جابه‌جا ک نعبد، جابه‌جا ک نستعین

هر سخن جایی و هر کاری موقعی دارد. اصل مثل آن است که از دانشمندی ظریف و شوخ‌طبع پرسیدند: سبب چیست که لفظ ایاک در آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» تکرار شده است، در صورتی که به رعایت ایجاز و اختصار ممکن بود
سه‌شنبه، 20 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جابه‌جا ک نعبد، جابه‌جا ک نستعین
جابه‌جا ک نعبد، جابه‌جا ک نستعین

 






 

زمینه پیدایش

هر سخن جایی و هر کاری موقعی دارد. اصل مثل آن است که از دانشمندی ظریف و شوخ‌طبع پرسیدند: سبب چیست که لفظ ایاک در آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» تکرار شده است، در صورتی که به رعایت ایجاز و اختصار ممکن بود گفته شود: «ایاک نعبد و نستعین». دانشمند جواب داد: برای اینکه اگر ایاک تکرار نشده بود معنی‌اش این بود که عبادت و استعانت همیشه با هم باشد. حال آنکه بعضی جاها خدا را عبادت می‌کنیم بدون قصد استعانت و بعضی جاها از خدا استعانت می‌کنیم بدون انجام عبادت. آن گاه سخن خود را خلاصه کرد و از سر مزاح گفت: جابه‌جا ک نعبد و جابه‌جا ک نستعین.(1)

پیامها

1. هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد.
2. هر کس در هر رده و صنف و طبقه، احترام در خور شأن و بینش و مقام و منزلت خود را سزاوار است.
3. هر کاری را باید در جای خود انجام داد تا نتیجه‌بخش باشد.
موارد کاربرد: 1. در توصیه کردن به انجام به جا و مناسب کارها. 2. در شماتت کسی که نابه‌جا و بی‌مورد حرف یا عملی را انجام داده است.

ضرب المثل های هم مضمون

ـ بشین و بفرما و بِتَمرگ یکی است، جایش فرق می‌کند.(2)
ـ حمام می‌روی بمال، مسجد می‌روی بنال.(3)
ـ خروس بی محل.(4)
ـ هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد.(5)
ـ یکی را می‌بُردند دار بزنند، زنش می‌گفت: «یادت باشد برگشتنا یک پاچین گُلی هم برای من بیاوری».(6)

اشعار هم مضمون

نظر کردم به چشم رأی و تدبیر * ندیدم به ز خاموش خصالی نگویم لب ببند و دیده بردوز * ولیکن هر مقامی را مقالی(7) (سعدی)
ریشه های قرآنی حدیثی
امام علی(علیه السلام): «لِکُلِّ مَقامٍ مَقالٌ؛ هر جایی را سخنی است.»(8)
امام صادق(علیه السلام): «لِکُلِّ وَقْتٍ حَدیثَهُ؛ هر زمانی را سخنی است».(9)

لغات

جابه‌جا: پاره‌ای از جاها

پی نوشت ها :

1. احمد بهمنیار، داستان‌نامه بهمنیاری، تهران، دانشگاه تهران، چ 3، 1361، ص 238.
2. ابراهیم شکورزاده بلوری، دوازده هزار مثل فارسی، مشهد، آستان قدس رضوی، چ 2، 1384، ص 242.
3. امین خضرایی، فرهنگ‌نامه امثال و حکم ایرانی، شیراز، نوید شیراز، چ 1، 1382، ص 1068.
4. امثال و حکم دهخدا، تهران، امیر کبیر، چ 4، 1357، ج 2، ص 737.
5. همان، ج 4، ص 1930.
6. احمد شاملو، کوچه، تهران، مازیار، 1377، ج 5، ص 1037.
7. امثال و حکم دهخدا، ج 3، ص 1368.
8. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، تحقیق: سید جلال الدین محدث، تهران، دانشگاه تهران، چ 3، 1360، ح 7293.
9. علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث، چ 3، 1403 هـ.ق، ج 36، ص 405.

منبع مقاله :
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط