نویسنده: بورلی برچ
ترجمه ی محمد رضا افضلی
ترجمه ی محمد رضا افضلی
« وظیفه ی بی همتای این جوان ایتالیایی غلبه بر فضا و کوچکتر کردن کره ای با محیط 40000 کیلومتر بود تا بتواند همنوعان خود را، از طریق شبکه ای نامرئی از ارتباطات برق آسا، به هم نزدیکتر کند و از آسمان، دهلیزی برای زمزمه های بین المللی بسازد.»
اورین پی. دانلوپ، نقل از زندگینامه ی او،
«مارکونی: مرد و بیسیمش»
« مارکونی هنوز بیست و هفت ساله بود که نخستین پیام را از این سو به آن سوی اقیانوس اطلس فرستاد؛ او شصت و سه سال عمر کرد. مارکونی در نیمه ی دوم زندگی خود شاهد تکمیل تدریجی بیسیم بود و درست همان طور که خود پیش بینی کرده بود، بیسیم به یک وسیله ی ارتباطی گسترده و جهانی تبدیل شد؛ مارکونی آن قدر زنده ماند تا شاهد نخستین آزمایشها روی تلویزیون نیز باشد.»
نورمن وایمر، نقل از کتاب «گول یلمو مارکونی»
راه برای ساخت تلفن بیسیم باز بود؛ با اختراع این وسیله، به جای الفبای مورس، گفتار انتقال می یافت. وقتی انتقال گفتار با بیسیم ممکن می شد، زمان اندکی لازم بود تا رادیو متولد شود.
نجات جان انسانها
در سال 1909 یک کشتی مسافری که از اقیانوس اطلس عبور می کرد با کشتی دیگری برخورد کرد . هر دو کشتی که به شدت آسیب دیده بودند و دستگاههای تولید برق آنها از کار افتاده بود، در میان امواج خروشان و هوای مه آلود گیر افتادند. اما دستگاه بیسیم کشتی مسافری سالم مانده بود.یک متصدی جوان بیسیم فوراً به سراغ باتریهای اضطراری رفت و با استفاده از
آنها درخواست کمک کرد. پنجاه کیلومتر دورتر از محل حادثه، در خشکی، درخواست کمک را دریافت کردند. مه غلیظ کشتیهای در حال غرق شدن را از دید امدادگران پنهان کرده بود، اما یک بار دیگر پیامهای بیسیم امدادگران را به محل حادثه راهنمایی کرد. سرانجام یک کشتی اقیانوس پیما زودتر از دیگران به محل حادثه رسید و حدود 1700 نفر را نجات داد. در این حادثه فقط پنج نفر جان باختند که بر اثر برخورد دو کشتی به هم کشته شده بودند. باز هم نام مارکونی، به عنوان ناجی انسانها در دریا، بر سر زبانها افتاد.
تایتانیک غرق نمی شود!
اهمیت بیسیم مارکونی یک بار دیگر در سال 1912 به اثبات رسید. در 15 آوریل، تایتانیک، بزرگترین، مجللترین و «غرق نشدنی ترین» کشتی اقیانوس پیمایی که تا آن زمان ساخته شده بود، در قعر آبهای سرد دریا فرو رفت و در نتیجه ی این حادثه 1500 نفر جان خود را از دست دادند. عمق این فاجعه هنگامی بیشتر آشکار شد که مشخص شد بیسیم می توانست جان بسیاری از این افراد را نجات دهد. نخستین سفر تایتانیک در میان جارو جنجال و تبلیغات فراوان آغاز شد .این کشتی به آخرین فناوریهای روز مجهز بود و مسافران بسیار ثروتمند و معروفی داشت در ساعت 11:40 دقیقه بعد از ظهر روز یکشنبه، 14 آوریل، تایتانیک به کوه یخ برخورد کرد. دو ساعت و چهل دقیقه بعد این کشتی «غرق نشدنی» در قعر آبهای سرد آتلانتیک شمالی بود.کشتی کارپاتیا درخواست کمک تایتانیک را شنیده بود، اما این کشتی بیش از 95 کیلومتر با محل حادثه فاصله داشت. کارپاتیا دو ساعت پس از غرق شدن تایتانیک در آبهای تیره ی دریا به محل حادثه رسید. این کشتی بیش از 700 مسافر را از آب گرفت، اما در حدود 1500 نفر جان خود را از دست دادند، فقط به این سبب که کشتی تایتانیک به اندازه ی کافی قایق نجات نداشت.
کشتیهای دیگر با استفاده از بیسیم به تایتانیک هشدار داده بودند که به که یخ نزدیک می شود، اما تایتانیک این هشدارها را نادیده گرفته بود. از همه دردناک تر این بود که درخواستهای کمک، که به کشتی دیگری در نزدیکی تایتانیک مخابره شد، ناشنیده ماند؛ این کشتی به اندازه ای به تایتانیک نزدیک بود که فرصت داشت همه ی مسافران آن را نجات دهد. بیسیم چی این کشتی، از فرط خستگی، پست خود را ترک کرده بود تا استراحت کند. نجات یافتگان این حادثه، زندگی خود را فقط مدیون بیسیم چی کارپاتیا بودند. بیسیم چی کارپاتیا در اوقات استراحت خود بر حسب تصادف به محل کارش بازگشته و صدای استمداد تایتانیک را شنیده بود.
این فاجعه ی دردناک سبب شد که تغییرات زیادی در تدابیر ایمنی برای سفرهای دریایی ایجاد شود که از جمله باید به نصب بیسیم در بیشتر کشتیها و استخدام تعداد بیشتری بیسیم چی، تا به صورت نوبتی کار کنند و بیسیم کشتی بیست و چهار ساعته قابل استفاده باشد، اشاره کرد. سال 1912 برای مارکونی سال خوبی نبود. در یک حادثه اتومبیل چشم راست او به شدت آسیب دید. پزشکان به این نتیجه رسدیند که این آسیب دیدگی به چشم سالم او نیز صدمه خواهد زد. به همین سبب چشم آسیب دیده ی مارکونی را تخلیه کردند. ماهها طول کشید تا مارکونی بهبود یابد، اما سرانجام توانست دوباره به سر کار خود برگردد؛ ذهن او هنوز مشغول اصلاح خدمات بیسیم برای ارتباط از این سو تا آن سوی اقیانوس اطلس بود.
در سال 1916 مارکونی تصمیم مهمی گرفت. از مدتها پیش در مورد امکانات بیسیم با طول موج کوتاه کنجکاو شده بود. در دورانی که به علت گلودرد در بیمارستانی در جنوا بستری بود، از همکاران خود خواست که یک آنتن مخصوص کوچک با بازتابگر مربعی طراحی کنند و به نزد او ببرند. در راهرو طولانی بیمارستان، به کمک دوست قدیمی خود لوئیجی سولاری، آزمایش روی امواج بسیار کوتاه را آغاز کرد. به زودی دریافت که درست مانند امواج بلند، روی بیسیم دور برد با امواج کوتاه نیز باید آزمایشهای دامنه داری انجام دهد.
« من راهی برای دیدن آن سوی دیوار یافته ام، اما خواهش می کنم در این باره به کسی چیزی نگویید!» مارکونی زمانی این سخن را به خبرنگار جوان یک بنگاه خبری امریکایی گفته بود. خبرنگار جوان این گفته را کاملاً جدی گرفت و صبح روز بعد تقریباً همه ی روزنامه های ایالات متحده ی امریکا این عبارت تکان دهنده و کاملاً نادرست را چاپ کرده بودند.»
نورمن وایمر، نقل از کتاب « گول یلمو مارکونی»
«اِلتِرا»
مارکونی در ضمن تحقق بخشیدن به آرزویی دیرینه، آزمایشگاه جدیدی پیدا کرد. او کشتیی خرید و آن را الترا نامید. طول این کشتی در حدود یازده متر بود و می توانست تقریباً به همه جا برود. در بهار سال 1920 الترا تبدیل به آزمایشگاه شناور مارکونی برای تحقیق روی امواج کوتاه شد. این کشتی خانه ی او نیز بود. مارکونی کابینهای کشتی را با دوستان، خانواده و بازدیدکنندگان مشهور پر می کرد. جشنهایی که بر عرشه ی الترا برگزار می شد، به سبب پخش مستقیم موسیقی از لندن، شهرت یافته بود. پخش برنامه های رادیویی برای مردم به تدریج شروع می شد.امواج کوتاه و امواج بلند
در نتیجه ی تحقیقات مارکونی، سیستمهای مختلف بیسیم، طول موجهای گوناگون ساخته شد. طول موج در بیسیمهای با موج بلند به چند صد متر می رسید. این بیسیمها به آنتنهای عظیمی نیاز داشتند که سیمهای طویلی، در جهت ارسال امواج، به آنها متصل می شد؛ ایستگاههایی مانند ایستگاههای پولدیو و گلیس بی نیز می بایست ساخته می شد که توان لازم برای ارسال پیام تا مسافت هزاران کیلومتر را داشته باشند.از طرف دیگر، طول موج امواج کوتاه فقط چند متر بود. آنتنهای لازم برای کار با این امواج بسیار کوچکتر بودند و می توانستند سیگنالها را، مانند باریکه ی نور، در جهت مورد نظر متمرکز کنند. در صورت استفاده از امواج کوتاه، ارتباطات راه دور با استفاده از توان اندکی امکانپذیر بود.
در طول سالهای 1922 و 1923، شرکت مارکونی برای تأسیس سیستم بیسیم موج کوتاه و احداث ایستگاههای بیسیم در سراسر امپراتوری بریتانیا آماده می شد. تا اکتبر 1926 ایستگاههای بیسیم موج کوتاه در نواحی دور دست تحت سلطه ی امپراتوری بریتانیا، مانند آفریقای جنوبی، هندوستان و استرالیا، همچنین در ایالات متحده و امریکای جنوبی احداث شده بود.
رؤیای مارکونی تحقق می یابد
سیستم بیسیم امپراتوری، رؤیای مارکونی را برای ایجاد سیستم ارتباط جهانی تحقق بخشید. این رؤیا نخستین بار سی و دو سال قبل، در اتاق شلوغ و به هم ریخته ی زیر شیروانی خانه ی مزرعه ی گریفون، از ذهن مارکونی گذشته بود. مارکونی پنجاه و دو ساله، دیگر فاقد آن انگیزه ای بود که از بیست سالگی او را به کار و فعالیت واداشته بود. او در سالهای آخر عمر خود به وطن بازگشت تا بیشتر اوقات خود را در ایتالیا بگذراند. در طی سالهای بعد چندین حمله ی قلبی قوای جسمانی مارکونی را تحلیل برد. اما در دهه ی 1930 توانست دوباره به صورت تمام وقت تحقیقات خود را دنبال کند. مارکونی در سالهای آخر عمر خود به امواج بسیار کوتاه با میکروویو، با طول موجی در حدود چند سانتیمتر علاقه مند شد.میراث مارکونی
«جهان باید مارکونی را مرد بیسیم بداند، زیرا خود او چنین خواسته بود. کارهای دیگری که مارکونی انجام داد، در مقایسه با اختراع بیسیم، کم اهمیت بود و برحسب تصادف، یا طبق رسوم و با شور و هیجانی بسیار کمتر از آنچه در راه ایجاد سیستمهای ارتباطی عظیم به خرج می داد، انجام می شد.»ویلیام پی. یولی، نقل از کتاب
«مارکونی»
مارکونی بیمار شد و در اولین ساعات بامداد 20ژوئیه 1937 درگذشت.
او در هنگام مرگ شصت و سه سال داشت. خبر مرگ او با بیسیم به همه جای جهان مخابره شد.ایستگاههای بیسیم سراسر جهان، به پاس خدمات او، دو دقیقه تعطیل شدند و سکوت کردند تا یادآور جهان در دوران قبل از بیسیم باشند.
تجسم جهان، بدون ارتباطات بیسیم بین قاره ها امکان ناپذیر است.
هرجا که انسانها به تماس با دیگران نیاز داشته باشند، در نواحی دور افتاده یا در سفر برای تأمین امنیت یا پشتیبانی، برای درخواست کمک، یا برای مبادله ی اطلاعات، بیسیم نقشی بی همتا بازی می کند. ژرفای اقیانوس و اعماق فضا با امواج بیسیم در دسترس است. امروزه بیشتر مردم از برنامه های رادیو و تلویزیون استفاده می کنند.
ما کشف امواج الکترومغناطیسی را مدیون گول یلمو مارکونی نیستیم، اما چون مارکونی نخستین گام غول آسا را در جهت کار برد این امواج برداشت، به او مدیونیم. ما باید به خاطر قوه ی تخیل، دیدگاه استوار در نحوه ی به کارگیری دانش علمی جدید و سرعت شگفت آور در کسب موفقیت، سپاسگزار او باشیم.
موهبت عظیم بیسیم برای حادثه دیدگان در دریا و هوا نیز صرفاً نتیجه ی تلاش مارکونی است و از این بابت نیز مدیون او هستیم. از مردی که در سرتاسر زندگی خود فقط دو مشغله ی ذهنی داشت- مهار کردن امواج الکترومغناطیسی برای استفاده ی انسان و سفر در دریایی که به آن عشق می ورزید- میراثی از این برازنده تر را نمی توان انتظار داشت.
منبع :برچ ، بورلی، (1385)، پیشگامان علم گول یلمو مارکونی، (پیشاهنگ جهان بیستم)، محمد رضا افضلی، تهران: موسسه فرهنگی فاطمی، چاپ اول 1385.