ناشناس

طلاق در دوران نامزدی

سلام من 5 روزه با دختری که سه سال باهاش اشنا شده بودم نامزد کردم، روز عقد یه مسایلی پیش اومد که الان احساس میکنم از انتخابم پشیمونم و خانواده هامون از لحاظ فرهنگی خیلی با هم فرق دارن. نامزدم منو خیلی دوست داره ولی من این حسو نسبت بهش ندارم و دلیل انتخابم بیشتر از روی این بود که چون قبل ازدواج با هم دوست شده بودیم احساس کردم اگه ازدواج نکنیم بهش ظلم میشه.از لحظه بعد عقد خانوادم به شدت پشیمان شدن و این پشیمانی رو منم خیلی تاثیر داشته و میدونم اگه ادامه بدیم یا باید از خانواده هامون دل بکنیم یا نهایتا منجر به طلاق میشه.نهایتا به این نتیجه رسیدم که اگه الان از هم جدا بشیم هم برای من و هم برای نامزدم خیلی بهتره. اگه ممکنه راهنماییم کنید چطور مساله رو با نامزدم و خانوادش مطرح کنیم که اونا هم کمتر لطمه ببینن.
چهارشنبه، 20 ارديبهشت 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

طلاق در دوران نامزدی

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 31 ساله )

سلام من 5 روزه با دختری که سه سال باهاش اشنا شده بودم نامزد کردم، روز عقد یه مسایلی پیش اومد که الان احساس میکنم از انتخابم پشیمونم و خانواده هامون از لحاظ فرهنگی خیلی با هم فرق دارن. نامزدم منو خیلی دوست داره ولی من این حسو نسبت بهش ندارم و دلیل انتخابم بیشتر از روی این بود که چون قبل ازدواج با هم دوست شده بودیم احساس کردم اگه ازدواج نکنیم بهش ظلم میشه.از لحظه بعد عقد خانوادم به شدت پشیمان شدن و این پشیمانی رو منم خیلی تاثیر داشته و میدونم اگه ادامه بدیم یا باید از خانواده هامون دل بکنیم یا نهایتا منجر به طلاق میشه.نهایتا به این نتیجه رسیدم که اگه الان از هم جدا بشیم هم برای من و هم برای نامزدم خیلی بهتره. اگه ممکنه راهنماییم کنید چطور مساله رو با نامزدم و خانوادش مطرح کنیم که اونا هم کمتر لطمه ببینن.


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی برادر عزیز، این حال و روز بسیاری از خانواده‌هاست؛ خانواده‌هایی که پرونده‌های درخواست جدایی شان، بایگانی‌های دادگاه‌های خانواده را پر کرده است؛ آن هم در حالی که بسیاری از اختلاف‌های موجود در زندگی زناشویی با مشاوره‌های خانوادگی و ارائه راه‌حل‌های کارشناسی شده قابل حل است. راه‌حل‌هایی که می‌توانند در بحرانی‌ترین شرایط، دست این خانواده‌های سرگردان را بگیرند و آنها را به سلامت از توفان جدایی نجات دهند؛ اتفاقی که البته کمتر مورد توجه خانواده‌ها قرار می‌گیرد. همین است که آنها با کوچک‌ترین اختلافی، تنها راه را در جدایی نام و نشان می‌بینند و مهر طلاق، مهر آشنای شناسنامه‌هایشان می‌شود. در علم روان‌شناسی تعارض یک حالت هیجانی منفی است و زمانی به وجود می‌آید که فرد نتواند از بین حداقل دو راه سازش‌پذیر، یکی را انتخاب کند. این حالت، متاسفانه بعد از شروع زندگی مشترک، دامن خیلی از زوج‌ها را می‌گیرد. با این که از ابتدا آنها زندگی شان را با یک دورنمای خوب از روزهایی پر از آرامش شروع کرده‌اند، اما در مقطعی از زندگی‌شان به این نتیجه می‌رسند که شاید در انتخاب راه و مسیر اشتباه کرده باشند و در نتیجه دنبال راه چاره می‌گردند و اگر با درایت و تدبیر با مشکلی که دامنگیر زندگی‌شان شده برخورد نکنند ممکن است بنیان زندگی‌شان به مخاطره بیفتد. و آن همه احساس و بار عاطفی و زمانی که برای هم گذاشته اند از بین برود و درآینده مدام ،گذشته را مرور کنند .عوامل متعددی می‌تواند باعث به وجود آمدن تعارض در زندگی زناشویی شود و ما دختر یا پسری را سراغ نداریم که از همان ابتدای زندگی مشترک برای پدید آوردن موجبات طلاق، قدم بردارند یا با هدف طلاق، ازدواج کنند! از اختلافات طبقاتی و تحصیلی گرفته تا بدبینی و عدم صداقت در زندگی. حتی بیماری زوجین یا بدرفتاری‌شان، همین طور عدم رضایت جنسی یا دخالت اطرافیان برای به وجود آمدن تعارض در یک زندگی زناشویی، بهانه‌های زیادی می‌تواند وجود داشته باشد، اما مهم‌ترین نکته، مدیریت این تعارضات است تا کمترین آسیب را به خانواده‌ها وارد کند. وگرنه شما با هر کس دیگری که ازدواج کنید ،و این مدیریت را نداشته باشید آن ازدواج محکوم به شکست است و اینگونه میشود که یک نارضایتی واقعی همیشه در زندگی شماست .خانواده‌ها باید با حل و فصل مشکلات و تعارض‌هایشان، طلاق را به عنوان آخرین راه انتخاب کنند. زوج‌ها مخصوصا زوج‌های جوانی که تازه زندگی‌شان را شروع کرده و حالا به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر نمی‌توانند با هم زیر یک سقف زندگی کنند، بهتر است قبل از اقدام به جدایی، از پیامدهای جدایی و طلاق باخبر شوند، چراکه زندگی آنها بعد از این تصمیم دستخوش تغییراتی می‌شود و حتی ممکن است نگاه اطرافیان به آنها تغییر کند و در ازدواج مجدد آنها مشکل ایجاد شود . علاوه بر این، ممکن است فرد نسبت به جنس مخالف بدبین شود و تمایلش برای شروع زندگی مشترک جدید از بین برود ومدام در ترس و دودلی باشد .مثل یک گل از زندگی‌تان مراقبت کنید، مسئولیت پذیر باشید .بیمه یک زندگی زناشویی از طلاق کار سختی نیست؛ اما خیلی‌ها از پس آن برنمی‌آیند، خیلی‌ها راه را گم می‌کنند، سرگردان می‌شوند و نتیجه این سرگردانی، چیزی جز جدایی نیست. برای این خانواده‌ها، همه چیز از یک اتفاق ساده شروع می‌شود، اتفاقی که رفته رفته به یک معضل بزرگ و غیرقابل حل تبدیل می‌شود؛ معضلی که می‌تواند قبل از رشد، مورد توجه قرار بگیرد. برای شروع یک زندگی مشترک ما همیشه توصیه می‌کنیم،‌ زن و شوهر با چشم باز و با رعایت معیارهای صحیح، همدیگر را انتخاب کنند اما نکته این جاست که انتخاب صحیح به طور کامل هیچگاه اتفاق نمی افتد و ذات این دنیا در نقصان است و اگر کسی دنبال کمال و فرد بدون نقص باشد در این دنیا نخواهد یافت . شما اگر یک گل زیبا و خوب و سرحال را هم بخرید و به خانه بیاورید باید از آن مراقبت کنید، باید آن را بموقع آب بدهید، در نور و شرایط مناسب قرار بدهید. در غیر این صورت، بزودی پژمرده می‌شود. حکایت انتخاب شریک زندگی هم همین است و یک زندگی زناشویی هم اگر بخواهد در مسیر رشد و تعالی باقی بماند، احتیاج به مراقبت دارد،‌ رسیدن به آرامش و نشاط و رشد و تعالی خانواده، یکی از اهداف اصلی زندگی مشترک و ازدواج است؛ نکته‌ای که در دین اسلام هم بارها به آن اشاره شده است، اما زوج‌ها برای رسیدن به این تعالی و آرامش، به مهارت‌هایی نیازمندند که اگر وجود نداشته باشند، زندگی مشترک را با تعارض‌ها و چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌کند. یکی از مهارت‌های مهمی که زن و مرد در زندگی مشترک باید آموخته باشند، مهارت حل مساله است. این مهارت، همان فرآیند تفکر منطقی و منظمی است که به انسان کمک می‌کند، هنگام رویارویی با مشکلات راه‌حل‌های متعددی را جست‌و‌جو و سپس بهترین راه‌حل را انتخاب کند. مهارت بعدی، مهارت بخشش است. این یعنی این که هر دو نفر بپذیرند هیچ انسانی کامل نیست، عیب و ایراد در هر کسی وجود دارد، اما می‌توان برخی اشتباهات را نادیده گرفت و بخشید. مهارت بعدی،‌ گفت‌وگوی موثر است. از این نظر، کلام هم وسیله‌ای برای برقراری ارتباط است و هم وسیله‌ای برای تحکیم آن. در نتیجه نحوه صحبت کردن دو زوج، بهترین شاخص برای سلامت رابطه آن دو است. مهارت مهم بعدی مهارت یادگیری است، این که زن و شوهر بدانند برای ارتقای سلامت زندگی مشترکشان باید چیزهای زیادی یاد بگیرند و از هیچ تلاشی برای حل مشکل‌شان دریغ نکنند. اما اگر این اتفاق‌ها نیفتاد و یکی از زوج‌ها یا هردو نفر آنها بعد از مدتی به این نتیجه رسیدند که به درد همدیگر نمی‌خورند و به طلاق و جدایی فکر کردند، بهتر است قبل از هر کاری، با مشاورهای خانواده مشکلشان را در میان بگذارند و روابطشان را بازسازی کنند.قبل از هر تصمیمی به مشاور مراجعه کنید که دچار پشیمانی نشوید این راه‌حل شاید به گوش خیلی از خانواده‌هایی که در مرحله بحران جدایی قرار دارند رسیده باشد، اما اهمیتش شاید برای خیلی‌ها روشن نباشد؛‌ در اکثریت قریب به اتفاق مشاوره‌هایی که در خانواده‌های این چنینی اتفاق می‌افتد، این بازسازی‌ها موفقیت‌آمیز است. یعنی وقتی زوج‌ها به واسطه حضور در مرکز مشاوره با هم گفت‌وگو می‌کنند و مشخص می‌شود، انتظارات‌شان از همدیگر چیست، توقعات همدیگر را می‌شناسند و به یک تعریف مشترک از زندگی زناشویی می‌رسند، در صدد اصلاح روابط برمی‌آیند و در نتیجه با باورها و تفکرات جدیدی به زندگی‌شان ادامه می‌دهند و یاد می‌گیرند که چه کارهایی را انجام بدهند تا طرف مقابلشان احساس شادمانی و رضایت بکند.همین جاست که اصلاح رابطه‌های کمرنگ شده زناشویی، دقیقا مثل یک معجزه، می‌تواند بسیاری از مشکلات را حل و مسیر زندگی را برای همیشه عوض کند. بازسازی رابطه، کار زمانبری است ودر یک مدت زمان کوتاه نمی‌توانند تعارض را از بین ببرند. از این نظر بهتر است، هر دونفر یعنی هم زن و هم مرد، به مدت طولانی یعنی حدود شش ماه مشاوره و آموزش ببینند. این آموزش‌ها و مشاوره‌ها باید در حضور مشاوران و متخصصان خانواده باشد چراکه نقش آنها در بازسازی این رابطه، دقیقا مانند نقش یک مهندس معمار است. یعنی همان طور که شما وقتی می‌خواهید یک ساختمان را بسازید، از یک مهندس و کارشناس کمک می‌گیرید تا براساس سلایق شما، به شما پیشنهاد بدهد، چه کار کنید که این خانه فونداسیون محکمی داشته باشد و تخریب نشود‌، زندگی زناشویی هم به همین منوال است. در این‌جا هم ما به یک معمار خانواده نیاز داریم که ما را راهنمایی بکند. به شما توصیه میکنم که قبل از درخواست طلاق، حداقل به مدت شش ماه ،بدون هیچ ارتباطی با هم و در این جدا بودن، ارزیابی دقیق‌تری از همدیگر داشته باشید. ممکن است کینه‌هایی که داشتید از بین رفته و آرام‌تر شوید.و قبل از آن حتما به مشاوره به همراه نامزدتان بروید که اگر حتی تصمیم به طلاق در نهایت به عنوان آخرین راه حل گرفتید با این جلسات مشاوره آن دختر و خانواده اش با مرور با این شرایط خود را وفق میدهند و مشاور نیز به پذیرش راحت تر این مساله به نامزد شما کمک خواهد کرد که کمتر دچار ضربه روحی شوند.چون این مساله برای دختر ضربه بسیار بزرگیست که ممکن است تا آخر عمر ازدواج نکند و مسبب این جریان شما باشید . وعقوبت دل شکستن در زندگی آینده شما انرژی منفی ایجاد کند . در اکثر مراجعان در وضعیت شما بعد از یکسال از طلاق دچار عذاب وجدان شدیدی شدند و گفتند مطمئن هستیم که دیگر یک همسری که اینقدر به ما علاقمند باشد را پیدا نخواهیم کرد و حتی برخی مراجعان بعد از گذشت چندین سال به نامزد اولش علاقمند شدند ولی دیگر دیر شده بود و امکان برگشت نبود چون دیگر آن دختر ازدواج کرده بود .و مورد های فراوانی که به دلیل اقدام عجولانه ، اظهار پشیمانی کردند . امیدوارم شما دچار این مشکلات نشوید .و راهی که صدها نفر آنرا تجربه کرده اند ، مجدد نروید . خوشبختی یک طرزفکر است که فقط می توان آن را در زمان حال طراحی کرد. نقطه ای در آینده یا لحظه ای در گذشته نیست. بااینحال این باور اشتباه همه چیز را بر هم می ریزد. خیلی از جوانان تصور می کنند خوشبختیشان جایی در آینده منتظر آنهاست، درحالیکه افراد مسن تر باور دارند که بهترین لحظاتشان پشت سرشان بوده است. هیچکدام از اینها نباشید. نگذارید گذشته یا آینده زمان حال را از شما بدزدد. با آرزوی خوشبختی و سعادت برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.