ناشناس
با سلام.دانشجویی هستم که عاشق یکی از هم کلاس هایم شدم...
با سلام.دانشجویی هستم که عاشق یکی از هم کلاس هایم شدم . . . چون خودم پسری هستم مذهبی، از خانم هایی که با نامحرم سنگین رفتار میکنند، خیلی خوشم می آید. دلیل علاقه ام به این خانم هم همین است . . . ولی با توجه به تحقیقاتی که کردم فهمیدم که ایشون اصلا قصد ازدواج ندارن . . . همچنین با توجه به مسائل مالی و چند مشکل دیگر نمیتوانم فعلا به ازدواج فکر کنم.این عاشقی برایم گران تموم شده و بر خلاف ترم قبل که نمرات دروسم عالی بودند، این ترم به دلیل همین موضوع تمام امتحاناتم رو خراب کردم و 12 واحد از 18 .احد درسی را افتادم. دارم سعی میکنم فراموشش کنم ولی نمی شود. خواهشمندم راهی را به بنده نشان دهید که چه کنم دیگه دارم دیوونه میشم. . . با تشکر
مشاور: خانم صفری
باسلام برادر گرامی از متن سوالتان اینطور استنباط کردم که یک خصوصیت دختر خانم یعنی رفتار با حجب و حیا با نامحرم در ذهنتان بولد شده و بدون در نظر گرفتن سایر مورارد ایشان را مناسب ازدواج دیدید در حالی که آشنایی زیادی با او نداشته اید. درست است شاید این مورد در افت تحصیلی شما بی تاثیر نبوده باشد ولی مطمئنا تک علت اساسی آن محسوب نمی شود و عوامل دیگری نیز دخیل بوده اند که لازم است آنها را کشف کنید و به حل آنها بپردازید. این موارد را عرض کردم تا به این نکته برسم که اگر خواسته ی شما از من این است که یک پاک کن بردارم و آنچه در ذهن شماست و در گذشته برایتان اتفاق افتاده را پاک کنم غیر ممکن است. در چنین شرایطی هر کس دیگری هم جای شما بود ملغمه ای از افکار و احساسات خوشایند و ناخوشایند را تجربه می کرد به عبارت دیگر ورود و خروج این افکار در شرایط شما کار ذهن سالم است. تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که به افکارتان بها ندهید و اجازه دهید همانطور که آمده اند بروند و در عوض با پر رنگ کردن کارها و وظایفی که باید انجام دهید به مرور از شدت و آزار آنها کاسته خواهد شد.