زمینه پیدایش
کاروانی در زمین یونان بزدند، نعمت بیقیاس ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیغمبر، شفیع آوردند. سودی نداشت. بیت: «چو پیروز شد دزد تیره روان * چه غم دارد از گریه کاروان» لقمان حکیم در آن میان بود. یکی از کاروانیان گفتش: «کلمهای چند از حکمت و موعظت با اینان بگوی، مگر طرفی از مال ما دست بدارند که دریغ است که چندین مال که ضایع شود.» گفت: «دریغ کلمه حکمت باشد با ایشان گفتن.» قطعه: آهنی را که مورچانه بخورد * نتوان برد از او به صیقل زنگ با سیهدل چه سود گفتن وعظ؟ * نرود میخ آهنین در سنگ»(1)پیامها
1. موعظه و نصیحت در دل انسانهای پاکضمیر و روشندل اثر میکند.2. انسان تا از درون وجودش خواستار هدایت نشود هیچ سخن حقی او را بیدار و هدایت نخواهد کرد.
موارد کاربرد: 1. در بیان بیهودگی و بینتیجه بودن هدایت انسانهای بدذات و خبیث. 2. در تشویق و ترغیب انسانها به پاکسازی درون و گوش دادن به نداهای وجدان.
ضرب المثل های هم مضمون
ـ بر چشم کور، سرمه کشیدن چه فایده.ـ به مست و به دیوانه مدهید پند.
ـ پند به نادان، باران است در شورستان.
ـ کوتاه کن افسانه که دیوانه به خواب است.
ـ گناه تخم چه باشد، زمین چون قابل نیست.
ـ گوش شنوا چو نیست، لب باز مکن.
ـ یک گوشش در است و یک گوشش دروازه.(2)
اشعار هم مضمون
به پیش جاهلان مفکن گزافه، پند نیکو را * که دهقان، تخم هرگز نفکند در ریگ و شورستان (ناصر خسرو)چون که گوش اهل این مجلس کر است * در چنین مجلس، خموشی بهتر است(3)
ریشه های قرآنی حدیثی
«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ؛ کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمیکند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی، ایمان نخواهند آورد. خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده، و به چشمهایشان پردهای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.» (بقره: 6 و 7)امام علی(علیه السلام): «مِنْ صِفَةِ الْعالِمِ اَلاّ یَعِظَ اِلاَّ مَنْ یَقْبَلُ عِظُتَهُ؛ از ویژگیهای عالم آن است که تنها کسی را پند میدهد که اندرزش را بپذیرد».(4)
لغات
وعظ: موعظه.بزدند: دزدیدند.
نعمت بیقیاس: کالاهای فراوان.
طرفی: گوشه چشمی.
مورچانه: زنگ آهن.
خموشی: سکوت، خاموشی.
مفکن: نیفکن.
گزافه: بیهوده.
پی نوشت ها :
1. حسن ذوالفقاری، داستانهای امثال، تهران، مازیار، چ 2، 1385، ص 221.
2. غلامرضا حیدری ابهری، حکمتنامه پارسیان، قم، نشر جمال، چ 1، 1385، ص 664.
3. همان.
4. علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث، چ 3، 1403 هـ.ق، ج 77، ص 235.
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما