چگونگي مقابله با شايعه

براي مبارزه با شايعه مثل هر پديده اي که قرار است با آن مبارزه شود راهکارهايي انديشيده مي شود. اما به دلايلي که در قسمت هاي گذشته نيز گفتيم اين کار دشوار است:
شنبه، 12 مهر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونگي مقابله با شايعه
چگونگي مقابله با شايعه

 

نويسنده: دکتر ارسيا تقوا




 

رد کردن شايعه سخت تر از پذيرفتن آن است.

براي مبارزه با شايعه مثل هر پديده اي که قرار است با آن مبارزه شود راهکارهايي انديشيده مي شود. اما به دلايلي که در قسمت هاي گذشته نيز گفتيم اين کار دشوار است:
منبع شايعه خيلي از مواقع مبهم است، انگيزه هاي پنهان آن به سادگي قابل رديابي نيست. توليدکنندگان و انتشاردهندگان شايعه افرادي خاص يا در پشت خاکريزهايي مشخص نيستند. در بين خودمان زندگي مي کنند. لذا کنترل بيروني بر آنها سخت است. از ديگر سو شايعه پراکنان و انتقال دهندگان شايعه ها احساس شرمساري و گناهي از اين بابت ندارند، لذا تأکيد بر کنترل دروني آنها نيز سخت است.
اما گرچه مبارزه ي موفقيت آميز با تبعات شايعه مشکل است ولي هميشه راه هايي وجود دارد که با توسل به آن ها مي توان از اثرات مخرب شايعه کاست:

پيش گيري

شايعه پراکني در برخي مواقع سيري ناخودآگاه دارد. چون شخص انگيزه هاي خود را براي دامن زدن به شايعه نمي داند، بي آن که بخواهد شايعه پراکن بخوانندش به اين عمل مجرمانه دست مي زند. در اين حالت با مجرمي روبه روايم که نه مشخصه ي ظاهري معين دارد و نه از کاري که مي کند احساس شرم
دارد. حتي در بسياري موارد حرف هاي خود را در قالب عبارت هايي مسئوليت زدا مثل « اين طور مي گن... »، « از من نشنيده بگيرين. »، « خنده داره! ولي شنيدين... » بيان مي کند.
در اين وانفسايي که خود شايعه پراکن از ماهيت کاري که انجام مي دهد، بي خبر است، چه مي توان کرد؟ چگونه مي توان کسي را از انجام کاري که نمي داند در حال انجامش است- هرچند مخالف هر گونه شايعه سازي باشد- نهي کرد.
با اين حساب مقابله با شايعه توانمندي هاي جدي تري را مي طلبد. آگاهي بخشي نسبت به ذات خزنده ي شايعه از اوان نوجواني در مدارس و دانشکده ها مي تواند بسيار مفيد باشد.
از ديگر راه هاي پيش گيري در مقابل شايعه، بستن راه هرگونه خبرچيني، حرف هاي در گوشي، غيبت و بدگويي و بي توجهي به کساني است که توجه طلبي خود را با داستان هايي شاخ و برگ دار درباره ي ديگران تأمين مي کنند. به علاوه تأکيد بر ارزش هاي فرهنگي و مذهبي نقش به سزايي در اين راه خواهد داشت.
راه ديگر پيش گيري بازبيني طرز نقل قول فرد توسط ديگران است. بعضي افراد به شکلي ناخواسته نحله هاي کلامي لبريز از داستان هايي را مي پردازند که در آن ها از آدم هاي ديگر زياد صبحت مي شود. در اين بازبيني ها تأکيد مي شود که حتي تعريف و تمجيد از ديگران بي آن که اشخاص مورد صحبت حضور داشته يا تمايل خود را در اين باره اعلام کرده باشند، ناپسند است.
قبل از شيوع هر شايعه اي بايد خطرات و پيامدهاي شايعه را براي مردم تشريح کرد. شايعه بيماري گسترش يابنده ي خطرناکي است که به سرعت از يکي به ديگري منتقل مي شود. افراد، گروه ها، جوامع و حتي کشورهاي مختلف را تحت تأثير شگرف خود قرار مي دهد. در آيات و احاديث متعدد هم نسبت به مذموم بودن غيبت و سوء ظن هشدار داده شده است. پس در جامعه ي اسلامي مردم بايد به دنبال حرف و مطلب مستند و موثق باشند.

ارسال اخبار دقيق و بدون ابهام در کمترين فاصله

يکي از راه هاي شناخته شده ي مقابله با شايعه قرار دادن مخاطب در جريان اخبار دقيق در کم ترين زمان ممکن است. اخبار دقيق يعني باهمه ي جزئيات بدون آن که چيزي از قلم بيفتد و کم ترين زمان ممکن يعني فراهم آوردن شرايط و امکاناتي که در اسرع وقت اخبار را به سمع و نظر مخاطبان برساند. مطالعه ها نشان داده وقتي رسانه اي خبري را زودتر از ساير رسانه ها انتشار مي دهد، مخاطبان تفسيري از آن خبر را بيشتر به خاطره مي سپارند که مربوط به رسانه اي است که زودتر خبر را رسانده. يعني مخاطب ديدگاه خود را ناخودآگاه با رسانه اي منطبق مي کند که تنها مزيتش نقل سريع تر اخبار بوده.
وقتي خبري به نحوي به مخاطب برسد که نيازمند توضيح اضافه اي نباشد، ديگر شنونده براي تکميل دانسته هايي که حس مي کند ناکامل است به منابع غيررسمي خبري متوسل نمي شود.
در چين به دنبال درگرفتن شايعه ي بيماري سارس به رغم تلاش زيادي که رسانه هاي عمومي براي آرام سازي مردم به کار بردند، باز افراد زيادي بودند که فروشگاه ها را غارت نمودند و از شهرها فرار کردند.

هر چه بيشتر مشارکت دادن مردم

يکي از راه هاي باور کردن شايعه آن است که مخاطب نتواند انگيزه ي پشت شايعه را بينند. وقتي او به خود بگويد دليلي ندارد که اين شايعه دروغ باشد، يعني راه پذيرش آن را هموار کرده. اين اتفاق بيشتر در زمان هايي مي افتد که مخاطبان در منافع و مضار اخباري که مي شنوند خود را بي تفاوت ببينند. مردمي که به کرّات شايعه هايي عليه کانديداي منتخب خود در يک رقابت سياسي مي شنوند، طبيعي است که آن را به حساب بازي هاي انتخاباتي بگذارند و باور نکنند. لذا به نظر مي رسد يک راه گريز از دام شايعه ها مشارکت هر چه بيشتر و فعالانه ي مخاطبان در برابر شايعه سازها باشد.

اعتقاد به تقسيم وظايف

وقتي هر کس بياموزد که کار خودش را انجام بدهد و اجازه بدهد که سايرين نيز به کار خود بپردازند. امکان بروز شايعه ها نيز کم تر خواهد شد. به طور مثال وقتي پرونده اي قضايي توجه عده ي زيادي از مردم را به خود جلب کرده و در حال گذراندن مراحل قضايي خود است به عنوان خبرگار اجازه بدهيم که دادگاه تا حصول مستندات به ذکر
مطلبي نپردازد. اجازه بدهيم متهم تا زماني که مجرم شناخته نشده با آبرويش بازي نشود.

مقابله با روحيه ي خرافه پرستي

از راه هاي شناخته شده ي مبارزه با شايعه، مقابله با خرافه ها و روحيه ي خرافه پرستي است. افکار عجيب و غريب و خرافه ها کم و بيش در هر فرهنگي وجود دارند، اما وقتي اسلوب خرافه پرستي به عنوان يک نحله ي غالب فکري، بينش عمده ي مردم را تشکيل دهد، آن گاه همچون زمين بکري مي شوند که هر شايعه اي در آن رشد کند.

فرهنگ سازي

روابط عاطفي، گرم و صميمي فرهنگي ما گاه بستري فراهم مي آورد که مردم دور هم که مي نشينند به راحتي هر شنيده و ناشنيده اي را به هم ببافند، اما خوشبختانه آموزه هاي مذهبي که هر گونه غيبت و افترايي را در شمول گناهان نابخشودني مي شمرد، سنگ بناي خوبي است که با اتکا به آن مي توان نضج گيري هر شايعه اي را مهار کرد.
آگاه سازي نسبت به شايعه از سنين پايين به عنوان يکي از راه هاي مناسب مقابله با شايعه همواره از دل مشغول هاي متوليان آموزش و پرورش کشورهاي پيشرفته بوده است. اين کار از طريق جزوات و فيلم هاي آموزشي، کارگاه ها، پوسترها و بيلبوردها عملي است.

پر وبال دادن به افکار مختلف

زماني شايعه خود را جا مي اندازد که خبرهاي مغاير و مخالف با آن به نحوي که مخاطبان حق تصميم گيري و انتخاب داشته باشند، وجود نداشته باشد. در اين صورت شايعه به عنوان نظر مسلط و بي رقيب جاي همه ي اما و اگرها قرار مي گيرد و خود به تنهايي حکومت مي کند و نظام ارزشي خود را از منظري يکه سازماندهي مي نمايد.
طبيعي است وقتي مجال پرداختن و انتشار اخبار از ديدگاه هاي مختلف وجود داشته باشد، احتمال اشتباه کم تر مي شود. در زمان تلاقي افکار احتمال رسيدن به ديدگاه هايي واقع بينانه بيشتر است. در اين صورت بينش ها برگرفته از برآيند و حاصل جمع نظرات مختلف اند و نه يک نظر خاص.
منبع مقاله :
آتش پور، سيد حميد؛ (1388)، اعتياد به کار( روان شناسي معتادين به کار )، تهران: نشر قطره، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط