نویسندگان:
دکترشهربانو قهاری
سعیده زنوزیان
دکترشهربانو قهاری
سعیده زنوزیان
انواع اختلالات شخصیت کدامند؟
14 نوع اختلال شخصیت وجود دارد که عبارتند از: اختلال شخصیت پارانوئید، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، اختلال شخصیت اسکیزوئید، اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت خودشیفته، اختلال شخصیت نمایشی، اختلال شخصیت اجتنابی، اختلال شخصیت وابسته، اختلال شخصیت وسواسی- جبری، اختلال شخصیت منفعل- پرخاشگر، اختلال شخصیت افسرده، اختلال شخصیت خودآزار، دیگر آزار و اختلال شخصیت منفی گرا.11 اختلال اول جزء اختلالات اصلی اند که در سه گروه بزرگ جمع می شوند. گروه الف: شامل اختلالات شخصیت پارنوئید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپال است. افراد مبتلا به این اختلالات اغلب غیرعادی و عجیب و غریب به نظر می رسند. گروه ب: اختلالات شخصیتی نمایشی، خودشیفته، ضداجتماعی و مرزی را در برمی گیرد. افراد مبتلا به این اختلالات اغلب هیجانی، نمایشی و بی ثبات هستند. گروه ج: اختلالات شخصیت اجتنابی، وابسته، وسواسی- جبری و منفعل- پرخاشگر را شامل می شود. افراد مبتلا به این اختلالات اغلب مضطرب و نگران به نظر می رسند. اختلال شخصیت افسرده، دیگرآزار، خودآزار و منفی گرا نیز سال های اخیر مطرح شده اند.
برخی از مبتلایان به اختلالات شخصیتی، صفاتی نشان می دهند که محدود به یک نوع اختلال شخصیت نیست و اگر کسی دارای ملاک های تشخیصی بیش از یک نوع اختلال شخصیت باشد، هم زمان تشخیص چند نوع اختلال را دریافت می کند.
علائم و نشانه های اختلال شخصیت وسواسی کدامند؟
قبل از پرداختن به اختلال شخصیت وسواسی جا دارد به ویژگی های کلی افراد مبتلا به اختلال های شخصیتی گروه (ج) اشاره شود. وضعیت روانی بیماران گروه (ج) با اضطراب، تنش و نگرانی مشخص می شود. این افراد نگران پذیرفته شدن از سوی دیگران هستند و از طرد شدن می ترسند، اما در مقایسه با افرادی که در گروه الف و ب قرار دارند، اندکی نسبت به مشکلات خود آگاهی دارند و تا اندازه ای خود را بیمار می دانند. افرادی که در این دسته قرار می گیرند، در مهارت های ارتباطی ضعیف هستند و علی زغم تمایل به روابط پایدار با دیگران، در این کار با مشکل مواجه می شوند. ترس از طرد شدن، انفعال، ناتوانی در نه گفتن، وابستگی، تردید در تصمیم گیری، سرسختی، یکدندگی و ناتوانی در لذت بردن، در بیماران این گروه دیده می شود.اختلال شخصیت وسواسی- جبری با جدیت، خشک بودن، نظم و ترتیب، پشتکار، سرسختی و تردید و مشخص می شود. کمال گرایی و انعطاف ناپذیری، خصویت اصلی این اختلال است. این اختلال در گروه (ج) اختلالات شخصیت جای می گیرد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی بر جزئیات تمرکز می کنند و از این که خیلی خشک، جدی و بدون احساس و زیادی منطقی هستند، احساس غرور می کنند. طرز تفکر آن ها بیش از اندازه بسته و خشک است و اغلب در تصمیم گیری درباره مسائل مختلف، دچار شک و تردید می شوند و علت تردید آن ها ترس از اشتباه است. جالب این جاست که آن ها خود را فردی خنثی می دانند، در حالی که این دیدگاه اشتباه و تحریف شده است، زیرا خشمی نهفته در پشت رفتارهای آن ها وجود دارد. آن ها گاهی اوقات خشم خفیفی را در ظاهر نشان می دهند، اما این خشم بیش تر زمانی آشکار می شود که انتظارات وسواسی آن ها برآورده نشود. این افراد بسیار وقت شناس هستند و در ابراز هیجان، و خرج کردن پول خسیسی هستند و نمی خواهند این ها را ارزان به کسی بدهند؛ به عبارتی، کم تر پیش می اید که آن ها بخواهند برای کسی از عاطفه شان مایه بگذارند و روی کسی سرمایه گذاری عاطفی عمیق کنند. در خرج کردن پول مشکل دارند و اغلب خیلی کم پیش می آید که در روابط بین فردی دست به جیب شوند، آن ها حتی برای خودشان هم درست و حسابی خرج نمی کنند، چه برسد به دیگران.
زمان، چیزی است که دو دستی به آن می چسبند، چون به قول خودشان کارهای زیادی دارند که باید انجام دهند و فرصت نمی کند برای دیگران درست و حسابی وقت بگذارند. از اشتغال ذهنی مبتلایان به این اختلال می توان از اصول، قوانین و مقررات، نظم و ترتیب، و نظافت نام برد. این صفات در زندگی شان مشکل ایجاد می کند. آن ها به رعایت دقیق مقررات اصرار می ورزند و قادر به تحملآن چه خود آن را تخلف می شمارند، نیستند. افرادی متعصب اند و به عقاید خود چسبیده اند و به سادگی زیر بار نمی روند که عقاید غیرمنطقی خود را کنار بگذارند. آن ها از توان کار کردن طولانی برخوردارند.
مهارت های ارتباطی این افراد محدود است. افرادی بسیار رسمی و جدی و فاید حس درک شوخی هستند. آن ها با جدیت و خشک بودن دیگران از خود فراری می دهند و از آن جایی که نمی توانند با دیگران کنار بیایند، اصرار دارند که دیگران تسلیم نیازهای آن ها شوند؛ البته جالب است بدانید که در مقابل افرادی که آنان را قوی تر از خود می پندارند، تسلیم می شوند و خواسته های آن ها را با جان و دل انجام می دهند، اما در برابر افراد زیر دست و ضعیف، بسیار پرتوقع هستند و اغلب آنان را تحقیر می کنند. این افراد اغلب زندگی زناشویی باثبات و کارآیی شغلی خوبی دارند، ولی از داشتن دوستان زیاد محرومند.
مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی، درون نگر و خود انتقادگر هستند و اغلب احساس گناه می کنند، اما سعی می کنند با توجیه عقلی و دلیل تراشی، نگرانی خود را کاهش دهند و از احساس گناه خود بکاهند، ولی به ندرت در این کار موفق می شوند. آن ها به شدت پایبند هنجارهای اجتماعی هستند و حتی ممکن است نسبت به اندیشه های جدید و نوگرایی ابراز ناراحتی کنند، به ویژه اگر این اندیشه های جدید، هنجارهای رفتاری متداول را به چالش بکشد. آن ها افرادی وظیفه شناس، آماده ی عمل، درستکار، دقیق و بسیار با وجدان هستند و اگر وظیفه ای به آن ها محول شود، آن را به خوبی انجام می دهند. به قدری سخت کوش و اهل کارند که حاضرند برای انجام دادن وظیفه، تفریح و سرگرمی را کنار بگذارند. به عبارتی، تفریح و سرگرمی در زندگی آن ها جای اندکی را اشغال می کند و از آن جا که زندگی مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی، خالی از تفریح و فعالیت های لذت بخش است، همواره در معرض افسردگی قرار دارند.
ویژگی های مثبتی هم چون وفاداری، دوراندیشی، ثبات، پیش بنی پذیری و احساس وظیفه را بیش از حد دارا هستند.
همان گونه که ملاحظه می کنید، ویژگی های شخصیتی این افراد، می تواند مثبت و منفی باشد، ولی در کل می توان گفت که این ویژگی ها به بهای داشتن زندگی ناخوشایند، پر استرس و اندوهبار تمام می شود که از خلاقیات و لذت در آن خبری نیست و احساسات گرم و خودجوش، تحت کنترل شدید فرد است. افراطی بودن این ویژگی ها منجر به مختل شد عملکرد روزمره ی شغلی، تحصیلی و روابط بین فردی آن ها می شود، به طوری که ممکن است شکل یک اختلال شدید را به خود بگیرد و چنین چیزی می تواند برای خود فرد و اطرافیانش بسیار دردسرساز و ناراحت کننده باشد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری به ندرت از کسی تمجید می کنند یا به کسی هدیه می دهند. آن ها هر نوع رابطه با دیگران را بر اساس یک سلسله قواعد و مقررات جدیِ از پیش تعیین شده برقرار می کنند. معمولا برای انجام دادن کارها از نظر زمانی جدول بندی سازمان یافته ای ندارند و فعالیت های مهم را در آخرین لحظات انجام می دهند. ناتوانی در اولویت بندی کارها، سبب می شود که اغلب در تکمیل پروژه ها به مشکل بربخورند، زیرا وقت خود را با فعالیت های کم اهمیت تر پر می کنند و برای فعالیت ها و پروژه های اصلی زمان کم می آورند و ممکن است مجبور شوند آن ها را در دقیقه ی نود انجام دهند.
آن ها در رابطه ی خود با دیگران همواره به این فکر هستند که آیا از دیگران مهم ترند یا کم اهمیت تر، به همین دلیل مدام خود را با دیگران مقایسه می کنند. با وجودی که از دستورات دیگران سرپیچی می کنند، ولی اصرار دارند که دیگران از آن ها اطاعت کنند؛ به همین دلیل دیگران را از خود می رنجانند، اما نسبت به این ویژگی شخصیتی خود، آگاه نیستند. به همین دلیل اغلب حق به جانب به نظر می رسند و هنگامی که نتوانند دیگران را تحت سلطه ی خود قرار دهند، خودخوری می کنند و خشمگین می شوند، ولی قادر به ابراز خشم خود نیستند.
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی، نسبت به انتقاد بسیار حساس هستند، به ویژه اگر انتقادکنندگان از موقعیت اجتماعی بالایی برخوردار باشند، در این صورت انتقاد آنان برای شان خیلی گران تمام می شود.
این افراد را ماشین های زنده تعریف کرده اند. چنان چه بیماری در توصیف زندگی اش می گفت: «من شبیه یک قطارم. قطاری که خوب و تند کار می کند و بارهای سنگین می کشد، اما فقط و فقط در مسیری از پیش تعیین شده حرکت می کند.»
افراد به مبتلا به شخصیت وسواسی به قدری درگیر جزئیات می شوند که اصل قضیه را فراموش می کنند. به عبارتی، توجه بیش از اندازه ی آن ها بر جزئیات و نیز کمال گرایی، مانع از آن می شود که کارها را به پایان برساند و کارهای آن ها اغلب نیمه کاره و ناتمام رها می شود.
به عبارتی، آن قدر در برگ های درخت دقیق می شوند که اصلا خود درخت را نمی بینند.
دور ریختن لوازم و اسباب فرسوده برای شان مشکل است، به همین دلیل انباریِ خانه ی این افراد اغلب از چنین اسباب و لوازمی پر است.
جالب است بدانید برخی از آن ها حتی از دور ریختن قوطی کنسرو و بطری آب و نوشابه و ظرف ماست ناتوان هستند و همه این ها را برای روز مبادا نگه می دارند. شعار آنان این است: «هر چیز که خار آید یک روز به کار آید».
آن ها در رابطه ی جنسی هم به شدت خوددار هستند. به عبارتی، حتی در رختخواب هم خود را رها نمی کنند تا آزادانه از رابطه ی جنسی لذت ببرند، زیرا عجله دارند که زودتر کار تمام شود؛ انگار وظیفه ای بر دوش آن هاست که باید هر چه سریع تر به پایان برسانند.
انواع فرعی اختلال شخصیت وسواسی کدامند؟
شخصیت وسواسی اداری، صرفه جو و وظیفه شناس انواع فرعی اختلال شخصیت وسواسی هستند که به آن ها اشاره می شود.الف) شخصیت وسواسی اداری: این افراد اغلب مشاغل اداری دارند و کارمندانی جدی، سخت کوش و پرتلاس هستند. آن ها برای رسیدن به پیشرفت، هویت شخصی خود را با هویت سازمان یا اداره گره می زنند و به آن نظام بسیار وفادار و وابطته اند، به همین دلیل اغلب به عنوان افرادی وفادارف متعهد، اخلاقی و قابل اعتماد در بین همکاارن و کارفرمایان مطرح هستند. از آن جایی که رسیدن به اهداف و ارزش های سازمانی عزت نفس آن ها را تقویت می کند، آن ها نسبت به قوانین اداری و خط مشی سازمان به اندازه ای پایبندند که حاضرند برای جلب رضایت مافوق خود به زیردستان خود سخت بگیرند. نمونه ی بارز این شخصیت بازرس ژاور در رمان مشهور بینوایان است.
ب) شخصیت وسواسی وظیفه شناس: این دسته از افراد بسیار وظیفه شناس، همکاری کننده و ملاحظه کار هستند. احساس وظیفه شناسی آنان به اندازه ای است که به شدت تابع قوانین و مراجع قدرت هستند. و پیروی از ارزش ها و انتظارات مافوق یا دیگران برای شان بسیار مهم است.
این افراد با جدیّت و سخت کار کردن، خود را در نظر دیگران ارزشمند جلوه می دهند به طور مزمن و شدیدی احساس ناامنی می کنند و این سبب می شود که آن ها خود را وقف برآورده کردن خواسته های دیگران کنند و بدین ترتیب احساس امنیت درونی را به دست می آورند.
ج) شخصیت وسواسی صرفه جو: وسواسی های بسیار خسیس که دودستی به اموال و اشیای خود می چسبند و مایل نیستند آن ها را از دست بدهند، به اختلال شخصیت وسواسی از نوع صرفه جو مبتلا هستند. آن ها نسبت به نگهداری اموال خود بسیار حساس هستند. از نظر آن ها هر چیزی برای روز مبادا به درد می خورد و زبان حال آنان این است: «هر چه که خار آید روزی به کار آید». به همین دلیل در دور ریختن اسباب و لوازم کهنه و فرسوده ناتوان هستند. احساس مالکیت قوی سبب می شود آن ها در مرزبندی های خود بیش از اندازه به مال من و مال تو بپردازند و ثروت و اموال ابزاری برای رسیدن به امنیت روانی و ارزشمندی به شمار می روند.
منبع مقاله: قهاری، شهربانو؛ (1390)، اختلال شخصیت وسواسی- جبری (راهنمای بیمار و خانواده)، تهران: نشرقطره، چاپ اول
/م