ناشناس

افسردگی بعد از جدایی

سلام خسته نباشید.من دختری ۲۷ ساله هستم چهار ماهه عقد کردیم.همسرم قبلا نامزد داشته ولی از هم جدا شدند و درخواست طلاق از طرف نامزد سابقش بوده.مشکل اینه که نامزدم افسرده است و انگیزه اش کم شده و هنوز با گذشته خودش کنار نیومده و از نظر جنسی کمی سرد شده و گوشه گیر شده و توجه اش به من هم کم شده ومشکلات مالی هم دارن من برای تقویت روحیه اش و کنار اومدن با گذشته اش باید چکار کنم خودش باید چکار کنه؟
شنبه، 31 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

افسردگی بعد از جدایی

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

سلام خسته نباشید.من دختری ۲۷ ساله هستم چهار ماهه عقد کردیم.همسرم قبلا نامزد داشته ولی از هم جدا شدند و درخواست طلاق از طرف نامزد سابقش بوده.مشکل اینه که نامزدم افسرده است و انگیزه اش کم شده و هنوز با گذشته خودش کنار نیومده و از نظر جنسی کمی سرد شده و گوشه گیر شده و توجه اش به من هم کم شده ومشکلات مالی هم دارن من برای تقویت روحیه اش و کنار اومدن با گذشته اش باید چکار کنم خودش باید چکار کنه؟


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،به یاد داشته باشید که شما با فردی ازدواج کرده اید تجربه یک ازدواج ناموفق داشته و شما هرگز نباید در دوران عقد یا زندگی مشترک با دیدن کوچکترین اشتباهی او را سرزنش و تحقیر کنید و به او یادآوری کنید که حتما دلیل جدایی از همسر قبلی اش همین بوده و یا اینکه طوری رفتار کنید که به خاطر ازدواج با او بر سرش منت گذاشته و به او لطف کرده اید. چنین رفتارهایی باعث ایجاد احساسات منفی در فرد مقابل می شود و مرد شما ،به دلیل این اتفاق ناگوار خود و همچنین مشکلات مالی ،اعتماد به نفس و اقتدار خود را مخدوش شده میبیند و طبیعی است که به طور مستقیم بر میل جنسی او این مسائل تاثیر گذار باشد و به شدت این میل را کاهش دهد چون خود را دوست داشتنی نمیبیند و خود را ناتوان در زندگی و مسائل خانوادگی ،میبیند . شما باید این احساس ها را در ایشان از بین ببرید و امید دوباره در ایشان ایجاد کنید .بدون نگرانی از اینکه این رفتارها را به خودتان نسبت دهید . قبل از اینکه به کمک یک فرد افسرده بروید، باید از سلامت و خوشبختی خودتان مطمئن شوید. اگر خودتان زیر بار فشار ناشی از کمک به آن فرد خرد شوید، هیچ کمکی هم به او نخواهد شد. وقتی نیازهای خودتان برآورده شوند، انرژی لازم برای کمک به آن فرد را نیز پیدا خواهید کرد. بااینکه کنترل بهبودی فردی دیگر از افسردگی دست شما نیست، می‌توانید با تشویق آن فرد به درخواست کمک شروع کنید. وارد کردن یک فرد افسرده به روند بهبودی کار سختی است. افسردگی انرژی و انگیزه را از بین می‌برد، به همین دلیل حتی وقت گرفتن یا پیدا کردن یک دکتر، فرد را دچار دلهره و اضطراب می‌کند. همچنین افسردگی خط فکری فرد را منفی می‌کند و ممکن است فرد افسرده تصور کند که هیچ راه نجاتی از این وضعیت ندارد و درمان هم بی‌فایده است.بخاطر همین موانع، اینکه فرد افسرده را متقاعد به پذیرفتن مشکلش کنید و کمکش کنید باور کند که مشکلش حل‌شدنی است، قدم بسیار مهمی در بهبودی او برداشته‌اید. یکی از مهمترین کارهایی که می‌توانید برای کمک به آن فرد انجام دهید این است که عشق و حمایت بی قید و شرط خودتان را در طول دوره درمان نثار او کنید. برای این کار باید بسیار صبور و مهربان باشید که خیلی وقت‌ها در برخورد با منفی‌گرایی‌ها، دشمنی‌ها و دمدمی‌مزاجی این افراد کار آسانی نیست.هر نوع کمکی که آن فرد به آن نیاز دارد را تامین کنید. به او کمک کنید سر قرارملاقات‌های خود با دکتر حاضر شود و به برنامه‌ درمانی خود متعهد باشد.توقعات واقع‌گرایانه داشته باشید. نگاه کردن به عزیزی که با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند، مخصوصاً اگر روند بهبودی او کند باشد، بسیار سخت است. خیلی مهم است که صبور باشید. حتی با بهترین روش‌های درمانی هم بهبودی از افسردگی یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد.الگوی خوبی برای او باشید. فرد افسرده را تشویق کنید تا سبک‌زندگی سالم‌تر و پرانگیزه‌تری را دنبال کند و خودتان الگوی او باشید: نگرشی مثبت به زندگی داشته باشید، خوب غذا بخورید، از مصرف نوشیدنی‌های الکلی و موادمخدر و قلیان و.... دوری کنید، ورزش کنید و به کمک و حمایت دیگران تکیه کنید.او را تشویق به فعالیت کنید. از او دعوت کنید همراه شما در فعالیت‌های پرهیجان و پرانرژی مثل رفتن به سینما یا شام خوردن در یک رستوران شرکت کند. ورزش نیز بسیار تاثیرگذار است، بنابراین سعی کنید او را به حرکت وادارید. می‌توانید با هم به پیاده‌روی بروید که یکی از ساده‌ترین این فعالیت‌هاست.گاهی حتی انجام کارهای کوچک هم برای فرد افسرده سخت است. به او کمک کنید و ایجاد انگیزه کنید تا به مرور تجربه دوباره موفقیت در ایشان متجلی شود . برنامه حداقل یک هفته آینده خود را تا جایی که می توانید جزء به جزء در دفتر بنویسید و هر کدام را بلافاصله بعد از انجام دادن تیک بزنید . این کار چنان لذتی به همراه دارد که ارزش تجربه کردنش را دارد و به همسرتان نیز آموزش دهید .خودتان و شوهرتان را موظف کنید با دوست یا فامیل قرار ملاقات بگذارید . برای این کار برای خود جایزه تعیین کنید مثلا یک ساعت خواب می تواند پاداش مناسبی باشد و یا هر چیزی که همسرتان را خوشحال کند .سعی کنید احساس اقتدار و مردانگی که در او دفن شده را دوباره احیا کنید و نگرانی خود را به او منتقل نکنید .تا در فضای آرامشبخش و همراه با پذیرش بدون قید و شرط شما ؛مراحل افسردگی و بی انگیزگی را به سرعت پشت سر بگذارد . در اخلاقیات مذهبی ،توصیه شده که در خانه نماز جماعت برگزار شود و زن به مرد اقتدا کند. میدانید چرا؟ ! چون از نظر ما محراب محل جنگ است . در محراب این مرد است که باید در صف جلو باشد تا از زن محافظت کند. این مرد که مورد اقتدای همسرش قرار گرفته، خودباوری پیدا می کند، او برای اینکه بتواند نقش محافظت از خانواده و زن را ایفا کند، نیاز به اقتدار دارد. این اقتدار را زنان باید به مردان بدهند. زنان در شش نقش مادری ، دختری، خواهری ، همسری ، خاله و عمه بودن این اقتدار را به مردان می دهند و به اصطلاح آنها را شارژ می کنند.زن شریک مرد است مثل بازوی جرثقیل که شریک یک لنگه بار است. او تعادل به مرد می دهد. همان بازوی کارگر است که در فیزیک می گوییم. در خانواده زن و مرد شریکند. یکی سرمایه گذار است و دیگری شریک اوست. آنکه پول می دهد، مرد است. زن و شوهر مکمل هم هستند و این به معنی این نیست که زن هم باید پول بدهد تا شریک باشد. او عامل آرامش است . اما اگر قرار باشد زن عامل آرامش و تعادل باشد، باید خودباور باشد. باید صفات و خصوصیاتی داشته باشد که وزن و سنگینی خاصی داشته باشد. بهترين راهکار براي رسيدن به اين هدف، پذيرش مسئوليت مرد است. اگر مي خواهيد اقتدار مردتان را تثبيت کنيد مسئوليت او را بپذيريد يعني بپذيريد که حرف آخر را براي تصميم گيري ها بايد مرد بزند البته از سوي ديگر بهتر است مرد نيز با همسرش مشورت کند تا از مزيت همراهي او برخوردار شود. يکي ديگر از راهکارهاي حفظ اقتدار شوهر، تحسين اوست. اگر شوهري مقتدر مي خواهيد بايد بابت رفتارهاي درست و اصولي، او را تشويق، تصديق و تحسين کنيد و به او بگوييد که از حضورش در کنارتان بسيار خوشحال هستيد. جملاتی مانند من به تو افتخار میکنم و ...این موارد میتواند بسیار کمک کننده باشد. خواهر عزیزم ،برای برگرداندن میل جنسی همسرتان باید گام به گام با او پیش بروید ،و گاهی خودتان پیش قدم شوید تا او احساس دوست داشتنی بودن بکند و احساس ارزشمندی و جذابیت را به او هدیه دهید . شما برای اصلاح روابطتان یک تکنیک کاربردی را باید انجام دهید .هر روز و اگر به دلیل اینکه در دوران عقد مشکل در رفت و آمد دارید ،سه روز در هفته ، در ساعت معینی که هر دو شما راحت تر هستید ووقت بیشتری دارید ، 20 دقیقه روبه روی هم قرار بگیرید و دو دست یکدیگر را بگیرید و به چشمان یکدیگر خیره شوید (خیره شدن درچشمان هم و با محبت نگاه کردن لازمه اصلی اجرای این تکنیک میباشد ) و در این 20 دقیقه در حالی که این رفتارها(خیره شدن از روی محبت و گرفتن دستان یکدیگر ) ادامه دار است ، شما باید با یکدیگر صحبت کنید و هر روز یک ویژگی مثبت همدیگر را با جزئیات مطرح کنید(هر دو شما) ده دقیقه شما و ده دقیقه ایشان اگر زمان اضافه آمد حتی میتوانید بر سر مسائل جذاب بین خودتان صحبت کنید در این بیست دقیقه نه سرزنش نه بی احترامی نه دلخوری و نه ...هیچ جنبه منفی به ارتباط خود راه ندهید .این رفتار رو دو هفته انجام دهید .وتا ثیر مثبت آن را ببینید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما در کنار همسرتان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.