بررسی نفوذ اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مجازی بر زندگی فردی و اجتماعی نسل جوان (2)

بی شک رشد روز افزون اینترنت فواید و اهمیت غیر قابل انکاری دارد . چندان که در دوران حاضر، نقش محوری اینترنت چنان اساسی است که بدون آن امکان برنامه ریزی، توسعه و بهره وری در زمینه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و علمی
شنبه، 8 آذر 1393
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
بررسی نفوذ اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مجازی بر زندگی فردی و اجتماعی نسل جوان (2)
بررسی نفوذ اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی بر زندگی فردی و اجتماعی نسل جوان (2)
 

نویسنده:زینب مقتدایی
منبع: راسخون

 

اعتیاد اینترنتی

بی شک رشد روز افزون اینترنت فواید و اهمیت غیر قابل انکاری دارد . چندان که در دوران حاضر، نقش محوری اینترنت چنان اساسی است که بدون آن امکان برنامه ریزی، توسعه و بهره وری در زمینه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و علمی در جهان آینده امکان پذیر نخواهد بود. اینترنت به عنوان رسانه ای قوی و تکنولوژی چند رسانه ای، اکثر نیازهای بنیادین بشر را تأمین می کند و همین مسأله موجب کشش افراد برای تأمین نیازهایشان به دنیای مجازی است. تا حدی که این وابستگی تبدیل به اعتیاد آن ها به این محیط می شود و نباید از پیامدهای ناگوار و مخرب آن به ویژه در زمینه های اجتماعی و فرهنگی غافل ماند. البته سخن گفتن ازآسیب های اینترنت به معنای نفی این پدیده و نگاه منفی بدان نیست. بلکه واقعیت این است که اینترنت دارای کارکردهای مثبت و منفی می باشد. اینترنت از فن آوری هایی نیست که بی چون و چرا تحمیل شده باشد بلکه رسانه ای است که به انتخاب خود همان طور که هست، می توان از آن استفاده کرد و یا به طور کلی از آن چشم پوشید. اینترنت به مثابه یک تیغ دو لبه است که با آموزش صحیح و فرهنگ سازی می توان، استفاده های فراوانی از آن نمود. در غیر این صورت با استفاده نامناسب، آموزش غیر اصولی و عدم وجود فرهنگ کاربری، هویت اجتماعی و فردی انسان به وسیله آن از بین می رود.
هم زمان با دسترسی گسترده افراد به اینترنت، شاهد نوع جدیدی از اعتیاد، یعنی؛ اعتیاد اینترنتی هستیم که مسأله خاص عصر اطلاعات است. اعتیاد اینترنتی، بهره گیری مفرط از فن آوری اینترنت است که منجر به آسیب های اجتماعی، روان شناختی تحصیلی و شغلی می شود. اعتیاد اینترنتی به گستره وسیعی از مشکلات رفتاری و کنترل انگیزه استفاده از اینترنت اشاره دارد. همانند انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علایمی هم چون اضطراب، افسردگی،کج خلقی، بی قراری، افکار وسواسی یا خیال بافی راجع به اینترنت همراه است. از طرفی در عین حال که روابط این افراد به ویژه کودکان و نوجوانان در جهان مجازی افزایش می یابد، در مقابل، از دامنه روابط آنان در جهان واقعی کاسته می شود. ضمن آن که احتمال لطمه دیدن عملکردآموزشی و تحصیلی نیز وجود دارد.
از جمله پیامدهایی که اعتیاد به اینترنت برای فرد معتاد به آن دارد، مثل تغییر دادن سبک زندگی به منظور صرف زمان بیش تر در اینترنت، بی توجهی به سلامت خود در نتیجه کار با اینترنت، اجتناب از فعالیت های مهم زندگی به منظور صرف وقت بیش تر در اینترنت، کاهش روابط اجتماعی، نادیده گرفتن خانواده و دوستان، مشکلات مالی ناشی از هزینه های بهره گیری از اینترنت، مشکلات تحصیلی است.

اینترنت و خانواده

خانواده پایه بنیادین اجتماع و سلول سازنده زندگی انسان و خشت بنای جامعه و كانون اصلی حفظ سنت ها، هنجارها و ارزش های اجتماعی است. خانواده شالوده استوار پیوندهای اجتماعی، روابط خویشاوندی و كانونی در جهت بروز و ظهور عواطف انسانی و مكانی برای «پرورش اجتماعی » است. خانواده گروهی است كه فرد بیش از هر گروه دیگری زندگی خویش را در آن می گذراند و فراگیری هنجارهای مربوط به زندگی خانوادگی را عمدتاً در خانواده و در تعامل با دیگر افراد خانواده می آموزد. خانواده واحدی است كه براساس ازدواج پدید می آید و از آغاز پیدایی خود، همچون حریمی امن، زندگی انسان را در برمی گیرد و موج تازه ای در درون شبكه خویشاوندی ایجاد می شود و این موج جدید است كه شمار زیادتری از خویشاوندان را نیز به هم پیوند می دهد. انسان در خانواده فرآیند جامعه پذیری كه مجموعه ای از « بایدها » و « نبایدها » است و بالاخره نقش هایی را در ارتباط با دیگران یاد می گیرد. آنچه در خانواده از اهمیت برخوردار است توجه به ارزش ها به ویژه ارزش های اجتماعی است. ارزش های اجتماعی از اساسی ترین عناصر یك نظام اجتماعی هستند كه از طریق كنترل و هدایت آن ها می توان جامعه را به زوال و یا به تعالی كشاند. بنابراین خانواده ها و مسئولین باید خیلی راغب باشند كه بدانند، چه عواملی موجب پیدایش ارزش ها در یك جامعه می شوند و چگونه می توان این ارزش ها را تغییر داد. اهمیت ارزش در آن نهفته است كه پایه ارزیابی ما را از پدیده های اطرافمان، از خودمان از نزدیكان و از دیگر انسان ها و از جامعه تشكیل می دهند و در واقع رفتار ما را نسبت به آن ها تنظیم می كنند.
با ورود تكنولوژی و وسایل ارتباط جمعی در خانواده ها، ارزش های اجتماعی خانواده ها تحت تأثیر قرار گرفته و موجب شده تا شاهد تغییراتی در رفتار و گفتمان نسل جوان باشیم. از جمله این وسایل دسترسی آسان به اینترنت می باشد. اینترنت علاوه بر نقاط قوت، امروزه دارای نقاط ضعفی هم هست.
رسانه ها به مرور به درون خانواده هم راه می یابند و بر ساخت آن تأثیر می گذارند. كازنیو معتقد است: رسانه ها به دو صورت اعتقادات ما را دگرگون می سازند. اول، وسوسه مقاومت ناپذیر رسانه های همگانی است كه ما را به نوعی گرفتار می كند و به مشاركت می كشاند. دوم، سیل اطلاعاتی است كه به وسیله رسانه ها جاری می شود و اگر همه را هم باور نكنیم ولی به مرور از برخی اعتقادات خود دست برمی داریم.
رسانه ها و خاصه اینترنت با ورود به خانواده همه نوع روابط، حقوق و تكالیف مربوط به نقش ها و ... را تغییر می دهند. تغییرات محسوس درنقش ها و تكالیف و انتظارات افراد در خانواده ها نشانگر این است كه ورود رسانه ها بر فرهنگ و ارزش ها و هنجارهای موجود تأثیر گذاشته است. ورود رسانه ها، اتنظارات نقش ها را در خانواده دگرگون نموده است. استفاده بیش از اندازه از اینترنت می تواند مشكلاتی را برای خانواده ها به وجود آورد از جمله تاثیر بر روابط زناشویی به صورت منفی و افزایش ناسازگاری ها و بالا رفتن طلاق، افزایش بی اعتمادی و دروغگویی بین اعضای خانواده، كاهش ارتباط های كلامی و چهره به چهره كاهش ارتباط بین والدین و فرزندان و كوتاهی در انجام وظایف مربوطه.
وسایل ارتباط جمعی فواصل را ناپدید می سازند، همچنان كه جدار بین انسان ها را نیز تا حدود زیادی شفاف تر می سازند. بنابراین آیا می توان تصور كرد این وسایل بر گروه های اجتماعی تأثیر دارند ولی بر گروهی به تمام معنی اولیه، یعنی خانواده اثر نگذاردند ؟! بی شبهه، تطور خانواده در جامعه جدید، صرفاً تابع اثرات وسایل ارتباط جمعی نیست. لیكن، از خود می پرسیم آیا خانواده هسته ای نیز به نوبه خود تحت تأثیر اینترنت تحول تازه ای نپذیرفته است.

اینترنت و رشد اجتماعی و انگیزه تحصیلی

رشد اجتماعی در فرهنگ علوم رفتاری به تغییراتی گفته می شود که در نتیجه تأثیر متقابل با اشخاص، اوضاع و احوال اجتماعی، آداب و رسوم اجتماعی و سازمان های اجتماعی در فرد پدیدار می شود. رشد اجتماعی، یکی از جنبه های رشد انسان است که بر اثر، تعامل ها و تجربیات فرد با عوامل و عناصر محیط های اجتماعی بر مبنای دو فرآیند اجتماعی کردن و اجتماعی شدن به وجود می آید. کسانی به رشد اجتماعی می رسند که رفتارهای اجتماعی و معیارهای مورد انتظار سن خویش را کسب کرده باشند. به موازات تغییراتی که اعتیاد به اینترنت می تواند روی رشد اجتماعی افراد داشته باشد، انگیزش نیز متغیر دیگری است که از اثرات آن مصون نخواهد بود. مشکلات انگیزش باعث می شود که دانش آموزان در حد توانایی، استعداد و شایستگی خودشان عمل نکرده و پایین تر از حد انتظار فعالیت نمایند. اگر مشکلات انگیزش در دوره دبیرستان مورد توجه قرار نگیرد، می تواند برای رفتار و یادگیری افراد پیامد های جدی به بار آورد. انگیزه؛ عبارت است از یک نیروی درونی که بر اثر عوامل درونی و بیرونی در فرد ایجاد می شود و او را برای رسیدن به هدف و یا هدف هایی به حرکت در می آورد. انگیزه تحصیل یکی از ملزومات یادگیری است و چیزی است که به رفتار (برای تحصیل و یادگیری) شدت و جهت می بخشد و در حفظ و تداوم آن به ما کمک می کند. انگیزه تحصیلی، شامل هدفی با ارزش بالا برای دانش آموزان می باشد و به اندازه ای درونی شده است که در درون آن ها شوق و هیجان و کشش ایجاد می کند، تا با انجام رفتار های خاص، به اهداف نزدیک شوند. دانش آموزانی که از انگیزش تحصیلی و یادگیری بالایی برخوردارند، در مقایسه با سایر دانش آموزان، نمرات تحصیلی بهتر و موفقیت آموزشی بالایی دارند.

اینترنت و جامعه پذیری

ورود فناوری‌های نوظهور به عرصه زندگی شخصی و اجتماعی در عصر حاضر بسیاری از معادلات در زمینه روند جامعه‌پذیری افراد را تغییر داده است.در این میان جامعه‌پذیری و شخصیت‌یابی دانش‌آموزان به عنوان نسلی که به اقتضای سن خود بیشتر با فناوری‌های روز سروکار دارند؛ دغدغه والدین در درجه اول و مربیان تعلیم و تربیت در درجه بعد شده است. به همین خاطر به مفهوم جامعه پذیری وعوامل جامعه پذیری افراد در این پژوهش نیز می پردازیم.
جامعه پذیری همنوایی فرد است با هنجارهای گروهی و هر یك از اعضای جدید گروه به حكم جامعه پذیری رفتار خود را موافق مقتضیات گروه در می آورد و دانسته یا نادانسته راه و رسم زندگی گروهی را می پذیرد.این جریان از طریق كنش متقابل اجتماعی صورت می پذیرد و مردم به وسیله آن شخصیت خود را به دست آورده و شیوه زندگی جامعه خود را می آموزند. جامعه پذیری فرد را به آموختن هنجارها، ارزش ها، زبان ها، مهارت ها، عقاید و الگوهای فكر و عمل كه همگی برای زندگی اجتماعی ضروری می باشد، قادر می سازد. آلن بیرو در فرهنگ علوم اجتماعی، جامعه پذیری را اینگونه تعریف می كند: «فرآیندی كه بر پایه آن ،مجموعه حیات و فعالیت های انسانی در شبكه وابستگی های متقابل اجتماعی جای می یابند. از نظر او جامعه پذیری فرآیندی است روانی– اجتماعی كه بر پایه آن شخصیت پایه تحت تأثیر محیط، خصوصاً نهادهای تربیتی، خانوادگی و دینی شكل می یابد».گی روشه جامعه شناس فرانسوی آن را فرآیندی می داند كه به بركت آن، شخص در طول حیات خویش تمامی عناصر اجتماعی– فرهنگی محیط خود را فرا گرفته، درونی می كند و تحت تأثیر تجارب و عوامل اجتماعی معنادار با ساخت شخصیت خود یگانه می سازد،تا خود را با محیط اجتماعی ای كه باید در آن زیست نماید، تطبیق دهد. بروس كوئن در كتاب مبانی جامعه شناسی،تعریفی مختصری از آن را ارائه می دهد: «جامعه پذیری فرآیندی است كه به انسان راه های زندگی كردن در جامعه را می آموزد، و به انسان شخصیت می دهد و ظرفیت های او را در جهت انجام وظایف فردی به عنوان عضو جامعه توسعه می بخشد.

- عوامل جامعه پذیری افراد

جامعه پذیری فرآیندی است كه به موجب آن جامعه فرهنگش را از نسلی به نسل دیگر انتقال می دهد و فرد را با شیوه های پذیرفته شده و تأیید شده زندگی سازمان یافته اجتماعی سازگار می كند. از سوی دیگر فرد در جریان این فرآیند خود را با محیط اجتماعی پیرامون خود سازگار می نماید.كاركرد جامعه پذیری آنست كه استعدادها و اموری را كه فرد به آن نیازمند است فرامی گیرد، و نظام ارزش ها،آرمان ها و انتظارات متقابل جامعه را به فرد منتقل می نماید و چگونگی ایفای نقش را به فرد آموزش می دهد. این فرآیند كه دارای مراحل گوناگونی است كه از بدو تولد تا آخر عمر را در بر می گیرد، عوامل متعددی ایفای نقش می كنند كه ما در این بخش به تبیین مهمترین عوامل آن می پردازیم. از میان این عوامل، برخی بصورت آشكار و برخی دیگر بصورت پنهان و نا خودآگاه به این امر مبادرت می ورزند. نكته دیگر اینكه نباید اهمیت این عوامل را یكسان پنداشت؛ زیرا درجه تأثیر پذیری فرد از هریك از این عوامل در دوره های زمانی مختلف از زندگی فرد ممكن است متفاوت باشد كه در ذیل این عوامل را بررسی می كنیم.

الف) تبیین ارتباط بین نقش خانواده با جامعه پذیری افراد

در میان عوامل مختلف جامعه پذیری، نقش خانواده از برجستگی خاصی برخوردار است، علت این امر را می توان در این واقعیت جست كه اولاً شكل گیری شخصیت افراد تا حدود زیادی در خانواده صورت می گیرد و فرزندان عمدتاً ویژگی های رفتاری والدین خود را كسب می كنند؛ ثانیاً این نقش خانواده بیشتر هنگامی مشاهده می شود كه فرد در سال های اولیه زندگی خود قرار دارد و شخصیت وی همچون لوح سفیدی برای اولین بار در حال شكل گیری است.
محیط خانوادگی عامل قطعی مؤثر در ایجاد شرایط سازنده ای است كه ارزش ها و گرایش های شخص را شكل می دهد. بخش مهمی از این فرآیند در درون خانواده بصورت عمدی و آگاهانه انجام می پذیرد ولی بخش زیادی از آن نیز كاملاً ناخودآگاه است. الگوهای كنش متقابل اجتماعی درون خانواده ممكن است مدل های ناخواسته را برای شكل گیری رفتار و شخصیت بعدی كودكان، یعنی زمانی كه به بلوغ و دوره جوانی می رسند، فراهم سازد. به هر حال اگر جامعه پذیری یا «اجتماعی شدن» فرآیندی باشد كه نسل های مختلف یك جامعه را به یكدیگر پیوند می دهد «خانواده» از عوامل عمده جامعه پذیری از دوران كودكی تا جوانی و پس از آن است كه بصورت یك سلسله مراحل پی در پی رشد و تكامل، نسل ها را به یكدیگر مربوط می سازد.
همانطور كه پروفسور ماسگروو نیز تأیید كرده «خانواده» عامل اصلی و تعیین كننده در جامعه پذیری افراد می باشد.
خانواده اولین جایی است كه مجموعه ای از ارزش ها و هنجارهای جامعه به فرد القا می شود و میزانی از دانش و آگاهی اجتماعی و سیاسی در اختیار وی قرار داده می شود. خانواده مهمترین آموزشگاه كودك پیش از آغاز تحصیلات رسمی او محسوب می شود. عمل آگاهانه یا ناآگاهانه اعضای خانواده در برابر كودك ، او را برای جامعه آینده آماده می كند. به عقیده صاحبنظران، روند و نتایج آموزش و پرورش كودك در درجه نخست به شیوه زندگی خانواده، كه واحد اساسی و مركزی جامعه است و به ویژه به مناسبات میان پدر و مادر بستگی دارد. خانواده شخصیت كودك، سپس شخصیت نوجوان و سرانجام شخصیت جوان را شكل می دهد.
اما فرآیند جامعه پذیری در محیط خانواده نه با فشاری فلج كننده همراه است و نه معلول تقلیدی بی هدف است كه كوركورانه انجام گیرد، بلكه همانگونه كه «استوتزل» می گوید این فرآیند عبارت از «سازگاری كاملاً هدف داری» است كه به عوض آنكه كودك علی رغم میل خود آن را تحمل كند،آن را می طلبد و در واقع نوعی سازگاری حساب شده و ارادی است. ثانیاً كودك با كسب تجارب مشخص در دوره های بعد زندگی و آرمان هایی كه رفته رفته بر اثر این تجارب برای خود ترتیب می دهد، الگوی اولیه شخصیت او را دگرگون می سازد و شخصیت نهایی او در واقع نتیجه انطباق هایی است كه در سراسر عمر به نحو پویایی در مواجهه با اوضاع و احوال اجتماعی و فرهنگی و قبول مقام های مختلف و ایفا نقش های مربوط به آن، از او سر می زند. امروزه نقش خانواده بعنوان یكی از عوامل جامعه پذیری دچار تغییر شده است و برخلاف گذشته فرزندان و به ویژه جوانان برای مدت زمان بیشتری در معرض تأثیر سایر عوامل قرار دارند.كه در ذیل به این عوامل خواهیم پرداخت.

ب) تبیین ارتباط بین نقش نظام آموزشی باجامعه پذیری افراد

جامعه پذیری فرآیندی است كه از طریق آن افراد، دانش ها، مهارت ها، ارزش ها و الگوهای رفتاری جامعه خویش را كسب می كنند. در كودكی جامعه پذیری از خانواده آغاز می شود،اما آژانس های مختلفی پس از خانواده ایفای نقش می كنند و هریك از این آژانس ها می توانند مسیرهای مختلفی را به كودك آموزش دهند كه ناشی از فرهنگ آژانس مؤثر بر شناخت كودك است و می تواند نشئت گرفته از فرهنگ جامعه ،خرده فرهنگ ها و حتی وضعیت خاص روانی یك شخص باشد و بنابراین این آژانس ها می توانند مسیرهای گوناگون و گاه متعارض و متضادی را به كودك القا كنند كه در نهایت معرفت كسب شده توسط كودك می تواند از انطباق كامل با فرهنگ جامعه تا ضدیت با فرهنگ غالب، متغیر باشد. نخستین آژانسی كه از سوی جامعه و با هدف جامعه پذیری كودك ایجاد و وارد عمل می شود نهاد رسمی آموزش و پرورش است.كه هدف اصلی این نهاد همان جامعه پذیر كردن یا آماده ساختن كودك برای حضور و درك به موقع و هماهنگ ساخت ها،كاركردها و فرهنگ جامعه جهت نشان دادن عملكرد معقول اعم از واكنش ها، رفتار یا كنش، در جهت رفع نیازها و رسیدن به اهداف جمعی است. در این مرحله مؤسسات آموزشی مختلف در چارچوب نظام آموزشی، نقش اساسی تری را در جامعه پذیر كردن و رشد شخصیت فرد بر عهده می گیرند.
1-كودكستان، برای كودك دنیایی است كه در آن ارتباط با دیگران، همسازی، یادگیری اجتماعی و اطاعت از بزرگتر به گونه ای متفاوت از خانواده آموخته می شود.
2- دبستان فقط به آموزش خواندن و نوشتن، حساب و علوم نمی پردازد؛ بلكه كودك یا نوجوان در جریان آن با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و قواعد بازی آشنا می شود. در این مرحله، مدرسه نقش جامعه پذیركردن را بیشتر از خواندن و نوشتن ایفا می كند. دانش آموز در حین آموزش، وقت شناسی، نظم، ارتباط گروهی، احترام به دیگران، همزیستی و همنوایی، رعایت بهداشت و ... را نیز فرا می گیرد و در خود درونی می كند و از این طریق رشد شخصیت پیدا می كند.
3- دبیرستان گرچه مسئولیت انتقال دانش و مهارت و تكنیك و آماده كردن فرد برای قبول مسئولیت اجتماعی و پذیرش حرفه و شغل را بر عهده دارد؛ ولی در جریان چنین آموزشی هم روند جامعه پذیری با آموزش درس هایی همچون تعلیمات اجتماعی، تعلیمات دینی، تاریخ و جغرافیا و ... ادامه دارد. بعلاوه دانش آموز با شركت در گروه های ورزشی، خیریه، پژوهشی، نمایش ها،گروه های سخنرانی و ... زندگی اجتماعی را تجربه می كند.
4- در مراحل عالی و سطوح دانشگاهی نیز كه آموزش به لحاظ تخصص و مهارت در سطوح بالاتری است، باز هم جامعه پذیری بطور رسمی یا ضمنی جریان دارد، از قبیل مفهوم عدالت اجتماعی، درك مشاركت در امور اجتماعی، فهم علل نابرابری های اجتماعی، اوقات فراغت، حقوق بشر و... .
نظام آموزشی با انتقال ارزش ها و الگوهای رفتاری، قوانین و مقررات بصورت یكسان در كلیه سطوح جامعه و بوسیله نهاد مدرسه و دانشگاه موجبات همگونی و انسجام اجتماعی را فراهم می آورد. نظام آموزشی با تدریس زبان رسمی عامل مهمی در وحدت ملّی و ایجاد ارزش های مشترك و مفاهیم اجتماعی یكسان بین گروه ها خرده فرهنگ ها و اقوام مختلف جامعه است و از این طریق عامل مهمی درجامعه پذیری افراد و سرانجام همبستگی و انسجام اجتماعی به شمار می رود.

پ) تبیین ارتباط بین نقش گروه همسالان با جامعه پذیری افراد

یكی دیگر از عوامل جامعه پذیری گروه همسالان است.گروه همسالان متشكل از افرادی می باشد كه درون یك مجموعه سنی خاص قرار می گیرند و معمولا در سراسر زندگی شان ارتباطات نزدیك و دوستانه برقرار می كنند كه نمونه یك مجموعه طبقات سنی بعنوان مثال دانش آموزان یک مدرسه یا دانشجویان یك دانشگاه می باشند. افراد حجم عظیمی از اطلاعات و نگرش ها را از همسالان و دوستان خود بصورت غیر رسمی فرا می گیرند.گروه های همسالان و دوستان، حس ارزشمند بودن را در فرد ایجاد می كنند. دوستان به تبادل عقاید و اطلاعات می پردازند و به شكل دهی دیدگاه های یكدیگر درباره جهان خارج و پدیده های آن كمك می كنند. از آنجا كه افراد مایلند دیگران آن ها را دوست داشته باشند و به آن ها احترام بگذارند، افراد غالباً ارزش ها و رفتار خود را به گونه ای جرح و تعدیل می كنند تا با انتظارات كسانی كه با آنان تعامل دارند همخوانی داشته باشد. این امر بطور خاص در دوران نوجوانی و جوانی حائز اهمیت است كه تماس با افراد همسن، نوعی احساس امنیت را در جوانان ایجاد می كند و حتی ممكن است رفتار وی را بیش از هر عامل دیگری شكل دهد.در مواردی كه جامعه ای شاهد شكاف و تضاد بین نسل ها باشد یا نسل های مختلف تجربیات متفاوتی داشته باشندگروه همسالان و دوستان اهمیت فزاینده ای می یابد. اهمیت گروه همسالان و دوستان در جامعه فعلی ما به علت گسترش بی رویه شهرنشینی و تبعات آن از جمله كاهش نفوذ و اقتدار والدین و نهادهای سنتی و همچنین طولانی شدن دوره جوانی در اثر گسترش آموزش از یكسو و بیكاری و بالا رفتن سن ازدواج از سوی دیگر افزایش یافته است.گروه همسالان و دوستان ممكن است بر مبنای محلّه، مدرسه، دانشگاه، سن یا یك فعالیت مشترك و یا آمیزه ای از این عوامل تشكیل گردد. فقدان نهادهای سازمان یافته كافی برای اوقات فراغت جوانان باعث شده است كه اهمیت گروه همسالان و دوستان در شرایط فعلی جامعه افزایش یابد.

ت) تبیین ارتباط بین نقش وسایل ارتباط جمعی با جامعه پذیری افراد

عامل دیگری كه در فرآیند جامعه پذیری بایستی مورد توجه قرار گیرد، وسایل ارتباط جمعی است. انسان امروز به لحاظ شرایط حاكم بر زندگی اجتماعی، هرگز نمی تواند خود را از وسایل ارتباط جمعی و اخبار دنیایی كه اورا در بر گرفته است، مستغنی بداند. جهان پهناوردر اثر پیشرفت های شگرف وسایل ارتباطی بسیار كوچك جلوه كرده است، به گونه ای كه مك لوهان لقب دهكده جهانی بدان داده و برای توصیف نقش تعیین كننده ارتباطات در زندگی اجتماعی انسان، این برهه را «عصر ارتباطات» نام نهاده اند. نظام كنترل شده رسانه های جمعی نقش مؤثری در جامعه پذیری ایفا می كند.
با افزایش هر چه بیشتر تفكیك حوزه خانه از محل كار و رسمی شدن آموزش، نظارت اولیا بر جوانان محدودتر شده و رسانه این جای خالی اولیا را هرچه بیشتر پر كرده و ارزشمند تر می شود.گرچه شاید بیننده خود آگاه نباشد، اما اطلاعات و دانش ها به درون ضمیر ناخودآگاه او جاری شده، بی آنكه خود بداند این ارزش های تلقینی در آن ها دیده می شود. این دانش ها كه بصورت تصاویر و به حالت متمركز تولید می شوند، بوسیله رسانه های جمعی به داخل ذهن توده ای تزریق شده و به همسان كردن رفتار كه مورد نیاز نظام تولید صنعتی است كمك می كند.
اثرات وسایل ارتباط جمعی بسیار گسترده و گوناگون است، این اثرات ممكن است بصورت دراز مدت و كوتاه مدت انجام گیرد. این اثرات ممكن است ناشی از محتوای برنامه ها باشند و همچنین احتمال آن می رود كه بر روی عقاید، ارزش ها، اطلاعات، مهارت ها، گرایش ها و رفتارهای ظاهری تأثیر بگذارند. درهمان حال برنامه های رسانه ها،گرایش های جوانان به موقعیت شغلی، مصرفی، سیاسی، عشق و زندگی خانوادگی را شكل می دهد و از این راه می تواند بر كنترل غیر مستقیم بینندگان خود نقشی داشته باشد.
قدرت و اثرات رسانه های جمعی ، سال های بسیاری است كه توجه جوامع را به خود جلب كرده است. اعضای خانواده هر یك جداگانه و یا در كنارهم با وسایل ارتباط جمعی مرتبط و پیوسته هستند و حواس خود را به پیام های این رسانه پیوند می زنند. در جریان جامعه پذیری افراد توسط رسانه های جمعی، هنجارهای گروهی زیر به افراد آموخته می شود:
1-آداب اجتماعی: شامل غذا خوردن،نشستن،تعارف كردن
2-شعائر اجتماعی : مناسك دینی، آداب و تشریفات یك آیین خاص كه دارای قدمت و اهمیت فراوان باشد.
3-اخلاق اجتماعی: رسوم اجتماعی مهمی كه جامعه نقض آن ها را سخت ناپسند بشمارد.
4-مقررات اجتماعی: رسم هایی كه جامعه با خواست و آگاهی به وجود می آورد مثل مقررات راهنمایی و رانندگی.
در نتیجه یادگیری این آموزش ها كه جملگی بر اثر امكان یادگیری اجتماعی حاصل از استفاده از رسانه های جمعی است ،شخص با جامعه پیام فرست همنوا و همرنگ شده ،ارزش ها و هنجارهای مذكور را درونی كرده و به نظم جامعه مورد نظر كمك می كند.بنابراین ما در معرض انواعی از وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو، تلویزیون، فیلم، مجله، روزنامه،كتاب، اینترنت و ماهواره قرار داریم. سوالی كه در اینجا مطرح می شود این است كه نقش رسانه های جمعی در جامعه پذیری افراد چیست؟همانطور كه می دانیم وسایل ارتباط جمعی دارای كاركردهای گوناگونی هستند؛ از جمله آموزش، اطلاع رسانی و انسجام دهی، فعالیت های فرهنگی ،آموزشی و تفریحی.
آموزش: وسایل ارتباط جمعی به لحاظ ویژگی منحصر بفردی كه دارند، چنانچه به درستی بكار گرفته شوند، می توانند همانند مدرسه و دانشگاه در تربیت و آموزش افراد جامعه به خوبی عمل كنند. رسانه ها حتی از جهاتی نسبت به مدرسه و دانشگاه از امتیازاتی برخوردارند. مدرسه و دانشگاه از آغاز تا پایان محدودیت زمانی دارند؛یعنی فقط سال هایی چند از حیات كودك یا جوان را به خود مشغول می دارند، اما وسایل ارتباط جمعی بی هیچ محدودیت در تمامی مراحل زندگی با انسان هایند و از آغاز تا پایان عمر را می پوشانند. رسانه های ارتباط جمعی چه مكتوب (روزنامه، مجلات،كتاب و...) و چه غیر مكتوب (رادیو، تلویزیون،اینترنت، ماهواره و ...) بزرگترین سهم را در راه انتقال میراث فرهنگی و فكری بشریت به عهده گرفتند و تعالی فرهنگ انسانی را موجب می شوند.
اطلاع رسانی و انسجام دهی: وسایل ارتباط جمعی، مردم را از رویدادهای داخلی و خارجی آگاه می سازند. این گونه وسایل موجب آگاهی سریع مردم از اوضاع یكدیگر و حوادث و رویدادهای جهان می شوند. بنابراین نظام ارتباط جدید عهده دار اداره كردن و سازمان دادن و حفظ رابطه متعادل بین دو نیروی علم و فناوری در جامعه است، به گونه ای كه جامعه با حفظ استمراری و پایداری خود، توانایی انطباق و دگرگونی را هم داشته باشد.
فعالیت های فرهنگی،آموزشی و تفریحی: رسانه های گروهی زمینه های تفریح و سرگرمی افراد جامعه را در اوقات فراغت فراهم می آورند. بنابراین بخشی از كاركرد رسانه های گروهی، تفریح و تفنن برای افراد جامعه است. این گونه برنامه ها نیز ضمن برخورداری از جنبه های تفننی، می توانند با فعالیت های فرهنگی و آموزشی همراه شوند. بنابراین رسانه های جمعی مردم را در برابر جامعه ای كه باید به آن مرتبط باشند و به گونه شایسته ای آن را بپذیرند و از ماهیت قواعد و هنجارهای آن شناخت پیدا كنند، مهیا می نمایند و این عمل نیز توسط فرآیند جامعه پذیری صورت می گیرد.
اما باید دانست که رسانه های گروهی مانند تلویزیون، سینما،مطبوعات و اینترنت از جمله عواملی هستند كه می تواند در هدایت و تربیت و سازندگی و بالا بردن شعور اجتماعی افراد نقش مؤثری ایفا كند و برعكس آن نیز می تواند اتفاق بیفتد، یعنی اگر جهت آن خلاف خیر و صلاح عمومی باشد می تواند باعث گمراهی و انحراف و فساد و آلودگی و گاه بزهكاری شود. در نوجوانان تأثیر سینما، اینترنت، تلویزیون بیش از رادیو است. مشاهده فیلم های وحشتناك و فیلم های همراه با قتل و كشتار، سرقت های مسلحانه، صحنه های وقیح روابط جنسی در بیننده تأثیراتی برجا می گذارد كه گاه ممكن است به صورت بروز عقده ها، پریشانی های روانی و انحرافات اخلاقی و حالات بیمار گونه در اطفال و نوجوانان منعكس می شود. این اثرات در افرادی كه دارای زمینه های روانی باشد به مراتب شدیدتر و عمیق تر است. میل نهفته سرگرم شدن، زیستن در جهانی تخیلی، شركت غیر مستقیم در حوادث مهیج، شناختن شخصیت های جذاب و هیجان انگیز، فراموش كردن زندگی واقعی، گریز از ملاك های روزمره، راز جذابیت رسانه ها می باشد وبه واسطه جذابیتشان اثرات روحی و تربیتی بر اطفال و نوجوانان می گذارد. معمولاً با استفاده از تلویزیون، اینترنت و ... سعی می شود فرآیند اجتماعی شدن صورت گیرد. می توان بعد از خانواده مهم ترین وسیله اجتماعی شدن كودكان را رسانه دانست. از طریق این وسایل می توان به یك فرهنگ صدمه زد، یك فرهنگ را به نابودی كشاند ویك فرهنگ را توسعه داده و آن را در دیگر مراكز فرهنگی اشاعه داد و یك فرهنگ را از ورطه نابودی نجات داد.
منابع تحقیق :
- ساروخانی، باقر،(1386)، جامعه شناسی ارتباطات،تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ نوزدهم.
- گلشن فومنی،م ر،(1382)،جامعه شناسی آموزش و پرورش، تهران، نشر دوران، چاپ سوم.
- گیدنز،آنتونی،(1386)،جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی.
- روحانی، فضیله و تاری، سعیده،(1390)، بررسی میزان اعتیاد به اینترنت و رابطه آن با انگیزه تحصیلی و رشد اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه استان مازندران، فصلنامه فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، سال دوم، شماره دوم.
- آقابابایی، عزیزاله و باقری، سهیلا و باقری، محبوبه،(1390)، اینترنت و روابط خانوادگی.
- كفاشی، مجید، بررسی تاثیر اینترنت بر ارزش های خانواده، فصلنامه ی پژوهش اجتماعی، سال دوم، شماره سوم، تابستان 1388 .
- امیدوار، احمدعلی و صارمی، علی اکبر،(1381)، اعتیاد به اینترنت (توصیف، سبب شناسی، پیشگیری، درمان و مقیاس های سنجش اختلال اعتیاد به اینترنت) .مشهد: انتشارات تمرین.



 



مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.