نویسنده : بهرام جلیلخانی
همانطوری که می دانیم همه زیر سیستم های ابر سیستم اجتماعی با همدیگر در کنش و واکنش هستند یعنی اینکه همه سیستم های اجتماعی از همدیگر تاثیر پذیر و بر همدیگر تاثیر گذارند، اما شدت تاثیر گذاری و تاثیر پذیری سیستم ها از همدیگر یکسان نیستند ولذا در همین راستا می توان گفت که اقتصاد و فرهنگ به عنوان سیستم های اجتماعی از همدیگر متاثرند ولی تاثیر فرهنگ بر اقتصاد و شاید بر سایر سیستم های اجتماعی بسیار پر رنگتر و بیشترمی باشد.
اگر رفتار مصرف کنندگان و تولید کنندگان را به عنوان بخش مهمی از اقتصاد بدانیم هم رفتار وکردار مصرف کنندگان و هم رفتار وکردار تولید کنندگان متاثر از فرهنگ آنان می باشد. لذا برای تغییر الگوهای رفتاری مصرف کنندگان وتولید کنندگان باید فرهنگ آنان اصلاح شود و مشکل نیز همین جا است که اصلاح و تغیر در فرهنگ کارآسان و ساده ای نیست فرهنگ دیر شکل می گیرد و دیر نیز اصلاح می شود.
همان طوری که می دانید رفتار مصرف کنندگان در کشور ما به عنوان یک متغیر مهم اقتصادی رفتار والگویی درستی نیست بر اساس مطالعات انجام شده هر آنچه به سلامتی انسان مضر است میانگین مصرفی جامعه ما از نرم جهانی بیشتر است و مصرف هرآنچه برای سلامتی مفید است میانگین مصرف جامعه ما پایین تر از نرم جهانی است به عنوان مثال در مصرف اقلامی مثل نوشابه، نمک، روغن،دارو، لوازم آرایشی، کود و سم و ....که مصرف آنها برای سلامتی مضر هستند، نرم مصرفمان بالاتر از نرم جهانی است.
ولی در مصرف اقلامی مثل شیر، میوه، مرکبات، سبزیجات، زیتون، ماهی، عسل و... که به سلامتی مفید هستند نرم مصرفمان پائین تر از نرم جهانی است .پیام این دو جمله آیا غیر از این است که الگوی مصرفی مان درست نیست؟ و باید اصلاح شود؟
از طرف دیگر در برخی از منابع زیر مصرفمان درست نیست واسراف وجود دارد از جمله مصرف انرژی ،فرآورده های نفتی، مصرف گاز، مصرف بنزین ،مصرف برق،مصرف آب ، مصرف نان، مصالح ساختمانی، تولید زباله و...
رفتار تولید کنندگان نیز همچون رفتار مصرف کنندگان به عنوان متغیر مهم دیگر اقتصادی مشکلاتی دارد. و حتی دلیل مصرف زیاد را نیز می توان در طراحی وتولید کالاها جستجو نمود به عنوان مثال میانگین مصرف بنزین در خودروهای تولید خارجی بطور متوسط 5/5 لیتر در 100کیلومتر است ولی در ایران به حدود 11 یا 12 لیتر در100 کیلومتر نیز می رسد که در این بخش شاید مصرف کنندگان خیلی مقصر نباشند. پائین تر بودن بهره وری در بخش تولید، بالا بودن قیمت تمام شده محصولات، کیفیت پائین کالای تولید شده، عدم اعتماد به کالاهای داخلی ،نگاه کوتاه مدت به سود و... از جمله مشکلات تولید در جامعه ماست که بدون تغییر باورها ،نگرش ها و رفتارهای تولید کنندگان اصلاح نخواهد شد. وقتی که مقام معظم رهبری یک سالی را به عنوان اصلاح الگوی مصرف و سالی دیگر را به عنوان حمایت از تولیدملی نامگذاری می نمایند در واقع به معضلات اصلی اقتصاد ایران اشاره درستی می فرمایند. ولی بدون اصلاح فرهنگ تولید کنندگان و مصرف کنندگان رفتار مصرفی و تولیدی در جامعه اصلاح و تغییر نخواهد کرد.
رشد و توسعه اقتصادی واعتلای فرهنگی عمومی جامعه تنها با عزم واراده ملی و مدیریت جهادی امکان پذیر است به عبارت دیگر رشد و توسعه اقتصادی واعتلای فرهنگی عمومی جامعه بدون عزم اراده ملی وبدون مدیریت جهادی امکان پذیر نمی باشد. با تفکر در شعار سال می توان فهمید که مقام معظم رهبری اولا دو مقوله مهم و استراژیک را که اقتصاد و فرهنگ باشند مورد اهتمام قرار داده اند ثانیاً روش وطریق اجرای موضوعات استراتژیک را نیز بیان فرموده اند. به عبارت دیگر امسال هم شعار بیان شده وهم چگونگی تحقق شعار نیز تبیین شده است. دو موضوع مهم واستراتژیک به عنوان اقتصاد و فرهنگ و دو راهبرد اساسی به عنوان عزم ملی ومدیریت جهادی برای تحقق شعار سال مد نظر قرارگرفته است. امروز رشد و توسعه اقتصادی و اصلاح فرهنگ جامعه نه یک انتخاب، بلکه ضرورت اجتناب ناپذیر است .لذا رشد و توسعه اقتصادی مبتنی بر اصلاح فرهنگ درجامعه باید به یک جنبش و حرکت ملی در کشور تبدیل شود، تامردم نخواهند و اراده نکنند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد برای همین منظور همه آحاد مردم باید بسیج شوند، دولت، مردم، مسئولین و همه و همه باید تلاش کنند تا شعار سال به یک نهضت ملی تبدیل شود. همه باید از خودشان و از کارشان در هر جایی و در هر منصبی که هستند شروع کنند و منتظر دیگران نمانند. از طرف دیگر از شیوه های موجود مدیریتی نمی توان انتظار معجزه داشت و با توجه به اینکه اصلاح در اقتصاد وفرهنگ کار دشواری است، لذا با روشهای متداول مدیریتی امکان پذیر نمی باشد بلکه باید از شیوه مدیریت جهادی استمداد طلبید.