مترجم: حسن صفاری
آهن: از پل استفنسن تا برج ایفل
آهن را ابتدا در فن ساختمان پل های معلق به کار بردند بعد از پلی که در سال 1796 به دست فینلی ساخته شد اولین پل های معلقی که به وسیله ی آهن ساخته شد عبارت بود از پل برویک Berwick در انگلستان به سال 1820 و پل فریبورگ Fribourg در سوئیس به سال 1837.متأسفانه غیرممکن بود که بتوانند ترنی را از روی چنین پل هایی بگذرانند: تغییر مکان چنین جسم بزرگی از یک سو تا سوی دیگر پل معلق آن را به کلی تغییر شکل می داد. در سال 1838 رابرت استفنسن مأمور شد که پلی برای عبور راه آهن بر قسمتی از تنگه ی منایی Menal (1) بسازد به طوری که مانع عبور کشتی ها نگردد. کاری که از این پل انتظار داشتند نه از عهده ی پل های معلق بر می آمد و نه از پل های آجری معمولی که دارای پایه های ضخیم بودند و مانع از حمل و نقل دریایی می شدند. می بایست پلی بسازند که هم پایه نداشته و هم راست و مستحکم باشد. مسلماً انتظار مطلوب را فقط آهن می توانست برآورده سازد؛ اما تاکنون با آهن فقط پل هایی به طول 15 متر، به حداکثر، ساخته شده بود و حال آنکه مهندسین راه آهن پل 140 متری می خواستند...
استفنسن با کمک همکاران خود فایربرن Fairbairn و هاجکینسون Hodgkinson به فکر افتاد که پل مزبور را به شکل لوله ی آهنی ساده ای درست کند: پلی به شکل تیر آهنی استوانه ای شکل وصلب که ساختمان آن می بایست با همان روشی که برای درست کردن دیگ گرم لوکوموتیو به کار می رفت انجام گیرد و به این منظور ورقه های ضخیم آهن را با میخ های دو گوشه به هم پرچ کنند. صنعت فلزکاری آن زمان با ماشین های جدید خود برای تهیه ی اوراق فلزی به خوبی می توانست از عهده ی این کار بر آید. به همین دلیل استفنسن توانست نقشه ی خود را اجرا کند و پل مزبور در سال 1850 برای عبور و مرور آماده گردید و آن به شکل تیر آهن عظیم و توخالی به طول 140 متر بود که ترنها می توانستند بدون هیچ گونه وحشتی از داخل آن با سرعت منظور بگذرند.
ساختمان چنین پل طویلی به صورت جسم صلب یک پارچه ای، در جهان صنعت واقعه ی بسیار مهمی محسوب می شد و موجب کنجکاوی و اعجاب بسیار شد. اولین باری بود که به وسیله ی آهن چنین کار مهمی انجام می دادند. از تمام اطراف جهان، مهندسان برای تماشا و مطالعه در روش ساختمان آن به انگلستان آمدند و ملکه ی ویکتوریا، شخصاً، در سال 1852 قبول زحمت فرمود و برای تماشا و تحسین آن آمد.
اگر بخواهیم با نظری که امروزه درباره ی صنعت داریم در مورد آن قضاوت کنیم، این پل هیچ گونه ارزش هنری نداشته است. از آنجا که اطراف آن کاملاً مسدود بود، این پل صورت لوله ای را داشت که بر دو ساحل رودخانه متکی کرده باشند. نه تنها هیچ گونه زیبائی در وجود آن یافت نمی شد، چه به مفهوم واقعی و چه به معنای مجازی جسم سنگین بود و قیافه ی غلط انداز داشت. از این لحاظ بسیاری از سازندگان پل ها به تفکر فرو رفتند و چنین اندیشدند که در آینده می توان با وسایلی اینگونه پل ها را سبک تر ساخت و خطوط اصلی آن را ظریف تر تهیه کرد به طوری که چنین منظره ی رقت انگیزی به وجود نیاورد و با بی حیایی موجب فساد مناظر طبیعی اطراف نگردد.
مهندس بلژیکی نوویل Neuville اول کسی بود که در سال 1846 در ساختمان پل ها به جای تیرهای آهنی بسته، شبکه های فلزی به کار برد. مهندس انگلیسی وارن Warren از کار او تقلید کرد و در سال 1851 در نیوآرک Newark پلی با تیرهای مشبک و راه راه ساخت. تقدم این روش بر راه گذشته، چه از لحاظ سبکی و ظرافت ساختمان و چه از نظر فن معماری و زیبا پسندی، آنقدر بدیهی بود که استعمال آن با سرعت بسیار تعمیم یافت. مهندس بلژیکی دیگری به نام مونیه Monie در سال 1858 روش تیرهای مشبک نویل را باز هم اصلاح کرد و طولی نکشید که در همه جا بر روی رودخانه ها و شطوط به ساختمان پل های عظیم فلزی پرداختند. پلی که در سال 1859 در دیرشائو Dirschau بر روی رود ویستول Vistule (2) ساخته شد شش چشمه ی 131 متری داشت و پل دیگری که در کیلمبورگ Kuilembourg کشور هلند بر روی رود لک Leck (1868) ساخته شد صد و پنجاه و چهار متر طول داشته است. اما در این مورد نیز بار دیگر مهندسین انگلیسی بر همه پیشی گرفتند و پلی که در سال 1888 بر روی فورث Forth (3) ساختند دارای دو چشمه هر یک به طول 521 متر است و ارتفاع پل از سطح آب بیش از شصت متر می باشد.
مهندس فرانسوی گوستاوایفل Gustave Eiffel (1832-1923) در سال 1882 با شجاعت و تهور طبق نقشه ی مهندس دیگری به نام لئون بوآیه Leon Boyer (1851-1886) پل زیبایی بر روی دره ی گارابیت Garabit ساخت که طول آن به 488 متر می رسد و ارتفاع آن از سطح رود ترویر (4) Truyere متجاوز از 123 متر است. (5)
برج مشهور این شخص در پاریس، به ارتفاع 300 متر، که به افتخار نمایشگاه بین المللی سال 1889 ساخته شد بدون تردید بزرگترین تقدیسی بود که از آهن، به عنوان ماده ی اولیه ی صنعتی، به عمل آمد. آیا قابل تصور هست که این بنای عظیم که فقط از اتصال تیرهای کوچک آهنی به یکدیگر حاصل شده است بیش از 7500 تن وزن ندارد و از این لحاظ وزن آن کمتر از یکدهم کشتی انگلیسی کوئین مری می باشد.
با این حال هنگامی که برج ایفل (6) در مقابل همه ی جهانیان نهایت اعتلای دوران آهن را اعلام می داشت، سالهای متمادی بود که آهن مراحل سقوط و انحطاط را طی می کرد. از نیم قرن پیش از آن ایرادات اساسی بر آهن وارد می کردند و از جمله اینکه: تهیه ی آن خیلی گران تمام می شود، تهیه ی فلزی که اجزای آن همه متجانس و یکسان باشند کار بسیار مشکلی است و باید کارگران ذوب آهن در کار خویش تخصص بسیار داشته باشند و توجه کافی مبذول دارند. گذشته از آن آهن دارای سختی و ارتجاع کافی نیست و بنابراین برای ساختن اشیای مستحکم باید ابعاد آنها را به طور غیر عادی بزرگ اختیار کرد.
مگر نه این است که طبق محاسبه ی بسمر Bessemer در سال 1866 وزن هر کشتی آهنی به ازای یک تن بارگیری مساوی 610 کیلوگرم بود و حال آنکه کشتی های فولادی در همین شرایط 356 کیلوگرم وزن داشتند.
پی نوشت ها :
1- منایی تنگه ای است که کشور گال را از جزیره ی آنگله زی Anglesey جدا می سازد.
2- ویستول رود بزرگ اروپای مرکزی است که 1070 کیلومتر طول دارد و از شمال غربی جبال کارپات سرچشمه می گیرد و جلگه ی لهستان را مشروب می سازد و از شهرهای کراکووی و ورشو می گذرد و به دریای بالتیک می ریزد. «یادداشت مترجم»
3- فورث رودخانه ی کوچکی است به طول 158 کیلومتر واقع در اسکاتلند که در خلیجی به همین نام در دریای شمال می ریزد. «یادداشت مترجم»
4- تروبر رود کوچکی است در مرکز فرانسه که از ایالات لوزر و کانتال می گذرد و بر رودخانه ی لوت می ریزد. طول این رودخانه 170 کیلومتر است ولی جریان شدید آن باعث شده است که در مسیر آن سدها و مؤسسات هیدروالکتریک فراوان ساخته شود. «یادداشت مترجم»
5- پلی که بر فراز دره ی فاد Fades روی رودخانه ی سیول Sioule (مرکز فرانسه) به وسیله ی مهندس فرانسوی ویدارد Vidard (1909) ساخته شده است بلندترین پل های اروپایی است و ارتفاع آن از سطح رودخانه 133 متر است.
6- این نکته شایان توجه است که با وجود آن که 72 سال از ساختمان برج ایفل می گذرد، هنوز این برج بیش از هر چیز دیگر جلب توجه سیاحان عالم را می کند و در سالهای اخیر به طور متوسط هر سال 600 هزار نفر به تماشای آن می آیند و بر بالای برج صعود می کنند و از این لحاظ فقط کلیسای سن پی یر روم با آن قابل مقایسه است. تعداد کل کسانی که تاکنون از آن بالا رفته اند از 28 میلیون تجاوز است (1961 ). در سال 1955 هیئت مدیره ی برج مزبور اعلان کرد که به تماشاچی شماره ی بیست و پنج میلیونیم یک اتومبیل رنو جایزه داده خواهد شد. این جایزه نصیب یک نفر سیاح امریکایی شد. در طبقه ی اول این برج یک رستوران لوکس و چندین بار و کافه و روزنامه فروشی برای سیاحان دائر کرده اند. اما طبقه ی سوم آن از بیست و پنج سال قبل مورد استعمال دیگری یافت و آن اینکه صدور امواج تلویزیون فرانسه از آنجا انجام می گیرد. «یادداشت مترجم»