نرمش قهرمانانه در استراتژی سان تزو

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با فرماندهان سپاه، با اشاره به عرصه‌ی دیپلماسی از روش و تعبیر «نرمش قهرمانانه» برای تعاملات دیپلماتیک استفاده کردند و فرمودند که سال‌ها پیش نیز به این مفهوم و روش اشاره...
چهارشنبه، 10 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نرمش قهرمانانه در استراتژی سان تزو
نرمش قهرمانانه در استراتژی سان تزو

 





 

تبیین بیانات امام خامنه‌ای در دیدار با فرماندهان سپاه

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با فرماندهان سپاه، با اشاره به عرصه‌ی دیپلماسی از روش و تعبیر «نرمش قهرمانانه» برای تعاملات دیپلماتیک استفاده کردند و فرمودند که سال‌ها پیش نیز به این مفهوم و روش اشاره داشته‌اند. ایشان فرمودند: «ما مخالف با حرکت‌های صحیح و منطقی دیپلماسی هم نیستیم. چه در عالم دیپلماسی چه در عالم سیاست‌های داخلی. بنده معتقد به همان چیزی هستم که سال‌ها پیش اسم‌گذاری شد. "نرمش قهرمانانه" نرمش در یک جاهایی بسیار لازم است.
بسیار خوب است اما این کشتی‌گیری که دارد با حریف خودش کشتی می‌گیرد و یک جاهایی به دلیل فنی نرمش نشان می‌دهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کاری است؛ این شرط اصلی است؛ بفهمند که دارند چه کار می‌کنند، بدانند که با چه کسی مواجه‌اند. با چه کسی طرف‌اند. آماج حمله طرف آن‌ها کجای مسئله است؛ این را توجه داشته باشند.»
با تماس تلفنی که بین روحانی و اوباما برقرار شده است به نظر می‌رسد این مفهوم بیشتر نیازمند تبیین باشد و باید مشخص شود مراد از نرمش قهرمانانه دقیقا چیست و این مفهوم در عرصه‌ی دیپلماسی چه جایگاهی دارد.
بیان مقام معظم رهبری روشن‌تر و گویاتر از آن است که نیاز به توضیح و تفسیر داشته باشد. تک‌تک کلمات این تعبیر حاکی از اقتدار، تأکید بر اصول، فراموش نکردن مبانی و هدف‌گرایی (فراموش نکردن هدف) است. با این وجود، برخی از محافل سیاسی و خبری خارج از کشور، در مغالطه‌ای آشکار، تلاش کردند این تعابیر را تحریف کنند و از آن، مفاهیمی در جهت منافع خود استخراج نمایند.
این مغالطه از دو محور صورت گرفت. نخست واژه‌ی «نرمش» را مترادف با «کرنش» گرفتند و سپس در حرکت ظریف و حساسی جای «دیپلماسی» را با «هدف و یا سیاست‌های کلان» عوض کردند و در نهایت «نرمش قهرمانانه» را به «ضعف» و «تغییر سیاست» تعبیر و تفسیر کردند؛ در حالی که نه نرمش به معنای ضعف است و نه «روشمندی» و داشتن «تاکتیک‌های متعدد» به معنای تغییر استراتژی و تحول در هدف‌گذاری است.
به منظور روشن شدن جوانب و ابعاد این مغالطه لازم است تا تعاریف دیپلماسی، پیشینه‌ی دیپلماسی، برخی روش‌ها و مصادیق انعطاف‌پذیری بیان شود.

تعاریف دیپلماسی

دیپلماسی به معنای روش‌های مدیریت و هدایت روابط بین افراد، جوامع مختلف و کشورهاست. گرچه مفهوم دیپلماسی، به ویژه برای سیاست‌مداران روشن است، ولی به خاطر کارکردهای مختلف آن تعاریف متعددی نیز دارد.
«فن ارتباط با دیگر کشورها»، «دستگاه اداره‌ی امور خارجی»، «قواعد روابط بین دولت‌ها»، «علم سیاست»، «مذاکره‌ی سیاسی»، «سیاست خارجی» و «هدایت روابط میان دولت‌ها از طریق نمایندگان رسمی» از جمله تعاریفی است که از سوی کارشناسان علوم سیاسی برای دیپلماسی ارائه شده است. بر این اساس دیپلماسی دربرگیرنده‌ی روش‌ها و فنونی است که برای به انجام رساندن اهداف و سیاست‌های کلان یک جامعه از طریق مسالمت‌آمیز به ویژه در عرصه‌ی روابط بین‌الملل به کار گرفته می‌شود.
در یک زاویه‌ی دید وسیع، می‌توان چنین گفت که نسبت «دیپلماسی با سیاست‌های کلان» یک جامعه همانند نسبت «تاکتیک با استراتژی» است. به بیان دیگر «دیپلماسی» و «تاکتیک» وسایل، ابزار و روش‌هایی برای نیل به اهدافی هستند که در سیاست‌های کلان و استراتژی تبیین و تعیین شده‌اند. حال اگر همان گونه که برخی از کارشناسان بر حسب ضرورت، «سیاست‌های کلان» را مترادف با «استراتژی» در نظر می‌گیرند، در آن صورت «تاکتیک» و «دیپلماسی» نیز معانی نزدیک به یکدیگر می‌یابند و به مرزهای هم‌پوشانی می‌رسند. بر اساس این تعاریف و نیز واقعیات موجود، در عرصه‌ی روابط بین‌الملل، حتی تغییر در روش‌های دیپلماسی نمی‌تواند به معنای تغییر در «سیاست‌های کلان» باشد؛ همان گونه که تغییر در «تاکتیک» به معنای تغییر در «استراتژی» نیست.
«هانس مورگنتا»، که از وی به عنوان پدر علم سیاست خارجی نام برده می‌شود، معتقد است که یکی از وظایف اصلی دیپلماسی به‌کارگیری ابزار مناسب برای دستیابی به اهداف است. با این تعاریف، دیپلماسی باید دارای انعطاف و نرمش باشد تا بتواند بر اساس ویژگی‌های زمانی و محیطی راه مناسب را به سوی هدف کلان باز کند.

پیشینه‌ی دیپلماسی

دیپلماسی قدمتی به بلندای تاریخ تمدن بشری دارد. از هنگامی که جوامع بشری شکل گرفت، انسان‌ها برای حفظ و تحکیم منافع ملی و رسیدن به اهداف خارجی ناگزیر شدند به روش‌های دیپلماسی روی آورند. در عرصه‌ی روابط بین‌الملل، تاریخ تعاملات و روابط بین کشورها را به سه دوره تقسیم می‌کنند. دوره‌ی باستان تا سال 1815 میلادی، دوره‌ی کلاسیک از سال (1815 تا جنگ جهانی اول 1918) و دوره‌ی معاصر که از آن به دیپلماسی نوین یاد می‌شود.
در تمامی این ادوار، متفکران عرصه‌ی دیپلماسی در مواجهه با همتایان خود از ملل و جوامع دیگر روش‌های مختلفی را برای نیل به اهداف ابداع کرده و برگزیده‌اند. به جرئت می‌توان گفت که در تمامی این ادوار هیچ یک از اهداف کلان و استراتژیک بدون انعطاف‌پذیری حاصل نشده است.

مصادیق انعطاف‌پذیری

قدیمی‌ترین اثر مکتوب درباره‌ی روش‌های غلبه بر حریف یا دشمن مربوط به «سان تزو» استراتژیست چینی است که حدود پنج قرن قبل از میلاد مسیح می‌زیسته است. وی در کتاب «هنر جنگ»، که مبنای اصول استراتژی محسوب می‌شود، می‌نویسد:
- بزرگ‌ترین پیروزی بر دشمن، پیروزی بدون نبرد است.
- مدیریت بر دشمن مهم‌تر از شکست اوست.
- حد کمال یک لشکر، رسیدن به بی‌آرایشی است. در این هنگام، حریف توان کشف طرح‌ها و نقشه‌های شما را ندارد.
وی عوامل پیروزی و غلبه بر دشمن را این گونه بیان می‌کند:
- آنکه بداند چه زمان بجنگد و چه زمانی نجنگد.
- آنکه بداند قوای زیاد یا کم را چگونه به کار گیرد.
- آنکه از ابتدا تا پایان هدف واحدی داشته باشد.
- آنکه عجله نکند، به ستوه نیاید و منتظر بماند.
وی ادامه می‌دهد:
- برای حرکت دادن دشمن، باید نیروهای خود را در جایی قرار دهی که دشمن فکر کند می‌تواند آن را بگیرد.
اکثر روش‌هایی که ژنرال «سان تزو» برای غلبه بر دشمن ذکر می‌کند، مبتنی بر اصل انعطاف‌پذیری و نرمش است. بدون انعطاف‌پذیری هیچ یک از روش‌های وی قابل اجرا نیست.

ویتنام

در جنگ ویتنام، تجهیزات و ارتش ویت‌کنگ‌ها به هیچ وجه قابل مقایسه با ارتش آمریکا نبود. با این وجود، ایالات متحده در این نبرد مغلوب شد. پس از جنگ یکی از سیاست‌مداران برجسته‌ی آمریکایی گفت: ژنرال «گیاپ» فرمانده ویت‌کنگ‌ها ما را در ویتنام شکست نداد، بلکه ما را در آمریکا شکست داد. این جمله حکایت از آن داشت که ویت‌کنگ‌ها با پایداری و انعطاف در برابر شرایط توانستند افکار عمومی آمریکا را بر علیه جنگ ویتنام بسیج کنند.

نتیجه‌گیری

انعطاف ویژگی یک متحرک پویا و چابک به سوی مقصد است؛ مشروط بر اینکه متحرک در طول مسیر همواره هدف را در چشم‌انداز خود داشته باشد. «نرمش قهرمانانه» یک روش در دیپلماسی و راهی برای رسیدن به «هدف» است. بنابراین هرگز نمی‌تواند به معنای تغییر در هدف و مقصد باشد. رهبر معظم انقلاب در جای دیگری سه اصل عزت، حکمت و مصلحت را مبنای سیاست خارجی کشور اعلام کرده بودند که در این راستا واژه‌ی «قهرمانانه» تأکید مجددی بر اصل «عزت» و واژه‌ی «نرمش» می‌تواند تداعی‌کننده‌ی حکمت و مصلحت باشد.
و برای سخن آخر، در حالی که بسیاری از روش‌های دیپلماسی کهن و نوین و تاکتیک‌های شناخته‌شده‌ی سیاسی و نظامی لزوماً بر پایه‌ی راستی بنا نشده‌اند، «نرمش قهرمانانه» از آنجایی که از موضع اقتدار و قهرمانی نشئت می‌گیرد، اخلاقی‌ترین روش دیپلماسی محسوب می‌شود.
منابع:
1 - یپلمات و دیپلماسی، نوشته‌ی آلاد پوش و توتونچیان، 1372.
2 - مورگنتا، 1374.
3 - سان تزو: ژنرال چینی قرن پنجم قبل از میلاد، Sun Tzu.
4- ژنرال وو نگوین گیاپ، Vu Nguyen Giap.
www.borhan.ir



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما