سلام خسته نباشید من چند سوال دیگر هم از شما پرسیده...
سلام خسته نباشید من چند سوال دیگر هم از شما پرسیده ام امیدوارم پاسخ را هر چه سریع تر از شما دریافت کنم.
اطرافیانم به من می گویند زودرنجی و زود بهت بر میخوره و عصبی می شوی خودم هم احساس می کنم گاهی اوقات درست می گویند چه راهکاری پیشنهاد می کنید که من اینطور نباشم؟
مشاور: خانم صفری
باسلام . خواهر عزيزم اگر چه بررسي حالات و ناراحتي هاي شما از ديگران در شرايط مختلف نياز به بررسي هايي دارد تا بتوان در فضاي مشكلتان راهكارهاي دقيقي را ارائه كرد، اما با اين حال نكاتي را خدمتتان عرض مي كنم. در مورد ناراحت شدن از دست ديگران مي توان چندين فرضيه مطرح كرد اول اينكه اين ناراحتي به كرات براي شما اتفاق مي افتد يعني احساس مي كنيد ديگران با طعنه باشما صحبت مي كنند و احتمالاً در برابر آنها سردرگم هستيد و تاكنون راهبردهايي را هم امتحان كرده ايد. افراد زيادي مشكلي مشابه شما دارند ، بعضي از آنها ترجيح مي دهند براي حفظ رابطه با ديگران ناراحتي هايشان را به قول معروف درون خودشان بريزند و با اينكه در مقابل صحبت هاي اطرافيان احساس خوبي ندارند اما اين طور واكنش نشان مي دهند كه اتفاقي نيفتاده است و ناراحت نيستند . دسته ي دوم ترجيح مي دهند ناراحتي خود را نشان دهند و به اصطلاح خودخوري نداشته باشند به همين خاطر ممكن است در همان لحظه حتي واكنش هاي پرخاشگرانه نيز داشته باشند . اما هر دو گروه ، خود پس از مدتي متوجه مي شوند كه به كاربردن هر كدام از اين راهكارها به تدريج آنها را از ديگران دور تر مي كند و روابط بين فردي ضعيف تري برايشان رقم مي زند علاوه بر اينكه نتوانسته اند حرف خود را آن طور كه مي خواستند بزنند احتمالا به بي جنبگي نيز شناخته شوند. پس راهكار درست در برابر انتقادهاي ديگران چيست ؟ يكي از مواردي كه مي تواند راهگشاي شما باشد كسب مهارت هاي زندگي است ، مهارت هايي كه كاملا قابل يادگيري هستند و در بسياري از زمينه هاي مشكل زا به شما رفتار صحيح را نشان مي دهند. كه شامل مواردي همچون (كنترل خشم ، روابط بين فردي موثر ، خودآگاهي و ...) مي باشند. به طور مثال يكي از نگرش هايي كه شما در برابر انتقادهاي ديگران با كسب مهارت هاي زندگي ياد مي گيريد اين است كه بتوانيد به صورت جرات مندانه برخورد كنيد ، جرات مندانه برخورد كردن شيوه اي است كه علاوه بر اينكه از حق خود دفاع مي كنيد و اجازه نمي دهيد خصوصيتي كه شايسته ي شما نيست به شما نسبت دهند، به حقوق ديگران نيز تجاوز نمي كنيد و با مطرح كردن نظر واقعي تان صميمي شدن روابط بين فردي خود را رقم مي زنيد . مثلا مي توانيد در برابر انتقادهايي كه احساس مي كنيد با طعنه بيان مي شوند شيوه های صحیح مقابله با انتقاد را بیاموزید که مختصر برایتان توضیح میدهم، انتقاد از شما دو حالت می تواند داشته باشد: یا کاملا نادرست است و با قصد سویی بیان شده است و یا اینکه با خودتان فکر می کنید که این انتقاد به رفتار شما وارد است ولی چون افراد خاصي آن را بیان کرده دوست ندارید به حرفشان عمل کنید. در صورت اول خودتان می دانید که رفتارتان نادرست نیست پس لازم هم نیست در رفتارتان تغییری ایجاد کنید فقط باید بدانید که نباید بی احترامی صورت گیرد و یا سعي كنيد متقابلا نسبت به فرد منتقد انتقاد کنید . در این موارد زبان طنز می تواند بسیار سودمند واقع شود. و اگر در حالت دوم بود ، چه اشکال دارد قسمتی از حرفشان که به نظرتان درست می آید ، آن را طعنه تلقی نکنید وبه این دید نگاه کنید که راهنمایی نه تنها اشکال ندارد بلکه مطلوب است و سعی کنید رفتارتان را اصلاح کنید. ولی با این وجود هم لازم نیست مدام معذرت خواهی کنید و شخصیتتان را زیر سوال ببرید. اما فرضيه ي دوم كه مطرح مي شود زودرنجي شماست در واقع اگر این مشکل حل شود، زمینه برای حل مشکلات دیگر مثلا راحت بودن در روابط بين فردي يتان هم تا حد زيادي حل خواهد شد. پس بهتر است ابتدا روی حل این مسئله تمرکز کنید . زودرنجی، می تواند علل و ریشه های بسیار مختلفی داشته باشد. من با اطلاعات محدودی که ارائه کردید، نمی توانم به طور قطع بگویم که ریشه و علت اصلی زودرنجی شما چیست، ولی یکسری نکات کلی را در این زمینه مطرح می کنم و امیدوارم که مؤثر واقع شود. معمولاً در پشت این زودرنجی های شدید، نگرش ها، باورها و افکار عمیقی نسبت به خودمان یا دیگران وجود دارد که باعث می شود کوچکترین مسائل و رفتارهای دیگران را تهدیدی جدی علیه ارزشمندی شخصیتی خودمان تلقی کنیم. اینکه این نگرش ها و باورها از کجا شکل گرفته و چگونه در ذهن وشخصیت ما نهادینه شده اند، بحث مفصلی دارد. اما چیزی که در حال حاضر به شما کمک می کند، شناسایی این افکار و باورهای زیربنایی است که منجر به احساس زودرنجی شما می شوند. در بسیاری از موارد، ممکن است این افکار و باورها مربوط به میزان پایین عزت نفس باشند. عزت نفس به بیانی ساده یعنی میزان ارزشی که شما برای شخصیت خودتان قائل هستید. فردی که عزت نفس خود را بالا می داند، معمولاً حتی با برخوردهای منفی و رفتارهای نامناسب دیگران، خیلی راحت کنار می آید. زیرا رفتار آن ها را تهدیدی علیه ارزشمندی خودش قلمداد نمی کند. چنین فردی خود را ارزشمند می داند صرف نظر از اینکه دیگران با او چه برخورد و رفتاری داشته باشند. بنابراین نیازی نمی بیند که برای اثبات ارزشمندی خودش سعی کند تأیید کامل دیگران را جلب کند یا با تمام وجود، تلاش کند که هیچ برخورد نامناسبی را از دیگران دریافت نکند. به این نگرش که منجر به عزت نفس بالا می شود، در اصطلاح، خودپذیری نامشروط گفته می شود. خودپذیری نامشروط، یعنی اینکه ما ارزشمندی شخصیت خودمان را مشروط به هیچ عامل بیرونی نمی دانیم. یعنی چه اطرافیانمان تأییدمان بکنند و چه تأییدمان نکنند، چه عملکرد کاملاً موفقی داشته باشیم و چه عملکرد توأم با شکست و اشتباه، داشته باشیم، تحت هرشرایطی «شخصیت خودمان» را می پذیریم و آن را ارزشمند می دانیم. کسی که نگرش خودپذیری نامشروط دارد، ارزشمندی خود را وابسته به واکنش های دیگران یا موفقیت های عملکری خودش نمی داند، بنابراین برای چنین شخصی اگرچه یک رفتار منفی یا یک شکست در عملکرد، ناکام کننده است ولی به هیچ وجه، معادل با کم شدن ارزشمندی شخصیتی نیست. البته خودپذیری نامشروط به معنای خودشیفتگی هم نیست. فرق این دو مفهوم این است که در خودپذیری نامشروط، ما انتقادات دیگران را می پذیریم و اشتباهات عملکردی خودمان را قبول می کنیم اما ارزشمندی شخصیت خودمان را در گروی این مقوله ها نمی دانیم. اما خودشیفتگی یعنی اینکه ما اصلاً انتقادات دیگران یا اشتباهات خودمان را هم نپذیریم. مادامیکه نگرش خودپذیری نامشروط، بر شخصیت ما حاکم نشده باشد، دائماً با کوچکترین عوامل بیرونی، ارزشمندی شخصیت ما بالا و پایین می رود. یعنی اگر اطرافیان، کاملاً با ما خوب برخورد کنند، احساس ارزشمندی می کنیم اما اگر لحظه ای ما را تأیید نکنند یا آنطور که مورد انتظار ما است با ما محترمانه یا مناسب برخورد نکنند، ارزشمندی شخصیت خودمان را در خطر می بینیم و همین عامل باعث می شود که خیلی ناراحت و عصبانی شویم و به هم بریزیم. این همان مکانیزم پنهانی است که معمولاً در پشت زودرنجی های مفرط ما قرار دارد. جالب است که ما معمولاً خودمان به این مکانیزم، هشیار نیستیم ولی وقتی که دقت کنیم می توانیم به تدریج به وجود آن پی ببریم. به طورکلی به نظر می رسد آنچه که به طور اساسی و ریشه ای، مشکل شما را حل می کند، افزایش عزت نفس و خودپذیری نامشروط است. بدین منظور توصيه مي كنم كتاب : »هیچ چیز نمی تواند ناراحتم کند» نوشته ی دکتر آلبرت الیس را مطالعه كنيد. پاسخ سوال اولتان بسياري از موارد پاسخ مسئله ي دومتان را نيز پوشش مي دهد يعني به عبارتي شما با افزايش "خودپذيري نامشروط " در خود و كسب مهارت هاي زندگي كه در قالب كارگاه هايي آموزش داده مي شوند مي توانيد به پيشرفت خوبي در زمينه ي روابط بين فردي خود كسب كنيد.