شروع گفت و گو با پیروان دیگر ادیان درباره مهدویت در اندیشه اسلامی و بشارت به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و معرفی کردن ویژگی های کامل آن حضرت یاری می کند.
از آن چه تاکنون گفته شد درمی یابیم هر یک از روش های مذکور ویژگی های مهمی دارند که در روش های دیگر دیده نمی شود. پس هر روش به سهم خود درباره مهدویت و توضیح باور اسلامی به آن، از سرچشمه ای معین به ما کمک می کند و در استحکام این باور و دست یابی به نتایج عملی آن سهیم می گردد. از این رو عمل به هر یک از این روش ها از جهتی برای مسئله مهدویت سودبخش است و آثار و نتایج سایر روش ها را کامل می کند و در ارائه تصویر دینی از امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف که برای نجات از مرگ جاهلی راهی به جز شناخت آن حضرت نیست، سهیم می شود.

پی‌نوشت‌ها:

1.این نوشتار، ترجمه مقاله «تاریخ و مناهج التألیف عن القضیه المهدویه»است که در مجله الفکر الاسلامی، سال چهارم،‌ ش16، 1417قمری، منتشر شده است.
2. عضو گروه جامعه شناسی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت).
3.اشاره به حدیثی معروف از منابع اهل سنت است که:« در رأس هر قرن، مجددی ظهور می کند».
4.مقصود کتاب ها و تحقیقاتی است که باور به مهدویت را در مذاهب گوناگون اسلامی تأیید می کند، اما کتاب هایی که درباره مهدویت تشکیک نمایند یا آن را نفی کنند، بسیار اندکند و در میان قدما کتابی مستقل در این باره هرگز تألیف نشده است. تشکیک ابن خلدون نیز در کتابی مستقل نیامده، بلکه در فصلی کوتاه در ضمن مقدمه تاریخ خود آورده است که معاصران وی و هم چنین کسانی که بعد از وی آمده اند به این قول توجهی ننموده اند؛ چون بحث وی تحقیقی نبوده و اعتقاد به مهدویت نزد همه مسلمانان ثابت و مشهور است. سرچشمه تشکیک درباره مهدویت و انکار آن، زاده اندیشه متأخران و به ویژه از سوی کسانی است که متأثر از مباحث و مطالعات شرق شناسان هستند. شرق شناسان به این دلیل درباره باور به مهدویت تشکیک نموده اند که آن را برای مصالح غربی ها مضر می دانستند. از سوی دیگر، آن ها کوشیدند جهان اسلام را غرب زده سازند. از این رو کتاب هایی شبهه آور مانند کتاب احمد امین مصری به نام مهدوی و مهدویت را منتشر کردند. هر چند نتوانستند اصل باور به مهدویت را که با دلایلی معتبر نزد مسلمانان ثابت شده انکار نمایند، اما ناگزیر به مغالطات اعتماد کردند تا ایجاد شبهه نمایند و افراد غیرمتخصص را گمراه سازند.
5.معنای این سخن، انکار تأثیرپذیری حرکت تألیفات مهدوی از حوادثی که بر مسلمانان گذشته نیست، بلکه مقصود آن است که حوادث و جریان های مختلف، بر اصل اعتقاد به مهدویت و تألیفات مهدوی تأثیر نداشته است. آری، برخی از حوادث مهم، در افزایش تألیفات مهدوی و هم چنین بر بعدی از ابعاد مهدویت تأثیرگذار بودند. از این رو مؤلفان احساس نمودند مسلمانان به آن بُعد از مباحث مهدویت نیاز بیش تری دارند، یا این که پنداشتند برخی از این حوادث تاریخی و اجتماعی، از علایم ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند. دیگر دلیل تأثیرگذاری حوادث، اهداف سیاسی خاص برخی از فرقه های ظهور کرده بود که از اعتقاد به مهدویت برای اهداف خود استفاده نمودند. هم چنین برخی کتاب ها اعتقاد به مهدویت را زیر سؤال بردند. ان شاء الله در فرصتی دیگر درباره این موضوع بحث خواهیم کرد.
6. تاریخ الغیبه الصغری، ص 390.
7. الفصول العشره فی الغیبه للشیخ المفید، ص 264.
8.منتهی المقال، ج3، ص 362.
9.الذریعه، ج16، ص 77.
10.معالم العلماء، ص 8.
11.الذریعه، ج16، ص 84.
12.القرآن فی الاسلام، علامه طباطبایی، ص 35-39.
13.نک: اشراقات قرآنیه، ص 38-49.
14.سید بحرانی 120 آیه را نقل کرده و محقق کتاب، محمد منیر میلانی 12 آیه را اضافه نموده است.
15. نک: موسوعه معجم ما کتب عن الرسول و اهل بیته، تألیف استاد الرفاعی، ص 9، 81، 115، 172.




 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط