مترجم: سيد هادي حسيني
کنيه ي ليلاي نَهشَلي « ام عُبيدالله » است که اشاره دارد به اينکه « عبيدالله » از برادرش « عبدالله » ( که به « ابوبکر » کنيت داشت ) بزرگ تر است.
امام علي (عليه السّلام) پس از آنکه « خوله » ( مادر محمد بن حنفيه) از دنيا رفت، با ليلاي نَهشَلي ازدواج کرد.
پدرش، مسعود بن خالد بن مالک بن ربِعي بن سلمي بن جَندَل بن نَهشَل بن دارِم است (1).
مادرش، عميرة، دختر قيس بن عاصم بن سنان بن خالد بن مِنقَر [ سيد اهل وَبَر ( سرور صحرانشينان) ] بن عبيد بن حارث مي باشد (2).
تاريخ ازدواج
در التذکرة الحمدونيه و ربيع الأبرار ( و ديگر منابع ) آمده است که: امام علي (عليه السّلام) پس از آنکه در سال 35 هجري وارد بصره شد، با ليلاي نَهشَلي ازدواج کرد تا روابط آن حضرت با قبيله ي وي ريشه دارتر شود؛ از اصيل ترين قبيله ي آنها- بنو دارم- ليلاي نَهشَلي را براي همسري برگزيد.پيش از اين گذشت که امام (عليه السّلام) آن گاه که با ليلا ازدواج کرد و بر جايگاه خلافت نشست، امام حسن (عليه السّلام) را در جانب راست و امام حسين (عليه السّلام) را در سمت چپ خود نشاند و محمد بن حنفيه در پايين پا نشست. امام علي (عليه السّلام) ترسيد که مبادا محمد در خود احساس حقارت کند! از اين رو، به وي فرمود: پسرم، تو فرزند مني و اين دو تن، فرزندان رسول خدايند (3).
ثقفي ( م 283 هـ) در الغارات از مغيرة ضَبي ( م 136 هـ) نقل مي کند که گفت:
چون امام علي با ليلا ( دختر مسعود نَهشَلي) ازدواج کرد، ليلا گفت: از زماني که دريافتم آن حضرت جانشين رسول خداست، پيوسته دوست مي داشتم ميان من و او، سببي [ پيوند زناشويي ] رخ دهد (4).
در سفرنامه ي ناصر خسرو مي خوانيم:
در بصره، به نام اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (عليه السّلام) سيزده مشهد است. يکي از آنها [ را ] « مشهد بني مازن » گويند و آن، آن است که در ربيع الأول سنه ي ست و ثلاثين از هجرت نبي (صلي الله عليه و آله و سلم) اميرالمؤمنين (عليه السّلام) به بصره آمده است و عايشه به حرب آمده بود.
و اميرالمؤمنين (عليه السّلام) دختر مسعود نَهشَلي، ليلا را به زني کرده بود و اين مشهد، سراي آن زن است.
و اميرالمؤمنين (عليه السّلام) هفتاد و دو روز در آن مُقام کرد و بعد از آن، به جانب کوفه بازگشت (5).
فرزندان
ليلاي نَهشَلي از امام علي (عليه السّلام) داراي دو پسر شد؛ عبيدالله ( ابوعلي) و عبدالله يا محمد ( ابوبکر).• شرح حال عبيدالله ( ابوعلي)
ابن سعد ( م 230 هـ) در الطبقات الکبري مي نگارد:عبيدالله بن علي بن ابي طالب بن عبدالمطلب....
عبيدالله بن علي، از حجاز پيش مختار آمد و از او کمک مالي خواست. مختار، او را چيزي نداد و گفت: آيا با نامه اي از مهدي [ محمد بن حنفيه ] آمده اي؟ (6).
عبيدالله پاسخ داد: نه.
مختار چند روزي او را به زندان انداخت، سپس رهايش ساخت و گفت: از پيش ما برو.
عبيدالله، از مختار گريخت و نزد مُصعَب بن زبير به « بصره » رفت. بر دايي اش- نعيم بن مسعود تميمي نَهشَلي- فرود آمد. مصعب دستور داد صد هزار درهم به او بدهند.
آن گاه مصعب، از مردم خواست که براي جنگ با دشمنان آماده شوند و زماني را براي حرکت معين ساخت، سپس اردو زد و آن گاه از پايگاه نظامي اش روانه شد و عبيدالله بن عمر بن عبيدالله بن معمر را ( به عنوان جانشين خويش ) بر بصره گمارد.
چون مصعب حرکت کرد، عبيدالله بن علي در ميان دايي هايش باز ماند و دايي [ بزرگ ] او، نعيم بن مسعود، با مصعب همراه شد. هنگامي که مصعب [ مسافتي را پيمود و ] از بصره فاصله گرفت، بني سعد بن زيد، منات بن تميم پيش عبيدالله بن علي آمدند و گفتند: ما نيز دايي هاي توايم و از تو سهمي داريم، سوي ما بيا، دوست داريم گرامي ات بداريم. عبيدالله گفت: باشد و نزد آنها رفت. آنان وي را در ميان خويش منزل دادند و با او به خلافت بيعت کردند. وي از اين کار ناخرسند بود، مي گفت: اي قوم، شتاب مورزيد و اين کار را مکنيد! آنان، به اين سخنانش اعتنايي نکردند.
خبر اين ماجرا به مصعب رسيد، به عبيدالله بن عمر بن عبيدالله بن معمر، نامه نوشت و ناتواني و غفلت وي را از عبيدالله بن علي يادآور شد و او را از بيعتي که با او انجام داده اند، آگاه ساخت.
سپس مصعب، دايي عبيدالله، نعيم بن مسعود را فرا خواند و گفت: من به تو احترام گذاشتم و رابطه ي نيکي ميان من و تو وجود داشت، اين چه کاري بود که با پسر خواهرت [ عليه من ] کردي؟ او را در بصره گذاشتي که مردم را بفريبد و سوي خود فرا خواند؟!
نعيم بن مسعود، به خدا سوگند ياد کرد که چنين کاري نکرده و حتي يک حرف از ماجراي او را نمي داند. مصعب، سخن او را پذيرفت و تصديقش کرد و گفت: به عبيدالله بن عمر نامه نوشتم و او را به علت غفلت از اين امر سرزنش کردم. نعيم بن مسعود گفت: کسي نبايد او را [ بيش از اين ] برانگيزاند، من امرش را کفايت مي کنم و او را پيش تو مي آورم.
نعيم، رهسپار شد تا اينکه به بصره درآمد، بني حَنظَله و بني عَمرو بن تميم گرد آمدند، نعيم با آنها سوي بني سعد حرکت کرد و آن گاه که نزد آنها رسيد، گفت: والله، در کاري که کردي خيري نيست! مي خواهيد همه ي تميم را هلاک سازيد! پسر خواهرم را به من بازگردانيد.
آنان، لحظه اي يک ديگر را سرزنش کردند، سپس عبيدالله بن علي را به او تحويل دادند. نعيم او را پيش مصعب برد. مصعب به وي گفت: برادرم، چه چيز تو را به اين کار واداشت؟ عبيدالله، سوگند ياد کرد که اين کار به خواست او صورت نگرفت و از آن آگاهي نداشت تا اينکه آنان به اين کار دست يازيدند [ و گفت که: ] من آن را خوش نداشتم و سرباز زدم.
مصعب، سخن عبيدالله را راست انگاشت و از وي پذيرفت و به سرلشکرش عَباد حَبطي دستور داد که سوي سپاه مختار حرکت کند. لشکر به پيش تاخت و عبيدالله بن علي، همراه آنان به راه افتاد [ تا اينکه ] در « مذار » فرود آمدند و سپاه مختار در پيشاپيش آنها منزل گرفت.
[ در آن شب ] اصحاب مصعب به سپاه مختار شبيخون زدند و [ سرانجام ] لشکريانش را از پا درآوردند و جز شماري اندک نتوانستند از دست آنان بگريزند و نجات يابند.
در آن شب، عبيدالله بن علي، کشته شد (7).
از زبير بن بکار، از عمويش مصعب نقل شده که گفت:
چند تن از مورخان آورده اند شخصي که با مصعب بن زبير به قتل رسيد، عبيدالله بن علي بود [ نه عمر بن علي ] و داناي حقيقي خداست (8).
ليکن شيخ محمد مهدي شمس الدين، سخن شيخ مفيد را که در الإرشاد [ از فرزندان امام علي (عليه السّلام) به ] « عبدالله » نام برده، خطا مي داند؛ چرا که وي « عبيدالله بن علي » است [ نه « عبدالله » ] وي، مي نگارد:
مفيد در الإرشاد « عبدالله » را نام مي برد و جز او را ذکر نمي کند...
مادر « عبيدالله بن علي » و مادر « ابوبکر بن علي »، ليلا- دختر مسعود ثقفي- است. سزامند است وي غير از « عبدالله بن علي » باشد که مادرش، ام البنين ( دختر حزام ) مي باشد. اتفاق نظر هست که « عبدالله » [ در کربلا ] به شهادت رسيد، ما او را در شمار 17 تن [ از بني هاشم ] آورديم (9).
نگارنده، بر اين باور است که « عبدالله » موجود در نسخه هاي الإرشاد ( چنان که بعضي عقيده دارند ) بي گمان، تصحيف « عبيدالله » است؛ چرا که مورخان متفق اند بر اينکه برادر [ مادري و پدري ] « ابوبکر بن علي »، « عبيدالله » است، نه « عبدالله ».
اين ياد کرد بجاست که گروهي از علما و مورخان، با آنچه شيخ مفيد نسبت به قتل « عبيدالله » در کربلا، بيان کرده است، مخالفت ورزيده اند.
شيخ طوسي ( م 460 هـ) در الرسائل العشر مي گويد:
شيخ مفيد در الإرشاد بر اين باور است که عبيدالله بن نَهشَلي در کربلا- با برادرش حسين- به قتل رسيد. اين سخن، بي هيچ بگو مگويي خطاست؛ زيرا عبيدالله نَهشَلي در لشکر مصعب بن زبير بود و از اصحاب او به شمار مي رفت. مختار بن ابي عبيده در « مذار » او را کشت، قبرش در آنجا آشکار مي باشد و خبر آن متواتر است.
شيخ ما ابوجعفر در الحائريات ( آنجا که سؤال کننده درباره ي سخن شيخ مفيد در الإرشاد مي پرسد ) پاسخ داده است که: عبيدالله بن نَهشَلي را اصحاب مختار در « مذار » به قتل رساندند، قبرش در آنجا- نزد مردم آن سرزمين- معروف است (10).
ابن ادريس حلي (م 598 ) در السرائر مي نگارد:
و نيز شيخ ما، مفيد، در کتاب الإرشاد، بيان مي دارد که عبيدالله بن نَهشَلي در کربلا- با برادرش حسين (عليه السّلام) - به قتل رسيد. اين سخن، بي هيچ مجادله اي خطاي محض است؛ زيرا عبيدالله بن نَهشَلي در سپاه مصعب بن زبير بود و از ياران او شمرده مي شد. اصحاب مختار او را در « مذار » کشتند، قبرش در آنجا پيداست و خبر اين ماجرا متواتر مي باشد (11).
ابوالفرج اصفهاني در مقاتل الطالبيين مي نويسد:
يحيي بن حسن در آنچه مرا به آن حديث کرد احمد بن سعيد که ابوبکر بن عبيدالله طلحي او را زا پدرش حديث کرد که: « عبيدالله بن علي با حسين کشته شد » بيان مي دارد که: اين سخن، نادرست است؛ عمانا عبيدالله در جنگ « مذار » کشته شد. اصحاب مختار او را به قتل رساندند، [ قبر ] او را در « مذار » ديدم (12).
نيز مي نويسد:
عبيدالله بن علي، مادرش ليلا، بنت مسعود است... اصحاب مختار بن ابي عبيده او را در روز « مذار » کشتند. وي، پيش مختار رفت. از مختار خواست که وي را خليفه و امير بداند و مردم را سوي او فراخواند، مختار، اين کار را نکرد. عبيدالله [ از کوفه ] بيرون آمد و به مصعب بن زبير پيوست، سپس در جنگي که روي داد، ناشناخته به قتل رسيد (13).
در تاريخ طبري مي خوانيم:
هشام بن محمد، ادعا مي کند که عبيدالله و ابوبکر، با حسين در کربلا کشته شدند. اما محمد بن عمر [ واقدي ] بيان مي دارد که عبيدالله بن علي را مختار در « مذار » به قتل رساند. ديدگاه واقدي اين است که « عبيدالله » و « ابوبکر » ( دو فرزند علي ) نسلي بر جاي نگذاشتند (14).
شيخ محمد شوشتري در قاموس الرجال بر کلام ابن ادريس اين گونه تعليق مي زند:
واقعيت ماجرا همان است که ابن ادريس ذکر مي کند؛ يعني تواتر خبر قتل عبيدالله بن علي در « مذار » به دست اصحاب مختار.
مسعودي در اثبات الوصيه روايت کرده است که اميرالمؤمنين (عليه السّلام) او را نفرين کرد، مي گويد:
اميرالمؤمنين در حال احتضار، خانواده اش را- که 12 پسر بودند- گرد آورد، فرمود: خداي متعال پسنديد که در من سنت پيامبرش يعقوب را زنده سازد؛ زيرا وي فرزندانش را- که 12 نفر بودند- جمع کرد و گفت: « من [ شما را ] به يوسف وصيت مي کنم؛ حرفش را بشنويد و امرش را فرمان بريد » و من [ شما را ] به حسن و حسين سفارش مي کنم؛ سخن آن دو را گوش دهيد و دستورشان را پذيرا باشيد.
عبيدالله برخاست و گفت: آيا محمد را ( يعني ابن حنفيه ) واگذاريم [ و از آن دو فرمان بريم ]؟!
علي به او فرمود: آيا در حالي که من زنده ام اين جسارت را مي کني! گويا مي بينم که با سر بريده در خيمه اي يافت مي شوي!
سپس شوشتري، بر اين سخن مي افزايد و مي گويد:
اين مطلب را صاحب خرائج از امام باقر (عليه السّلام) روايت مي کند و مي افزايد: [ امام علي (عليه السّلام) به محمد فرمود: چنان بميري که ] ندانند قاتلت کيست! چون زمان مختار فرا رسيد، عبيدالله بن علي پيش او آمد [ و از او خواست امامت و پيشوايي اش را به رسميت بشناسد ] مختار گفت: تو صاحب اين مقام نيستي! عبيدالله خشمگين شد و نزد مصعب- که در بصره بود- رفت، به او گفت: مرا به فرماندهي سپاهت در جنگ با اهل کوفه گمار. وي پيشاپيش لشکر مصعب بود، در « حروراء » (15) با سپاه مختار رو به رو شدند. چون شب ميانشان سياهي افکند و به صبح درآمدند، عبيدالله را در خيمه اش با سر بريده يافتند! معلوم نشد که چه کسي او را کشت! (16)
نگارنده، با مسعودي همسو نيست و با قرايني که شوشتري مي آورد، موافق نمي باشد؛ زيرا امام علي (عليه السّلام) هنگام جنگ با عايشه، آن گاه که به بصره درآمد ( يعني بعد از سال 35 هجري ) با ليلاي نَهشَلي ازدواج کرد و در سال 40 هجري به شهادت رسيد. عمر عبيدالله بن ليلا، در زمان رحلت امام از 6 سال فراتر نمي رفت. پيداست که کودک در اين سن، با پدرش اين گونه حرف نمي زند و خردمندانه نمي نمايد که امام علي (عليه السّلام) به چنين طفلي بگويد: « آيا در حياتِ من [ به آن دو ] جسارت مي کني؟! ».
آيه الله خويي (م 1411هـ) در معجم رجال الحديث مي نگارد:
شيخ مفيد در « الإرشاد: 168 » عبيدالله را از اولاد اميرالمؤمنين (عليه السّلام) مي شمارد؛ چرا که مي گويد: محمد اصغر ( که به « ابوبکر » کنيت يافت ) و عبيدالله هر دو با برادرشان امام حسين (عليه السّلام) در کربلا شهيد شدند، و مادرشان، ليلا ( دختر مسعود دارمي ) است (17).
همچنين اِربلي در « کشف الغمه 66:2 » از ارشاد اين مطلب را نقل مي کند:
پيش از اين گذشت که شيخ مفيد « عبدالله » را نيز از کساني مي شمارد که در کربلا کشته شدند؛ زيرا در فصل نام هاي کساني که با امام حسين (عليه السّلام) به قتل رسيدند ( ص 233) مي نويسد: و عبدالله (18) و ابوبکر، دو فرزند اميرالمؤمنين (عليه السّلام) مادرشان، ليلا، دختر مسعود ثقفي است.
باري، از اين سخنان به دست مي آيد که امام علي (عليه السّلام) از ليلا ( دختر مسعود ) داراي دو پسر شد که هر دو در کربلا به قتل رسيدند.
شيخ مفيد در « الاختصاص: 82: آنجا که همراهان امام حسين (عليه السّلام) را مي شمارد، از ابوبکر بن علي- که مادرش ليلاست- نام مي برد.
ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه هنگام ذکر اولاد امام علي (عليه السّلام) مي نگارد:
اما ابوبکر و عبدالله، (19) مادرشان ليلا، دختر مسعود نَهشَلي از تميم است (20).
شيخ وسي در قسمت کنيه هاي کتاب رجال خود، در شمار اصحاب امام حسين (عليه السّلام) مي نگارد: ابوبکر بن علي، برادر امام حسين (عليه السّلام) با آن حضرت به قتل رسيد. مادرش دختر مسعود بن خالد بن مالک بن ربعي بن سلمه بن جندل بن نهشل، از بني دارم مي باشد.
ليکن از خوارزمي نقل شده که « ابوبکر » [ کنيت وي بود ] نامش « عبدالله » است. خوارزمي، نام وي و نام مادرش را ( آن گونه که در رجال شيخ طوسي هست ) مي آورد، و رَجَزش را ذکر مي کند که گفت:
شيخي عليٌ ذو الفخار الأطول *** من هاشم الصدق الکريم المفضل
- پدرم علي است، صاحب افتخارات فراوان؛ او از نسل هاشم است، شخصي راست گو و بخشنده و بزرگوار.
مجلسي اين سخن را در « بحار الانوار 36:45 » ذکر مي کند و او را « عبيدالله » مي نامد. روشن نشد که « ابوبکر » کنيت عبدالله بن علي است يا کنيه ي « عبيدالله » مي باشد.
شماري [ از مورخان ] يادآور شده اند که عبيدالله بن علي، در کربلا کشته نشد، بلکه تا زمان مختار زنده ماند، با مصعب بيعت کرد و در جنگ با مختار به قتل رسيد و قبرش در « مذار » مشهور مي باشد (21).
اين مطالب، سخنان فشرده اي در سرح حال عبيدالله بن علي مي باشد که به « ابوعلي » کنيت يافت و مادرش ليلاي نَهشَلي است. اکنون به ترجمه ي برادرش عبدالله يا محمد اصغر مي پردازيم که کنيه اش « ابوبکر » بود.
• شرح حال عبدالله يا محمد ( ابوبکر )
عبدالله فرزند دوم امام علي (عليه السّلام) از ليلا ( دختر مسعود نَهشَلي ) است. مورخان در اينکه « ابوبکر » اسم اوست يا کنيه اش مي باشد، اختلاف دارند.ابوبکر، اسم عبدالله است يا کنيه ي او؟
بعضي « ابوبکر » را نام فرزند امام علي (عليه السّلام) مي دانند، به اين دليل که در بعضي از متون تاريخي به عنوان اسم آمده است؛ چرا که او را قسيم عبيدالله قرار داده اند و گويند: ابوبکر و عبيدالله.بعضي ديگر بر اين باورند که اين نصوص دلالت ندارد که « ابوبکر » نام وي است، بسا کنيه اي باشد که به آن شهرت يافته است.
به نظر مي رسد که اينان از اين شهرت، براي تمايز وي از ديگر فرزندان امام علي (عليه السّلام) استفاده کرده اند؛ چرا که وي برادراني داشت که « عبدالله » و « محمد » ناميده مي شدند؛ مانند عبدالله بن ام البنين ( که به « ابوبکر » کنيت يافت و با برادرش عباس در کربلا شهيد شد ) و محمد اصغر، که مادرش ام ولد بود و گفته اند که محمد اصغر، فرزند اسماء بنت عميس است.
بسا اين فرزند امام علي (عليه السّلام) داراي دو اسم باشد؛ مادرش او را « عبدالله » ناميده و پدرش وي را « محمد » ناميده است. در اين دو اسم ( عبدالله و محمد ) با ديگر برادرانش مشترک است ( خواه برادراني را که مادرشان نام گذاردند- مثل عبدالله- يا کساني که از سوي پدرشان نام گذاري شدند، مثل محمد ) [ وي را « ابوبکر » صدا زدند ] تا از ديگر برادرانش او را تشخيص دهند.
وجود اين اسامي ميان برادرانش ( و نيز نام گذاري به بيش از يک اسم) مورخان و مقتل نويسان را برانگيخت که او را کنيت « ابوبکر » دهند تا از برادرانش تمايز يايد.
معناي اين سخن، اين است که کنيت « ابوبکر » پس از شهادت امام حسين (عليه السّلام) بر او اطلاق شد و در آغاز به آن معروف نبود، در حالي که متوني هست که بيان مي دارد اين کنيت از زمان امام علي (عليه السّلام) و بر زبان معاويه، بر او نهاده شد.
عبدالله ديگري نيز در اينجا به چشم مي خورد که برادر عباس و جعفر و عثمان ( فرزندان امام علي (عليه السّلام) از ام البنين ) است و در کربلا به همراه برادرش امام حسين (عليه السّلام) به شهادت رسيد.
نيز فرزند ديگري به نام « محمد اصغر » که مادرش ام ولد بود و در کربلا با برادرش امام حسين (عليه السّلام) شهيد شد.
از آنجا که درباره ي « ابوبکر بن علي » ( که عبدالله يا محمد نام داشت ) گفته مي شد که وي از کساني است که در کربلا به شهادت رسيدند، بعيد به نظر نمي رسد که نسب شناسان و مورخان و اصحاب مقاتل، او را با کنيه ي « ابوبکر » از برادرانش متمايز کرده باشند.
احتمال ديگر در اينجا اين است که: اين کنيت از محمد بن عبدالله بن جعفر بن ابي طالب ( که کنيت « ابوبکر » داشت و در کربلا شهيد شد ) گرفته شده است؛ زيرا پدرش عبدالله بن جعفر، پسر اسما ( دختر عميس ) مي باشد که امام علي (عليه السّلام) بعد از جعفر و ابوبکر، او را به عقد خويش درآورد، و همچنين امام (عليه السّلام) شوهر ليلاي نَهشَلي ( مادر عبدالله بن علي است و کنيت « ابوبکر » يافت) است. پس اين کنيه، بدين جهت براي او آورده شد.
احتمال سوم اين است که اين شخص، فرزند امام حسن (عليه السّلام) باشد، نه امام علي (عليه السّلام) زيرا اسم وي در زيارت ناحيه ي مقدسه آمده است و قاتل او عبدالله غنوي يا عقبه غنوي مي باشد. همو که درباره اش گفته اند در گودالي او را کشته يافتند يا مردي از همدان او را به قتل رساند.
اين اقوال، با آنچه درباره ي ابوبکر بن علي گفته اند، مشترک است و اشعاري که از زبان هر دو گفته شده، متحدند. بسا اسم امام حسن (عليه السّلام) افتاده باشد- يا آن را انداخته باشند- که به برخي انگيزه هاي آن در پايان اين بحث اشاره خواهيم کرد.
بنابراين، اين اشتهار، دلالت ندارد که « ابوبکر » اسم وي باشد.
شايان توجه است که عرب ها فرزندانشان را به چند اسم مي ناميدند. بعيد به نظر نمي رسد که مکنا به « ابوبکر » داراي دو اسم باشد: عبدالله، عبدالرحمان، محمد اصغر؛ زيرا احتمال مي دهيم که خانواده ي مادر ( دايي ها و پدر بزرگ ) او را عبدالله و عبدالرحمان ناميده باشند و پدر، وي را محمد بنامد.
با اين بيان، امکان جمع ميان اقوالي که طرح شده- با حفاظت بر کنيه ي ابوبکر براي او- وجود دارد. چنين است که در بعضي مصادر نامش « عبدالله » است و در بعضي ديگر « محمد اصغر » و در برخي « ابوبکر » مشاهده مي شود. همه ي اينها براي يک شخص است؛ يکي را مادر ناميده، ديگري را پدر، سومي را دايي، چهارمي، کنيه اي است که براي تمايز از برادرانش بر او اطلاق کرده اند.
اکنون اقوالي را مي آوريم که گفته اند نام وي « ابوبکر » است.
ابوبکر ( به عنوان اسم )
از ابن هشام (م 213هـ) در السيرة النبوية حکايت شده است که گفت:گفته اند که ابوبکر بن علي در آن روز [ روز عاشورا ] کشته شد. مادرش ليلا، دختر مسعود بن خالد بن مالک بن ربعي است (22).
ابن سعد ( م 230 هـ ) در الطبقات الکبري مي نگارد:
عبيدالله بن علي را مختار بن ابي عُبيده، در « مَذار » به قتل رساند. ابوبکر بن علي، با حسين کشته شد.
اين دو تن، نسلي بر جاي نگذاشتند. مادرشان، ليلا دختر مسعود بن خالد نَهشَلي است. (23)
ابن قتبيه ( م 276 هـ ) در المعارف مي نگارد:
عبيدالله و ابوبکر، فرزندان علي اند. مادرشان ليلا، دختر مسعود بن خالد نَهشَلي است (24).
بلاذري ( م 279 هـ ) در أنساب الأشراف مي نويسد:
ليلا- دختر مسعود بن خالد- به همسري علي بن ابي طالب درآمد و براي او عبيدالله و ابوبکر را زاييد [ پس از امام علي (عليه السّلام) ] عبدالله بن جعفر با او ازدواج کرد (25).
نيز بلاذري درباره ي فرزندان عبدالله بن جعفر مي گويد:
اولاد جعفر عبارت اند از: محمد، عبدالله، ابوبکر، که با حسين به قتل رسيدند و مادرشان « خوصاء » از [ طايفه ي ] ربيعه است.
و صالح، موسي، هارون، يحيي، ام ابيها، که مادرشان ليلا- دختر مسعود نَهشَلي- است. ليلا، پس از علي، به همسري عبدالله بن جعفر درآمد (26).
بلاذري، در جاي ديگر مي نويسد:
براي امام علي [ عبيدالله ] و ابوبکر به دنيا آمد. مادرشان، ليلا- بنت مسعود- از بني تميم است. اين دو پسر، نسلي بر جاي نگذاشتند (27).
يعقوبي ( م 284 هـ ) مي نگارد:
عبيدالله و ابوبکر، عقبه اي برايشان نيست؛ مادرشان ليلا، دختر مسعود حنظلي از بني تميم است (28).
طَبري (م 310 هـ ) مي گويد:
امام علي با ليلا- دختر مسعود بن خالد- ازدواج کرد... وي براي او عبيدالله و ابوبکر را به دنيا آورد.
هشام بن محمد بيان مي دارد که آن دو با حسين در کربلا کشته شدند. اما محمد بن عمر [ واقدي ] بر اين ديدگاه است که عبيدالله بن علي را مختار بن ابي عبيد در « مذار » به قتل رساند. وي اظهار مي کند که براي عبيدالله و ابوبکر ( دو فرزند علي ) نسلي بر جاي نماند (29).
خُصَيبي ( م 358 هـ ) در الهداية الکبري مي نگارد:
علي داراي [ فرزنداني به نام ] ابوبکر و عبيدالله شد. مادرشان، ليلا، دختر مسعود نَهشَلي است (30).
ابن حبان ( م 354 هـ ) در الثقات مي نويسد:
گفته اند: ابوبکر بن علي در آن روز [ در کربلا ] کشته شد، مادرش ليلا دختر مسعود است (31).
طبراني ( م 360 هـ ) در المعجم الکبير به اسنادش از ليث بن سعد، روايت مي کند که گفت:
معاويه، مرد... يزيد در سال 61 [ هجري ] حسين، عباس... جعفر... عبدالله... ابوبکر بن علي را به قتل رساند، مادر ابوبکر، ليلا ( دختر مسعود ) است (32)
مقدسي ( متوفاي آخر قرن4 ) در البداء و التاريخ مي گويد:
براي علي 11 پسر و 17 دختر، از آنهاست... ابوبکر و عبيدالله، از ليلا، دختر مسعود نَهشَلي (33).
ابن حزم ( م 452 هـ ) در جمهرة أنساب العرب مي نگارد:
نهشل بن دارم، فرزنداني به دنيا آورد؛ از آنهاست خالد بن مالک بن ربعي بن سلمي بن جَندَل بن نهشل بن دارم، که بزرگ [ قوم خويش ] بود و نوه اش عباد بن مسعود بن خالد، شخص برجسته اي به شمار مي آمد. خواهرش، ليلا ( دختر مسعود ) همسر علي بن ابي طالب، شد و براي آن حضرت، ابوبکر و عبيدالله را به دنيا آورد؛ عبيدالله، روز هزيمت اصحاب مختار کشته شد ( عبيدالله به همراه مصعب بن زبير، در صف مقاتل مختار بود ) و ابوبکر با حسين به قتل رسيد (34).
ابن حزم، پيش از اين سخن، درباره ي اولاد امام علي (عليه السّلام) مي گويد:
فرزندان علي عبارت اند از: ابوبکر، عثمان، جعفر، عبدالله، عبيدالله، محمد اصغر، يحيي،...
مادر عبيدالله، ليلا- دختر مسعود بن خالد- است... عبيدالله در لشکر مصعب، روزي که با مختار بن ابي عبيد به همراه محمد بن اشعث، درگير شدند، به قتل رسيد. ابوبکر و جعفر و عثمان و عباس، با برادرشان حسين کشته شدند (35).
شيخ طوسي ( م 460 هـ ) مي گويد:
ابوبکر بن علي (عليه السّلام) برادر امام حسين (عليه السّلام) با آن حضرت به قتل رسيد. مادرش، ليلا ( دختر مسعود بن خالد بن مالک بن ربعي بن سلمة بن جندل بن نهشل ) از بني دارم است (36).
ابن ماکولا ( م 475 هـ ) در تهذيب مستمر الأوهام مي نويسد:
ليلا، دختر مسعود بن خالد است... خواهر عَباد بن مسعود. وي براي علي بن ابي طالب، عبيدالله و ابوبکر را به دنيا آورد، که درگذشتند [ و نسلي بر جاي نگذاشتند ].
اين سخن را، ابن کلبي گفته است (37).
نيز مي گويد:
برادران مادري عبيدالله و ابوبکر، عبارت اند از: صالح، ام ابيها، ام محمد (فرزندان عبدالله بن جعفر بن ابي طالب) پس از [ درگذشت ] علي بن ابي طالب، عبدالله بن جعفر، ليلا را به همسري خويش درآورد [ و در نتيجه ] هم داماد امام علي بود [ شوهر حضرت زينب (عليها السّلام) ] و هم زن آن حضرت را گرفت (38).
از کلام شيخ مفيد ( م 478 هـ ) در الإرشاد (39) و الاختصاص (40) استفاده مي شود که « ابوبکر » اسم است ( نه کنيه ) زيرا مي گويد: « عبدالله و ابوبکر، دو فرزند اميرالمؤمنين (عليه السّلام) مادرشان ليلا، دختر مسعود ثقفي است » ليکن وي در باب اولاد اميرالمؤمنين (عليه السّلام) تصريح مي کند به اينکه اسم ابوبکر بن علي، محمد اصغر است، مي گويد:
محمد اصغر- که به « ابوبکر » کنيت يافت- و عبدالله، با برادرشان حسين (عليه السّلام) در کربلا شهيد شدند. مادرشان ليلا دختر مسعود است (41).
شيخ طبرسي ( م 548 هـ ) در إعلام الوري مي نگارد:
همه ي خاندان امام حسين (عليه السّلام) که به همراه آن حضرت در کربلا به قتل رسيدند، 18 نفر بودند و آن حضرت- که صلوات خدا بر او باد- نوزدهمين نفر آنان به شمار مي آيد؛ از آنهاست: عباس... عبيدالله (42)، ابوبکر (43) ( دو فرزند اميرالمؤمنين ) مادرشان ليلا، دختر مسعود ثقفي است (44).
ابن عساکر ( م 571 هـ ) در تاريخ دمشق به سندش به زبير بن بکار، گروهي از فرزندان امام علي (عليه السّلام) را نام مي برد، سپس مي نويسد:
عبيدالله و ابوبکر، دو فرزند علي اند که نسلي از آن دو بر جاي نماند. عبيدالله بن علي بر مختار بن ابي عبيد ثقفي درآمد. مادر عبيدالله و ابوبکر ( دو پسر امام علي (عليه السّلام) ) ليلا، دختر مسعود بن خالد است... قتل آن دو در سال 67 روي داد (45).
کاتب بغدادي ( م 567 هـ ) در تاريخ الأئمه مي گويد:
براي علي، از ليلا- دختر مسعود- ابوبکر و عبيدالله به دنيا آمد (46).
محمد بن طلحه شافعي ( م 652 هـ ) مي نگارد:
پسران امام علي 14 نفر و دخترانش 19 نفرند؛ نام پسران وي چنين است: حسن، حسين، محمد اکبر، عبيدالله، ابوبکر، عباس، عثمان، جعفر، عبدالله، محمد اصغر، يحيي، عون، عمر، محمد اوسط... و عبيدالله و ابوبکر، که مادرشان ليلا، دختر مسعود است (47).
ابن ابي الحديد ( م 656 هـ ) در شرح نهج البلاغه مي نويسد:
و اما ابوبکر و عبدالله، (48) مادرشان، ليلا، دختر مسعود نَهشَلي از بني تميم مي باشد (49).
محب طبري ( م 694 هـ ) مي گويد:
عبيدالله [ فرزند علي ] را مختار کشت و ابوبکر [ فرزند ديگر آن حضرت ] با حسين به قتل رسيد. مادر اين دو، ليلا- دختر مسعوند بن خالد نَهشَلي- است. همو که جعفر، پس از عمويش [ امام علي ] با وي ازدواج کرد و ميان همسر امام علي و دختر آن حضرت گرد آورد [ هم شوهر زينب دختر امام علي بود و هم ليلا، زن آن حضرت را گرفت ]. ليلا، براي جعفر، صالح و پسران ديگري را به دنيا آورد، که برادران مادري عبدالله [ عبيدالله ] و ابوبکر ( دو فرزند علي ) اند.
اين مطلب را دارقُطني بيان مي دارد (50).
عُمَري علوي ( از بزرگان قرن 5 در المجدي ) مي نگارد:
و ابوبکر و عبدالله [ عبيدالله ] دو پسر [ امام علي از ليلاي ] نَهشَلي (51).
در الجوهرة في نَسب الإمام علي و آله مي خوانيم:
و مادر « عبيدالله » و « ابوبکر » ( دو فرزند علي ) ليلا- دختر مسعود بن خالد نَهشَلي- مي باشد (52).
ابوالفداء ( م 732 هـ ) مي گويد:
علي، با ليلا- دختر مسعود بن خالد نَهشَلي تميمي- ازدواج کرد. وي براي آن حضرت، عبيدالله و ابوبکر را به دنيا آورد، که با حسين به قتل رسيدند (53).
نُويري ( م 733 هـ ) در نهاية الأرب مي نويسد:
امام علي با ليلا ( دختر مسعود بن خالد نَهشَلي تميمي ) ازدواج کرد. وي براي او، عبيدالله و ابوبکر را به دنيا آورد که با حسين کشته شدند؛ و گفته اند که: عبيدالله را مختار بن ابي عبيد به قتل رساند (54).
مرتضي زيدي ( م 740 هـ ) در البحر الزخار مي نگارد:
[ از فرزندان علي است ] عبدالله [ عبيدالله ] و ابوبکر، مادرشان « ليلا » دختر مسعود نَهشَلي است. از اين دو فرزند، نسلي بر جاي نماند (55).
ابن کثير ( م 774 هـ ) در البداية و النهاية مي آورد:
از جمله زنان علي، ليلا ( دختر مسعود بن خالد ) است... که براي آن حضرت، عبيدالله و ابوبکر را به دنيا آورد.
هشام بن کلبي مي گويد: هر دو در کربلا کشته شدند.
واقدي، بر اين باور است که عبيدالله را مختار بن ابي عبيد در جنگ « مذار » به قتل رساند (56).
هيثمي ( م 807 هـ ) در مجمع الزوائد بيان مي دارد:
حسين بن علي و يارانش، در ده شب گذشته از محرم، کشته شدند... [ از کساني که با او به قتل رسيدند ] ابوبکر بن علي بن ابي طالب است، مادرش ليلا- دختر مسعود نَهشَلي- است (57).
ابن دمشقي ( م 871 هـ ) در جواهر المطالب مي گويد:
نيز [ امام علي (عليه السّلام) ] با ليلا- دختر مسعود بن خالد- ازدواج کرد... ليلا، براي او، عبدالله [ عبيدالله ] و ابوبکر را زاييد، که با حسين در کربلا به قتل رسيدند (58).
عصامي ( م 1111 هـ ) در سِمط النجوم العوالي مي نگارد:
و عبدالله [ عبيدالله ] را مختار کشت و ابوبکر، با حسين در کربلا کشته شد. مادر اين دو فرزند علي، ليلا، دختر مسعود بن خالد نَهشَلي است. ليلا، همان زني که عبدالله بن جعفر- پس از عمويش علي- با او ازدواج کرد و ميان دختر و زن آن حضرت جمع نمود (59).
نتيجه
اين متون تاريخي، چند نکته را براي ما روشن مي سازد:1. ليلاي نَهشَلي، از امام علي (عليه السّلام) داراي دو فرزند شد؛ عبيدالله ( که به « ابوعلي » کنيت يافت ) و ابوبکر، که نامش « عبدالله » يا « محمد » بود. در موارد بسياري، نزد مورخان و نسب شناسان، ميان اسم « عبدالله » و « عبيدالله » ( و به عکس ) تصحيف روي داده است.
2. تاريخ نويسان، در محل قتلِ عبيدالله بن علي اختلاف دارند؛ برخي قائل اند که وي با برادرش امام حسين (عليه السّلام) در کربلا به شهادت رسيد، و برخي ديگر بر اين باورند که « عبيدالله » به همراه مصعب بن زبير در « مذار » کشته شد و [ سپاه ] مختار بن ابي عبيد، او را از پا درآورد.
نسبت به « ابوبکر » نيز اختلاف نظر است؛ بيشتر مورخان، به شهادت وي در کربلا، قائل اند و کساني در اين امرف شک دارند.
طبري در سخن هشام بن محمد که مي گويد آن دو با امام حسين (عليه السّلام) در کربلا کشته شدند، تشکيک مي کند و همچنين به قتل عبيدالله به دست مختار در « مذار » ترديد دارد.
3. از عبيدالله و ابوبکر، نسلي بر جاي نماند؛ طبري و ديگران در اين سخن تشکيک کرده اند.
4. عبدالله بن جعفر، پس از امام علي (عليه السّلام) با ليلاي نَهشَلي ازدواج کرد. بدين ترتيب، وي ميان دختر امام علي ( زينب ) و همسر آن حضرت ( ليلا ) گرد آورد.
ليلا، براي عبدالله بن جعفر « صالح » و « ام ابيها » و « ام محمد » را زاييد.
مادر عبدالله بن جعفر « اَسما » ( دختر عميس ) است. گفته اند که اسما از امام علي (عليه السّلام) داراي فرزندي به نام « محمد اصغر » شد که در قتل وي به همراه برادرش امام حسين (عليه السّلام) ترديد هست، و نيز عبدالله بن جعفر فرزندي به نام « محمد اصغر » داشت که به « ابوبکر » کنيت يافت و در کربلا کشته شد، و همچنين امام حسن (عليه السّلام) پسري به نام « عبدالله » داشت که کنيه اش « ابوبکر » بود.
از اين رو، بعيد به نظر نمي رسد که در مصادر تاريخي، ميان طالبياني که « محمد اصغر » يا « عبدالله » ناميده مي شدند- به ويژه منسوبان امام علي (عليه السّلام) - خلظ و اشتباه صورت گرفته باشد.
5. ظاهر متون گذشته اشاره دارد به اينکه « ابوبکر بن علي » نام پسر ليلا نَهشَلي است، ليکن بعيد به نظر نمي رسد که ابوبکر، کنيت وي باشد؛ زيرا همانند سخني است که موضح نسابه درباره ي ابوبکر بن حسن بن علي (عليه السّلام) بيان مي دارد و اينکه نام او « عبدالله » است؛ به ويژه اگر بخواهيم ميان آن و متون ديگر جمع کنيم.
پي نوشت ها :
1- الجمهره: 38.
2- مقاتل الطالبيين: 56.
3- التذکرة الحمدونيه 96:3، حديث 231؛ ربيع الأبرار 598:2؛ موسوعة الإمام علي ( ري شهري ) 235:10.
4- الغارات 93:1.
5- سفرنامه ي ناصر خسرو: 148 ( و در چاپ تحقيق شده، ص 156-157 ).
6- مثل اين ماجرا درباره ي عمر اطرف ( برادر محمد بن علي ) نقل شده است. بنگريد به، الأخبار الطوال: 306؛ تاريخ حلب: 164، حوادث سال 67؛ خلاصة الخزرجي: 285؛ شذرات الذهب 75:1، حوادث سنه 67؛ تاريخ الإسلام 197:5، حوادث سنه 67؛ سفينة البحار 144:2.
با اين فرق که: عبيدالله بن علي، در لشکر مصعب کشته شد، ليکن « عمر بن علي » در سپاه مختار به قتل رسيد.
شايان ذکر است که مورخان اختلاف دارند در اينکه وي در لشکر مصعب کشته شد يا در سپاه مختار.
7- الطبقات الکبري 117:5-118.
8- تهذيب التهذيب 485:7، رقم 806؛ مقتل اميرالمؤمنين: 119.
9- انصار الحسين: 136.
10- بنگريد به، الرسائل العشر: 287.
11- السرائر 656:1.
12- مقاتل الطالبيين: 57؛ و نيز بنگريد به، انساب الإشراف 410:2.
13- مقاتل الطالبيين: 84.
14- تاريخ طبري 162:3؛ نيز بنگريد به، البداية و النهاية 332:7؛ الکامل في التاريخ 262:3.
15- حَروراء: مکاني در نزديکي کوفه « حَروريَّه » که طايفه اي از خوارج اند، به اين مکان منسوب اند ( بحار الانوار 18:23- 20) (م).
16- قاموس الرجال 81:7؛ و بنگريد به الجرائح و الخرائج 184:1.
17- معجم رجال الحديث 88:12.
18- به اعتقاد نگارنده « عبدالله » در اينجا تصحيف « عبيدالله » است؛ زيرا سازگار با ديگر مصادر مي باشد و موافق با سخني است که شيخ مفيد در « الإرشاد: 145 » درباره ي اولاد اميرالمؤمنين (عليه السّلام) بيان مي دارد.
19- ضبط درست « عبيدالله » است. همين ضبط با ديگر مصادر هماهنگ مي باشد.
20- بنگريد به، مقتل الحسين خوارزمي 38:2.
21- معجم رجال الحديث 88:12- 89، ترجمه 7500.
22- السيرة النبوية ( ابن هشام ) 370:1.
23- الطبقات الکبري 19:3- 20.
24- المعارف: 210.
25- انساب الأشراف 124:12.
26- همان، ج2، ص 325.
27- همان، ص 412.
28- تاريخ يعقوبي 213:2.
29- تاريخ طبري 162:3. در « الکامل في التاريخ 262:3 » آمده است: که عبيدالله و ابوبکر، با حسين کشته شدند، و ذکر نشده که ديدگاه هشام بن محمد، چنين است.
30- الهداية الکبري: 95.
31- الثقات 311:2.
32- المعجم الکبير 103:3، حديث 2803.
33- البدء و التاريخ 73:5- 74.
34- جمهرة اَنساب العرب: 230.
35- همان، ص 37-38.
36- رجال شيخ طوسي: 106، ترجمه 1055 ( باب الکني من أصحاب الحسين بن علي )؛ نيز بنگريد به، رجال ابن داود: 215، رقم 11 ( به نقل از رجال شيخ طوسي ).
37- تهذيب مستمر الاوهام 69:1.
38- همان، ص 70.
39- الإرشاد 125:2، في أسماء من قتل مع الحسين.
40- الاختصاص: 82، تسمية من شهد مع الحسين بن علي بکربلاء.
41- الإرشاد 354:1.
42- عبيدالله بن علي، در لشکر مصعب بن زبير به قتل رسيد، قبرش در « مذار » است.
43- قولي در اين باره هست، ليکن ثابت نشده است.
44- اعلام الوري بأعلام الهدي 476:1.
45- تاريخ دمشق 131:52.
46- تاريخ الأئمه ( المجموعه ): 17.
47- مطالب السؤول في مناقب آل الرسول: 313 ( به نقل از صفوة الصفوه و ديگر منابع ).
48- ضبط درست « عبيدالله » است.
49- شرح نهج البلاغه 242:9.
50- ذخائر العقبي: 117.
51- المجدي: 198.
52- الجوهرة: 58.
53- تاريخ أبي الفداء 252:1.
54- نهايه الأرب 136:20.
55- البحر الزخار 384:2.
56- البداية و النهاية 1332:7 در اين مأخذ به جاي « يوم المذار »، « يوم الدار » ضبط است.
57- مجمع الزوائد 197:9، به نقل از ليث بن سعد.
58- جواهر المطالب في مناقب الإمام علي بن ابي طالب 121:2- 122.
59- سمط النجوم العوالي.
شهرستاني، سيدعلي؛ (1390)، نام خلفا بر فرزندان امامان (عليهم السّلام) ( بن مايه ها، پيراهه ها )، ترجمه: سيد هادي حسيني، قم: انتشارات دليل ما، چاپ اول