ناشناس
در مورد اینکه با همسرم ادامه زندگی بدم یا نه خودم توی انت
من با همسرم یکسال دوست بودم بهم گفت شرایط مالی معمولی داره دوسال زمان خواست واسه بهتر شدنش من از پارسال ازدواح کردم توی خونه مادرمم اون اصلا کار نمیکنه یه مغازه گرفتیم با قرض خودم دارم کار میکنم هم تو...
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم، قبول دارم که یک شوهر بیکار فردی واقعاً خسته کننده است که کنار آمدن با آن کار بسیار سختی می باشد. اگر زن سر کار برود که دیگر اوضاع دشوارتر می شود. برای اینکه بتوانیم خود را از نظر مالی تامین کنیم، یک خانواده را بچرخانیم و بتوانیم که سرمان را در جامعه بالا نگه داریم، نیاز به کار داریم. یک فرد بیکار روحیه بسیار ضعیفی داشته و احساس پستی و حقارت می کند.یک فرد بیکار برای گذراندن زندگی خود هیچ درآمدی ندارد و دیگر قادر نیست که نان آور یک خانواده باشد. باید دنبال کار جدیدی بگردد که بسیار وقت گیر است. این تجربه ای بسیار آسیب زا است چون انسانها برای بقاء روی کارشان تکیه می کنند. خانه نشستن کار آسانی نیست. فرد قادر نخواهد بود خود را به طرز مفیدی مشغول کند. اگر همسر او سر کار برود، احساس بسیار بدتری هم پیدا خواهد کرد. بالاخره مردها همیشه می خواهند در مسائل مالی رتبه بالاتری نسبت به خانم ها داشته باشند و پول بیشتری دربیاورند.از نظر اجتماعی نیز این فرد به مشکل می خورد. باید بتواند پرستیژ اجتماعی خود را حفظ کند. ممکن است گروه همسالانش او را نپذیرند. رفتارهای او ممکن است تغییر کند و دیگر به اندازه قبل اجتماعی نخواهد بود. شاید به نظر دیگران بی ادب به نظر برسد که به علایق دیگران اهانت می کند.در خانه هم درمقابل همسر همین برخورد را خواهد داشت. حتی درموارد حاد ممکن است منجر به افسردگی هم بشود.باید به او در برنامه ریزی کردن برای پیدا کردن یک کار جدید کمک کنید.استرس های ناشی از بیکاری او را کنترل کنید. باید به شوهرتان اطمینان دوباره بدهید. و این دوران را یک دوران موقتی تلقی کنید.مسئله بیکاری را یک مشکل خانوادگی بدانید. به خودتان و همسرتان آرامش و اطمینان بدهید . تا وقتی کار همسرتان درست نشده ،اگر درآمد بالایی دارید، سرکوفت آنرا به شوهرتان نزنید.چرا که احساس حقارت خواهد کرد و این احساس باعث بد خلقی و افسردگی و گاها قید کار کردن را به طور کل خواهد زد .روابط و کفتگوهای بین شما باید نرم و توام با احترام باشد.یک شوهر بیکار دوست ندارد سربار خانواده باشد. زن باید به او اطمینان دهد که هنوز به اندازه قبل مهم است. او باید دوباره نان آور خانواده شود.گاهی باید مرد را بدون سرزنش و نصیحت رها کرد تا خودش تاوان کارهایش را بپردازد .شما وظایف خود را انجام دهید وبگذارید شوهرتان با وظایف خود،روبه رو شود .مرد وقتی احساس سرباری کند به این رفتار خود ادامه میدهد چون دیگر احساس میکنو وجه خود را در مقابل همسر خود از دست داده و دیگر تلاشی برای آن نمیکند .مطمئن باشید این شرایط با کمی تدبیر شما و صبوری شما حل خواهد شد .مشکلات را مدام برای خودتان و همسرتان مرور نکنید ،مطمئن باشید خود او در جریان میباشد .از بودن در کنارهم لذت ببرید .اگر مرد احترام و مهم بودن را از جانب زن دریافت کند اراده ای قوی در او ایجاد میشود .مرد زندگیتان را با دستهای خودتان به یک فرد حقیر تبدیل نکنید . لازم است زنان، جهت حفظ حرمت شوهر خود، در مقابل دیگران، به خصوص در حضور بستگان خود یا همسر در احترام به او کوتاهی نکنند. زن باید در حضور دیگران، شوهر خود را با رعایت ادب صدا کند. هیچ گاه نباید در حضور فامیل او را با بی احترامی صدا کند، یا از او به بدی یاد کند. به علاوه، لازم است زن، عیوب و نقایص شوهر خود را مخفی کند و اگر دیگران از او به بدی یاد می کنند از شوهر خود دفاع نماید. این ها نشانه احترام زن به شوهر است و رفتار احترام آمیز متقابل را از سوی او بر خواهد انگیخت. هر انسانی به شخصیت خویش علاقه مند است و خود را دوست دارد و می خواهد دیگران نیز به شخصیت او احترام بگذارند. از سویی مرد به حکم آن که مسئولیت سرپرستی خانواده را بر عهده دارد، لازم است از سوی اعضای خانواده به خصوص همسر خود مورد احترام قرار گیرد. لازم است شأن و حرمت او در خانواده حفظ شود تا با دل گرمی و پشتکار بیشتر، به انجام وظایف خود در خانواده بپردازد. بخش عمده تشکیل دهنده ساختار عزت نفس در مردان، به وسیله شغل و حرفه آنها و وجهه اجتماعی شان تامین می گردد و آنها به واسطه منزلت اجتماعی که دارند، برای خودشان ارزش و اهمیت قایل می شوند و به طور کلی عزت نفس مردان به طور ناخودآگاه با شغل شان در ارتباط است. لذا هنگامی که مدت زمان طولانی کارشان را از دست می دهند احساس بی کفایتی و بی لیاقتی در زندگی به آنها دست می دهد اما در مقابل اینها احساسات و عواطفی است که به ندرت در مردان شاغل مشاهده می گردد. سعی کنید برای مدتی به شوهرتان فشار نیاورده و به او برای یافتن یک کار مناسب، فرصت دهید.میان ادعای حامی بودن با حمایت های صادقانه و واقعی، تفاوت زیادی وجود دارد.در مورد بیکاری شوهرتان (همان گونه که تا کنون رفتار کردید )حتی المقدور با نزدیکان تان صحبت نکنید. شان و منزلت همسرتان را حفظ کنید و بلافاصله با مواجه شدن هر فشار اقتصادی، به اطرافیان روی نیاورده و طلب کمک نکنید. در این مواقع لازم است که شما و همسرتان فکرها و تصمیمات خود را یک کاسه کرده و خودتان دو نفر به دنبال راه حل باشید. تنها در مواقع ضروری برای یافتن کار و یا قرض گرفتن و ... مساله را با اطرافیان خود در میان بگذارید. این پیشنهاد برای جلوگیری از آسیب دیدن عزت نفس همسرتان است.با تغییر و تحولات زیادی که در دنیای امروز رخ می دهد، فقدان برخی از مهارتها مانند کار با کامپیوتر و ... مانع از یافتن کار مناسب می شود. لذا اگر می بینید همسرتان در زمینه یک سری از مهارتها توانایی کافی ندارد، او را به کسب این توانایی ها تشویق کنید. از همسرتان حمایت کنید و او را تحت فشار مالی قرار ندهید. تغییر خلق در ارتباط باهمسر، استفاده از کلمات نا امید کننده و یا عصبانیت، نشان از حمایت گر بودن شما نیست.احساس رضایت خود از زندگی زناشویی تان را نشان دهید. درست است که همسرتان شغل خود را از دست داده و از لحاظ مالی تحت فشار هستید ولی با کلام و حتی با رفتار خود به او نشان دهید هنوز عاشق زندگی مشترک و همسرتان هستید و برای حفظ حیات زناشویی تان حاضرید هر کاری را انجام دهید. در پایان این را بدانید که تعمیر یک زندگی بهتر از شروع یک زندگی دوباره بر روی آواره های زندگی قبلی میباشد . مشکلات مالی به مرور حل خواهد شد و این دنیا محل امتحان ما میباشد ،شاید امتحان شما در این زندگی صبر بر بی پولی همسرتان میباشد .پس سعی کنید سربلنداز این امتحان بیرون بیایید بدون هیچ منتی .شما با مدارا با همسرتان در مرحله اول به خودتان خدمت کرده اید و زندگی را برای خودتان شیرین میکنید .به جای حسرت خوردن برای یک زندگی ایده آل اکنون به چیزهایی که دارید توجه کنید و از حداقل امکانات برای خوب زندگی کردن استفاده کنید .مطمئن باشید خوشبختی به نوع نگاه ما به زندگی مربوط میشود .همیشه قرار نیست اول محیط تغییر کند تا ماحالمان خوب شود گاهی وقتی حال دلمان خوب شد و نوع نگاه زیبایی به زندگی پیدا کردیم ،محیطمان هم تغییر میکند . خداوند رزاق میباشد و او اسباب رزق را فراهم میکند پس به جای دلشوره و نگرانی و منتقل کردن آن به همسرتان از خداوند بخواهید که او قادر به هر کاریست اگر به صلاح شما باشد . عکس العمل بیش از حد به مشکلات می تواند منجر به اتخاذ تصمیمات نادرست گردد. زمانی که شما درگیر احساسات شدید می شوید و در آن زمان برای موضوعی تصمیم میگیرید، به سبب اینکه منطق در این تصمیم گیری دخیل نبوده است، منجر به پشیمانی شما در زمان آینده خواهد گردید. از این به بعد زمانی که با یک مشکل برخورد کردید از گرفتن تصمیم در لحظات اول خودداری کنید و زمانی که آرام شدید به حل آن بیاندیشید.همه چیز را همان گونه که هست بپذیرید. خیلی از افراد سعی می کنند تا اشخاص و یا وضعیت های موجودی را که تحت کنترل آنها نیست، تغییر دهند و زمانی که نمی توانند به هدف خود برسند، احساس بدبختی می کنند. سعی کنید با واقعیت روبرو شوید و آنچه هست را بپذیرید، تا بتوانید راجع به آن به درستی تصمیم گیری کنید. وقتی ما زندگی انسانی را به ذهن میآوریم، رنجها و مشکلات حصه بزرگی از زندگی او را در برمیگیرند. همانطور که یک کوهنورد ماهر برای رسیدن به قله کوه مراحل سختی را میگذراند یا یک شناگر موجهای متعددی را پشت سر میگذراند و به هدف خویش دست پیدا میکند، انسانها هم در مواجهه با مشکلات و مصائب هستند. بعضی با فائق آمدن بر مشکلات پیروز میشوند و بعضی در مقابل آنها سر تسلیم فرود میآورند. خداوند برای امتحان و رشد دادن انواع مشکلها را سر راه انسان قرار میدهد تا با آنها دست و پنجه نرم کند و رشد نماید. انسان بعد از شناسایی مشکل و شناسایی راه حل، باید با استقامت آن راهکار را اجرا کند وقتی ما زندگی انسانهای بزرگ را میخوانیم میبینیم که آنها در نتیجه همین صبر و استقامت بر قله عظمت رسیدند. صبر یعنی تحمل سنگینی مصیبت و از بین بردن آن، نه شکستن و تسلیم شدن و از پا درآمدن. کسی که ارادهاش قوی باشد، شداید و گرفتاریها را به فرصتها تبدیل میکند و آنها را پلهای برای پیشرفت قرار میدهد. با آرزوی خوشبختی و آرامش در کنار همسرتان برای شما