ابرمفهوم درونزایی اقتصاد بر اساس اندیشهی حضرت آیتالله خامنهای تاکنون به شکل زیر بوده است:
۱. درونزایی، درونگرایی نیست
در تاریخ اقتصادی، قریب به اتفاق کشورهای موفق و پیشرفتهی اقتصادی، مسیر پیشرفت خود را با تکیه بر درونزایی و عوامل مولد داخلی و بازارهای داخلی خود آغاز کردهاند. برخلاف تصور عدهای، درونزایی در ادبیات علمی اقتصاد مساوی انزوا یا حمایتگرایی نیست. البته حمایتگرایی اقتصادی از فرصتها و مزیتهای اقتصادی داخلی، در بین همهی اقتصاددانان دنیا در محدودهی خاصی معنادار و مقبول است، اما درونزایی رشد و پیشرفت، ارتباطی با انزوا و بستن درها و فقدان تعاملات بینالمللی ندارد و معلوم نیست این برداشت عوامانهی غیر علمی از کجا بر سر برخی زبانها افتاده است؟! به همین جهت است که بین درونزایی و برونگرایی نه تنها منافات و تعارضی نیست بلکه همافزایی مطلوبی برقرار است.درونزایی غیر از درونگرایی و بریدن از تعاملات سازندهی بینالمللی است و به معنای عدم استفاده از فرصتهای مفید جهانی نیست. الگوی اقتصادی مطلوب برای ایران، درونزایی در عین برونگرایی و در عین برقراری تعاملات دوسویه است. درونزایی به هیچ عنوان نباید به انفعال، درونگرایی، خودبسندگی، بریدن از فضای جهانی و راهبردهای انزواطلبانه تعبیر شود.
انزوای اقتصاد ایران خواست و تلاش دشمن است. تأکید بر خوداتکایی در تأمین نیازهای اساسی و کالاهای استراتژیک و تأکید حضرت امام رحمةاللهعلیه بر خودکفایی، معنای درونگرایی و انزوا نداشت؛ برعکس، درونزایی در تمامی اقتصادهای موفق دنیا منوط به بهرهمندی از فرصتهای بیرونی و بهکارگیری آنها برای مولد کردن منابع و استعدادهای درونی است.
۲. اعتماد به نفس ملی
از لوازم مهم درونزایی، اعتماد به نفس ملی است و از جمله مصادیق اعتماد به نفس ملی، اعتماد، امید و خوشبینی نسبت به ساختارهای اقتصادی کشور است. چرا ما از قدیم و با ذهنیت برجامانده از زمان طاغوت، نسبت به اقتصاد ایران و اقتدار آن بدبین و بی اعتمادیم؟ در اینباره چهار نمونه بیان میشود:۲-۱. دشمن خارجی و ناآگاهان داخلی تبلیغ میکنند که بهرهوری یک ایرانی در روز تنها ۲۰ دقیقه است. برخی از این آمارها مربوط به چند دههی گذشته و زمان طاغوت و قبل از خودباوری ایرانیان است. طبق آمارهای مراکز بینالمللی مثل گزارش سازمان بهرهوری آسیا (apo) در سال ۲۰۱۲، بهرهوری ایرانی از کشورهایی چون مالزی و چین، پاکستان، هند، متوسط شرق آسیا، متوسط کشورهای آسهآن و ... فراتر است. درست است که کارگر ایرانی به طور متوسط تنها نیمی از بهرهوری کارگر در کشورهای پیشرفته را دارد و راه نرفتهای داریم که باید جبران کنیم، اما وضعیت بهنحوی که دشمن جلوه میدهد و عدهای باور کردهاند، نیست:
۲-۳ . نیروی کار ایرانی نسبت به کشورهای پیشرفته چه در میزان ساعات کار و چه در بهرهوری هنوز فاصله دارد. طبق نمودار زیر، بهرهوری هر ایرانی در خلق تولید ملی ۵۲ درصد و متوسط تولید ملی در هر ساعت، ۶۴ درصد از هر آمریکایی عقبتر است. این نرخ برای اروپاییان در مقایسه با آمریکاییها، ۲۵ و ۲۳ درصد است. ولی از بسیاری از کشورهای مطرح دنیا وضع بهتری داریم و به بسیاری از کشورهای موفق دنیا مثل ژاپن نزدیکیم. شتاب افزایش بهرهوری نیروی کار ایرانی طی دو دههی گذشته دوبرابر شده است.
۳. ورود به عرصههای جدید و بیرقیب
درونزایی یعنی عدم غفلت از استعدادهای جوانان ایرانی و نادیده نگرفتن ظرفیتهای بالای اقتصاد ایران؛ چه قابلیتهای بالفعلی که سرمایههای انسانی و طبیعی ایران برای مولدیت دارند و چه قابلیتها و مزیتهای بالقوهای که باید با تلاشی جهادگرانه از سوی یکایک مردم بالفعل شوند. توضیح ابنکه درونزایی اقتصاد ایران فقط به قابلیتهای بالفعل محدود نمیشود؛ بلکه مستلزم خلق فرصتها و مزیتهای جدید نیز میباشد. اقتصاد ایران باید پنجرههای نوینی بر روی خود بگشاید. لازم نیست مسیر اشباعشدهی دیگران مجدداً طی شود و همیشه در رتبههای دو یا سهرقمی دنیا پشت صفی طولانی از کشورهایی قرار بگیریم که زودتر از ما وارد عرصههایی شدهاند. میتوان عرصههای نو را پیشتر تشخیص داد و ساخت و در آنها در زمرهی اولینها قرار گرفت. تأکید ما بر اقتصاد دانشبنیان و نوآوری و استفاده از علم برای خلق ثروت، یعنی تولید محصولات جدید، گشودن بازارهای نو و ورود در فضاهای بیرقیب یا کمرقیبی که تضمینکنندهی اشتغال ایرانی، بازار برای محصولات ایرانی و بهرهمندی همگان از ثروت تولیدشده است.۴. استفاده از تمام ظرفیتهای ارزشآفرین
درونزایی اقتصاد ایران مستلزم بهرهمندی از همهی توانها و ظرفیتهای مولد است. لذا باید تنوع بالایی در انواع مولدیتها و فعالیتهای اقتصادی داشته باشیم. سبد تولیدی کشور باید متنوع و جامع همهی توانمندیهای ایرانیان باشد. ظرفیت مولد زن خانهدار با انواع کسبوکارها و مولدیتهای خانگی، مرد و زن روستایی. حتی افراد کمسواد و کممهارت هم همانقدر باید مورد توجه باشند که اقتصاد دانشبنیان و تولید ثروت از علم و فناوریهای برتر. لذا هرچند کار و سرمایهی ایرانی باید با افزایش دانش و مهارت خود در آینده، در بخشی فعالیت کند که بیشترین تولید و درآمد را برای خود و ملت خود کسب کند، اما در دوران گذار باید به همهی بخشها و صنایع کوچک و بزرگ و خانگی و ... بپردازیم و هرکس با توجه به توان خود باید در تولید ملی کشور و ارزشآفرینی سهیم باشد.هر مرد و زن ایرانی که صاحب کار یا سرمایه است، باید کار و سرمایه و منابع طبیعی خود را در مسیری بهکار گیرد که بیشترین مولدیت ممکن را کسب کند. در غیر اینصورت دچار اسراف و تبذیر در نعمات الهی شدهایم. نباید خامفروشی نفت را با خامفروشی انسانها و سرمایهها و زمینها و سایر نهادههای مولد خود تکمیل کنیم.
۵ . توانمندی و مهارتافزایی
یکایک ایرانیان و خانوادههای ایران اسلامی باید نسبت به توانمندی و مهارتافزایی فرزندان خود حساس باشند. این مناسب نیست که پدران و مادران نسبت به راهبری تحصیلی و شغلی و آیندهی کاری فرزندان خود بیتفاوت باشند و یا آنها را در مسیر رشتههای دانشگاهی پُرتراکم و کممهارت قرار دهند. کسب مهارتهای شغلی، سواد اقتصادی و مالی و آگاهیهای حقوقی از نیازمندیهای جوان ایرانی برای درونزایی اقتصاد ایران است.آموزش و پرورش (بهویژه در برنامهی درسی ملی که در حال نگارش است)، مراکز فنی-حرفهای و مراکز آموزشهای ضمن خدمت نیز باید تأمینکنندهی نیازها و لوازم این مسیر باشند تا جوان ایرانی اعم از نیروی کار یا سرمایهی انسانی، بیشترین مولدیت و بهرهوری را داشته باشد.
منبع مقاله :
پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنهای (مدظله العالی)
/ج
: