نویسنده: دکتر مریم کوشا
همراهی بیماری های دیگر با اختلال بیش فعالی- کمبود توجه بسیار شایع است. وجود این همراهی باعث مشکل شدن درمان و افت عملکرد بیش تری در مقایسه با ابتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه به صورت منفرد می شود. بنابراین باید به وجود یا عدم وجود اختلالات همراه توجه شود تا در صورت تشخیص درمان شوند. لازم به ذکر است که بیماری های همراه با اختلال بیش فعالی- کمبود توجه باید به صورت جداگانه درمان شوند و تشخیص و درمان آن ها برعهده ی افراد متخصص است.
اختلالات شایع همراه با اختلال بیش فعالی- کمبود توجه شامل موارد زیر است:
اختلالات رفتار تخریبی:
شامل اختلال نافرمانی مقابله جویانه و اختلال سلوک است. مشخصه ی این اختلال الگوی پایداری از رفتارهای منفی، نافرمانی و رفتار خصومت آمیز در مقابل صاحبان قدرت همراه با عدم پذرش مسئولیت در قبال اشتباهات است که منجر به سرزنش دیگران می شود. کودکان مبتلا به این اختلال به آسانی از دیگران می رنجند، معمولاً با بزرگ ترها جروبحث می کنند، از کوره درمی روند و خشمگین می شوند، به طور مکرر در مقابل قوانین و درخواست های بزرگسالان نافرمانی می کنند، به عمد باعث ناراحتی دیگران می شوند و برای اشتباهات و سوءرفتار خود دیگران را سرزنش می کنند. نشانه های این اختلال بدون استثنا در خانه بروزمی کنند و ممکن است در مدرسه یا در مقابل سایر بزرگسالان یا هم سالان ظاهر نشوند. در برخی موارد خصوصیات اختلال، خارج از منزل بروز می کند و گاهی رفتارهای مخرب در خانه آغاز می شوند و به تدریج در خارج از خانه نیز خود را نشان می دهند. معمولاً نشانه های این اختلال در تعامل با بزرگسالان یا افراد هم سالی ظاهر می شود که کودک به خوبی با آن ها آشناست. این افراد رفتار خود را به عنوان واکنشی در مقابل شرایط غیرمنطقی توصیف می کنند و خود را مقصر نمی دانند. رفتارهای این کودکان در روابط بین فردی و عملکرد تحصیلی آن ها اثر منفی می گذارد و آن ها اغلب دوستی ندارند.اختلال سلوک مجموعه ای پایدار از رفتارهایی است که با گذشت زمان شکل می گیرند و غالباً مشخصه ی آن پرخاشگری و تجاوز به حقوق دیگران است.
کودکان ونوجوانان مبتلا به اختلال سلوک اغلب بعد از 12 سالگی علایم این اختلال را نشان می دهند. این علایم شامل رفتار پرخاشگرانه، قلدری، پرخاشگری جسمی و رفتار بی رحمانه نسبت به هم سالان، گستاخی، نافرمانی و بددهنی نسبت به بزرگ ترها، دروغگویی مستمر، فرارهای مکرر از مدرسه و منزل، سنگدلی و قساوت نسبت به حیوانات، دزدی، تخریب عمدی اموال دیگران و عدم رعایت قانون در منزل و جامعه است.
این افراد کوشش برای پنهان کردن رفتارهای ضداجتماعی خود نمی کنند و مصرف سیگار و مشروبات الکلی و سایر مواد مخدر و اقدام به خودکشی نیزدر آن ها شایع است.بسیاری از آن ها از اختلال افسردگی نیز رنج می برند.
متأسفانه بیش ازنیمی ازکودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه به اختلال نافرمانی مقابله جویانه نیز مبتلا هستند و تعدادی از آن ها به سمت اختلال سلوک پیش می روند.
مسلماً تشخیص و درمان به موقع اختلال بیش فعالی- کمبود توجه نقش مهمی در پیشگیری از این روند دارد.
آموزش والدین در زمینه ی مهارت های اداره ی کودک با تأکید بر استفاده از روش های رفتاردرمانی درکودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه نقش مؤثری در پیشگیری و درمان اختلالات رفتار تخریبی خواهد داشت.
اختلالات یادگیری
دسته ای از اختلالات تکاملی هستند که مشخصه ی آن ها نقایصی در کودک یا نوجوان در زمینه ی کسب مهارت های خواندن، نوشتن، تکلم، گوش دادن، استدلال یا ریاضیات است و کودک مبتلا از این لحاظ نسبت به کودکان هم سن و دارای ظرفیت هوشیمشابه در سطحی پایین تر است. اختلالات یادگیری نادر نیستند و حداقل 5 درصد کودکان سنین مدرسه به آن مبتلا هستند.
اختلال بیش فعالی- کمبود توجه به طور متوسط درمواردی با اختلالات یادگیری همراهی دارد. اهمیت این همراهی در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه از این جهت است که وجود اختلال یادگیری همانند مشکلات مربوط به کمبود توجه باعث مشکلات تحصیلی می شود ولی با درمان اختلال بیش فعالی- کمبود توجه، عملکرد تحصیلی در حوزه ی مربوطه اصلاح نمی شود و با سطح هوشی کلی کودک مطابق نیست. برای مثال در یک کودک مبتلا به اختلال خواندن، توانای شناسایی صداها و خواندن کلمات مطابق با عملکرد او در ریاضی یا سایر مواد درسی نیست و به طور مشخص ضعیف تر است. بنابراین لازم است کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه از نظر اختلالات یادگیری ارزیابی شوند.
کودکان مبتلا به اختلال خواندن در به خاطر آوردن صدای حروف و قوانین موردنیاز برای ترکیب صداها و ساختن کلمات، رعایت توالی صداهای یک کلمه، بازشناسی کلمات و مفهوم آن ها مشکل دارند. کودکانی که از هوش خوبی برخوردار هستند، با استفاده از حافظه ی شنیداری خود تا جایی که مقدور باشد، این نقص را پوشیده نگاه می دارند ولی به تدریج که کلمات بیش تر و مشکل تر می شوند، نقص آن ها به شکل حذف، اضافه یا تحریف صداها و حروف در کلمات، استفاده ی نابجا از حروف بزرگ و کوچک در کلمه و جمله و هم چنین کاربرد نادرست حروف اضافه و ربط و علایمی مثل نقطه و ویرگول در جمله نمایان می شود. سرعت خواندن در این کودکان بسیار کند و همراه با اشتباهات متعدد است، این مشکلات باعث می شود که علاقه ای به خواندن و نوشتن نداشته باشند و هنگام نیاز به ارائه ی این مهارت ها در مدرسه دچار اضطراب شوند و احساس شرم و ناکامی کنند. بعضی از این کودکان نیز دلسرد، عصبانی یا افسرده می شوند و اعتماد به نفس آن ها کاهش می یابد.
کودکان مبتلا به اختلال نوشتن در بیان و به نوشته درآوردن افکارشان، هجی کردن کلمات، رعایت اصول دستوری، نقطه گذاری و پاراگراف بندی مناسب و مطابق با هوش کلی و آموخته های خود مشکل دارند. به تدریج که این کودکان به کلاس های بالاتر می روند، جمله بندی های آن ها در بیانات ونوشتار بسیار ابتدایی و عجیب می شود و با سن و انتظاری که از آنان می رود، هماهنگی ندارد. این مسئله باعث اضطراب، عصبانیت، ناکامی، افسردگی و ناامیدی این کودکان می شود.
کودکان مبتلا به اختلال ریاضیات در درک مفاهیم ریاضی مشکل دارند. مشکلات این کودکان شامل یادگیری نام اعداد، به
یادآوری معنی علایمی مثل جمع یا تقسیم، به خاطر سپردن جدول ضرب، فهم معنی کلمات در مسئله ها و انجام عملیات ریاضی است.
زمانی که این کودکان در کلاس اول یا دوم هستند، گاهی با استفاده از هوش و حافظه ی طوطی وار قادرند نقص خود را بپوشانند، اما پس از آن که مفاهیم مشکل تر می شوند، اختلال خود را به صورت بارزتری نشان می دهند.
اختلال ریاضیات اغلب همراه با سایر انواع اختلالات یادگیری و زبان است وهم چون انواع قبلی روی اعتماد به نفس، خلق و روابط اجتماعی کودک یا نوجوان تأثیر می گذارد.
مشکلات مربوط به اختلالات یادگیری اگرچه به صورت شایع همراه با اختلال بیش فعالی- کمبود توجه دیده می شوند، اما به درمان اختصاصی اختلال بیش فعالی- کمبود توجه جواب نمی دهند و نیاز به آموزش های کمکی اختصاصی برای هر یک از انواع اختلالات یادگیری دارند.
اختلال وسواسی- جبری
اختلال وسواسی- جبری یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که از دو بخش تشکیل می شود: وسوالس و اجبار. وسواسشامل افکار، تصاویر ذهنی یا تکانه هایی است که به صورت ناخواسته و خارج از کنترل فرد مرتب در ذهنش تکرار می شوند،ایجاد اضطراب، مزاحمت و ناراحتی می کنند ووقت گیرند. اجبار شامل عمل ذهنی یا رفتار اجباری و تکراری برای کم کردن اضطراب ناشی از وسواس است.
شیوع این بیماری در کودکان حدود یک تا چهار درصد گزارش شده است ولی به نظر می رسد اغلب بیماران بزرگسال مبتلا به اختلال وسواسی- جبری شروع علایم خود را از دوران کودکی ذکر می کنند.
نکته ی قابل توجه این است که علایم این بیماری جزء علایم روان پزشکی با تظاهرات معطوف به درون فرد است و ممکن است فرد مبتلا سال ها از این علایم رنج ببرد ولی آن ها را از اطرافیان پنهان کند.
گاهی ترس ها و اضطراب های مربوط به افکار وسواسی درکودکان و نوجوانان بدون همراهی با اجبار است و به این ترتیب کودک یا نوجوان بدون هیچ تظاهر بیرونی از افکار ترساننده ونگران کننده رنج می برد و به دلیل شرم از مسخره شدن و ترس از غیرعادی به نظر رسیدن، هرگز آن ها را بیان نمی کند. همراهی اختلال بیش فعالی- کمبود توجه با اختلال وسواسی- جبری حدود 16 تا 20 درصد گزارش شده است. ولی از آن جا که کودکان مبتلا به وسواس معمولاً شکایتی از خود بروز نمی دهند، توجه به همراهی این دو اختلال و ارزیابی دقیق توسط افراد متبحر بسیار کمک کننده خواهد بود. شایع ترین وسواس ها در کودکان ونوجوانان مبتلا شامل اشتغال ذهنی بیش از حد با کثیفی ومیکروب و ترس از بیماری، افکار تکراری با محتوای آسیب به خود یا والدین، آماده نبودن برای مدرسه، دیر رسیدن به مدرسه، جاگذاشتن وسایل یا احساس گناهکار بودن است.
شایع ترین اجبارها در کودکان و نوجوانان شامل شست و شو، بررسی مکرر تکالیف، پرسیدن سؤالات تکراری از والدین، حساسیت بیش از حد به نظم و ترتیب، و مرتب کردن مکرر وسایل است.
این کودکان گاهی بارها و بارها کیف خود را بررسی می کنند تا مطمئن شوند هر چیزی به همان ترتیب که مدنظرشان است، سر جایش قرار گرفته یا بارها کلماتی را که نوشته اند، پاک می کنند و دوباره می نویسند. گاهی این کودکان قوانین خاصی برای انجام دادن برخی اعمال دارند که حتماً باید رعایت شوند و والدین اغلب آن ها را به عنوان عادت می شناسند.
واقعیت این است که اختلال وسواسی- جبری فراتر از عادت های روزمره و معمولی افراد است، چرا که عادت ها همراه با اضطراب نیستند و باعث بالاتر رفتن عملکرد فرد می شوند، اما رفتارهای تکراری در بیماری وسواسی- جبری غیرمنطقی و به منظور رفع اضطراب هستند، هم چنین باعث افت عملکرد فرد می شوند.
اختلال وسواسی- جبری در کودکان و نوجوانان هم چون بزرگسالان، بیماری مزمنی است که به درمان نیاز دارد.
اختلالات تیک
اختلالات تیک شامل چند بیماری است که خصوصیت همه ی آن ها حرکات غیرارادی (تیک حرکتی) یا صداهای غیرعادی (تیک صوتی) است. این حرکات یا صداها به صورت ناگهانی و تکرارشونده هستند.شایع ترین تیک های حرکتی در سر و گردن مشاهده می شوند، مثل پلک زدن یا حرکات اطراف دهان و بینی و حرکات گردن.
شایع ترین تیک های صوتی به صورت سرفه کردن یا بالا کشیدن بینی هستند. حد نهایت تیک های حرکتی می تواند به صورت حرکات پیچیده یا ظاهراً هدف دار باشد، مثل صاف کردن موها یا لباس. و به ندرت به صورت حرکاتی دیده می شود که با آسیب به خود فرد همراه است. هم چنین در موارد محدودی تیک های صوتی می توانند به صورت خروج کلمات زشت از دهان فرد باشند.
بیماری عموماً قبل از 7 سالگی شروع می شود. شکل و شدت تیک ها در طول بیماری تغییر می کند و معمولاً با افزایش سن تخفیف می یابد. نکته ی مهم این است که فرد مبتلا قادر به کنترل حرکات یا خروج صداها نیست. اگرچه گاهی به نظر می رسد فرد برای مدت کوتاهی قادر به سرکوب آن هاست، اما پس از آن دچار سرریز شدن تیک ها می شود.
بنابراین یادآوری به کودک برای جلوگیری ازحرکات و صداها و انجام ندادن آن ها و احیاناً استفاده از روش های تنبیهی برای کاهش تیک ها نه تنها مؤثر نیست، بلکه باعث افزایش اضطراب کودک یا نوجوان و در نهایت تشدید تیک ها می شود.
علت تیک ها به طور عمده نقص در ساختار و عملکرد مغز است که از طریق ژنتیکی به ارث می رسد، و اضطراب باعث تشدید تیک ها می شود.
انواع مختلف اختلالات تیک:
1- تیک گذار شامل تیک حرکتی گذرا، تیک صوتی گذرا و تیک حرکتی و صوتی گذراست. این دسته از اختلالات تیک حداقل 4 هفته و حداکثر یک سال طول می کشند.2- تیک مزمن شامل تیک حرکتی مزمن یا تیک صوتی مزمن است. طول مدت تیک ها در این نوع از بیماری بیش تر از یک سال است.
3- تیک حرکتی و صوتی مزمن یا سندرم تورت که شامل تیک های حرکتی و صوتی به صورت توؤم و با مدت بیش تر از یک سال است.
شیوع اختلال تورت در طول عمر حدود 4 تا 5 مورد در هر 10000 نفر است.همراهی اختلال بیش فعالی- کمبود توجه با اختلال تورت بسیار شایع است، در واقع تعدادی از بیماران مبتلا به تورت علایم اصلی اختلال بیش فعالی- کمبود توجه را نیز دارند. این همراهی باعث افزایش مشکلات اجتماعی و رفتاری و افت بیش تر عملکرد تحصیلی و ناتوانی بیش تر در بیماران می شود.
بنابراین توجه به این همراهی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه در طرح ریزی درمان وپیش آگاهی بیماران مؤثر است.
برای درمان اختلالات تیک، دردرجه ی اول به والدین آموزش داده می شود تا از تیک های بیمار چشم پوشی کنند، ودر صورتی که تیک ها شدید و باعث تنش و افت عملکرد بیمار شوند، درمان دارویی استفاده خواهد شد.
اختلالات افسردگی:
اختلالات افسردگی درکودکان و نوجوانان، دسته ای از بیماری ها هستند که با الگوهای پایدار آشفتگی خلق همراه اند. آشفتگی خلق عمدتاً به شکل غمگینی، ناامیدی، بی حوصلگی، احساس بی ارزشی و کاهش اشتیاق برای شرکت در بازی ها، ورزش و درس خواندن، یا به شکل خلق تحریک پذیر، عصبانیت، پرخاشگری و درگیری خود را نشان می دهد.اختلالات افسردگی در کودکان ونوجوانان شامل افسردگی عمده و اختلال افسرده خویی است.
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه به دلیل مشکلات در برقراری روابط اجتماعی، بازخوردهای منفی مکرر از طرف والدین، معلمان و هم سالان و احساسات منفی که به علت ناکامی های مکرر در عملکرد تحصیلی نسبت به خود پیدا می کنند، در معرض ابتلا به افسردگی هستند. هم چنین برخی از تحقیقات نشان داده اند که کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه استعداد ژنتیکی بیش تری برای ابتلا به افسردگی دارند.
زمانی که یک کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه، افسرده می شود، ممکن است به نظر برسد که تحرک وی کم شده است. خسته، بی حوصله، بداخلاق، بهانه گیر، حساس و زودرنج می شود، مشکل تمرکز وی شدیدتر می شود و به افت عملکرد تحصیلی او می انجامد. نوجوانان مبتلا به افسردگی معمولاً تحریک پذیر، عصبانی و پرخاشگر هستند. غیبت از مدرسه، فرار از خانه، رفتارهای بی پروا و بدون ملاحظه مثل رانندگی های پرخطر، مصرف مواد مخدر و اقدام به خودکشی می توانند از دیگر علایم افسردگی باشند.
درمان اختلالات افسردگی درکودکان و نوجوانان شامل درمان دارویی، درمان های شناختی- رفتاری و آموزش خانواده است.
برای پیشگیری از افسردگی در یک کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه، لازم است تا ضمن درمان این اختلال که باعث بهبود عملکرد تحصیلی او می شود، برای بهبود روابط اجتماعی وتقویت اعتماد به نفس کودک آموزش های لازم به او و والدینش داده شود. برای مثال توجه والدین به یافتن نقاط قوت در کودک و تأکید روی این نقاط می تواند کمک کننده باشد.
اختلال خلقی دوقطبی:
اختلال خلقی دوقطبی دسته ای از بیماری های خلقی است که در آن آشفتگی خلق به صورت بر هم خوردن تنظیم خلق و دوره هایی از خلق بالا و تحریک پذیر همراه با دوره هایی از خلق پایین و افسرده مشاهده می شود.اختلال خلقی دوقطبی در نوجوانان اغلب به صورت تغییرات شدید خلق، رفتارهای پرخاشگرانه، افت عملکرد تحصیلی، رفتارهای همراه با آسیب به خود و دیگران، اقدام به خودکشی و مصرف مواد مخدر است.
در زمینه ی همراهی اختلال بیش فعالی- کمبود توجه با اختلال خلقی دوقطبی اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد و آمارهای متفاوتی درمورد شیوع این همراهی ارائه شده است.
به هر حال به نظر می رسد شیوع اختلال خلقی دوقطبی درکودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه بیش تر از کودکان معمولی باشد و این همراهی باعث تشدید همه ی مشکلات آن ها و افت بیش تر عملکردشان خواهد شد. مسلماً این موارد نیاز به درمان های خاص و در بعضی موارد درمان از طریق بستری شدن خواهد داشت.
اختلالات مربوط به مصرف مواد مخدر:
کودکان ونوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه از یک سو به علت خصوصیاتی مثل کم تحملی و تکانشگری، تنوعطلبی و علاقه مندی به فعالیت هایی که با ارضای فوری همراه هستند و از سوی دیگر، تجربه ی مکرر احساس ناکامی افسردگی و عزت نفس پایین، مستعد گرایش بیش تر به سمت مصرف سیگار و سایر مواد مخدر هستند.
15 تا 19 درصد بیماران مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه در سنین پایین شروع به مصرف سیگار یا سایر مواد مخدر می کنند. این افراد سریع تر به سمت مصرف و وابستگی به مواد مخدر می روند و شدت مصرف و نیز افت عملکرد ناشی از آن در آنان بیش تر است.
تحقیقات نشان داده است که درمان به موقع اختلال بیش فعالی- کمبود توجه احتمال خطر مصرف سیگار و سایر موادمخدر را کاهش می دهد.
بنابراین ضرورت و اهمیت تشخیص و درمان اختلال بیش فعالی- کمبود توجه، به عنوان یک بیماری قابل درمان، در مقایسه با اختلالات مربوط به مصرف مواد که درمان بسیار سخت و همراه با عودهای مکرر دارد مشخص می شود. در واقع با درمان اختلال بیش فعالی- کمبود توجه احتمال خطر مصرف سیگار و مواد مخدر کاهش می یابد.
اختلالات هماهنگی حرکتی:
منظور از اختلالات هماهنگی حرکتی، عملکرد پایین در فعالیت های روزانه و عدم هماهنگی مورد انتظار برحسب سن و سطحهوش فرد است. کودکان مبتلا به اختلال در هماهنگی حرکتی ممکن است در دستیابی به شاخص های حرکتی مثل نشستن، پریدن یا راه رفتن تأخیر داشته باشند یا در برخی مهارت های حرکتی خاص ناشی گری نشان دهند. مثلاً ممکن است بیش از حد معمول با اشیا برخورد کنند یا آن ها را بیندازند و در راه رفتن، بستن دکمه ها و باز و بسته کردن زیپ ناشی گری نشان دهند. این کودکان اغلب، موقع راه رفتن تلوتلو می خورند و وقتی می خواهند به طرف بچه های دیگر بروند به آن ها برخورد می کنند. این دست و پا چلفتی بودن بین 2 تا 4 سالگی تقریباً در تمام فعالیت های مستلزم مهارت های حرکتی ظاهر می شود.
درکودکان دبستانی این اختلال به شکل عدم مهارت در دوچرخه سواری، اسکیت سواری، دویدن، لی لی کردن و پریدن ظاهر می شود و در سال های میانی مدرسه، کودکان مبتلا در ورزش های گروهی نظیر فوتبال یا بسکتبال مشکل دارند.
اختلال هماهنگی حرکتی در حرکات ظریف، در کودکان بزرگ تر به شکل عدم مهارت در استفاده از قیچی و مهارت های آرایشی پیچیده تر مثل حالت دادن به موها تظاهر می کند.
کودکان مبتلا اغلب به دلیل ضعف مهارت در بسیاری از ورزش ها از سوی هم سالان خود طرد می شوند و در روابط با هم سالان خود مشکل دارند.
همراهی اختلال بیش فعالی- کمبود توجه با اختلالات هماهنگی حرکتی در حدود نیمی از موارد دیده می شود و توجه به این همراهی، تشخیص این دسته از مشکلات و ارجاع بیماران برای دریافت کاردرمانی، کمکی مؤثر در بهبود مشکلات هماهنگی حرکتی است.
اختلالات اضطرابی:
اضطراب یک احساس طبیعی است که تجربه ی آن در کودکان، بخشی از رشد و تکامل روابط اجتماعی آنان محسوب می شود. مثل نوزادی که در پاسخ به یک صدای بلند گریه می کند یا شیرخواری که با دیدن فردی غریبه برانگیخته می شود و خود را به مادر می چسباند.چنان چه دردوران رشد و تکامل کودک، اضطراب فراتر از حد معمول، طولانی، شدید و آزاردهنده باشد و به اختلال در عملکرد وی منجر گردد، بیماری محسوب می شود و نیاز به درمان خواهد داشت.
اختلالات اضطرابی درکودکان و نوجوانان شامل اختلال اضطراب جدایی، انواع ترس های مرضی و اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس از حادثه و اختلال وسواسی- جبری است.
اختلال بیش فعالی- کمبود توجه در بیش از 30 درصد موارد همراه با اختلالات اضطرابی است. از آن جا که علایم اضطرابی درکودکان و نوجوان جزء علایم با تظاهرات درونی است، توجه به این همراهی و ارزیابی برای یافتن نشانه های بیماری به منظور درمان آن برعهده ی درمانگر است.
با توجه به نوع اختلال اضطرابی و شدت آن، درمان های شناختی- رفتاری و درمان دارویی می توانند کمک کننده باشند.
منبع مقاله :
کوشا، مریم؛ (1388)، اختلال بیش فعالی- کمبود توجه، تهران: نشر قطره، چاپ اول