10 نظریه ی توطئه ی فضایی

نظریه های توطئه ی فضایی باعث ایجاد مطالب بزرگ علمی تخیلی میشوند. این نظریه ها الهام بخش شمار زیادی از فیلم نامه ها در سینمای بین المللی، رمانها و هم چنین پیدایش فرقه ها و جمعیت های مشتاقان علوم کاذب با ایدئولوژی هایی که بر مبنای حمایت از این نظریه ها استوار گردیده اند بوده اند. اجازه دهید بی آن که سعی در اثبات و یا رد نمودن آنها داشته باشیم خیزی به سوی گستره ی بد گمانی و عجیب و غریب، اما بسیار جالب توجه اکثر نظریه های توطئه ی فضایی مشهور در تمام دوران بیاندازیم.
قابل توجه افراد نا آشنا این که، نظریه های توطئه گمانه زنی هایی در رابطه با یک حادثه ی خاص هستند، معمولاً اتفاقاتی که از نظر عموم مردم دارای اهمیت هستند (علمی، مربوط به امور نظامی، ترور یک چهره ی مردمی و غیره)، که چنین روی داد هایی توطئه ای دست ساز با استفاده از نیروهایی مخفی که دستور کاری مخفیانه را دنبال مینمایند هستند. نظریه پردازان توطئه طبقه ای از مردم هستند که اغلب مقدار قابل توجهی از زمان خود را صرف اثبات نمودن کذب علت واقعی رخ دادن این حوادث و فراهم آوردن آن چه می‌کنند که آن را "حقیقت محض" و مدارکی غیر قابل انکار می‌نامند که ادعاهایی را مطرح میکنند که به وسیله ی کسانی که با رخ داد حادثه ی اصلی در ارتباط بوده اند به وجود آمده اند. در واقع، به نظر میرسد برخی از نظریه های توطئه چنان متقاعد کننده شرح داده شده و منتشر شده باشند که حتی عاقلترین افراد نیز درنگ کرده و به فکر فرو میرود، "ممکن است درست باشد!".
لنین، یک مارکسیست انقلابی حرف مشهوری دارد که میگوید دروغی که به طور مرتب گفته میشود تبدیل به یک واقعیت میگردد. جزئیات مبهمی که در طول و پس از یک روی داد آشکار میگردند شکاف عظیمی مورد نیاز در سلسله ای از "دروغها" به دست نظریه پردازان توطئه میدهد که ظاهراً این روی داد بر مبنای آن است. در این جا ده تا از مشهورترین نظریه های توطئه ی فضایی ارائه گردیدهاند. قبل از این که به خواندن خود ادامه دهید، شاید شما بخواهید نفسی عمیق بکشید و خود را برای "حقایقی" آماده سازید که ممکن است کاملاً احمقانه، مطلقاً تخیلی و یا حتی به شکلی باور نکردنی اسرار آمیز به نظر آیند.

فریب فرود بر روی کره ی ماه

برای در صدر بودن این نظریه در این فهرست دلیلی وجود دارد. این یکی از بزرگترین روی دادهای اکتشاف فضایی در تاریخ بشر بود که به شدت توجه همگان را به خود جلب نمود و مورد پخش تلویزیونی قرار گرفت! نظریه ی فریب بیان میدارد که تمام ماجرای فرود بر روی کره ی ماه یک دروغ بسیار بزرگ بود که در دوره ی جنگ سرد به رخ جهانیان کشیده شد، تماماً به این خاطر تا جایگاه ایالات متحده ی آمریکا را به عنوان ابر قدرت اصلی در فناوری فضایی مستحکم گرداند. این نظریه ی توطئه سالها پس از خود روی داد فرود انسان بر روی کره ی ماه در یکی از شبکه های تلویزیونی محبوب ایالات متحده ی آمریکا به نمایش در آمد. نظریه ی توطئه ی فرود بر روی کره ی ماه یک شبه بر سر زبانها افتاد و سنگ بنایی بوده است برای تمامی نظریات توطئه ی فضایی آینده. تمام سفرهای فضایی متعاقب و روی دادهای مرتبط به وسیله ی نظریه پردازان توطئه مورد ایراد واقع گردیدهاند، که عموماً متقاعد گردیدهاند که اکثر آنها آزمایشات پنهان نظامی با بودجه ی بسیار کلان سازمانهای مخفی دولتی هستند. اگر شما نگاهی به "مدارک" پیش روی گذاشته شده به وسیله ی نظریه پردازان توطئه بیاندازید، احتمال دارد که شما نتوانید بدون انجام دادن بررسیهایی مفصل پرده از آنها بر دارید. این مدارک میتوانند بسیار متقاعد کننده باشند!

فضانوردان شبح

در دنیای پر رمز و راز اکتشافات فضایی این گونه شایع است که برخی از فضا نوردانی که به فضا پرواز کردهاند هرگز باز نگردیدهاند. دو برادر ایتالیایی به نامهای آشیل و جیووانی جودیکا کوردیگیا ادعا نمودند که ارسالهای رادیویی SOSی را بیش از چند بار بر روی فرکانسهای فضایی اتحاد جماهیر شوروی سابق ره گیری کردهاند، که هر بار از آنها مصادف بود با ادعای اتحاد جماهیر شوروی مبنی بر شکست یک مأموریت فضایی بدون سر نشین. هدف این نظریه ی توطئه ی خاص به منظور افشا نمودن افتضاحات شرم آور دولت اتحاد جماهیر شوروی در برنامههای فضایی خود است و ادامه میدهد تا "به اثبات برساند" که آن گونه که عموماً باور میشود یوری گاگارین اولین انسان در فضا نبود. حتی نام فضا نوردان گم شده نیز در سوابق مرگ بر جای نمانده است، و آن گونه که این نظریه ادعا مینماید همه ی آنها به راحتی از تمامی سوابق پاک گردیدند چنان که آنها هرگز وجود خارجی نداشتهاند. البته بسیاری از ادعاهای این نظریه به عنوان فریب تأیید گردیده اند. یک فیلم علمی تخیلی معمولی اسپانیایی که در آینده اکران میشود، به نام فضا نورد (ال کاسموناوتا) از این نظریه ی توطئه ی "باور کردنی" الهام گرفته است.

قطبهای در حال تغییر

دانشمندان اعتراف میکنند که قطبهای مغناطیسی شمال و جنوب پیوسته در حال حرکت هستند و هم چنین در طی چند قرن گذشته این سرعت بیشتر شده است، با نرخ حرکت 10 سانتیمتر در هر سال. این نظریه ی علمی مورد سوء استفاده قرار گرفته، به ابتذال کشیده شده و به وسیله ی نظریه پردازان توطئه و پیش گویان مانند آنها به عنوان حادثه ی نهایی روز رستاخیز مطرح گردیده است. آنها به مردم هشدار میدهند که قطبها به طور چشم گیری تغییر پیدا خواهند کرد، چنان که جهت آنها برعکس میشود و تمامی قارهها به زیر آب خواهد رفت. هم چنین آنها ادعا میکنند که دولتهای عالی رتبه و اعضای جامعه ی علمی از این فاجعه ی قریب الوقوع آگاهی کامل دارند، اما ظاهراً ترجیح میدهند تا برای پیش گیری از وحشت عمومیای که در نتیجه ی پخش این اطلاعات بین مردم به وقوع خواهد پیوست این موضوع را کم اهمیت جلوه دهند. دانشمندان متفق القول هستند که امکان دارد وارونگی قطبها در گذشته و در حدود چندین هزار سال پیش به وقوع پیوسته باشد اما این کار پدیدهای ناگهانی نیست. امکان دارد این پدیده تدریجی بوده باشد و چندین قرن به طول انجامیده باشد و اثر آن هم مطمئناً نمیتوانسته به همان فاجعه باریای که مورد ادعا قرار گرفته باشد. فیلم هالیوودی "2012" بر مبنای برخی از جنبههای فرضیه ی تغییر قطبها الهام گرفته است.

سیاره ی ایکس یا نایبیرو

متأسفانه به نظر میرسد که بسیار زیاد به موضوع پایان جهان پرداخته شده باشد و هیچ گونه کم بودی از بابت نظریاتی که به چکونگی دقت آشکار شدن حوادث آن پرداخته باشند وجود ندارد. بر طبق این نظریه، منظومه ی شمسی ما یک سیاره ی "پنهان" X دارد. یک نظریه ی مشابه نام "نایبیرو" را بر روی این سیاره ی غول پیکر میگذارد. این نظریه طرف دار وجود موجودات فرا زمینیای به نام "زتاها" است که بر طبق ادعاها با زنی به نام نانسی لیدر "تماس بر قرار نمودند"، و او را در جریان تغییرات آینده ی زمین گذاشتند. وب سایت زتاتاک به جزئیات واضح آن میپردازد و نقشههایی را ارائه مینماید که مکانهایی از زمین را نشان میدهد که دچار طغیان آب گردیده و یا این که کاملاً به زیر آب فرو میروند و مکانهایی را مشخص مینماید که به هنگامی نزدیکی خطرناک این سیاره به کره ی زمین امن باقی خواهند ماند. دانشمندان، از جمله دانشمندان ناسا این نظریه را رد مینمایند و اظهار میدارند که چنین سیارهای که چنین نزدیک به کره ی زمین است را باید بتوان با چشم غیر مسلح مشاهده نمود. البته، حامیان نظریه ی توطئه ی نایبیرو ادعا مینمایند که این یک پوشش تعمدی است.

توطئه ی اجسام پرنده ی فضایی / توطئه ی روزول / توطئه ی منطقه ی 51

احتمالاً این محبوبترین نظریه ی توطئه است که الهام بخش فیلمها، سریالهای تلویزیونی کار آگاهی و جنایی، داستانهای آدم ربایی موجودات بیگانه و رمانهای علمی تخیلی غیر قابل شمارش بسیاری در طول سالیان بوده است. خوب، در منشأ پیدایش این نظریه عاملی از رمز و راز و واقعیت وجود دارد. در سال 1947 مزرعه داری به نام مک بریزل پایش به یک ماده ی عجیب خورد که بر روی زمین واقع در ناحیهای نزدیک به روزول در ایالت نیو مکزیکو قرار گرفته بود. سالها بعد این حادثه به وسیله ی افراد حامی این نظریه با نام واقعه ی روزول مشهور گردید. آنها ادعا کردند که این باقی مانده ی عجیب به منطقهای سری به نام منطقه ی 51، واقع در یک پایگاه نظامی فوق سری در نوادا انتقال یافت. بر طبق این نظریه، منطقه ی 51 مکان انجام کالبد شکافیهای صورت پذیرفته بر روی اجساد این باز دید کنندگان بیگانه به وسیله ی ارتش ایالات متحده ی آمریکا است. ادعا میشود که فوق سریترین پایگاه نظامی جهان "موجودات فرا زمینی منجمد شده" را در خود نگه داری مینماید. در همین اواخر و هنگامی که اطلاعاتی در باره ی فعالیتهای محرمانه ی منطقه ی 51 از حالت محرمانه در آمدند و انتشار پیدا کردند، هیچ گونه اطلاعاتی در باره ی موجودات بیگانه منجمد شده مورد تأیید قرار نگرفت. در واقع، پرسنلی که مأموریتهای مخفی درون منطقه ی 51 را به انجام میرسانیدند افشا کردند که در واقع این فریب به محرمانه نگه داشتن این پایگاه کمک شایانی نمود. صرف نظر از این که واقعیت چه باشد، این نظریه دارای عامل شبحی فنا ناپذیر است که به طور غریبی اعتیاد آور است. حتی پس از گذشت چندین دهه از واقعه ی روزول هنوز هم افراد به کنجکاوی خود در باره ی این نظریهها ادامه می‌دهند.

مجستیک - 12 (MJ - 12)

در دهه ی 80، ویلیام ال. مور، یک محقق بر روی اشیاء پرنده ی نا شناخته، افکار عمومی را در جریان یک پرونده ی "محرمانه" قرار داد که حاکی از به وجود آمدن و ادامه ی حضور گروه ی با نام "MJ - 12" بود که به دستور رئیس جمهور هری ترومن شکل گرفته بود تا با ملاقات کنندگان فرا زمینی "به مقابله بپردازند". برخی از روایتهای این نظریه اظهار مینمایند که این باز دید کنندگان که "ایلومناتی" نامیده میشوند در واقع به طور مداوم از کره ی زمین باز دید میکنند و کسانی هستند که در جستجوی خود برای هجوم احتمالی به کره ی زمین در جهت در اختیار گرفتن کنترل منابع آن در دولتهای سر تا سر کره ی زمین نفوذ کردهاند. اسنادی که به وسیله ی مایکل مور به عنوان مدارکی دال بر توطئه ی اشیاء پرنده ی نا شناخته تعریف شده بودند به وسیله ی FBI مورد بررسی قرار گرفتند و به عنوان مطالبی جعلی اعلام گردیدند.

فاجعه ی شاتل فضایی کلمبیا

در 1 فوریه ی سال 2003، شاتل فضایی کلمبیا در حین باز گشت مجدد خود به جو کره ی زمین متلاشی گردد و تمام هفت سرنشین فضا نورد آن جان خود را از دست دادند. سازمان فضایی ناسا علت این سانحه را بد عمل کردن پنلهای مقاومت گرمایی در بال سمت چپ فضا پیما در حین ورود مجدد به جو کره ی زمین اعلام نمود. این فاجعه به هنگامی اتفاق افتاد که منطقه ی خاورمیانه در حال تجربه نمودن سطح فزایندهای از تنشهای سیاسی بود. نظریه پردازان توطئه این دو اتفاق را در کنار یک دیگر قرار دادند و مدعی گردیدند که این فاجعه اقدامی عمدی به وسیله ی سیاستمداران اسرائیلی و آژانسهای دولتی ایالات متحده ی آمریکا بوده است تا توجه افکار عمومی جهان را از حوادث به وقوع پیوسته در مناطق آشوب زده منحرف گردانند. آنها حتی مدعی شدند که ژنرال ایلان رامون که عضوی از این تیم فضا نوردان بود، در واقع جاسوسی بوده است که به جمع آوری اطلاعات در باره ی عراق میپرداخته است. این نظریهها و شواهد اغلب در تضاد با یک دیگر هستند. عملیات سری دولت مبنای پدید آمدن اکثر نظریه های توطئه ی فضایی هستند.

حیات بر روی کره ی مریخ / شکل یک صورت بر روی کره ی مریخ

ادعاهای دانشمندان در حمایت از یک نظریه ی توطئه به آن "اعتبار" فوق العادهای میبخشد، به خصوص در میان نظریه پردازان توطئه. یکی از چنین زیست اختر شناسانی به نام چاندرا ویکراماسینگه این طور بحث کرد که شواهدی دال بر وجود حیات میکروبی در زمان کنونی بر روی کره ی مریخ وجود دارد و (طبق معمول) سازمان ناسا در حال مخفی کاری این یافته است. ناسا تا کنون کاوشگرهای فرودگر بدون سرنشین بسیار اندکی را برای بررسی سطح کره ی مریخ گسیل داشته است، از مهمترین آنها میتوان به کاوشگرهای وایکینگ (از اواخر دهه ی 70 به بعد) اشاره کرد که به دنبال آن مأموریت فونیکس پیش آمد و تمام اینها به طور مشخص تحت عنوان "مدرک" به وسیله ی این نظریه پردازان مورد استفاده قرار گرفته اند. در واقع، برخی از تصاویر گرفته شده به وسیله ی فضا پیمای وایکینگ 1 بخشهایی از سطح کره ی مریخ را نشان دادند که به شکل یک صورت با چشمانی گود رفته بود، چیزی شبیه به یک بینی و یک دهان. این تصاویر به سرعت بر روی فضای اینترنت منتشر گردیدند، اما ناسا افشا کرد که این تصاویر صرفاً خطای بصری هستند. نظریه پردازان توطئه بر این باور هستند که این امر به خاطر بهره برداریهای سیاسی مورد پنهان کاری قرار گرفته میشود و حتی بعضی از آنها بر این باور هستند که این امر مربوط به سیاستهای بین سیارهای میشود.

فرود موجودات بیگانه بر روی سطح کره ی ماه

این نظریه در سال 1976 و در طول مأموریت آپولو 20 و پس از آن که به وسیله ی ناسا در جهت کاوش کردن طرف دورتر ماه به انجام رسید کار خود را آغاز کرد. این نظریه ی توطئه یک شیء سیگار شکل را که بر روی سطح کره ی ماه قرار گرفته بود به یک سفینه ی فضایی بیگانه نسبت میدهد. برخی از نظریه پردازان بر این باور هستند که این شیء نشان میدهد که یک سفینه ی فضایی بیگانه بر روی سطح کره ی ماه سقوط کرده است، در حالی که برخی دیگر متقاعد گردیدهاند که کره ی ماه میزبان پایگاه نظامی محرمانه ی موجودات بیگانه است. برخی از وب سایتهای میزبان نظریه های توطئه ی ماه هم چنین گزارش میدهند که اولین انسانهایی که بر روی سطح ماه قدم گذاشتند، یعنی نیل آرمسترانگ و ادوین آلدرین، در حقیقت اشیاء پرنده ی نا شناخته ی بیگانه را بر روی سطح ماه مشاهده نمودند. اخیراً، به نظر میرسد که آنها به ناگاه "مدارکی تصویری" از پایگاههای نظامی زیر زمینی احتمالی موجودات بیگانه پیدا کرده باشند. به خود زحمت ندهید تا امشب به کره ی ماه نگاه کنید، چرا که تمامی اینها به راحتی در "قسمت تاریک" کره ی ماه قرار گرفتهاند؛ قسمتی از ماه که هرگز از روی کره‌ی زمین قابل مشاهده نخواهد بود.

نظم نوین جهانی (NWO)

آیا احتمال دارد که تمام نظریه های توطئه ی بالا بخشی از یک تصویر بزرگتر باشند؟ آیا نظریه ای وجود دارد که مادر تمام نظریات توطئه باشد؟ بله، در واقع یک نظریه وجود دارد وجود دارد که در حال ریشه دواندن است و اظهار میدارد که یک گروه قدرتمند و ممتاز از افراد سر تا سر جهان، که شامل موجودات بیگانه نیز میگردند، در حال سازمان دهی یک طرح توطئه‌ی بزرگ برای در اختیار گرفتن کنترل کل دنیا تحت عنوان NWO هستند. از قرار معلوم NWO حکومتی مستبدانه را بر قرار خواهد ساخت، حکومتی که فقط در آن حاکمان و خدمت کارانشان وجود خواهند داشت. ظاهراً طرح این توطئه از چندین دهه ی قبل کشیده شده است و هر کس که از آنها پیروی نکند از NWO "حذف" میگردد. آن طور که پیدا است، رهبران ترور شده ی دنیا در سر تا سر جهان از جمله کندی و آلدو مورو (از ایتالیا) به خاطر این که منتقد این طرح بودهاند کشته شدند. از قرار معلوم، ایلومناتی (قبلاً در بالا و در یک نظریه ی توطئه ی دیگر در باره ی آن گفته شد) بالاترین سطح از NWO خواهد بود.
امروزه، وجود فناوری اینترنت و موبایل این کار را راحت میسازد تا بی درنگ این نظریه های توطئه را بین میلیونها نفر پخش نمود. حقیقت به سرعت پخش میشود اما این امر شامل حرفهای دروغ هم میشود. نظریه پردازان توطئه که در طول قرن گذشته شاید تعدادشان به چند صد نفر میرسید، اکنون به لطف فورومها و وب سایتهای فضای مجازی تعدادشان به هزاران نفر و حتی شاید میلیونها نفر افزایش پیدا کرده است. قابلیت دست کاری نمودن اندازه ی تصویر و یا فیلم روی دادها، کار دانشمندان فضایی و مقامات دولتی را برای رد کردن نظریه های توطئه بسیار سخت گردانیده است که ادعا میکنند که تصویر گرفته شده اصل است. شکی در این وجود ندارد که در حالی که اکثر نظریات توطئه تقریباً غیر ممکن به نظر میرسند، اما برخی از آنها نیز میتوانند شما را فریب دهند، حد اقل به طور موقتی. این موارد، هر آن چه هم که باشند، قطعاً به اندازه ی کافی کنجکاوی انسان را در میآورند تا داستانی برای برخی از فیلمهای بسیار موفق و کتابهایی بسیار پر فروش در باره ی فعالیتهای غیر طبیعی، پایان دنیا، علائم فرا زمینی و شکل موجودات بیگانه و ربوده شدن انسانها به وسیله ی موجودات بیگانه فراهم آورند. همه دوست دارند تا مشاهده نمایند که تمام اسرار آشکار میگردند و به همین دلیل است که به سادگی در درون سیاه چاله ی نظریه های توطئه ی فضایی کشیده میشوند.