فرهنگ، بسترساز عزم ملی و مدیریت جهادی برای تحول اقتصادی

«اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» عنوانی است که مقام معظم رهبری برای سال 93 برگزیدند. استخدام مفاهیم فرهنگ و اقتصاد در کنار یکدیگر در شعار امسال بیانگر آن است که این دو مهم لازم و ملزوم یکدیگرند و تحقق و
سه‌شنبه، 2 ارديبهشت 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فرهنگ، بسترساز عزم ملی و مدیریت جهادی برای تحول اقتصادی
فرهنگ، بسترساز عزم ملی و مدیریت جهادی برای تحول اقتصادی

 

نویسنده: زهرا چیذری





 

«اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» عنوانی است که مقام معظم رهبری برای سال 93 برگزیدند. استخدام مفاهیم فرهنگ و اقتصاد در کنار یکدیگر در شعار امسال بیانگر آن است که این دو مهم لازم و ملزوم یکدیگرند و تحقق و تعالی یکی بی دیگری میسر نیست. فرهنگ بستر و زمینه‌ی تحقق و تعالی دیگر حوزه‌ها، از جمله حوزه‌ی اقتصادی به شمار می‌رود و بدون فراهم آمدن زیربنای فرهنگی مناسب با عزمی ملی و مدیریتی جهادی، نمی‌توان تحقق اقتصاد مقاومتی را چشم انتظار بود. براساس فرمایشات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، فرهنگ به‌منزله‌ی هوایی است که تنفس می‌کنیم و این مسئله یکی از اساسی‌ترین زیرساخت‌های تحقق سایر اهداف جامعه‌ی اسلامی، از جمله اقتصاد مقاومتی است. به عبارت دیگر، بن‌مایه‌های فرهنگی، روح و بال پرواز جامعه در پیمودن مسیر تعالی است؛ چراکه فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم و آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سروکار دائمی دارند و الهام‌بخش آنان در حرکات و اعمالشان است. بنابراین به‌روشنی می‌توان برتری و اهمیت فرهنگ بر اقتصاد را تصدیق کرد؛ چراکه در صورت فرهنگ‌سازی مناسب، می‌توان به اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز دست یافت، اما رسیدن به این مهم، مستلزم عزمی ملی و مدیریتی جهادی است.

رخنه‌های فرهنگی؛ مسیر ورود چالش‌های اقتصادی

استقلال، عزت‌مداری و قرار نگرفتن تحت تأثیر قدرت‌ها موجب شده است تا طی سال‌های اخیر، یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی علیه کشور و مردم ایران شکل بگیرد؛ جنگی که پیش‌نیازش ایجاد تغییرات فرهنگی در جامعه‌ی ایرانی و تغییر الگوی مصرف به سمت‌وسوی اسراف و زیاده‌روی در مصرف و با هجمه‌های فرهنگی برای تغییر «سبک زندگی» مردم کشورمان بوده است. تغییرات ناخوشایند سبک زندگی در جامعه‌ی اسلامی ایران، نکته‌ای است که تذکر رهبر انقلاب را در پی داشت؛ چراکه موجب ضعیف شدن و آسیب‌پذیری جامعه‌ی اسلامی می‌شود و در پی آن، دشمنان از این نقطه‌ضعف برای ضربه زدن به جامعه‌ی ایران بهره می‌گیرند.
بر همین اساس، نگرشی اجمالی در نام‌گذاری سال‌های اخیر از سوی رهبر معظم انقلاب لزوم توجه به دو نکته‌ی اساسی اقتصاد و فرهنگ را متذکر می‌شود؛ نام‌گذاری‌هایی که مؤید اصلاح ساختارهای فرهنگی جامعه همچون اصلاح الگوی مصرف، همت و کار مضاعف، حمایت از تولید ملی و سرمایه‌ی ایرانی به‌عنوان زمینه‌ها و پیش‌نیاز خلق حماسه‌ی اقتصادی و دستیابی به رفاه اجتماعی شایسته‌ی جامعه‌ی ایران است. با وجود این، به دلیل برخی نقاط ضعف و همچنین تهاجم فرهنگی گسترده‌ای که علیه جامعه‌ی ما وجود دارد، حماسه‌ی اقتصادی نیز که بخش اعظم آن مبتنی بر فرهنگ، سبک زندگی، باورها و عادات مردم است، آن‌گونه که باید، محقق نشده است.
از همین رو، رهبر معظم انقلاب با تکیه بر عزم ملی و لزوم مدیریت جهادی امور، سال جاری را «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نام‌گذاری فرمودند. اما الزامات بحث فرهنگ در دستیابی به اقتصاد مقاومتی چیست؟ چه نقشه‌ی راهی ما را به این مهم می‌رساند؟ تقسیم وظایف در حوزه‌ی مسئولان، مدیران، دستگاه‌های فرهنگی و مردم چگونه باید باشد؟ چه شاخص‌هایی در این مسیر وجود دارد که اندازه‌گیری آن‌ها نمایش‌دهنده‌ و تضمین‌کننده‌ی سلامت مسیر پیموده‌شده است؟ و در نهایت راهکارهای دستیابی به عزم ملی و مدیریت جهادی برای رسیدن به یک فرهنگ درست و پیاده‌سازی اقتصاد مقاومتی چیست؟
این‌ها سؤالاتی است که در مواجهه با عنوان سال جدید، با آن‌ها برخورد خواهیم کرد.

پیوست فرهنگی تضمین موفقیت هر طرح

فرهنگ بستر شکل‌گیری و خیزش هر نوع حرکت علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. به این ترتیب، هیچ طرحی بدون در نظر گرفتن یک پیوست فرهنگی مبتنی بر الگوهای بومی، ملی و دینی نمی‌تواند در مسیر موفقیت قرار بگیرد. این نکته‌ای است که غرب در تمامی محصولات و کالاها و حتی دانش وارداتی به دیگر کشورها لحاظ نموده است. از همین رو، از یک عروسک باربی وارداتی گرفته تا پیچیده‌ترین کتاب‌ها و مباحث علوم انسانی، همه و همه پیوست‌هایی فرهنگی دارند که با ابزار رسانه به جوامع دیگر راه می‌یابد تا تکمیل‌کننده‌ی زنجیره‌ای باشد که این کالاهای صنعتی، علمی یا فرهنگی برای آن تدارک دیده شده است. هدف نهایی تمام این کالاها هم تغییر در فرهنگ و سبک زندگی جوامع است، زیرا از رخنه‌های فرهنگی بهتر و راحت‌تر می‌توان بر جامعه‌ای تسلط یافت و اهداف استعماری را پیگیری کرد.
با نگاهی دقیق‌تر به مقوله‌ی تحریم‌های اقتصادی و فضاسازی‌های رسانه‌ای که در پی آن از سوی رسانه‌های غربی رخ داد، می‌توان به‌روشنی دریافت حتی بحث‌های اقتصادی و تحریم علیه ایران نیز با پیوست‌های فرهنگی همراه بوده است. این مسئله لزوم طرح مباحث فرهنگی را در کنار مسائل اقتصادی و پیگیری این مباحث را به موازات اقتصاد در کشور بیشتر به رخ می‌کشد. به عبارت دقیق‌تر، اقتصاد مقاومتی خود از جنس فرهنگ است و فرهنگ غنی ایرانی‌اسلامی مقاومت و تدبیر در مسائل اقتصادی را بیان می‌کند و از آنجایی که رعایت اصل سنخیت در مقابله، بهترین راهکار است، برای مواجهه با تهاجم فرهنگی و پیوست‌های فرهنگی طرح‌های سیاسی و اقتصادی غرب علیه کشورمان باید از راهکارهایی از همان جنس بهره بگیریم.

تغییر فرهنگ؛ بهترین راه سلطه

در جامعه‌ی امروز ما، اما به دلایل متعددی، اقتصاد به یکی از مهم‌ترین مسائل کشور تبدیل شده است. موضوعات اقتصادی به دلیل پیوستگی با معیشت و رفاه اجتماعی، به‌نوعی در تمامی جوامع دارای اولویت است و با توجه به تکانه‌های اجتماعی و زیرورو شدن‌های اقتصادی جامعه‌ای می‌تواند در زمینه‌های اقتصادی موفق عمل کند که اقتصادش به تعبیر مقام معظم رهبری، درون‌زا، برون‌گرا، مردمی، دانش‌بنیان و عدالت‌محور باشد تا بتواند در برابر هرگونه تهدید و آسیبی مقاوم بوده و به معنای تمام و کمال اقتصاد مقاومتی به حساب بیاید. اما برقراری چنین اقتصادی در کشور نیازمند برخی الزامات و پیش‌نیازهایی است که بخشی از آن سخت‌افزاری و بخشی دیگر نرم‌افزاری است.
فرهنگ در حقیقت بخش نرم‌افزاری تحقق اهدافی همچون اقتصاد مقاومتی به شمار می‌رود؛ همان‌گونه که برای ایجاد وابستگی اقتصادی یا سیاسی نیز نخستین گام دشمنان انحراف فرهنگ و باورهای مردم به سمت‌وسویی است که بتواند ضربه‌هایی جدی به جوامع وارد نمایند. به عبارت دیگر، دشمن با رخنه‌های فرهنگی در جامعه نفوذ می‌کند و با تغییر ارزش‌ها و نگرش مردم نسبت به استقلال یا هویت ملی و ایرانی، اسطوره‌های غیربومی را در ذهن آنان پرورش داده و با وابستگی اقتصادی و سپس تحمیل تحریم می‌کوشد تا آن جامعه را به زانو درآورده و منابع آن کشور را به نفع خود چپاول کند.

الزامات سخت‌افزاری اقتصاد مقاومتی

در بخش الزامات سخت‌افزاری اقتصاد مقاومتی، بی‌تردید ایران یکی از قوی‌ترین کشورهای جهان به شمار می‌رود. ظرفیت عظیم نیروی انسانی تحصیل‌کرده، متخصص و متعهد، حجم عظیم جمعیت مولد و جوانان 15 تا 30 سال در کشور، به همراه منابع طبیعی غنی، از نفت و گاز گرفته تا فلزات کمیاب و سنگ‌های قیمتی، در کنار موقعیت جغرافیایی مناسب و همسایگان جغرافیایی و جمعیت 76 میلیون نفری کشورمان، به همراه تدوین اسناد بالادستی ارزشمندی همچون سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی یا سند چشم‌انداز بیست‌ساله و پیشرفت‌های قابل توجه علمی، همه از جمله ظرفیت‌های مهمی به شمار می‌آید که به‌نوعی الزامات سخت‌افزاری تحقق اقتصاد مقاومتی را شکل می‌دهد.
اما دستیابی به این مهم پیش و بیش از الزامات و زیرساخت‌های سخت‌افزاری نیازمند تغییر در باور و ارزش‌های مردم و در واقع الزاماتی فرهنگی است که اگر این الزامات فراهم نشود، بستر مناسب برای بهره‌گیری از تمامی ظرفیت‌هایی که برشمردیم فراهم نخواهد شد و این‌گونه اقتصاد مقاومتی به رویایی دست‌نیافتنی بدل می‌شود.

الزامات فرهنگی تحقق اقتصاد مقاومتی

الزامات نرم‌افزاری تحقق اقتصاد مقاومتی از جنس فرهنگ است. عزم ملی و مدیریت جهادی مهم‌ترین سرفصل‌های این الزامات به شمار می‌رود که هر کدام دارای زیرشاخه‌های مهمی است.

1. عزم ملی

انجام کارهای بزرگ اراده و عزم قوی می‌خواهد و این اراده‌ی قوی زمانی در افراد ایجاد می‌شود که به عظمت و الزام چنین امری باور داشته باشند. باور از جنس فکر و فرهنگ است و می‌توان این باور را در جامعه ایجاد کرد. برای به سرانجام رساندن اهداف اقتصادی، علمی و اجتماعی نیز نیازمند ایجاد باور و به‌تبع آن، نیازمند عزمی ملی در جامعه هستیم. این عزم شاخص‌هایی دارد که با ترویج این شاخص‌ها می‌توان عزم ملی را در جامعه پرورش داد.

الف. حمایت از تولید ملی:

تولید ملی حلقه‌ی اساسی پیشرفت اقتصاد است، اما حمایت از آن امری کاملاً فرهنگی است. به عبارت دیگر، مردم و مسئولان باید خود را به این حمایت متعهد بدانند و مهم‌ترین گام در حمایت از تولید ملی، شکستن اسطوره‌ی برتری کالاهای خارجی و جا انداختن فرهنگ مصرف کالاهای داخلی در میان مردم است. در این زمینه، مسئولان وظیفه‌ای بسیار سنگین دارند؛ چراکه اگر یک مسئول یا مدیری کالای خارجی استفاده کند، در واقع به مردم جامعه الگو می‌دهد و فرهنگ حمایت از تولیدات ملی و کالاهای داخلی با شکست مواجه خواهد شد.

ب. ارتقای کیفیت و بهره‌وری کالای داخلی:

عزم صاحبان سرمایه نیز در این میان بسیار اثرگذار خواهد بود. صاحبان سرمایه علاوه بر آنکه باید توجه به تولید ملی را اولویت خود قرار داده و در این زمینه سرمایه‌گذاری کنند، موظف‌اند در تولیدات ملی به کیفیت و بهره‌وری توجه کنند. در این زمینه، دستگاه‌های دولتی نیز موظف به نظارت و پیگیری تحقق این امر هستند.

ج. عادت به مصرف کالای داخلی:

چنانچه رهبر انقلاب هم تأکید کرده‌اند، اگر بخواهیم مصرف تولیدات داخلی به معنای واقعی کلمه تحقق پیدا کند، باید فرهنگ [مصرف] تولید داخلی در ذهن مردم جا بیفتد. اگر بخواهیم مردم اسراف نکنند، بایستی این باور مردم بشود؛ این یعنی فرهنگ.
به عبارت دیگر، انتخاب کالای داخلی باید به شکل یک عادت جاری در فرهنگ مردم ما قرار بگیرد.

د. احیای فرهنگ قناعت:

قناعت یکی از اصیل‌ترین بخش‌های فرهنگ و سبک زندگی ایرانی‌اسلامی است که در سایه‌ی کم‌کاری‌های فرهنگی داخلی و هجمه‌های فرهنگی بیگانگان در جامعه بسیار کم‌رنگ شده است. اسراف و زیاده‌روی در میان مسئولان و رده‌های بالای جامعه، منجر به شکل‌گیری فرهنگ مصرف در میان سایر طبقات اجتماعی خواهد شد. بنابراین برای اصلاح نقاط ضعف فرهنگی از جمله اسراف، مصرف‌گرایی و زیاده‌خواهی باید ابتدا این ساختار در میان مسئولان و دستگاه‌های فرهنگ‌ساز و رسانه‌ها اصلاح شود تا به تبعیت از آنان، سایر اقشار جامعه نیز در این مسیر گام بردارند.

2. مدیریت جهادی

یکی از اساسی‌ترین ارکانی که می‌تواند فرهنگ ناب ایرانی اسلامی را در مسیر اصلی‌اش جاری سازد و به تحقق اقتصاد مقاومتی منجر شود برخورداری از یک مدیریت جامع براساس معیارهای بومی، ارزش‌های ملی و باورهای مذهبی است. تجربه‌ی چنین مدیریتی در پیروزی انقلاب اسلامی و سال‌های آغازین این برهه‌ی تاریخی به رهبری امام خمینی (ره)، گویای کارآمدی برقراری یک نظام مدیریتی سالم با تکیه بر باورها و ارزش‌های اسلامی است.
جاری شدن مدیریت جهادی در ساختار جهاد سازندگی و همچنین دفاع از تمامیت جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، آن هم با دست خالی و در برابر حمایت‌های همه‌جانبه‌ی تمامی قدرت‌های استکباری جهان از رژیم بعثی عراق، نمایانگر کارآمدترین شیوه‌ی مدیریت در کشور ماست که متأسفانه بعد از پایان جنگ، این شیوه‌‌ی مدیریتی در هیاهوی دوران سازندگی به فراموشی سپرده شد و شیوه‌های مدیریتی غیربومی و مبتنی بر علوم انسانی وارداتی غرب جایگزین آن شد که در پی آن، نگاه اومانیستی و لیبرالیستی جای نگاه ارزشمدارانه و اسلامی در شیوه‌های مدیریتی کشور را گرفت. در حالی که انتظار می‌رفت این مدل موفق تئوریزه شده و مبنای ساختار مدیریت کشور در همه‌ی بخش‌ها قرار گیرد و با ورود به آموزش عالی، مدیرانی جهادی برای مدیریت آینده‌ی کشور تربیت شوند. اما هم‌اکنون نظام آموزش عالی براساس آموزه‌های مدیریتی غربی، به تربیت مدیر می‌پردازد.
بر این اساس، شاید بتوان دلیل برخی کم‌کاری‌ها و وادادگی‌ها در حوزه‌های گوناگون و ایجاد رخنه‌های فرهنگی در جامعه را به چنین موضوعی نسبت داد؛ چراکه «الناس علی دین ملوکهم». رهبر معظم انقلاب نیز با تأکید بر اهمیت رفتار مسئولان در شکل‌گیری فرهنگ عمومی جامعه می‌فرمایند: بسیاری از زیاده‌روی‌ها و ریخت‌وپاش‌ها در رفتار مردم، به‌ خاطر نگاه کردن به رفتار آن کسانی است که آن‌ها را «بزرگ‌ترها» می‌دانند. اگر اسراف در بین سطوح بالا نباشد، در بین مردم هم اسراف کم خواهد شد.

مؤلفه‌های مدیریت جهادی

در حال حاضر، کارهای بزرگی در پیش داریم و بنا به تأکید رهبر انقلاب، فاصله‌ی بسیار زیاد کنونی با آنچه شأن ایران سربلند و پرافتخار است، جز با همت بلند، امید بی‌پایان و تلاش همه‌جانبه‌ی ملی نمی‌توان این فاصله‌ها را پیمود. به بیان رهبر انقلاب، با حرکت عادی و احیاناً خواب‌آلوده نمی‌شود پیش رفت و کارهای بزرگ را انجام داد، بلکه در اینجا نیازمند همت، تحرک جهادی و مدیریت جهادی هستیم. مدیریت جهادی نیز عزمی ملی می‌خواهد؛ همچنان‌که یک مدیر جهادی خود پیشتاز تمامی عرصه‌ها بوده و فرهنگ قناعت به‌عنوان یک ارزش اسلامی و الهی در تمامی رفتارها و سکنات وی قابل لمس خواهد بود. احیای مدیریت جهادی امری است که در سایه‌ی تحول و بومی‌سازی علوم انسانی رخ می‌دهد و در واقع نیازمند بازگشت به سبک زندگی ایرانی‌اسلامی و اصلاح رخنه‌های فرهنگی بیگانگان در فرهنگ جامعه‌ی امروزی ماست.

راهکارها

اما برای احیای فرهنگ بومی و اقتصاد مقاومتی در سایه‌ی عزم ملی و مدیریت جهادی راهکارها و وظایفی به نظر می‌رسد تا بتوان این مطالبه‌ی رهبر معظم انقلاب را در مسیر پیشرفت و تعالی کشور به انجام رساند:
• ورود دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ها به مباحث اصیل فرهنگ ایرانی‌اسلامی. این ورود گاهی به شکل دفاع در برابر رخنه‌های فرهنگی بیگانه و گاهی به صورت ایجابی است. نکته‌ی حائز اهمیت درباره‌ی وظیفه‌ی دستگاه‌های تبلیغاتی اینجاست که نباید رفتارشان را با رسانه‌های غربی تنظیم کنند.
• فعالیت‌های فرهنگی خودجوش در میان مردم و به‌خصوص قشر تأثیرگذار جوان.
• حضور مراجع فرهنگی اعم از علما، اساتید، روشن‌فکران انقلابی، هنرمندان متعهد در عرصه‌ی فرهنگ و نقد و تذکر و بزرگ‌نمایی نقاط ضعف و ارائه‌ی پیشنهادات سازنده و عملی.
• توجه جدی به بومی‌سازی علوم انسانی و تسریع این امر خطیر.
• فراهم آوردن زمینه‌های شکل‌گیری یک تمدن نوین اسلامی و عرضه‌ی این تمدن و فرهنگ به جهان برای مقابله با فرهنگ اومانیستی غرب.
• ایجاد و تقویت احساس مسئولیت در جامعه
• برنامه‌ریزی دقیق برای عرصه‌ای آموزش، دستگاه‌های فرهنگ‌ساز و ذائقه‌ساز چون رسانه‌ها.
منابع و مآخذ:
1- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى، 19 آذر 92.
2- بیانات رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی، 1 فروردین 93.
3- بیانات در جلسه‌ی تبیین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، 20 اسفند 92.
4- پیام نوروزى رهبر معظم انقلاب به مناسبت آغاز سال 1393، 29 اسفند 92.
5- پیام نوروزى‌ رهبر معظم انقلاب به مناسبت آغاز سال 1386، 1 فروردین 86.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما