لزوم تخصص داشتن در رجوع به آیات و روایات

قرآن، کتاب تربیت و هدایت است. خداوند در این کتاب گران سنگ آسمانی به مجموعه ای از رفتارها یا خُلقیات سفارش یا امر می کند. هر یک از این امور سطوح و مراتب مختلفی دارند، و به همین جهت، فقهای عظام بر اساس این اوامر
يکشنبه، 28 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
لزوم تخصص داشتن در رجوع به آیات و روایات
 لزوم تخصص داشتن در رجوع به آیات و روایات

 

نویسنده: آیت الله محمدتقی مصباح یزدی




 

قرآن، کتاب تربیت و هدایت است. خداوند در این کتاب گران سنگ آسمانی به مجموعه ای از رفتارها یا خُلقیات سفارش یا امر می کند. هر یک از این امور سطوح و مراتب مختلفی دارند، و به همین جهت، فقهای عظام بر اساس این اوامر الهی در قرآن گاه به وجوب حکم کرده اند و گاه به استحباب. نواهی الهی در قرآن نیز چنین است. این طور نیست که هر امر قرآنی، به نظر فقیه، واجب باشد یا هر نهی قرآنی بر حرمت دلالت کند. علاوه بر این گاه برخی از عناوین مطرح شده در قرآن، مصادیق متعددی دارد که بعضی از آنها واجب، و بعضی دیگر، مستحب است. در روایات نیز چنین است. حتی لفظ واجب در روایات، اعم از واجب اصطلاحی در فقه است.
چه بسا در روایات، به وجوب اموری تصریح شده یا بیان امام علیه السلام به گونه ای است که وجوب از آن برداشت می شود، در صورتی که در مواردی، یقیناً واجب فقهی نیست و در موارد دیگر، فی الجمله اختلافی است. برای مثال، وجوب غسل جمعه، اختلافی است و اغلب فقهای قدیم و معاصر، با وجود تأکیدهای زیاد در لزوم انجام دادن آن و بیان آثار و برکات بسیار برای آن در روایات، به وجوب آن حکم نداده اند، و تنها برخی از فقهای عظام شیعه، در این باره فتوا به احتیاط داده اند. یا بیش از دیگر امور به ذکر صلوات بر پیامبر و اهل بیت علیهم السلام، سفارش شده است. تا جایی که در برخی روایات، هنگام شنیدن نام مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، ذکر صلوات، واجب شمرده شده است. در برخی نقل ها هم تأکید شده است اگر کسی نام آن بزرگوار را بشنود و صلوات نفرستد، گرفتار عقوق اهل بیت علیهم السلام خواهد شد.
در تمام این موارد، از این تعابیر، در ظاهر، لزوم و وجوب استنباط می شود، اما هیچ گاه به معنای وجوب فقهی نیست. تعابیر و واژگان قرآنی، اصطلاحات عام تری است. قرآن، کتاب جامعی است که با وجود بیان بسیاری از مسائل مربوط به هدایت و تربیت انسان، مانند یک رساله ی عملیه یا یک کتاب حقوق نیست تا احکام همه ی مسائل را به صورت مجزا بیان کند. گو اینکه این مسائل و احکام نیز از لابه لای آیات شریفه اش قابل استفاده است. به همین جهت، روش تربیتی و هدایتی قرآن چنان است که گاه در کنار بیان یک حکم فقهی و حقوقی، دستور اخلاقی، توصیه به تقوا، نهیب اخلاقی، انذار، بشارت، موعظه و نصیحت را هم بیان کرده است. در بیانات اهل بیت علیهم السلام نیز همین رویه و روش تربیتی به کار رفته است. خالق متعال، خود بهتر می داند که با مخلوقش چگونه صحبت کند و کدام شیوه ی تربیتی و هدایتی در وی مؤثرتر است.
البته از آن جا که همه ی بندگان خداوند با پیچیدگی های احکام الهی، آشنا نیستند، تلاش دانشمندان مسلمان به ویژه فقهای بزرگوار به کمک آنها می آید و با استفاده از منابع دینی، به ویژه کتاب خدا و روایات اهل بیت علیهم السلام، احکام الهی را استنباط می کنند و در اختیار خلق خدا قرار می دهند. اگر این زحمات و تلاش های فقها نبود، چه بسا افرادی هیچ گاه راه را از چاه تشخیص نمی دادند و به بیراهه و گمراهی گرفتار می شدند. رساله های علمیه ی فقهای عظام رحمه الله علیه، کتبی منضبط برای بیان احکام الهی است تا انجام عمل را بر مکلفین آسان گرداند. با این حال، هیچ کدام از این رساله ها، کتاب دستورالعمل اخلاقی و تربیتی نیست.
این ویژگی انحصاری قرآن است که همه ی این مسائل را با هم بیان فرموده است. سرتاسر آیه ی شریفه ی 36 سوره ی مبارکه ی نساء(1) بیان توصیه های اخلاقی و تربیتی است. با این حال، بعضی از احکام، وجوب و حرمت فقهی است و برخی غیرفقهی. مثلاً هم سفری که تنها چند صباحی با ما همراه بوده است، دارای حقوقی بر ماست و باید در قبال او احساس مسئولیت کنیم، اما این حقوق و وظایف و تکالیف به هیچ روی با حق پدر و مادر و وظایف ما در قبال ایشان یک سان نیست. احسان به والدین، تکلیف واجبی است که در عرض پرستش و عبادت خدا و نفی شرک قرار دارد. همچنین ارحام و خویشان، همسایگان، دوستان و رفقا، هر کدام که به نوعی با ما در ارتباط هستند و در نظام فقهی، حقوقی، تربیتی و اخلاقی اسلام برای آنها حقوقی، و برای ما در قبال آنها تکالیفی معین شده است، هیچ گاه دارای حقوق مساوی نیستند و تکالیف ما نسبت به آنها یکسان نیست. البته شیوه ی قرآن و بسیاری از روایات و بیانات اهل بیت علیهم السلام، بیان همه ی این امور در کنار هم است. این شیوه در دیگر کتاب ها نظیر رساله های علمیه، مرسوم نیست. هیچ کدام از رساله های علمیه ی فقها درباره ی توصیه ها و تکالیف اخلاقی و دستورالعمل های تربیتی سخنی ارائه نکرده اند.
به دلیل اینکه در قرآن و روایات معصومین علیهم السلام، مباحث مختلفی در کنار هم مطرح شده است، کسانی مجاز به مراجعه به آیات شریفه ی قرآن و روایات و اقتباس از آنها هستند که اهل آن بوده و تخصص مورد نیاز را داشته باشند. روایات معصومین علیهم السلام همچون قرآن کریم دارای محکم و متشابه، مطلق و مقید، عام و خاص و تضاد و تعارض های ظاهری فراوان است. بازشناسی این موارد از هم و بهره بردن صحیح از هر کدام، کار هر کس نیست. با این وصف، اگر کسی بدون تخصص و علم لازم و کافی بخواهد به سراغ آیات قرآن و روایات برود، نتیجه ای جز گمراهی و تباهی نخواهد داشت. بسیاری از ایرادهایی که برخی انسان های جاهل بر دین مقدس اسلام و بعضاً بر آیات شریفه ی قرآن یا بیانات و سیره ی مبارکه ی معصومان علیهم السلام وارد می سازند، به دلیل جهل به این امور است.
مثلاً فرض کنید کسی درباره ی حقوق و تکالیف زن و شوهر به سراغ آیات قرآن و روایات برود. از سویی به مطالبی برخواهد خورد که بر حاکمیت مرد در خانه و حتی دستور به اطاعت زن از مرد و مسائلی از این قبیل دلالت دارد. پس مرد خانه باید دستور دهد و زن اطاعت کند. مرد بخواهد و زن تمکین کند. در هر صورت، زن باید مرد را راضی نگه دارد تا خدایش از وی راضی و خشنود گردد. از سویی دیگر، مطالبی را مشاهده خواهد کرد که نتیجه اش، عدم جواز تحمیل بسیاری از این امور از ناحیه ی مرد به همسرش است. مثلاً مرد نمی تواند همسرش را به شیردهی به فرزندش مجبور کند یا زن، مجبور به کار در خانه نیست.
هر دو طرف این امر و نهی ها، احکام الهی است. کسی که متخصص نبوده، از زوایای ظریف و دقیق موجود در آیات و روایات، و ضوابط استفاده از این منابع عالی الهی، آگاه نباشد، بین این امور، تعارض و تضاد بسیاری مشاهده خواهد کرد، یا در مرحله ی عمل در برخورد با این مسائل، تنها بخشی را انتخاب می کند که مطابق میل و هوای نفسش باشد یا تفسیری مطابق میل خویش ارائه می دهد.
بسیاری از خانواده ها، همسران، فرزندان، مسئولان و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت و فرهنگ جامعه، معلمان، مربیان، رهبران و هادیان فکری جامعه، مؤلفان و مدرسان گاه به ساده ترین و پیش پا افتاده ترین وظایف دینی خود واقف نیستند. در نتیجه، در مرحله ی عمل، متوقف یا دچار انحراف از مسیر و گمراهی خواهند شد. در چنین اوضاعی، نه تنها مشکلی حل نخواهد شد، بلکه گاه به دلیل عملکردهای افراطی و تفریطی و اختلاط با فرهنگ های انحرافی و نادرست بیگانه، وضع بدتر می شود و بدعت گذاری های نادرستی انجام خواهد شد. این وضع تا جایی پیش می رود که نظر بسیاری از متدینین به ویژه جوانان درباره ی احکام دین تغییر کرده و به این نتیجه ی غلط رسیده اند که دین و احکام دین در جامعه ی امروز قابل اجرا نیست و باید به سراغ فرهنگ ها و ارزش های غربی و امروزی تر رفت.
تلاش اندیشمندان و علمای مسلمان این است که با دوری از افراط و تفریط و پرهیز از بدعت گذاری، اسلام ناب را از منابع اصیل دینی استخراج، و به نیازمندان ارائه کنند. این عزیزان در این راه، یعنی فهم درست محتوای دین و امانت داری و انتقال صحیح آن به مؤمنان و جامعه ی تشنه ی معارف اصیل دینی، متحمل رنج و زحمت فوق العاده ای شده اند. اگر تلاش های آن بزرگواران نبود، نسل امروز از این منابع عظیم الهی، محروم می ماند.
مشکلات و معضلات بسیاری که امروزه متوجه مسلمانان و خانواده های آنها و کل جامعه ی اسلامی است، نیاز به تحقیقات عمیق، ژرف اندیشی در مسائل و ارزش های دینی و کشف دستورها و احکام مورد نظر دین مقدس اسلام به وسیله ی علما و دانشمندان متخصص و اهل فن از منابع اصیل اسلامی، یعنی قرآن کریم، روایات و سیره ی مبارکه ی اهل بیت علیهم السلام را دو چندان کرده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لاَ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَ بِذِی الْقُرْبَى وَ الْیَتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَ الْجَارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ مَنْ کَانَ مُخْتَالاً فَخُوراً (نساء، 36).

منبع مقاله: مصباح یزدی، محمدتقی، (1391)، صهبای حضور(شرح دعای چهل و چهارم صحیفه ی سجادیه)، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله علیه، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.