زمینه پیدایش
در زمان قدیم، دزدی به خانه شخصی رفت و با سوهان، مشغول بریدن قفل در خانه شد. صاحبخانه رسید و از دزد پرسید: «عمو جان، این موقع شب در اینجا چه کار میکنی؟» دزد با آرامش، جواب داد: «از شما چه پنهان که دلم گرفته و دارم کمانچه میزنم.» صاحبخانه خام پرسید: «ای بابا، این، چه جور کمانچهای است که صدا ندارد؟» دزد جواب داد: «این، یک جور کمانچهای است که فردا صبح، صداش به گوشت میرسه.» صاحبخانه، حرف دزد را قبول کرد و خوابید. دزد با خیال راحت، قفل در را باز کرد و هر چه در اتاق بود برداشت و رفت. وقتی که صبح، صاحبخانه، بیدار شد، مشاهده کرد که دزد، همه چیز را برده است. با ناله و فریاد، مردم را دور خود جمع کرد و متوجه شد که دیشب، دزد چه میگفت.(1)پیامها
هرگاه شخصی، غافل باشد و از عواقب اعمالی که انجام میدهد آگاه نباشد و به هشدار دیگران توجهی نکند، به او میگویند: «صداش صبح به گوشت میرسه.(2)ضرب المثل های هم مضمون
ـ غافل منشین، نه وقت بازی است.(3) (نظامی)ـ غافل نشود عاقل، عاقل نشود غافل.(4)
ـ خفتگان را آب بَرَد.(5)
ـ یک دم غفلت، دو صد ندامت دارد.(6) (صابر همدانی)
ـ غافل، بی بَصَر است و جاهل، بیخبر.(7)
اشعار هم مضمون
یک لحظه، غافل گشتم و صد سال، راهم دور شد.(8)جهان را به غفلت سپردن، خطاست.(9) (ادیب پیشاوری)
ریشه های قرآنی حدیثی
امام علی(علیه السلام): «مَنْ طالَتْ غَفْلَتُهُ تَعَجَّلَتْ هَلَکَتُهُ؛ هر که غفلتش به درازا کشد، هلاکتش شتاب گیرد.»(10)امام علی(علیه السلام): «اِحْذَرُو الغَفَلَة: فإنّها مِنْ فَسادِ الحِسِّ؛ از غفلت بپرهیزید که آن ناشی از تباهی حس و دریافت است».(11)
پینوشتها:
1. احمد وکیلیان، تمثیل و مثل، ج 2، ص 143.
2. همان.
3. فرهنگنامه امثال و حکم ایرانی، ص 790.
4. امثال و حکم دهخدا، ج 2، ص 1123.
5. همان، ص 742.
6. ابراهیم شکورزاده بلوری، دوازده هزار مثل فارسی، ص 1070.
7. همان، ص 732.
8. امثال و حکم دهخدا، ج 4، ص 2050.
9. همان، ج 2، ص 599.
10. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح 8318.
11. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 9، ص 4370.
/ج