فضای مطبوعاتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
سیطره کامل سیاست های ضد فرهنگی رژیم پهلوی بر ارکان فرهنگی کشور همچون دیگر بخش های اجتماعی جامعه، سبب شده بود فضای مطبوعاتی کشور نیز ناخواسته گرفتار اهداف سیاسی و سود جویانه رژیم پهلوی شود. این رژیم قصد داشت مطبوعات را از انجام ابتدایی ترین رسالت های مطبوعات، از جمله افشاگری و نقد عملکرد نادرست حاکمان باز دارد. همچنین می کوشید با در اختیار گرفتن مطبوعات، از آنها به عنوان ابزاری برای توجیه عملکرد نظام و بی خبر نگاه داشتن مردم بهره برداری کند.در مطبوعات پیش از انقلاب، دو مسئله کاملاً برجسته نمایان بود. نخست، فضای بسته و محدود سیاسی که امکان انتقاد گری سیاسی و اجتماعی را در عرصه مطبوعات کاهش می داد. در بسیاری از دوره های تاریخ پهلوی، بررسی نقادانه ای از عملکرد رژیم و مدیران آن، به چشم نمی خورد. به این ترتیب، بخش گسترده ای از رسالت اخلاقی مطبوعات همچون وظیفه اطلاع رسانی، دقیق و کامل به انجام نمی رسید. دومین مسئله، رواج لااُبالی فرهنگی و تبلیغ سرگرمی ها و ارزش های اجتماعی غربی در مطبوعات بود.(1) سیاست گذاران مطبوعات کشور در شرایطی که اجازه طرح مباحث سیاسی، فرهنگی یا مذهبی سازنده را در مطبوعات نداشتند، برای پر کردن این خلأ، به دنبال جای گزین بودند. این جای گزین، آزاد گذاشتن مطبوعات در زمینه مسائل خلاف اخلاق و عرف جامعه بود تا هر چه می خواهند بنویسند و هر مطلب خلاف عفتی را منتشر کنند.»
به طور کلی، جریان غالب در این دوره را می توان چنین بر شمرد: توجه بیش از حد مطبوعات عامه پسند ( که بیشتر عوامل وابسته به حکومت آن را اداره می کردند) به ستاره سازی از هنرپیشگان شناخته شده سینما، انتشار عکس های عریان خوانندگان داخلی و خارجی، تبلیغ روابط دختر و پسر در جامعه ( در قالب های نهی شده از سوی اسلام)، رواج داستان های عاشقانه و مبتذل ( که گاه از تشریح محرمانه ترین روابط پرهیز نمی شد) و در کل، پرداختن به سرگرمی های بی ارزشی که ذهن جوانان را به خود معطوف می داشت. آنان با دور کردن قشر فعال و اثر گذار جامعه از آموزه های ارزشی و مذهبی، می کوشیدند آنها را از توجه به مسائل مهم اجتماعی و وقایع اطراف و عملکرد حاکمان باز دارند. همچنین با مشغول کردن جوانان به سرگرمی های غیر شرعی که جذابیت هایی نیز برای آنان داشت، از توجه به این قشر به روحانیان و مبلغان مذهبی کاستند. به این ترتیب، حکومت پهلوی به یکی از اهداف بزرگ سیاسی خود که دور کردن مردم به ویژه جوانان از دین و عالمان دینی و آموزه های مذهبی بود، نزدیک تر می شد. رژیم به خیال خود با این کار می خواست نیروهای مذهبی و رهبران اعتقادی جامعه را که در طول دوران حاکمیت پهلوی، پیوسته جزو بزرگ ترین منتقدان و اعتراض کنندگان به حکومت بودند، از کانون توجه مردم کنار زند و مهم ترین کانون تهدید بقای حکومت خود را از میان بردارد.(2)
فضای مطبوعاتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و هم زمان با دگرگونی های اجتماعی و سیاسی که درکوتاه ترین زمان در کشور روی داد، فضای حاکم بر مطبوعات نیز که فضایی مسموم و نگران کننده بود، تغییر کرد. مطبوعات با الهام از باورهای مذهبی و اعتقادی که به شکل فراگیر، در نخستین سال های پیروزی انقلاب اسلامی در کشور رواج یافته بود، در کمترین زمان ممکن از فضای ضد اخلاقی پیشین رهایی یافت.در مدت کمتر از یک سال پس از انثلاب، نشریاتی که با شمارگان بالا و گسترده و در قالب پرداختن به سرگرمی های مبتذل و ضد اخلاقی منتشر می شدند ( از نظر گستردگی، بیش از 70 درصد مجموعه مطبوعات پنج سال آخر حکومت پهلوی را تشکیل می دادند)،(3) تعطیل شدند یا انتشارشان متوقف شد یا تغییر بسیار زیادی در منش و موضوع های مورد توجه آنها ایجاد شد و پاک سازی کامل در آنها صورت گرفت. گفتنی است این حرکت های اسلامی انقلاب، در تمام سطوح نشریه ها از روزنامه ها تا سالنامه ها و در بخش های دولتی و خصوصی انجام گرفت.
با بررسی فضای مطبوعاتی پس از انقلاب، تأثیر انکار ناپذیر، عمیق و سریع انقلاب بر عرصه های فرهنگی جامعه، از جمله مطبوعات آشکار می شود.
بنابراین، سال های نخستین پس از انقلاب را باید یکی از درخشان ترین و سالم ترین دوره های تاریخ مطبوعات دانست.(4) این فضا با آغاز دوران هشت ساله دفاع مقدس همچنان حفظ شد و حتی به علت تأثیر فضای مذهبی و روحانی جبهه های نبرد رزمندگان اسلام علیه دشمن متجاوز، در پاره ای دوره ها به صورت چشم گیری تقویت شد. در پشت جبهه و در خاکریز های فرهنگی، دست اندرکاران فرهنگی کشور بسیار می کوشیدند ارزش های دفاع مقدس که با آغاز جنگ تحمیلی و طولانی شدن آن، تا عمق شهرها و روستاهای کشور رسوخ یافته بود و مردم نیز با تکیه بر باورهای مذهبی و میهنی، نسبت به آن حساسیت و علاقه نشان می دادند، هرچه بیشتر حفظ و تقویت شود. در نتیجه، روحیه مقاومت نیز در جامعه گسترش می یافت. این تلاش از آنجا که با حمایت و خواست مردم همراه بود، در کوتاه ترین زمان و با بیشترین تأثیر، به بار می نشست. بر این اساس، به طور غیر مستقیم، از ارزش های اخلاقی در مطبوعات، حمایت صورت می گرفت.
پس از پایان یافتن هشت سال دفاع مقدس و آغاز دوران سازندگی پس از آن، اندک اندک به دلیل توجه خاص دولت به بازسازی و اصلاح خسارت های فراوان هشت سال تجاوز دشمن به کشور، بخش اصلی انرژی و توان دولت و نظام، صرف این هدف شد. از سوی دیگر، با پایان یافتن دفاع مقدس، شرایط و فضای معنوی حاصل از این رویداد نیز در داخل کشورکم رنگ شد، به گونه ای که نسبت به سال های گذشته، تغییر محسوسی در سطح جامعه در مورد توجه به ارزش های اخلاقی و مذهبی رخ داد. در کنار این آسیب های داخلی، دشمنان خارجی به ویژه امریکا و غرب که پس از جنگ هشت ساله، دریافته بودند به اهداف خود در ایجاد سلطه سیاسی و فرهنگی در ایران نرسیده اند، جبهه دیگری را فرا روی ایران گشودند. آنها این بار کوشیدند با تمام توان در عرصه فرهنگی، تهاجمی همه جانبه را در پیش گیرند؛ تهاجمی که هدف از آن، ضربه زدن به اعتقادهای مذهبی، اخلاقی و باورهای ملی و دینی ایران بود.
این تهاجم درعمل، تمام زوایای فرهنگی ایران را هدف قرار داد و در این میان، یکی از ابزارهای مورد استفاده گردانندگان این هجوم، رسانه های گوناگونی بودند که با استفاده از آنها تلاش داشتند با دادن اطلاعات ناقص، غلط و هدف دار، در فرهنگ ایرانیان، انحراف ایجاد کنند. انقلاب اسلامی نیز از آن زمان تاکنون کوشیده است با تمام نیرو در برابر این هجوم ایستادگی کند. با این حال، فعالیت های چندین ساله رسانه های غربی که مخاطبانشان را از میان مردم ایران انتخاب می کنند، ناخود آگاه، برخی روش های غیر اخلاقی و سودجویانه رسانه ای را به برخی نشریات و مطبوعات داخلی نیز انتقال داده است. در کنار رنگ باختن فضای مذهبی و مقدس سال های پس از انقلاب، اندک اندک برخی ارزش های اخلاقی نیز در جامعه و به تبع آن درمیان مطبوعات به انزوا کشیده شد.
این روند پس از دوم خرداد سال 1376 تشدید شد؛ زیرا از سویی، گسترش کمّی مطبوعات در مقایسه با قبل از آن کاملاً آشکار بود. برای مثال، تعداد روزنامه ها و مجلات از 700 عنوان در پایان سال 1375، به حدود 3000 عنوان در پایان سال 1380 (5) رسید. همین نکته سبب شد تا بسیاری از افرادی که سابقه کار در مطبوعات و حتی تخصص، تجربه و تعهد کافی در این زمینه را نداشتند، به این عرصه وارد شوند. اینان بی آنکه آموزش ویژه ای دراین زمینه دیده و با حدود و مقررات حرفه ای مطبوعات آشنا باشند، ناخواسته موجب شدند تا مرزهای محتوایی مطبوعات که تا پیش از آن رعایت می شد، شکسته شود. از سوی دیگر، پرداختن به اصول و ارزش های دینی و انقلابی نیز در این دوره، رو به کاهش نهاد. شاید مهم ترین دلایل این وضعیت، دور شدن از فضای ارزشی و انقلابی سال های نخستین پس از انقلاب و دفاع مقدس، تهاجم فرهنگی بیگانه، رقابت های اقتصادی مخرب جهت دست یابی به سود اقتصادی بیشتر و ورود کارگزاران و نیروهای غیر متعهد به عرصه مطبوعات بود.
بنابر پژوهشی(6) که « مرکز مطالعات رسانه های وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی» به انجام رسانده است، از میان مطالب صفحه اول ده روزنامه بررسی شده در سال 1380 که قاعدتاً نشان دهنده کانون توجه به گرایش این نشریات است، مقدار مطالب مرتبط با اصول و ارزش های انقلابی و دینی تنها بین 2 تا 8 درصد است. در پژوهش دیگری از همین مرکز که محتوای نشریات مربوط به نسل جوان را بررسی کرده، مشخص شده است که عکس روی جلد یکی از 7 نشریه بررسی شده، در 100 درصد موارد به هنرپیشگان سینما و در نشریه ای دیگر، 50 درصد به هنرپیشگان و 50 درصد دیگر به خوانندگان پاپ اختصاص یافته است.(7) همچنین استفاده از عکس های بزرگ هنرپیشگان زن سینما در صفحه های نخستین نشریه های عامه پسند و مجله های مربوط به جوانان، از دیگر نمونه هایی هستند که در این دوره به شکل فزاینده ای رشد داشته اند.
نقش عوامل اقتصادی ( گیشه) در کم رنگ شدن اخلاق مطبوعاتی در پایان دهه 70 شمسی
یکی از مهم ترین علت های قابل تحلیل در آسیب پذیری اخلاق در مطبوعات به ویژه در دهه اخیر، عامل اقتصادی و تلاش تعدادی از نشریه ها در جلب مشتری و خواننده بیشتر به هر قیمت بود. با توجه به افزایش تعداد جراید، طبیعتاً رقابت میان آنها جهت دست یابی به مشتریان بیشتر و جلب توجه خوانندگان برای ادامه بقا و حضور در عرصه مطبوعات شدت گرفت. در این رقابت، برخی از صاحبان جراید به این نتیجه رسیدند که به خاطر فشار مالی زیادی که برای تهیه و انتشار نشریه خود متحمل می شوند، چاره ای ندارند. جز اینکه با افزایش شمارگان و جذب مخاطب بیشتر و فروش بالاتر، از ضرر دهی مالی نشریه جلوگیری کنند.به تدریج، رسیدن به این هدف و رهایی از مشکلات اقتصادی، در برخی نشریات چنان اولویت یافت که این عده بر آن شدند تا برای رسیدن به فروش بیشتر، از مرزها و خطوط قرمز اخلاقی و عرفی که سال ها
در مطبوعات، رعایت می شد، پا فراتر بگذارند. از این رو، مطالبی منتشر کردند که تناسبی با اخلاق مطبوعاتی نداشت و گاه در تعارض کامل با آن قرار می گرفت. به این ترتیب، نقل هر مطلب حتی دروغ و بی اساس، از هر منبع ناموثقی یا چاپ اخبار مخالف موازین اخلاقی و استفاده از تصاویر زنان ( به گونه ای که تا آن زمان با عرف مطبوعات سنخیتی نداشت)، گسترش یافت. این کار به ظاهر توانست در دوره هایی، توجه برخی از مخاطبان عام را به این نشریه ها جلب کند و مشکلات اقتصادی آنها را بر طرف سازد.
بنابراین، یکی از مهم ترین عواملی که برخی نشریات را به سوی شکستن حریم های اخلاقی گرایش می دهد و آنها را در میدان رقابت و مسابقه ای خطرناک می اندازد، بحث « سودآوری و گرایش اقتصادی» و نگاه سودجویانه در مطبوعات است.
تأثیر رفتار اخلاقی مطبوعات بر افزایش شمارگان (تیراژ) و استقبال عمومی
بر اساس نظریه غالبی که در صفحه های پیش به آن پرداخته شد، تعدادی از نشریات تنها راه موفقیت در عرصه مطبوعات را رسیدن به سود آوری اقتصادی می دانند. بنابراین، حاضرند با انتشار هر گونه خبر و گزارشی، به ظاهر و در کوتاه مدت، بر تعداد مخاطبان و میزان توجه مشتریان خود بیفزایند. در مقابل، نگاهی ژرف تر و کارشناسانه به نوع واکنش مخاطبان به مطالب نشریه ها، این حقیقت را آشکار می سازد که بر خلاف آنچه معتقدان روش مطبوعاتی یاد شده می پندارند، مردم ایران در بلند مدت، از نشریاتی که خود را متعهد و وفادار به موازین و معیارهای اخلاقی نمی داند و از مرزهای عرفی و اخلاقی مطبوعات به راحتی عبور می کنند، رویگردان شده است. به همین دلیل، از نشریه ها و مطبوعاتی استقبال می کنند که صادقانه و متعهدانه به کار می پردازند. به این ترتیب، یکی از مهم ترین راهکارهایی که مطبوعات، برای رسیدن به شمارگان بالاتر و جلب مخاطبان بیشتر می توانند از آن بهره جویند، رفتار صادقانه بر مبنای اخلاق و احترام به ارزش هاست.در دهه اخیر نشریات انگشت شماری بودند که با پرهیز از مجادله های سیاسی و پرداختن به حوادث و جنجال های اجتماعی و سیاسی، با رعایت اعتدال و احترام و در نظر گرفتن اخلاق مطبوعاتی، برای جلب نظر خوانندگان خود می کوشیدند. آمار نشان می دهد این گونه نشریات، در شرایطی بیشترین شمارگان و بالاترین نرخ فروش را در میان مطبوعات ایران به خود اختصاص داده اند که اخلاق مطبوعاتی را ارج نهاده و خود را به معیارهای آن وفادار دانسته اند. پس یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت و موفقیت مطبوعات حتی در عرصه اقتصادی، تعهد به اخلاق مطبوعاتی و احترام به ارزش ها و اصول مورد احترام مردم و مخاطبان است؛ مخاطبانی که خود، بهترین معیاربرای درک رفتار اخلاقی مطبوعات هستند.
سفارش های رهبر معظم انقلاب به مطبوعات
در پایان این فصل، به فرازهایی از سخنان رهبر فرزانه انقلاب در مورد عملکرد مطبوعات و هماهنگی آنها با ارزش ها و مصالح جامعه، اشاره می کنیم:مشکل آنجا بروز می کند که آنهایی که اسلام را قبول ندارند، اما را مطلقاً قبول ندارند، این نظام را قبول ندارند، از اول، تا توانستند با این نظام جنگیدند و آن وقتی به خانه هاشان رفتند نشستند که دیدند دیگر سلاحشان کُند شده است، اینها بیایند پشت سر کسی یا جمعی پنهان شوند و شروع کنند به دست اندازی به ایمان مردم و آن را هدف قرار دادن. این قابل قبول نیست. من می بینم که برخی از مطبوعات کشور متأسفانه دستخوش چنین بحرانی هستند که باید خودشان را نجات بدهند. دستگاه های فرهنگی و امنیتی و قضایی کشور در این زمینه موظفند. ما به آزادی بیان و آزادی فعالیت های اجتماعی معتقدیم. اصلاً این مفاهیم و این حقایق را انقلاب و پیشروان انقلاب در این کشور آوردند. این چیزها که در این کشور نبود؛ نه از آزادی بیان خبری بود و نه حتی اسمی نه از آزادی فعالیت های اجتماعی خبری بود. انقلاب اینها را به این کشور آورد. امام اینها را به این کشور هدیه کرد. خون شهدا این چیزها را به این کشور بخشید. کسانی که پیرو خون شهدا و امام هستند، آنها علمداران این مفاهیم اند. دراین که شکی نسیت، ولی این آزادی، محدود است. حد این آزادی کجاست؟ حدش عبارت است از آن حدودی که اسلام تعیین کرده است. اگر بنا شد کسانی، مردم را به بی ایمانی و به شهوات سوق دهند، آنها در این کار آزاد نیستند. این آزادی خیانت است. اگر کسانی قرار شد بنشیند و توطئه کنند و این توطئه را به شکلی در یک نوشته مطرح کنند، این آزادی توطئه است. این آزادی، مردود است. من بار دیگر هم در اول امسال این هشدار را دادم، این هم بار دوم است. من با مسئولان اتمام حجت می کنم. مسئولان باید دراین مورد اقدام کنند. ببینند کدام روزنامه است که از حدود آزادی، پا را فراتر می گذارد. آنچه که برای این ملت مفید است، آنچه که آزادی حقیقی است، آنچه که بیان رأی و عقیده، بدون توطئه است، آن را از توطئه و خیانت و اضلال و ناامیدی جدا کنند.(8)
کسانی که اهل فکر و نظرند و جایی برای اظهار نظر دارند، باید بدانند چه می گویند و چه می نویسند، مبادا آنها به تبع تبلیغات بیگانه، به گونه ای حرف بزنند که گویی در این کشور، یک فضای استبدادی وجود دارد. اگر در کشور خفقان وجود داشته باشد، آیا ممکن است افرادی در مطبوعات رسمی کشور، هر چه می خواهند بر طبق میل دشمن بنویسند و پخش کنند؟ آنها می خواهند دشمن را خوشحال کنند و اگر دل مردم خوبمان شکست، جوانان مأیوس شدند و خون شهدا پای مال شد، از نظر آنها اشکالی ندارد.(9)
روزنامه ها باید از آزادی به گونه ای استفاده کنند که دل ها و جناح های سیاسی را به یکدیگر نزدیک کنند و گروه ها و جناح های سیاسی نیز اگر واقعاً به مبنا و اصولی اعتقاد دارند، باید در عمل، خود را هر چه بیشتر به گروه های رقیب نزدیک سازند. وقتی مردم ببینند که رؤسا و مسئولان کشور با هم اختلاف دارند و با یکدیگر دشمنی دارند، دلشان می شکند و در این میان، متأسانه برخی روزنامه ها همان نقش بوق های تبلیغاتی خارجی را در به جان هم انداختن گروه های مختلف ایفا می کنند.(10)
پی نوشت ها :
1- ابراهیم همتی، نقد فرهنگ پهلوی، انتشارات آذر، 1368، ج1، ص 61.
2- همان، ص 75.
3- عباس ندیمی، تاریخ مطبوعات عصر پهلوی، نشر دانش روز، 1364، چ1، ص 130.
4- احمد مهدی زنوز، خاطرات روزهای آغازین، نشر فاتح، 1380، چ1، ص 92.
5- گفت وگو با وزیر ارشاد، روزنامه آسیا، ش 192، 1/ 2/ 1382.
6- تحلیل محتوای مهم ترین روزنامه های سراسری، مرکز مطالعات رسانه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380.
7- تحلیل محتوای نشریات جوانان، مرکز مطالعات رسانه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1382.
8- روزنامه رسالت، 25/ 6/ 1377.
9- روزنامه ایران، 15/ 10/ 1377.
10- همان، 5/ 10/ 1377.
شصت فولادی، کیان، (1385)، اخلاق مطبوعات، قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، چاپ اول