ناشناس

عشق دانشجویی

سلام،خسته نباشید من دختری۲۰ساله ام که با یه پسر۲۱ساله اشنا شدم به قصد ازدواج و شدیدا همدیگرو میشناسیم و دقیقا برابر ملاک های هم ایم، من مادرم به شدت اصرار به ازدواج من تا سن۲۴سالگی داره چون خواهرم ۴سال کوچیک تر ازمنه و نمیخواد دو تا خواستگار تو خونمون باشه و اینکه خواهرم از لحاظ قیافه و ظاهر بیشتر از من سنش میزنه،و اینکه تمام رده سنی های من ازدواج کردن الان،و توی محیط کوچیکی زندگی میکنیم، پسره به شدت به سن کمتر از ۲۸سال قانع نیستن خانوادشون و هیچ گونه حمایتی نمیکنن خانوادش، . میزان علاقه ی پسره خیلی بیشتر از منه،به شدت داره عذاب میکشه و اذیت میشه و فشار زیادی روشه به طوریکه درس نمیخونه و نمیتونه بخوابه بهشون گفتم ک روابطمون رو تا وقتی ک جدی تر شه و خانوادت با خانوادم صحبت کنن بسیار رسمی تر کنیم به شدت ناراحت شده و فشار بیشتری روشه چون نه میتونه کاری دستو پا کنه و ماشین و خونه، خیلی دوستش دارم نمیتونم راضی به تموم کردن رابطمون برای همیشه بشم چون حس میکنم خیلی کنارش ارامش دارم و مطابق تمام ملاک های من تا بحال بوده، اما حس میکنم نه من میتونم تا۲۹سالگی صبر کنم ن خانواده اون یه دختره۲۹ساله برای پسره۳۰سالشون میگیرن، به حدی فشار روشه که حتی این جمله ک ادم اصن نباید عاشق بشه هم به زبونش اومده، من خیلی نگرانم و نمیدونم باید چیکار کنم لطفا کمکم کنید
سه‌شنبه، 9 خرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

عشق دانشجویی

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 20 ساله )

سلام،خسته نباشید
من دختری۲۰ساله ام که با یه پسر۲۱ساله اشنا شدم به قصد ازدواج و شدیدا همدیگرو میشناسیم و دقیقا برابر ملاک های هم ایم،
من مادرم به شدت اصرار به ازدواج من تا سن۲۴سالگی داره چون خواهرم ۴سال کوچیک تر ازمنه و نمیخواد دو تا خواستگار تو خونمون باشه و اینکه خواهرم از لحاظ قیافه و ظاهر بیشتر از من سنش میزنه،و اینکه تمام رده سنی های من ازدواج کردن الان،و توی محیط کوچیکی زندگی میکنیم،
پسره به شدت به سن کمتر از ۲۸سال قانع نیستن خانوادشون و هیچ گونه حمایتی نمیکنن خانوادش، .
میزان علاقه ی پسره خیلی بیشتر از منه،به شدت داره عذاب میکشه و اذیت میشه و فشار زیادی روشه به طوریکه درس نمیخونه و نمیتونه بخوابه
بهشون گفتم ک روابطمون رو تا وقتی ک جدی تر شه و خانوادت با خانوادم صحبت کنن بسیار رسمی تر کنیم به شدت ناراحت شده و فشار بیشتری روشه چون نه میتونه کاری دستو پا کنه و ماشین و خونه، خیلی دوستش دارم نمیتونم راضی به تموم کردن رابطمون برای همیشه بشم چون حس میکنم خیلی کنارش ارامش دارم و مطابق تمام ملاک های من تا بحال بوده، اما حس میکنم نه من میتونم تا۲۹سالگی صبر کنم ن خانواده اون یه دختره۲۹ساله برای پسره۳۰سالشون میگیرن،
به حدی فشار روشه که حتی این جمله ک ادم اصن نباید عاشق بشه هم به زبونش اومده، من خیلی نگرانم و نمیدونم باید چیکار کنم لطفا کمکم کنید


مشاور: خانم مولوی زاده

با سلام خدمت شما خواهر عزیز دوست خوبم؛ با توجه به شرایط طرف مقابل شما و ضرورت و اهمیت کسب شغل مناسب و درآمد کافی برای شروع زندگی مشترک برای آقایان به هیچ عنوان در چنین شرایطی توصیه به ازدواج نمی گردید. ضمن اینکه رضایت و صلاحدید خانواده ها نیز تأثیر مستقیمی بر زندگی مشترک شما داشته و لازم است که خانواده طرفین با رضایت کامل وارد عمل گردیده و نسبت به امر خواستگاری و ازدواج شما اقدام نمایند. دوست خوبم پدر و مادر از مهربان ترین و دلسوزترین افراد به فرزند خود می باشند بنابراین اگر مخالفتی از جانب آنها صورت می گیرد، با توجه به شناختی که از فرزند خود دارند، به صلاح فرزند بوده و از سر دلسوزی و مهربانی نسبت به شما و آینده شماست. بهتر است نظر آنها که علاوه بر مهربانی دارای تجربه نیز می باشند با آغوش باز پذیرا بوده و نسبت به مخالفت آنها دچار رنجش و آزردگی نگردید. اطمینان داشته باشید که پدر و مادر آرزوی خوشبختی فرزند خود را داشته و اگر در زمینه ای مقاومت بخرج می دهند بخاطر نگرانی و از سر دلسوزی است چرا که آن ها تجربه های زیادی در زندگی کسب کرده اند و سرد و گرم روزگار چشیده و نسبت به همه مسائل در زندگی دچار بینش و آگاهی می باشند. در اینجا به شما دوست عزیز توصیه می شود ضمن صبر و بردباری به طرف مقابل خود فرصت کافی داده تا ان شاء الله در آینده ای نزدیک شغل و درآمد مناسب کسب نموده، همچنین با افزایش سن به بلوغ کافی در زمینه های مختلف دست یابند. در اینجا وظیفه شما توکل به خدا و دعای جهت خوشبختی هر دوی شماست هر آنچه خداوند قادر متعال مصلحت دیده، چرا که او بر آینده هر کس بیناست. با آرزوی خوشبختی برای شما دوست عزیز



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.