نويسنده: محمد يوسفي
در روز شنبه 22 محرم الحرام سال 1415 هجري قمري در منزل بنده، اين قضيه را براي جمع حاضر حضرت حجه الاسلام و المسلمين ابوالحسن قائمي تعريف کردند.
مرحوم محدّث متتبّع آيه الله آقاي حاج شيخ علي نمازي شاهرودي در کتاب اثبات ولايت از حضرت آيه الله سيد محمود شاهرودي قدس سره نقل مي کنند، که فرمودند:
مرحوم شيخ اسدالله از تلامذه ي مرحوم آيه الله ميرزاي رشتي فرموده اند که: من در صحت مضمون روايتي که دلالت دارد به حضور اميرالمؤمنين عليه السلام در چهل مکان - در ساعت و در آنِ واحد - از نظر اين که وجود مقدس حضرت علي عليه السلام چهل جا دعوت بودند، شک کردم.
شبي در عالم رؤيا حضرت را ديدم فرمودند: «در امکان حضور من در آنِ واحد در چهل مکان شک داري؟»
عرض کردم: بلي يا اميرالمؤمنين!
فرمودند: به اطراف خود نگاه کن.
من به اطراف نگاه کردم، ديدم هرچه چشم کار مي کند، انسان مي بينم و تمامي آنها وجود مقدس اميرالمؤمنين عليه السلام بودند.
بعد آن حضرت به من خطاب کرد: شکت زائل شد؟
عرض کردم: بلي.
بعد عرض کردم: يا اميرالمؤمنين! آيا در مدت عمرم موفق به زيارت مولا و سيدم و امام زمانم شده ام يا نه؟
حضرت جواب دادند: بلي.
عرض کردم: کجا؟
فرمودند: حرم من علي عليه السلام در وقت فلان و روز فلان، مشرف شدي، آمدي کنار قبر و پايين پاي من که نماز بخواني، ديدي سيدي جلوتر نماز مي خواند و قرائت او بسيار جلب توجهت کرد و تصميم گرفتي نصف پولي را که در جيب داري بعد از فراعت ايشان از نماز به او بدهي (1)، و گوش دادي به قرائت او، بيشتر جذبت کرد، تصميم گرفتي تمام پولت را به او بدهي و ايشان بعد از سلام نماز، روي خود را برگرداند و به جانب تو و فرمودند: تو فردا نياز به آن خرجي داري، لازم نيست به من بدهي. و آن سيد امام زمانت بود. (2)
يوسفي، محمد، (1390)، ملاقات با امام زمان عليه السلام در کربلا، قم، خورشيد هدايت، چاپ دوم
مرحوم محدّث متتبّع آيه الله آقاي حاج شيخ علي نمازي شاهرودي در کتاب اثبات ولايت از حضرت آيه الله سيد محمود شاهرودي قدس سره نقل مي کنند، که فرمودند:
مرحوم شيخ اسدالله از تلامذه ي مرحوم آيه الله ميرزاي رشتي فرموده اند که: من در صحت مضمون روايتي که دلالت دارد به حضور اميرالمؤمنين عليه السلام در چهل مکان - در ساعت و در آنِ واحد - از نظر اين که وجود مقدس حضرت علي عليه السلام چهل جا دعوت بودند، شک کردم.
شبي در عالم رؤيا حضرت را ديدم فرمودند: «در امکان حضور من در آنِ واحد در چهل مکان شک داري؟»
عرض کردم: بلي يا اميرالمؤمنين!
فرمودند: به اطراف خود نگاه کن.
من به اطراف نگاه کردم، ديدم هرچه چشم کار مي کند، انسان مي بينم و تمامي آنها وجود مقدس اميرالمؤمنين عليه السلام بودند.
بعد آن حضرت به من خطاب کرد: شکت زائل شد؟
عرض کردم: بلي.
بعد عرض کردم: يا اميرالمؤمنين! آيا در مدت عمرم موفق به زيارت مولا و سيدم و امام زمانم شده ام يا نه؟
حضرت جواب دادند: بلي.
عرض کردم: کجا؟
فرمودند: حرم من علي عليه السلام در وقت فلان و روز فلان، مشرف شدي، آمدي کنار قبر و پايين پاي من که نماز بخواني، ديدي سيدي جلوتر نماز مي خواند و قرائت او بسيار جلب توجهت کرد و تصميم گرفتي نصف پولي را که در جيب داري بعد از فراعت ايشان از نماز به او بدهي (1)، و گوش دادي به قرائت او، بيشتر جذبت کرد، تصميم گرفتي تمام پولت را به او بدهي و ايشان بعد از سلام نماز، روي خود را برگرداند و به جانب تو و فرمودند: تو فردا نياز به آن خرجي داري، لازم نيست به من بدهي. و آن سيد امام زمانت بود. (2)
پي نوشت ها :
1. در اينجا اميرالمؤمنين عليه السلام اسم خاصي از پول را ذکر مي کنند.
2. شيفتگان حضرت مهدي عليه السلام: 2/266 و عبقري الحسان ج 2، ص 243.
يوسفي، محمد، (1390)، ملاقات با امام زمان عليه السلام در کربلا، قم، خورشيد هدايت، چاپ دوم