منبع:راسخون
چکیده
انسان موجودی چند بعدی است و خلل در یکی از ابعاد زندگی او باعث میشود تا انسان آرامش خود را از دست دهد.در این مقاله سعی شده است تا به بررسی و ارائهی راهکارهایی که فرد را در مسیر اعتدال و آرامش قرار دهد پرداخته شود.این مقاله به ارائهی 15 راهکار مهم در جهت رسیدن به آرامش فرد پرداخته است که اگر فرد با جدیت به آنها عمل کند به آرامش خاطر دست مییابد.این 15 راهکار عبارتاند از:1.ایمان و یاد خدا؛از مهمترین راهکارهای کسب آرامش میباشد و فطرت هر انسانی به دنبال این گمشده است.2.ناامیدی؛از جمله موانعی است که بر سر راه تمامی استعدادهای انسانی است و میتوان آن را کلید اکثر اختلالات روانی دانست.3.اراده قوی؛ به را ی حرکت هر فردی در راه رسیدن به موفقیت لازم است4.اعتقاد به حیات پس از مرگ؛ این مسئله در حل بحرانهای روانی نقش مهمی ایفا میکند.5.مثبت اندیشی؛ باورهای مثبت فرد را در همان مسیر باورها حرکت میدهد.6.عشق و محبت؛ از نیازهای ضروری و ابتدائی هر فرد است.7. امروز و فردا نکردن و برای وقت خود ارزش قائل شدن8. به اخلاق نیک آراسته شدن؛ اخلاق نیک گمشده فطرت هر انسانی است.9.شوخ طبعی؛یکی از روشهای مقابله با سختییطها و مصائب.10. کار؛لازمه خوشبختی و آرامش هر فردی است.11.آثار فقر و تنگدستی در امنیت و آرامش روانی.12. هنگام شکست از کوره در نرویم.13. قناعت، فراغ خاطر در امور مادی.14. آنچه را نمیتوانید درمان کنید، تحمل کنید؛ اشاره به صبر و استقامت دارد.15. ورزش؛ روان سالم در بدن سالم جای دارد.کلید واژه: آرامش، انسان، اضطراب
مقدمه
در زنگی بشر، رسیدن به آرامش یکی از مهمترین مطلوبهایی شمرده میشود که پیوسته در جستجوی آن است.به نظر میرسد که انسان پیوسته ددر شرایطی قرار دارد که بی قراری،استرس،اضطراب،ترس و اندوه از حالات اولیه او محسوب میشود.آرامش،یک نیاز گمشده انسان در زندگی است که با توسل به هر وسیله ای میکوشد آن را بدست آورد.انسان در طول زندگی خود با مسائل اضطراب آور بسیاری مواجه میشود، گاهی نگران حوادثی است که در آینده اتفاق میافتد و نمیداند آیا دچار ضعف و ناتوانی خواهد شد یا امکاناتی که در اختیار دارد، از بین خواهد رفت یا نه.
انسان همواره از مرگ میترسد و این وحشت همواره او را مضطرب و افسرده میکند. از سوی دیگر، نگرانی انسان گاهی مربوط به گذشته تاریکی است که پشت سر گذاشته است، نگران گناهان و کوتاهیهایی است که در طول عمر خود انجام داده است.گاهی هم اضطراب انسان ناشی از ناتوانی او در مقابله با بیماریها و عوامل طبیعی از قبیل سیل و زلزله است.
حال سوال این است: در مقابل این حجم گسترده از ناملایمات اضطراب آور چه باید کرد؟ چگونه میتوان به ساحل امن و آرامش رسید؟ آیا این دلواپسیها قابل کنترل میباشند؟
در این مقاله در صدد تقریر راهکارهایی است که در سایه آن بتوان، زندگی همراه با آرامش و امنیت را برای فرد فراهم سازد و او را در مقابله با مشکلات زندگیش مصون قرار دهد.
1. فصل اول:
ایمان و یاد خدا
در تبیین نقش ایمان و یاد خداوند و نیل به آرامشی ابدی باید به این نکته اشاره کرد که ایمان حالتی است که همه ابعاد شخصیت انسان را تحت تاثیر قرار میدهد و عملکرد او را دستخوش تغییری مطلوب قرار میدهد.ایمان مورد نظر دین میتواند جهان بینی صحیح و کاملی را به انسان عرضه کند. ایمان دینی پیوندی است دوستانه میان انسان و جهان، به بیان دیگر، نوعی هماهنگی میان انسان و آرمانهای کلی جهان آفرینش است. ایمان مذهبی، قیافه جهان را در نظر انسان تغییر میدهد، تلقی انسان را نسبت به جهان و خلقت دگرگون میسازد.(1)
از دیدگاه اسلام سلامت، آرامش و امنیت روانی رابطه مستقیم با ایمان دارد. اسلام ایمان را مایه سلامت و آرامش دانسته و آن را امری خطری در همه انسانها میداند و از وی خاسته که پیوسته در مسیر رشد و تکاپوی آن قرار گیرد. او را موظف به حفظ آن و جلوگیری از آلوده شدن آن به آلودگیهایی مثل شرک، ظلم و گناه نموده است.تاثیر ایمان در آرامش و امنیت روانی بر هیچ کس پوشیده نیست. همانطر که سلب آرامش روانی به خاطر ارتکاب ظلم و گناه میباشد.
یکی از آثار مهم ایمان اینست که مومن حتی در میان اضطراب و وحشتی عمومی، آرامشی لذت بخش دارد.(2)با نگاهی اجمالی به آیات قرآن در مییابیم که خداوند متعال، آرامش، سلامت و امنیت روانی را از آثار مهم ایمان و شاخصه اصلی اهل ایمان دانسته و قلب را مرکز گرایش به ایمان به حساب میآورد:
*الّذینَ ءامَنُوا و تَطُمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِاللهِ الا به ذکر الله تَطمَئِنُّ القُلُوبُ*
آنها که به یاد خدا ایمان آورده و دلهاشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باشید که یاد خدا آرامش بخش دلهاست.(3)
*هو الَّذی اَنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلُوبِ المُؤمِنِیِنَ*
اوست خدایی که سکینه و آرامش را بر قلب ایمان آوران فرود آورد.(4)
*الَّذینَ آمَنُوا ولَم یَلبِسوُا اِیَمنَهُم بِظُلمٍ اُلئِکَ لَهُمُ الاَمنُ و هُم مُهتَدُونَ*
آنان که ایمان آورده و ایمان خویش را به ظلم (شرک و گناه) نیالودند، تنها برای ایشان امنیت وجود دارد.(5)
عصر حاضر با همه پیشرفتها، عصر اضطراب، پریشانی و عصر وابستگیهای سیری ناپذیر مادی است که انسان را بریده شده و سرگردان از اصل خویش کرده است. بدیهی است آنچه رهاورد تفکر ناسالم بشری است، با تفکر و باورهای سالم او قابل اصلاح است.براساس آموزههای اسلام سرچشمه تمامی تباهیها بی ایمانی و غفلت از یاد خداست و تنها راه علاج برگشتن به فطرت خود و یاد اوست.
2.فصل دوم:
ناامیدی نخستین قدمی است که انسان را به سوی تاریکی میبردیکی از راههای رسیدن به سعادت و در پی آن امنیت و آرامش، امید است. شخصی که در زندگی امیدوار است، نیروی محرکه ای را در کنار خود احساس میکند که از موانع و سختیها گذر کرده و به منزل مقصود میرسد و در مقابل نبود امید در زندگی فرد، او را به همچون مرده متحرکی تبدیل میکند که در مقابله با کوچکترین مانع و سختی، طاقت حرکت و تلاش در خود نمیبیند.چگونه میتوان برای چنین فردی رسیدن به سلامت، امنیت و بهداشت روان را متصور بود.
ناامیدی موجب برخی از بیماریهای روانی مانند افسردگی میشود.شکسپیر میگوید: عاملی که زندگی را بر ما غم انگیز ساخته، پیری و پایان لذتها نیست بلکه قطع امید است.(6)
ناامیدی از دیدگاه قرآن و سنت نیز مذموم و از بدترین گناهان شمرده شده است چنان که در ذیل به برخی از این سخنان اشاره میکنیم:
*وَ مَن یَقنَطُ من رَحمَهِ رَبِّهِ اِلَّا الضّالُونَ*
فقط گمراهان از رحمت پروردگارشان ناامید میشوند.(7)
*اِنَّمَا الاَمَلُ رَحمَةً مِنَ اللهِ لاُمَّتی لَو لا الاَمَلُ ما اَرضَعَت اُمٍّ وَلَداً و لا غَرَسَ غارِسٌ شَجَراً*
امید رحمت خدا برای امت من است. اگر امید نبود مادری فرزند خود را شیر نمیداد وکسی درختی نمیکاشت.(8)
در گفتاری از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که: امید و ترس در دل مومن مجتمع نشود جز آنکه خدای عزوجل امید به او عطا کند و از بیم ایمنش سازد.(9)
و نیز آن حضرت فرمود:
*اَعظَمُ البَلاءَ اِنقِطاعُ الرَّجاءِ*
بزرگترین بلا، نومیدی است(10)
در ادامه بحث ذکر یک مطلب لازم و ضروری است و آن اینکه فرد باید بین ترس و امید، حالت میانه را برگزیند. ترس به تنهایی و امید به تنهایی انسان را دچار غفلت و خطا میکند. به عبارت دیگر شرمساری و ترس شدید موجب میشود امید و انگیزه در فرد ضعیف شود و به تدریج از رشد و حرکت بازماند. امیدواری افراطی نیز فرد را از جبران اشتباهات بازداشته و او را به تدریج دچار غفلت و خطا میسازد.
در صورتی که فرد بتواند از این دو جنبه روانی به یک اندازه استفاده کند و نگذارد هیچ یک بر دیگری فزونی یابد، به مراتب کمال بالاتری خواهد رسید.(11)
3.فصل سوم:
بااراده قوی هیچ کاری غیر ممکن نیست
برای اینکه هر انسانی به اهداف خود رسیده و در سایه نائل آمدن به هدف بر امنیت و آرامش روانی خود بیفزاید، داشتن اراده و پشتکاری قوی، انکار ناپذیر است. براخی از افراد برای رسیدن به اهداف خود از اراده مصمم و قوی برخوردار نبوده و همیشه در حد علم و دانستن پا فراتر نم گذارند و در وقت عمل از اراده کافی برخوردار نیستند. علم و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند و عمل بدون اراده ممکن نیسن. اراده مستحکم به ما حیات میبخشد، به گونه ای که اشخاصی که اراده ای خلل ناپذیر دارند؛ به راحتی میتوانند به اهداف خویشتن در جهت رسیدن به سعادت و خوشبختی برسند.یکی از راهکارهای تقویت اراده، به تاخیر نینداختن کارهای روزمره میباشد. انسانهایی که از اراده کمی بهره میبرند،معموکارها و فعالیتهای خود را به دلایل و بهانههای مختلف به زمانی دیگر موکول میکنند. برای اینکه بتوان بر این مشکل فائق آمد باید از کارهای کوچکی که به اراده کمتری نیاز دارند شروع کرد و اگر این رویه را ادامه بدهیم زمانی طول نخواهد کشید که نسبت به رسیدن اهداف خود اراده لازم را در خود خواهید دید.
4.فصل چهارم:
اعتقاد به حیات پس از مرگ
از جمله تعالیم مهمی که ایان الهی نسبت به باور آن تاکید فراوان داشتهاند، زندگی پس از مرگ است. در گسترده تفکرات دینی، زندگی به تولد تا مرگ محدود نمیشود بلکه حوادث پس از مرگ را نیز در بر میگیرد.این باور در مسائل مربوط به امنیت و آرامش روانی سهم بیاری دارد. اعتقاد به زندگی پس از مرگ در مقابله در برابر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله، بیماریهای شدید و بدون علاج، داغدیدگی و مواجهه با مرگ تاثیر مهمی دارد. برای تحقق زندگی همراه با آرامش و سازگار با هستی و مسائل آنف خویشتن و دیگر انسانها،باور به زندگی پس از مرگ، تنبیههای اخروی و پاداشهای اخروی، نقش غیرقابل جایگزینی دارد.
5.فصل پنجم:
مثبت اندیش باش
تلقین به خود یا مثبت اندیشی از جمله راهکارهای مناسبیاست که فرد را در موقعیتی قرار میدهد که آن را تصور میکند. اجگر به ذهن خود القا کنید که انسان خوشبختی هستید، زندگی را دوست دارید و... طولی نمیکشد که همان گونه خواهد شد و در مقابل تصورات منفی نیز تاثیرات منفی نیز در پی خواهند داشت.یکی از موضوعات اساسی که نظریه پردازان شخصیت به آن پرداختهاند، خوش بینی و بدبینی به طبیعت انسان است. برای مثال فروید انسان را در سردابی تاریک، پیوسته در حا تعارض و کشاکش نیروهای درونی میداند که در حل آنها، انسانها همیشه شکست میخورند. در مقابل سایر نظریه پردازان شخصیت مانتدیونگ، آدلر، فروم، موری و... و حتی رفتارگرایانی مانند اسکینر نسبت به رشد و تکامل طبیعت انسان دیدگاه خوش بینانه ای دارند.(12)
بدیهی است که از میان دو نظریه فوق، دیدگاه فروید با تامین اهداف بهداشت روانی و نیل به زندگی همراه با آرامش، ناسازگار است.
بررسی دیدگاه اسلام در این زمینه، ما را به موضع خوش بینانه ای نسبت به طبیعت انسانی و تکامل آن میرساند. قرآن برکرامت انسانها و فضیلت آنها نسبت به بسیاری از موجودات تصریح میکند.(13)
جانشین خدا روی زمین شدن مستلزم دادا بودن کمالات و فضائل بسیاری در طبیعت انسانی است گرچه در طبیعت انسانی صفات ناپسند از جمله حرص، بخل، ناسپاسی و.... نیز وجود دارد. بنابراین براساس تعالیم اسلامی انسان میتواند با تصورات مثبت نسبت به خود و دیگران راه کمال را در پیش گیرد.
6.فصل ششم:
عشق و محبت
نیاز به تعلق داشتن و عشق از نیازهای ضروری انسانها محسوب میشود و بخشی از نیازهای انسان در ارتباط با دیگران معنی پیدا میکند.هریک از ما از لحظه تولد، عضو یکی از گروههای اجتماعی به هم پیوسته ای میشویم که از خانواده شروع میشود و به ملت، نژاد و جامعه بشری بسط مییابد. ارتباط ما با دیگران در هر حدی از احساس که باشد برای تامین بهداشت روانی ما مهم است.در مقابل زندگی بدون رابطه ای نزدیک همراه با احساس به تنهایی منجر میشود. افراد تنها از همه مزایای روابط اجتماعی، خصوصا حمایت و کمک دیگران محروم میشوند. این امر آسیبهای جدی به بهداشت روانی آنها وارد میکند که برخی از آنها عبارتاند از:الف- فقدان مهارتهای اجتماعی لازم برای تعامل با دیگران همانند خجالتی و کم رو بودن، حرمت نفس پایین و فقدان اعتماد به نفس.این افراد از ذیگران درخواست نمیکنند زیرا برخورد با دیگران نسبت به خود را بد تعبیر میکنند.
ب- تشدید ناکامی در ارتباط برقرار کردن با دیگران و حالات عاطفی منفی که بر اثر تنهایی محقق میشوند به اختلالات روانی متعدد دیگری منجر میشود.
ج- سلامت و رفاه جسمانی از عوامل بسیار موثر در بهداشت روانی است که تنهایی اثرات زیان باری بر آن دارد.افراد محروم از تعامل و حمایت اجتماعی موثر بیشتر در معرض بیماریهایی عروق کرونری و سرطان پروستات هستند.احساس درد کمتر و بهبود سریعتر از عمل در افراد برخوردار از حمایت اجتماعی در تحقیقاتمتعدد ثابت شده است.(14)
7.فصل هفتم:
امروز و فردا نکنید و برای وقت خود ارزش قائل شوید
کسانی که امروز خود را از دست نمیدهند، فردای خود را نیز نخواهند داشت و کسانی که فرصتها را میشناسند از اوقات گرانبهای خود نهایت استفاده را دارند و تنبلی به خود راه نداده و زمینه را به سمت آسایش و آرامش موفقیت خود مهیا میسازند.برای رسیدن به اهدافی که فرد در جهت امنیت و آرامش خود در نظر دارد، توجه به زمان از موارد انکار ناپذیر است.
سرنوشت کسی را از پیش ننوشتهاند، ما سرنوشت خود را میسازیم. به انتظار سرنوشت نشستن بهانه تنبلی است. حدکت کنیم و سرنوشت خود را با شکوه و موفقیت کسب کنیم.(15)
حضرت امیراالمومنین (ع) در کلامی در باب غنیمت شمردن زمان حال میفرمایند: گذشته گذشت و آنچه میآید بر تو پوشیده است، آنچه که در دست داری مغتنم شمار و به عمل گرای.(16)
در روایتی دیگر از امام صادق (ع) آمده است: انسان عاقل باید زمان خود را بشناسد، به کاری که موظف است روی آورد و آن را به درستی انجام دهد.(17)
ایشان در جای دیگر میفرمایند: در دنیا چیزی گرانقدرتر و عزیزتر از مکتب آدمی و وقت او نیست.(18)
8.فصل هشتم:
به اخلاق نیک آراسته شویم
اخلاق عبارتست از علم چگونه زندگی کردن، اخلاق به انسان یاد میدهد که زندگی نیک کدام است و چگونه باید رفتار کرد.اخلاق دستور چگونه زیستن را در دو ناحیه به ما میدهد: چگ.نه رفتار کردن و چگونه بودن. چگونه رفتار کردن به اعمال و از جمله گفتار انسان، و چگونه بودن به چگونگی و کیفیت خوی ها و ملکات انسان مربوط میشود.(19)
بسیاری از دانشمندان اسلامی که در زمینه علم اخلاق به تحقیق و بررسی پرداختهاند، نفس آدمی را را دارای سه قوه میدانند: 1. قوه ادراک 2. شهوت یا نیروی جذب منافع 3.غضب یا نیروی دافعه. تعادل هر یک از این قوا فضیلتی است که حکمت، عفت و شجاعت نام دارد، و تبعیت غضب و شهوت از نطروی ادراک فضیلتی دیگر نام عدالت نامیده شده است.
تمامی صفات نیکو و برجسته انسانی زیرمجموعه یکی از این چهار فضیلت قرار میگیرند و صفات بد انسانی نیز همواره در طرف افراط و تفریط یکی از این چهار فضیلت است.
برخی صفات انسانی را در تقسیمی به سه قسم دسته بندی کردهاند، که عبارتست از :
الف: رفتارهایی که به خدا مربوط میشود؛ مانند یاد خدا، خشوع، خوف و رجاء ( اخلاق الهی )
ب: رفتارهایی که به خود فرد مربوط میشود؛ مانند شهوت رانی، (اخلاق فردی )
ج: رفتارهایی که محور اصلی آن ارتباط با دیگران است؛ مانند احترام، احسان ( اخلاق اجتماعی )
با توجه به تقسیم بندیهای ذکر شده، ارتباط میان امنیت، آرامش، بهداشت روانی و اخلاق بسیار روشن است. مولفه های بهداشت روانی را میتوان در سه حییطه ارتباط با هستی و خالق آن، ارتباط با خویشتن و ارتباط با دیگران، خلاصه کرد. مسائل اخلاقی هم عمدتا متکفل بحث از نحوه صحیح این ارتباطات سه گانه هستند.
مسائل اخلاقی دنبال آن هستند که رفتار انسانی را در این سه حوزه بهبود ببخشند و در نتیجه علاوه بر زندگی اخروی موجب تامین زندگی مطلوب و دور از اضطراب و ناراحتیهای روانی برای انسان در زندگی این جهان شوند.
قرآن در بیانی کوتاه کسانی را سعادتمند میداند که خود را از آلودگیهای اخلاقی پاک کنند:
*قَد اَفلَحَ مَن تَزَکّی*(20)
*و مَن یُوقَ شُحَّ نَفسِهِ فاولئِکَ هُمُ المُفلِحُون*(21)
امام صادق (ع) در اهمیت خوش اخلاقی میفرمایند:
*لا عِیشَ اَهنّا مِن حُسنِ الخُلقِ* هیچ زندگی ای گواراتر از زندگی توام با حسن خلق نیست.(22)
9.فصل نهم:
شوخ طبعی یکی از راههای دفاع از خود در برابر سختیهاست
از دیگر روشها و راهبردهای مقابله با مصائب و سختیها خنده و شوخ طبعی است. در واقع خنده و شوخ طبعی به عنوان دارویی التیام بخش در درمان بیماریهای روح و روان کاربرد دارد و روانشناسان و روان درمانگران امروزی، همگی به شوخ طبعی و مزاح بها میدهند. همانگونه که غم و غصه موجب ناراحتی اعصاب، افسردگی، دلهره، اضطراب و عدم آرامش میگردد، شوخ طبعی، خنده و شادی باعث سلامتی روحی و جسمی میشود.یوریس ساخاروف بهترین نسخه را شادمانی و نشاط دانسته است: نشاط و شادمانی را طبیعت، رایگان برای مداوا در اختیارمان گذارده است. وقتی که مریضی به یکی از اطباء مراجعه کرد، طبیب پس از معاینه کامل به وی گفت: معالجه تو فقط خنده و خوشحالی است.
رول سیمون نیز میگوید: خنده، فکر را قوی و بدن را توانا میسازد.(23)
در بسیاری از مذاهب و ادیان الهی به خنده و خوش مشربی تاکید شده است و در سیره ائمه اطهار نیز نمونههایی از آن به چشم میخورد:
رسول اکرم (ص) میفرماید: مومن مزاح کننده و خوش حالت است و در گفتار دیگر میفرمایند: دلتنگ مباش، چه دلتنگی تو را از دنیا و آخرت باز میدارد. (24)
البته توجه به یک نکته در باب خنده و مزاح ضروریست و در روایات نیز به این مطلب اشاره شده و آن اعتدال و میانه روی در خندیدن و مزاح کردن است.چنانچه امیر مومنان علی (ع) میفرماید: هر که زیاد بخندد ابهتش از بین میرود. و در جای دیگر فرمودهاند که خنده پیامبر لبخند بود.(25)
10.فصل دهم:
کار، راز موفقیت و خوشبختی
بیکاری و احساس مفید نبودن موجب بروز اضطراب، افسردگی و نارضایتی در فرد میشود و میتواند پیامدهای ناگواری برای سلامت جسمانی و روانی فرد به همراه داشته باشد. البته باید توجه نمود که مراد از کار هرگونه فعالیتی است که فرد انجام میدهد بدون در نظر گرفتن درآمد.ممکن است فردی مشغول فعالیتی باشد که درآمدی بابت آن کسب نمیکند مانند خانمی که در خانه به فعالیتهای خانه داری مشغول است. گرچه مسائل اقتصادی و مالی و بیکاری نسبتی تنگاتنگ وجود دارد و غالب اینست که فردی که بیکار است دچار مشکلات و بحرانهای اقتصادی نیز میباشد.کار و فعالیت جسمی فرد را از پیامدهای منفی همچون اعتیاد، خشونت، اختلالات روانی مانند استرس، اضطراب و افسردگی دور میکند. فردی که در طی روز یا شب به کار مشغول میباشد در درون خود از احساس بی فایده بودن رنج نمیبرد.
11.فصل یازدهم:
آثار فقر و تنگدستی در امنیت و آرامش روانی
مسائل اقتصادی در تامین امنیت و آرامش روانی انسان نقشی پر اهمیت را ایفا میکند. رفع فقر و محرومیت گامی بزرگ در جهت رفع بیماریهای روانی دارد. در اینکه عامل موثر در فقر و محرومیت افراد یک جامعه چه میتواند باشد، میتوان به عواملی همچون فرد و جامعه اشاره نمود. هرچند خود فرد باید برای تامینمشکلات مالی خود بکوشد، اما به نظر میرسد جامعه نقش پر رنگتری را به عهده دارد.جوامع میتوانند با رفع تبعیضها و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی و تامطن معیشت مناسب برای افراد جامعه، مشکلات روانی را کنار زده و از هزینههای سنگین درمان بکاهد.
• آثار فقر و نابرابری:
الف- آثار جسمانی: فقر به صور مختلف سلامت جسمانی طبقه پایین جوامع را تهدید میکند. فقر، علت اساسی واکسینه نشدن نوزادان، در درسترس نبودن آب تصفیه شده و بهداشت، نبودن دارو و دیگر راهکارهای درمانی و مرگ نوزادان به هنگام زایمان است.فقر علت اساسی کاهش امید به زندگی، معلولطت و ناتوانی و گرسنگی است. فقر مهمترین علت بیماری روانی، استرس، خودکشی، از هم پاشیدن خانواده و مصرف مواد مخدر است.با توجه به ارتباط نزدیک بیماریهای جسمی و روانی، فقر از طریق تاثیر بر سلامت حسمی، سلامت روانی را نیز دستخوش تغییر قرار میدهد.
ب- آثار فرهنگی-اجتماعی: در بیشتر اوقات فقر مادی با فقر فرهنگی همراه است و کسی که از نظر مادی فقیراست، آنقدر مشغول تامین نیازهای اولیه زندگی است که زمانی برای برآوردن نیازهای فرهنگی خود و خانوادهاش ندارد در نتیجه بسیاری از استعدادهای خدادادی او به فعلیت نمیرسد.
یکی دیگر از معضلات فقر و تنگدستی انزوا و تنهایی است. فرد فقیر از چشم جامعه ساقط شده و به گوشه تنهایی پناه میبرد.
امام علی (ع) میفرماید: غنا در غربت، وطن است و فقر در وطن، غریبی(26)
ج- ضعف اعتقاد و دینداری: از مهمترین پیامدهای منفی فقر بی دینی و ضعف اعتقاد است.امیر مومنان علی (ع) در نصیحتی به فرزندش میفرماید: پسرم از فقر بر تو بیمناکم، از آن به خدا پناه ببر که فقر، کاستی در دین و پریشانی در فکر و عقل ایجاد میکند و سبب دشمنی و کینه است.(27)
د- آثار روانشناختی: لازمه وجود آرامش در زندگی، تامین شدن حداقل امکانات معیشتی است. بدون وجود این امکانات، فرد از اختلالات روانی همچون کاهش عزت نفس، اضطراب و تشویش خاطر، افسردگی و...دور نخواهد ماند.
12.فصل دوازدهم:
هنگام شکست از کوره در نرویم
درس گرفتن از شکست و آنرا همچون پلی به سوی پیروزی قرار دادن یکی از راههای رسیدن به امنیت و آرامش روانی است.برخی از اشخاص به واسطه شکست خوردن تباه میشوند و برخی دیگر بعد از شکست خوردن، با تلاشی مضاعف موفق و کامیاب میشوند. درک این مطلب که راه رسیدن به موفقیت گذر از سختطها و شکستهاست بر کسی پوشیده نیست.افرادی که در زندگی و در مواجهه با مصائب و مشکلات موفق و پییروز هستند از نوعی طرز تفکر صحیح پیروی میکنند که به آنها در رسیدن به موفقیت و پیروزی کمک میکند.این افراد شکست را نقطه پایانی و نهایی خود نمیدانند و آنرا تمرینی سخت برای خود فرض کرده که آنها را در رسیدن به هدف اصلی کمک میکند.همانند دانش آموزی که خود را برای آزمون کنکور آماده میکند.این دانش آموز بارها در امتحانات آزمایشی شرکت میکند تا با در س گرفتن و تفکر در مورد اشتباهات خود بتواند موفقتر در آزمون اصلی شرکت کند. برخلاف این افراد کسانی که راه رسیدن به پیروزی را از لا بلای شکستها نیاموختهاند خود را اسیر شکست کرده و طعم شیرین پیروزی و آرامش را از خود دور میکنند.
درک رابطه منطقی میان شکستها، مصائب و سختیها در ابتدا برای هر کس دشوار است اما زمانی که از این شکستها و مصائب گذر کرده بو به موفقیت و پیروزی می رسیییطد اگر نگاهی به گذشته ای که از آن عبور کردهاید بیندازید، تصادفها، بیمارطها، شکستها و بحرانهای مالی را به خاطر خواهید آورد که شما را قویتر ساختهاند و به نوبه خود بخشی از یک نقشه بزرگتر بودهاند. حس خواهید کرد که هر حادثه ای به حادثه دیگر منجر شده است.
13.فصل سیزدهم:
قناعت، فراغ خاطر در امور مادی
از جمله دلایل از بین رفتن امنیت و آرامش روانی در جوامع امروزی بحرانهای مالی در خانواده است. افکار و نگرانیهایی که فرد را در برابر مسائل مالی و اقتصادی آزرده خاطر میکند، فرصت زندگی همراه با امنیت خاطر را گرفته و فرد را مرتب در تشویش و نگرانی قرار میدهد. یکی از راهاکارهای مناسبی که میتوان به کمک آن بر این گونه تشویشها و نگرانیها فائق آمد، قناعت پیشه کردن است. کسی که قانع است، اندازه نگه داشته و صرفه جویی مینماید بنابراین دغدغههای حال و آینده او از بین رفته و از لحاظ مالی هیچ گونه مشکلی گریبانگیر او نمیشود و با آرامش خاطر در مسائل مادی، وقت خود را صرف کارهای پر اهمیت دیگر مینماید.گاندی در سخنی میگوید: هرگاه کسی هوش و هواس خود را به مادیات معطوف دارد سبب ایجاد توجه نسبت به آن در خود میشود.از توجه، اشتیاق، و اشتیاق به شعلههای سوزان هوا و هوس مبدل، هوا و هوس بی تابی ایجاد میکند.(28)
در متون اسلامی بر این اصل بسیار اشاره شده و اثرات متعددی برای آن مترتب شده است که هر کدام از این اثرات زمینه را برای امنیت و آرامش در فرد مهیا میسازد:
امام کاظم (ع) میفرماید: هر که میانه روی کند و قناعت نماید نعمت برای او پا بر جا ماند و هرکه ریخت و پاش کند و اسراف نماید نعمتش از میان رود.(29)
حضرت علی (ع) میفرماید: قناعت پیشه ساز تا به عزت دستیابی(30)
امام حسین (ع) میفرماید: قناعت مایه آسایش تن است.(31)
14.فصل چهاردهم:
آنچه را نمیتوانید درمان کنید، تحمل کنیدعمل و استقامت در برابر سختیها و مشکلات از مفاهیمی است که نقش بسیار مثبت در زندگی انسان و سلامت روانی او دارد. هیچ موفقیتی در زندگی فردی و اجتماعی بدون شکیبایی استقامت در راه هدف قابل تحقق نیست.
انسان در زندگی اجتماعی و در برخورد با دیگران، نیازمند صبر و شکیبایی است. گاهی فرد بعد از انجام یک رفتار تکانشی، تا مدتی احساس افسردگی و نگرانی میکند و کارکرد روانیاش تضعیف میشود و گاهی نیز دچار آسیبهای جسمی میگردد.همچنین اگر فرد در مصیبتها بی تابی کند، مشکل بزرگتر جلوه میکند و طبق قانون شرطی شدن، در مواجهه مجدد با چنین مشکلی، آنرا شدیدتر تلقی خواهد کرد.(32)
قرآن کریم خطاب به مومنان میفرماید: اگر بیست نفر از شما در میدان جنگ شکیبا باشند، بر دویست نفر پیروز خواهند شد و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کافران غلبه میکنند.(33)
پیامبر اکرم (ص) فرمود: با صبر، انتظار گشایش میرود و کسی که پیوسته دری را بکوبد، عاقبت آن در به رویش باز میشود.(34)
علی (ع) فرمود: انسان شکیبا پیروزی را اگر چه پس از زمان طولانی به دست میآورد.(35)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: *الصَّبرُ رِضاً* صبر مایه خشنودی است.(36)
15.فصل پانزدهم:
ورزش
یکی از عوامل موثر در کاهش اختلالات رفتاری و روانی ورزش کردن است.ورزش اثری مستقیم بر جسم آدمی دارد و جسم سالم است که میتواند میزبان روانی سالم باشد.تحقیقات نشان میدهد که ورزش در کنار آمدن با تنیدگی دو نقش اساسی ایفا میکند: نخست اینکه ورزش خستگی جسمی و روانی ناشی از رویدادهای استرس زا را کاهش میدهد؛ دوم اینکه، ورزش موجب کاهش فشار خون و ضربات قلب میشود و از این طریق سلامتی فرد را در برابر رویدادها و محرکهای تنش زایی مزمن روزانه تضمین میکند. همچنین در تحقیقی تاثیر ورزش بر سلامت قلبی عروقی و احساس اضطراب در مردان سالم نوزده تا سی ساله بررسی شد.افراد مورد آزمایش به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند افراد گروه اول در هفته پنج روز به ورزشهای سخت مانند شنا یا فوتبال میپرداختند؛ افراد گروه دوم برنامه معتدل تری داشتند.آنان در هفته دو روز، ورزشهای سبکتری مانند بدمینتون انجام میدادند. هر دو گروه به مدت شش هفته در این برنامه شرکت داشتند و پیش از پژوهش و پس از آن، آزمون اضطراب و سلامتی قلبی عروقی از آنان گرفته شد،افراد گروه اول در مقایسه با گروه دوم افزایش تناسب جسمانی، کاهش اضطراب و افزایش مقاومت در برابر استرس از خود نشان دادند.(37)
با ورزش کردن، پیری دیرتر به سراغتان میآید و سلامتی همراه شما خواهد شد.با ورزش جریان خون بیشتر میشود و خستگیهای روحی و جسمی برطرف میگردد، سوخت و ساز بدن بهتر انجام میگیرد، چربیهای بدن کاهش مییابد، وزن بدن کمتر میشود، اشتها بهتر میگردد، خواب راحتتر میشود و عمر طولانی تر میگردد.انسان با ورزش بهتر میتواند با مشکلات و معضلات فردی و اجتماعی مقابله کند.
سخن آخر
به نظر میرسد که ما اغلب در یک حالت بی قراری همیشگی به سر میبریم و بشر همیشه در جستجوی حالتی است که به آسایش و آرامش برسد.مشکلات، سختیها و معضلات در زندگی هر فرد، میتواند مخل امنیت و بهداشت روانی او شود.از جمله مهمترین راهکارهای مناسب در کسب روانی سالم، پیوند و ارتباط با پروردگار است چرا که خود فرموده: فقط با ذکر خدا دلها آ رام میگیرد.انسانهایی که از ایمان و اعتقاد محکمی برخوردارند با وجود مشکلات و سختیهای بسیار در زندگی، از امنیت بالای روانی بهره میبرند و به راحتی در زیر بار مشکلات کمر خم نمیکنند.البته تذکر یک مطلب لازم است و آن اینکه: درست است که ارتباط با پروردگار در حل معضلات زندگی بسیار موثر است اما نباید از ابعاد دیگر آدمی که ارتباط با خویشتن و دیگران است غافل شد بلکه باید با سیطره دادن ایمان خود در همه جوانب زندگی فرد، در مسیر تصحیح آنها نیز قرار گرفت. مسائلی همچون اخلاق نیک، استقامت، مثبت اندیشی، اراده قوی مربوط به ارتباط فرد با خویشتن است که گام برداشتن صحیح به سمت آنها برای فرد امنیت و آسایش را به ارمغان میآورد. از طرفی مسائلی همچون فقر، کار، شوخ طبعی و... به ارتباط انسان با دیگران مربوط میشود.
پینوشتها:
1. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج2، ص 41 و 42
2. مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج5، ص32
3. رعد/28
4. فتح/4
5. انعام82
6. غلامحسین ذوالفقاری، رهنمون، ص8
7. حجر/56
8. ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ،ص 85-84
9. همان، ص همان
10. محمد محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه،ترجمه رضا شیخی، ص621
11. نهج البلاغه، ترجمه دشتی، نامه 27، خطبه 76
12. دوان شولتز،نظریههای شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، ص 405-239-212-155-123-57-4
13. اسراء/70
14. محمدرضا سالاری فر و همکاران، بهداشت روانی با نگرش به منابع اسلامی، ص 189
15. قاسم احسانی کناری،چراغ راه زندگی، ص 126
16. غلامحسین ذوالفقاری، رهنمون، ص807
17. محسن کتابچی، کشکول جاویدان، ص 221
18. عباس رحیمی، جوان موفق، ص 83
19. مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ص 190-189
20. اعلی/14
21. حشر/9 و تغابن/16
22. مجلسی،بحارالانوار، ج68،ص 400
23. غلامحسین ذوالفقاری، رهنمون، ص470-468
24. همان،ص 469-466
25. محمد محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه،ترجمه حمید رضا شیخی، ص339-337
26. نهج البلاغه، ترجمه دشتی، حکمت 56
27. نهج البلاغه، ترجمه دشتی، حکمت 319
28. غلامحسین ذوالفقاری، رهنمون، ص620
29. ابو محمد حرانی،تحفة العقول، ترحمه صادق حسن زاده،ص735
30. همان،ص 369
31. محمد محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه،ترجمه حمید رضا شیخی،ج 10، ص 5059
32. رابین دیماتئو،روانشناسی سلامت،ج 2،ص 763
33. انفال/65
34. محمد محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه،ترجمه رضا شیخی، بخش 29،ماده صبر
35. نهج البلاغه، ترجمه دشتی، حکمت 153
36. ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ،حدیث 328،ص 330
37. ادواردز سارافینو، روانشناسی سلامت، ج2، ص 594 و 248
قرآن
نهج البلاغه، ترجمه دشتی، قم: انتشارات غرفة الاسلام، 1385
پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران: نشر جاویدان،1386
محمدی ری شهری، محمد،منتخب میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخی، قم: انتشارات دارالحدیث، 1381
حرانی، ابو محمد، تحفة العقول، ترجمه صادق حسن زاده، بی جا: ناشر آل علی،1361
مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1371
احسانی کناری، قاسم، چراغ راه زندگی، تهران: انتشارات علمی، 1389
دیماتئو، رابین، روانشناسی سلامت، ترجمه جمعی از مولفان، تهران: انتشارات سمت، 1378
ذوالفقاری، غلامحسین، رهنمون، تهران: نشر اوسان، بی تا
رحیمی، عباس، جوان موفق، تهران: نشر جمال، 1387
سارافینو، ادواردز، روانشناسی سلامت، تهران: انتشارات رشد، 1384
سالاری فر، محمد رضا، بهداشت روانی با نگرش به منابع اسلامی، قم: سمت،1390
شولتز،دوان، نظریههای شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، تهران: بی نا، 1379
کتابچی، محسن، کشکول جاویدان، تهران: نشر الف، 1379
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم: انتشارات صدرا، 1372
ــــــ،آشنایی با علوم اسلامی، قم: انتشارات صدرا، 1368
/ج