مغولان و تشیع

شعیان تا قبل از هجوم و انحلال حکومت عباسی تحت فشار دستگاه خلافت عباسی و درباریان بوده اند و حتی در بغداد، مرکز خلافت عباسی با این که ابن علقمی، وزیر خلیفه شیعه و از دوست داران اهل بیت (ع) بود، به شیعیان
يکشنبه، 6 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مغولان و تشیع
مغولان و تشیع

 

نویسنده: روح الله شریعتی




 

شعیان تا قبل از هجوم و انحلال حکومت عباسی تحت فشار دستگاه خلافت عباسی و درباریان بوده اند و حتی در بغداد، مرکز خلافت عباسی با این که ابن علقمی، وزیر خلیفه شیعه و از دوست داران اهل بیت (ع) بود، به شیعیان اجحافاتی می شد. فرزندان خلیفه دیگر مقامات را مسلمانان سنی مذهب بوده و به بهانه های واهی به آزار و اذیت شیعیان می پرداختند. این آزارها به حدی پیش رفت که ابوبکر، فرزند آخرین خلیفه عباسی و دواتدار، فرمانده لشکر خلیفه برای سرکوب شیعیان به محله شیعه نشین بغداد یورش برده و دست به کشتار و هتک ناموس شیعیان زدند. این جنایت ها موجب نفرت شیعیان از دستگاه خلافت شد. اما بعد از فروپاشی خلافت عباسی و روی کار آمدن مغول و اعمال نفوذ خواجه نصرالدین طوسی در آن دستگاه تا حدی به وضع عمومی شیعیان رسیدگی شد و حوزه های علمیه شیعه که در بغداد و یا حوالی آن بود، با تمشیت خواجه نضجی تازه یافت.
خواجه نصیرالدین طوسی در دوره مغول متولی اوقاف و مدارس علمیه گردید و از منافع اوقاف به بهبود وضع اقتصادی طالبان علم همت گماشت. این کمک ها به طور مستمر برای همه دانشمندان مسلمان ادامه داشت و به هر دانشمندی طبق رشته ی تحصیلی اش مستمری داده می شد و بالاترین مستمری ها را فلاسفه، فقها و اطبا داشتند. ارتباط دانشمندان و فقهای مسلمان با حکومت به واسطه وجود خواجه در دستگاه مغول زیاد شد، به حدی که محقق حلی با حاکم بغداد ارتباط تنگاتنگی برقرار کرد و کتاب معتبر خویش را به خواسته او به نگارش در آورد. ایشان در بیست سال آخر عمر خود که هم زمان با حکومت مغول بود، این ارتباط را حفظ کرده و کتاب « معتبر» خویش را با اوصاف زیبایی از خواجه شمس الدین محمد جوینی، حاکم بغداد آغاز می کند. علاوه بر محقق، مرحوم علامه ی حلی نیز که بعد از محقق مرجعیت شیعه را بر عهده می گیرد، با دستگاه ایلخانی ارتباط زیادی داشته به حدی که از ملازمان ایلخان گشته و به وی را مسلمان می کند. نفوذ این گونه عالمان که چشم طمع به اموال حاکم نداشتند علاوه بر این که باعث اصلاح کار دستگاه های حکومت و مسلمان شدن دربارایان شد سبب آشنایی عالمان و فقیهان با مسائل حکومتی جدید و استخراج راه حل مشکلات حکومتی از فقه گردید.
شاید بتوان گفت که رکود اندیشه سیاسی فقهای شیعی به ویژه تا قرن هفتم بیش تر به علت عدم وجود حاکمان شیعه و یا حاکمان عادلی است که با دانشمندان روابط تنگاتنگی برقرار کنند؛ یعنی بعد از صدر اسلام که حاکمان اموی و سپس عباسی بر مسند خلافت تکیه زدند، رابطه علمای شیعی با حاکمان اهل تسنن کم تر بود. در این دوران عمدتاً ظلم و ستم خلفا و اطرافیان آنان زمینه ی حضور عالمان شیعی را در دربار فراهم نمی کرد و شیعیان معدودی که در دستگاه منصبی داشتند رابطه ی خود را با عالمان شیعه مخفی می کردند. با فروپاشی حکومت عباسی و نفوذ شیعیانی، هم چون خواجه نصیر در دربار زمینه هم کاری فقها و دیگر دانشمندان شیعه با حکومت ایجاد شد. به گفته نویسندگان کتاب « تاریخ مغول در ایران» هولاکو دوست دار علم بود و به همین جهت عالمان را دوست می داشت. (1) سر انجام هولاکو در سال 663 هجری از دنیا رفت و فرزندش، اباقا جانشین او شد. خواجه نصیرالدین طوسی ضمن خطابه ای محسنات وی را بر می شمارد.

پی‌نوشت‌:

1. برتولد اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ترجمه محمود میرآفتاب، ص 71.

منبع مقاله: شریعتی، روح الله؛ (1347)، اندیشه سیاسی محقق حلی، قم: بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ دوم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط