طرح مسأله و ضروت بحث
اشاره قرآنى به حقیقت امن بودن زمین که قرن ها بعد از نزول قرآن کریم، از نظر علمی مستنداتی برای آن ارایه شده، نشان می دهد که قرآن کلام الهى بوده و پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله در دعوى خود مبنى بر ارتباط با وحى، صادق بوده است؛ زیرا هیچ کس در زمان پیامبر و تا قرن هاى متمادى پس از ایشان اطلاعى از این حقیقت علمى نداشت؛ حقیقتى که انسان قرن بیستم آن را کشف نمود.در نوشتار حاضر، به تبیین تعبیر قرآنی زمین، جایگاه امن و آرامش و ارایه مستندهای علم روز در این باره می پردازیم.
زمین، جایگاه امن و آرامش
«اللّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ قَراراً»: خدا کسى است که زمین را جایگاه امن و آرامش شما قرار داد.این موضوع دو بار در قرآن ذکر شده است؛ یک بار در سوره نمل که می فرماید: «أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِی وَ جَعَلَ بَینَ الْبَحْرَینِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ بَلْ أَکثَرُهُمْ لا یعْلَمُونَ؛
آیا آن کس که زمین را جایگاه امن و آسایش شما قرار داد، در درون آن رودها گذاشت، کوه ها براى آن قرارداد و میان دو دریا مانعى نهاد آیا معبود دیگرى همراه خدا هست؟ بلکه اکثر مردم نمی دانند.»1
بار دوم این حقیقت در سوره غافر آمده و می فرماید: «اللّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ قَراراً وَ السَّماءَ بِناءً وَ صَوَّرَکمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکمْ وَ رَزَقَکمْ مِنَ الطَّیباتِ ذلِکمُ اللّهُ رَبُّکمْ فَتَبارَک اللّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ؛
خدا کسى است که زمین را جایگاه امن و آسایش و آسمان را همچون سقفى بالاى سرتان قرار داد، شما را صورتگرى کرد و صورتتان را نیکو آفرید و از نعمت هاى پاک، شما را روزى داد؛ این است خداوند، پروردگار شما که بلند مرتبه و بزرگ است. خداوندى که پروردگار جهانیان است.»2
واضح است که تعبیر «جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ قَراراً» به معناى امن بودن خود زمین و امنیت حیات بر سطح آن می باشد؛ این دو مسأله هر چند با هم تفاوت دارند ولى کاملا با هم مرتبط هستند.
«جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ قَراراً» به معناى امن بودن ذاتى زمین
زمین سومین سیاره اى است که به دور خورشید می گردد. دو سیاره عطارد و زهره به ترتیب از زمین به خورشید نزدیک ترند و سیارات دورتر از خورشید نسبت به زمین به ترتیب عبارتند از: مریخ، مشترى، زحل، اورانوس، نپتون و پلوتو. علاوه بر اینها مدارى مربوط به سیاراتى کوچک میان مریخ و مشترى وجود دارد که گمان می رود بقایاى دهمین سیاره منظومه شمسى باشد که مدت ها قبل منفجر شده است.همچنین محاسبات نجومى تعدادى از ستاره شناسان روسى احتمال وجود یازدهمین سیاره با نام بروسوپینا یا برینا را مطرح کرده که البته هنوز چنین سیاره اى رصد نشده است.
زمین سیاره اى صخره اى و شبه کروى با ابعاد زیر است:
میانگین قطر زمین: 742/12 کیلومتر، میانگین محیط زمین: 42/400 کیلومتر، مساحت سطح زمین: 000/000/510 کیلومتر مربع است که 149 میلیون کیلومتر مربع آن خشکى و 361 میلیون کیلومتر مربع آن را آب تشکیل می دهد. حجم زمین: 000/000/108 کیلومتر مکعب، متوسط چگالى زمین: 52/5 گرم بر سانتى متر مکعب، جرم زمین: 520/5 میلیون میلیون میلیون تن، میانگین چگالى سنگ هاى پوسته زمین: 2/5 گرم بر سانتی متر مکعب، میانگین چگالى سنگهاى گرانیتى تشکیل دهنده قارات: 2/7 گرم بر سانتیمتر مکعب، میانگین چگالى سنگ هاى بازالتى تشکیل دهنده کف اقیانوس ها :2/9 گرم بر سانتیمتر مکعب است.
آیا کسى زمین را جایگاه امن قرار داده است؟
میانگین چگالى سنگ هاى تشکیل دهنده پوسته زمین بین 2/5 تا 2/9 گرم بر سانتى متر مکعب است. مقایسه این میانگین با میانگین چگالى کلى زمین (25/5 گرم بر سانتى متر مکعب) نشان می دهد که چگالى ماده تشکیل دهنده زمین دائما در حال افزایش از سطح به مرکز زمین است؛ به گونه اى که چگالى مرکز زمین 10 تا 5/13 گرم بر سانتى متر مکعب است. علت بالا بودن میانگین چگالى در نزدیکى مرکز زمین، وجود مقدار زیادى آهن و عناصر سنگین در دل زمین است، در حالى که میزان این عناصر سنگین به تدریج به سمت پوسته زمین، روند نزولى به خود می گیرد.آهن تقریبا 9/35 از مجموع جرم زمین را تشکیل می دهد؛ بنابراین میزان آهن موجود در زمین نزدیک به هزار و پانصد میلیون میلیون میلیون تن می رسد. این مقدار آهن به شکل یک گلوله عظیم از آهن (90 درصد) و نیکل (9 درصد) و برخى عناصر سبک مانند سیلیکون، کربن، فسفر و گوگرد (1 درصد) در دل زمین جا گرفته است. این قسمت، هسته زمین نامیده می شود و جرم آن معادل 31 درصد جرم زمین و قطر آن حدود 5/5 قسمت از طول قطر زمین می باشد؛ اما بقیه آهن زمین (9/5 از وزن زمین) در سایر قسمت هاى زمین با ضخامت تقریبى سه هزار کیلومتر (895/2 کیلومتر) پراکنده است. این مقدار آهن (9/5) مدام در حال کاهش بوده و میزان آهن در پوشش صخره اى زمین را به 6/5 می رساند. تمرکز این مقدار عظیم آهن و سایر عناصر سنگین در دل زمین یکى از عوامل استقرار و امن بودن سیاره زمین است.
اشاره قرآنى به حقیقت امن بودن زمین نشان می دهد که قرآن کلام الهى بوده و پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله در دعوى خود مبنى بر ارتباط با وحى، صادق بوده است؛ زیرا هیچ کس در زمان پیامبر و تا قرن هاى متمادى پس از ایشان اطلاعى از این حقیقت علمى نداشت؛ حقیقتى که انسان قرن بیستم آن را کشف نمود. خداوند در این مورد می فرماید:
«إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها * وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها؛
آن گاه که زمین به شدت بلرزد و بارهاى سنگین خود را بیرون ریزد.»3
هرچند منظور از زلزله در اینجا زلزله آخرت به هنگام برانگیخته شدن انسان هاست اما واقعیت همراه با زلزله یکسان می باشد. مفسرین در گذشته می پنداشتند که منظور از بارهاى سنگین در این آیه، اجساد مردگان و بار گناهان آنهاست که زمین آنها را براى حساب و کتاب الهى از درون خود بیرون می اندازد اما باید گفت منظور از (أثقالُ الأرض: بارهاى سنگین زمین) تنها مورد مذکور نمی باشد، بلکه بر طبق کشفیات علمى جدید، زمین در درون خود بارهایى سنگین دارد. آیه مذکور هم نشان دهنده پیشى گرفتن قرآن بر علوم بشرى است؛ زیرا تا قرن بیستم هیچ کس نمی دانست زمین در درون خود بارهاى سنگین دارد.
میانگین فاصله زمین از خورشید حدود صد و پنجاه میلیون کیلومتر برآورد شده است. وزن زمین با تدبیر عظیم الهى بر اساس قانون جاذبه این فاصله را مشخص کرده است. قانون جاذبه می گوید: نیروى جاذبه میان دو جسم با وزن هر دوى آنها رابطه مستقیم و با مربع فاصله میان آن دو رابطه معکوس دارد. این امر با فرمول زیر قابل نمایش است:
R2m1F=Gm
بدین معنى که در صورت افزایش وزن هر کدام از دو جسم، قوه جاذبه میان آن دو افزایش و در صورت افزایش فاصله، نیروى جاذبه میان آن دو کاهش می یابد. هماهنگى میان نیروى جاذبه و نیروى گریز از مرکز که زمین اولیه را به سمت خورشید سوق داد موجب شد تا با مشیت الهى فاصله زمین از خورشید مشخص گردد.
ارتباط مستحکم و منظم میان وزن زمین و خورشید بدین معناست که هرچقدر وزن یکى از این دو تغییر یابد وزن دیگرى هم همان مقدار تغییر می یابد. این امر از جمله عوامل تثبیت فاصله زمین از خورشید، استقرار زمین در چرخش به دور محور خود و چرخش آن به دور خورشید در یک مدار معین است. موارد مذکور سبب تثبیت میزان انرژى دریافتى زمین از خورشید می شود و همین امر به نوبه خود موجب آمادگى و امنیت و ثبات زمین براى حیات می شود؛ زیرا میزان انرژى دریافتى سیارات از خورشید با فاصله آنها از خورشید و سرعت حرکت آنها به دور خورشید رابطه معکوس دارد؛ چنان که ویژگی هاى فیزیکى، شیمیایى و فلکى بى نظیر زمین سبب شده تا مهد حیات گیاهان، حیوانات و انسان ها شود.
مطالعات فیزیک زمین ثابت کرده است که زمین از تعدادى لایه هاى متمرکز پیرامون گلوله اى از آهن و نیکل به نام هسته زمین یا هسته داخلى زمین ساخته شده است. این لایه ها بر اساس ترکیب شیمیایى یا صفات مکانیکى آنها به این صورت تقسیم بندى می شود.
1. پوسته زمین
پوسته زمین از صخره هاى آتشین و محکمى تشکیل شده که در بیشتر مواقع با روکشى نازک از سنگ هاى رسوبى یا رسوبات (خاک) پوشانده شده است. سنگ هاى اسیدى و فوق اسیدى مانند گرانیت و صخره هاى گرانیتى (با میانگین چگالى 7/2 گرم بر سانتى متر مکعب) بیشتر در سطح قاره ها یافت می شود. همچنان که صخره هاى بازیک و فوق بازیک مانند بازالت و گابرو (با میانگین چگالى 9/2 گرم بر سانتى متر مکعب) کف دریاها و اقیانوس ها را پوشانده اند. میانگین ضخامت پوسته زمین در سطح قاره ها بین 35 تا 40 کیلومتر است؛ هرچند این عدد در زیر بلندی هاى زمین و کوه ها افزونتر میباشد. میانگین ضخامت پوسته تشکیل دهنده کف دریاها و اقیانوس ها بین 5 تا 8 کیلومتر است.2. پایین ترین قسمت پوسته صخره اى زمین
این قسمت از صخره هاى سخت تشکیل شده است. در سطح قاره ها این سنگ ها بیشتر از نوع سنگ هاى اسیدى و فوق اسیدى بوده و ضخامت آنها به 85 کیلومتر می رسد؛ این در حالى است که بیشتر سنگ هاى زیر دریاها و اقیانوس ها از نوع سنگ هاى بازیک وفوق بازیک است که ضخامت آنها در حدود 60 کیلومتر می باشد. سطح انقطاعى از امواج لرزشى به نام انفصال موهو4 این لایه را از پوسته زمین جدا می کند.3. سست کره
صخره هاى این قسمت، نرم و شبه مذاب هستند (ذوب جزئى در حد 1/0) ضخامت این لایه بین 280 تا 335 کیلومتر بوده و منبع بسیارى از فعالیت هاى زمین مانند زلزله، آتشفشان، حرکت صفحات پوسته سنگى زمین و تشکیل کوه و رشته کوه همین قسمت می باشد.4. گوشته میانى زمین
از مواد سخت و متراکم تشکیل شده و ضخامت آن حدود 270 کیلومتر است. در پایین و بالاى این لایه، سطوح امواج لرزشى ناشى از زلزله قرار دارد؛ یکى از این سطوح در عمق 400 کیلومترى و دیگرى در عمق 670 کیلومترى از سطح زمین یافت می شود.5. قسمت پایینى گوشته زمین
این قسمت از مواد سخت تشکیل شده و روى هسته مایع زمین قرار دارند. در بالاى این لایه یکى از سطوح قطع امواج لرزشى ناشى از زلزله در عمق 670 کیلومترى از سطح زمین قرار دارد. در پایین این لایه هم لایه اى انتقالى و شبه مذاب وجود دارد که آن را از هسته مایع زمین در عمق 885/2 کیلومترى از سطح زمین جدا می کند؛ بنابراین ضخامت این لایه حدود 215/2 کیلومتر برآورد می شود.6. هسته مایع زمین (قسمت بیرونى هسته زمین)
این لایه، پیرامون هسته جامد زمین را احاطه کرده و تقریبا داراى همان ترکیب شیمیایى قسمت مذکور است. ضخامت این لایه حدود 275/2 کیلومتر(از عمق 885/2 کیلومترى تا عمق 160/5 کیلومترى زیر زمین) تخمین زده می شود. دو لایه انتقالى شبه مذاب، آن را از دو لایه بالایى و پایینى جدا می کنند؛ بزرگ ترین این دو لایه، لایه پایینى است که ضخامت آن حدود 450 کیلومتر برآورد می شود.7. هسته جامد زمین (هسته داخلى زمین)
این لایه یک گلوله بزرگ از آهن (90 درصد) و نیکل (9 درصد) را شامل می شود. 1 درصد بقیه را عناصر سبکى مانند سیلیکون، کربن، گوگرد و فسفر تشکیل می دهند. این ترکیب تقریبا همان ترکیب شهاب سنگ هاى آهنى است که سالانه میلیون ها تن از آن به زمین می رسد؛ این شهاب سنگ ها ناشى از انفجار برخى اجرام آسمانى است. بررسى شهاب سنگ هایى که بر روى زمین فرود می آید این ساختار داخلى زمین را تایید می کند؛ همچنان که اندازه گیرى جاذبه زمین و لرزش هاى ناشى از زلزله، تایید کننده این مسأله است.اگر ساختار داخلى زمین به این صورت نبود، نه میدان مغناطیسى زمین و نه نیروى جاذبه آن شکل میگرفت. در صورت عدم وجود نیروى جاذبه زمین، اتمسفر گازى و آبى این سیاره از آن دور میشد و زندگى غیر ممکن میگشت. در صورت عدم وجود میدان مغناطیسى زمین، پرتوهاى کیهانى و شتابان خورشید و سایر ستارگان آسمان، این سیاره را نابود میکرد.
زمین در مدارى بیضى شکل با فاصله زاویه اى اندک و با سرعتى حدود 30 کیلومتر در ثانیه به دور خورشید می گردد. بنابراین حدود 25/365 روز طول می کشد تا یک بار به دور خورشید بچرخد. زمین با سرعتى حدود 30 کیلومتر در دقیقه در خط استوا به دور محور خود در حال گردش است و با این سرعت در یک روز تقریبا 24 ساعته، یک بار به دور خود می چرخد. روز و شب، این 24 ساعت را میان خود تقسیم می کنند. به علت تمایل محور چرخش زمین بر صفحه مدارى با زاویه اى تقریبا معادل 5/66 درجه (5/23 درجه)، ساعات روز و شب بر اساس فصول سال تغییر می کند.
زمین حرکات متعددى دارد از جمله: وضعى، انتقالى، نوسان دوران آن حول محور خود، دورى و نزدیکى آن به خورشید در حرکت مدارى و تغییر تدریجى حرکت آن برای ایجاد توازن حرکاتش با حرکت ماه و سایر سیارات منظومه شمسى و همچنین توازن حرکت آن با خورشید پیرامون مرکز کهکشان، با کهکشان و پیرامون مرکز کهکشانى؛ همه این حرکات به کنترل و دقت نیاز دارد تا هم خود زمین آرام و امن باشد و هم محل استقرار حیات بر سطح آن. در این مورد کافى است به نقش کوه ها در تثبیت زمین و کاهش نوسان آن هنگام چرخش به دور محور خود اشاره کنیم، نقش کوه ها در این امر دقیقا همانند نقش تکه هاى سرب پیرامون لاستیک ماشین هاست که موجب کاهش میانگین نوسان آنها می شود.
«جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً» به معناى امنیت زمین براى موجودات ساکن در آن
یکى از معانى امن بودن زمین ایجاد شرایط مناسب براى حیات در سطح آن است؛ در بین این شرایط می توان به مقدار جاذبه زمین اشاره کرد که هم اتمسفر گازى و آبی این سیاره و هم موجودات زنده سطح آن را نگه می دارد. آب نیز که عنصر حیات به شمار می رود به وفور در زمین یافت می شود تا جایى که دانشمندان، این سیاره را سیاره آبى نام نهاده اند. میزان آب هاى موجود در سطح زمین 1360 میلیون کیلومتر مکعب برآورده می شود. آب 71 درصد سطح زمین را به خود اختصاص داده است در حالى که خشکی ها تنها 29 درصد مساحت زمین را پوشانده اند.همچنین گاز اکسیژن یکى از عوامل اساسى حیات بر روى زمین به شمار می رود. خداوند براى سیاره ما یک اتمسفر گازى با جرم تقریبى پنج هزار میلیون میلیون تن و ضخامت چندین هزار کیلومتر از سطح دریا آفریده است؛ فشار موجود در این اتمسفر حدود یک کیلوگرم بر سانتی متر مربع است که همراه با افزایش ارتفاع فشار آن تا یک میلیونم میزان مذکور کاهش می یابد. قسمت پایینى این اتمسفر گازى (از ارتفاع 6 کیلومترى از سطح دریا تا ارتفاع 20 کیلومترى) حدود 66 درصد کل جرم اتمسفر را به خود اختصاص داده است. این قسمت از گازهاى نیتروژن (1/78)، اکسیژن (21 درصد)، آرگون (093 درصد) و دى اکسید کربن (03 درصد) تشکیل شده است؛ البته مقادیر بسیار اندکى بخار آب و گازهاى دیگر هم در آن یافت می شود.
اگر اتمسفر گازى زمین از چنین ترکیبى برخوردار نبود زندگى بر روى زمین شکل نمی گرفت. همچنین جرم، ابعاد و فاصله زمین از خورشید با نهایت دقت تنظیم شده است به گونه اى که اگر زمین اندکى کوچک تر از اندازه فعلى آن بود، از خورشید دور شده، بسیارى از انرژى خود را از دست می داد و نمی توانست اتمسفر گازى و آبى خود را حفظ کند؛ در نتیجه ادامه حیات بر روى زمین غیرممکن می شد. اگر زمین اندکى بزرگ تر از مقدار کنونى آن بود به خورشید نزدیک شده و حرارت خورشید آن را می سوزاند؛ در این صورت قدرت این سیاره براى جذب اشیا آن چنان افزایش می یافت که مانع حرکت شده، از رشد کامل موجودات زنده جلوگیرى و توازن دمایى سطح آن را مختل می کرد.
طول مدت هر سال در زمین به فاصله آن از خورشید بستگى دارد. مقدار ساعات شبانه روز هم ناشى از سرعت چرخش زمین به دور محور خود و اندازه و ابعاد آن است. جابجایى فصول نیز به تمایل محور گردش زمین بر صفحه مدارى بستگى دارد؛ در صورت عدم تمایل این محور، جابجایى فصل ها رخ نمی داد و سیستم زندگى دچار اختلال می شد.
پس امنیت ذاتى زمین و آماده شدن آن براى حیات از همین مسائل نشأت می گیرد؛ امرى که با وجود حرکات متعدد زمین، سیر آن در پهنه گیتى و خطرات فراوانى که آن را در بر گرفته است، سبب شده تا با اراده الهى حیات در سطح این سیاره شکل گیرد. همه این ها آیات الهى هستند تا مردم متوجه حمایت خداوند شده و نیازمندى خود به رحمت و عنایت او را در همه حال احساس کنند. پس پاک و منزه است خداوندى که هزار و چهارصد سال پیش این آیات را نازل کرد:
«أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِی وَ جَعَلَ بَینَ الْبَحْرَینِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ بَلْ أَکثَرُهُمْ لا یعْلَمُونَ؛
آیا آن کس که زمین را جایگاه امن وآسایش شما قرار داد، در درون آن رودها گذاشت، کوه ها براى آن قرارداد و میان دو دریا مانعى نهاد آیا معبود دیگرى همراه خدا هست بلکه اکثر مردم نمی دانند.»5
«اللّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ قَراراً وَ السَّماءَ بِناءً وَ صَوَّرَکمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکمْ وَ رَزَقَکمْ مِنَ الطَّیباتِ ذلِکمُ اللّهُ رَبُّکمْ فَتَبارَک اللّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ؛
خدا کسى است که زمین را جایگاه امن و آسایش شما قرار داد و آسمان را همچون سقفى بالاى سرتان قرار داد و شما را صورتگرى کرد و صورتتان را نیکو آفرید و از نعمت هاى پاک شما را روزى داد، این است خداوند پروردگار شما. پس بلند مرتبه و بزرگ است خداوندى که پروردگار جهانیان است.»6
جمع بندی و نتیجه گیری
خداوند متعال در آیه 61 سوره نمل که می فرماید: «آیا آن کس که زمین را جایگاه امن و آسایش شما قرار داد، در درون آن رودها گذاشت، کوه ها براى آن قرارداد و میان دو دریا مانعى نهاد آیا معبود دیگرى همراه خدا هست؟ بلکه اکثر مردم نمی دانند.» و همچنین در آیه 64 سوره غافر نیز می فرماید: «خدا کسى است که زمین را جایگاه امن و آسایش و آسمان را همچون سقفى بالاى سرتان قرار داد، شما را صورتگرى کرد و صورتتان را نیکو آفرید و از نعمت هاى پاک، شما را روزى داد؛ این است خداوند، پروردگار شما که بلند مرتبه و بزرگ است. خداوندى که پروردگار جهانیان است.» زمین را به عنوان جایگاه امن و آرامش معرفی می نماید.در این نوشتار، به تبیین تعبیر قرآنی زمین، جایگاه امن و آرامش و ارایه مستندهای علم روز در این باره پرداختیم. واضح است که تعبیر «جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ قَراراً» به معناى امن بودن خود زمین و امنیت حیات بر سطح آن می باشد؛ این دو مسأله هر چند با هم تفاوت دارند ولى کاملا با هم مرتبط هستند.
اشاره قرآنى به حقیقت امن بودن زمین که قرن ها بعد از نزول قرآن کریم، از نظر علمی مستنداتی برای آن ارایه شده، نشان می دهد که قرآن کلام الهى بوده و پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله در دعوى خود مبنى بر ارتباط با وحى، صادق بوده است؛ زیرا هیچ کس در زمان پیامبر و تا قرن هاى متمادى پس از ایشان اطلاعى از این حقیقت علمى نداشت؛ حقیقتى که انسان قرن بیستم آن را کشف نمود.
پینوشتها:
1. سوره نمل: آیه 61.2. سوره غافر: آیه 64.
3. سوره زلزال: آیات 2ـ1.
4. The moho Discontinviy
5. سوره غافر: آیه 64.
6. سوره نمل: آیه 61.