ناشناس

شوهرم اعتراف کرد ابراز محبت و کلمات عاشقانه بلد نیس!چطوری یاد بگیره؟

سلام.۴ماهه عقد کردم،چون خودش نمیتونست همراهم بیاد برای لباس خریدن واسه مراسم بله برون دختر خالش برای بار اول ازش پول خواستم.گفت چقد منم گفتم۲۰۰بده تا ببینم چی پیدا میکنم.گفت باشه.فرداش گف ۱۲۰میریزم حلش کن،منم گفتم کم بیارم چی؟گف خودت بده!(چون کارمندم راحت میگه خودت بده!)گفتم پول تو کارت کم دارم و زشته از مامانم قرض کنم وقتی تو گفتی میدی،خلاصه باچونه گف۱۵۰و آخر به۲۰۰راضی شد.تازه رفته سایتای مختلف سرچ کرده میگه با ۷۰تومنم میشه خرید!پول دادن همانا کنسل کردن برنامه های دیگه همان!قرار بود بریم آتلیه عکس با لباس عقد بگیریم گف دستم تنگه!سفر قشمم گف کنسل شد!همشم بلافاصله بعد بحث لباس ایجاد شده منم گفتم مطمئنی ب خرید لباس ربط نداره؟گف نه...همسرم بااینکه نامزدیم برام کادو میخره ،شارژ نمیخره ،کوتاه تلفن میزنه،رستوران جایی با قیمت مناسب همش میبره ،اوایلم همش از بدبختی و نداری در آینده و بدهی الان میگه برا عروسی...میترسم این اخلاقش بعدها مارو دچار مشکل کنه.یبار ک ازش خواستم رستورانو عوض کنیم گف پول الکی میگیرن و همین جا خوبه...منم پرتوقع نیستم فقط دنبال این بودم ک ببینم چقد برام حاضره خرج کنه تا شاد و راضی باشم بخاطر همین پرسیدم پولو بیشتر دوس داری یامن گف زندگیمو!باید ب جیبمم نگا کنم!کلا دیدش ب زن یه موجود خرج کنه.وحشت داره حتی از رو محبت بگه حاضرم کل دنیا رو مثلا بریزم ب پات پول چیه..ابراز محبت و کلمات عاشقانم خودش اعتراف کرد بلد نیس!چطوری کاری کنم بره یاد بگیره؟
دوشنبه، 11 دی 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

شوهرم اعتراف کرد ابراز محبت و کلمات عاشقانه بلد نیس!چطوری یاد بگیره؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 24 ساله )

سلام.۴ماهه عقد کردم،چون خودش نمیتونست همراهم بیاد برای لباس خریدن واسه مراسم بله برون دختر خالش برای بار اول ازش پول خواستم.گفت چقد منم گفتم۲۰۰بده تا ببینم چی پیدا میکنم.گفت باشه.فرداش گف ۱۲۰میریزم حلش کن،منم گفتم کم بیارم چی؟گف خودت بده!(چون کارمندم راحت میگه خودت بده!)گفتم پول تو کارت کم دارم و زشته از مامانم قرض کنم وقتی تو گفتی میدی،خلاصه باچونه گف۱۵۰و آخر به۲۰۰راضی شد.تازه رفته سایتای مختلف سرچ کرده میگه با ۷۰تومنم میشه خرید!پول دادن همانا کنسل کردن برنامه های دیگه همان!قرار بود بریم آتلیه عکس با لباس عقد بگیریم گف دستم تنگه!سفر قشمم گف کنسل شد!همشم بلافاصله بعد بحث لباس ایجاد شده منم گفتم مطمئنی ب خرید لباس ربط نداره؟گف نه...همسرم بااینکه نامزدیم برام کادو میخره ،شارژ نمیخره ،کوتاه تلفن میزنه،رستوران جایی با قیمت مناسب همش میبره ،اوایلم همش از بدبختی و نداری در آینده و بدهی الان میگه برا عروسی...میترسم این اخلاقش بعدها مارو دچار مشکل کنه.یبار ک ازش خواستم رستورانو عوض کنیم گف پول الکی میگیرن و همین جا خوبه...منم پرتوقع نیستم فقط دنبال این بودم ک ببینم چقد برام حاضره خرج کنه تا شاد و راضی باشم بخاطر همین پرسیدم پولو بیشتر دوس داری یامن گف زندگیمو!باید ب جیبمم نگا کنم!کلا دیدش ب زن یه موجود خرج کنه.وحشت داره حتی از رو محبت بگه حاضرم کل دنیا رو مثلا بریزم ب پات پول چیه..ابراز محبت و کلمات عاشقانم خودش اعتراف کرد بلد نیس!چطوری کاری کنم بره یاد بگیره؟


مشاور: علی محمد صالحی

باعرض سلام و وقت بخیر خدمت شما خواهر گرامی.

در مورد خرید لباس  که گفتید، ممکن است حق با شما باشه و شروع موضوع از اون باشه، شاید همسر شما توقع داشته او رو درک کنید و به خاطر شرایطی که داره، به کمتر از 200 تومن راضی بشید، ولی احتمالا شما راضی نشید و با اصرار همون 200 تومن رو گرفتید و این باعث شده همسر شما کمی دلخور بشه و برای جبران برنامه های دیگه رو کنسل کرده، البته این صِرف احتمال است، چون قضاوت یکطرفه است و همسر شما حضور ندارن که توضیحات بیشتری بدهند.

نکته بعد اینکه، من از شرایط و شغل همسر شما اطلاعی ندارم، ولی به صورت کلی کسی که با سختی و زحمت بزرگ شده، و با عرق جبین و زور بازوی خودش درآمد دارد، در خرج کردن هم با احتیاط بیشتری عمل میکند و دست به عصا حرکت میکند، و البته نقش فرهنگ شهرهای مختلف، و خانواده ای هم که فرد در آن بزرگ شده، نباید نادیده گرفته شود، در هرصورت اگر همسر شما جزو این گروهه، شما باید ایشان را درک کنید و تا حدی سطح توقعات تان را کم کنید تا خود شما کمتر اذیت بشید و به تدریج و با بهتر شدن شرایط زندگی مشترک شما، همسرتان هم در خرج کردن بیشتر با شما همراهی میکند. و سعی کنید بر نقاط مثبت همسرتان که حتما کم هم نیست متمرکز بشید، و ذهن خودتون رو درگیر مسائل دیگه نکنید.

نکته بعدی اینکه خیلی از مواقع، تنشهایی که ایجاد میشه بخاطر تفاوت ویژگیهای دو جنس مختلف زن و مرده، یعنی همانطور که شما اشاره کردید، هدف شما از درخواست تغییر رستوران در واقع چیزی فراتر از رستوران بوده و در واقع دنبال نیاز اصلی خودتون که نیاز به ابراز محبت و علاقه، از طرف همسر است، بودید، ولی همسر شما بدون اینکه متوجه این مطلب باشد با واقع نگری جواب داده، یعنی منظور من اینه که شما به عنوان یک زن، در جستجوی ابراز علاقه، محبت، کلمات عاشقانه، مسائل رمانتیک و ... هستید و همسر شما به دنبال واقعیات زندگی و شیوه حل مسائل زندگی مشترک و آینده نگری و مسائل اینچنینی است، و این تفاوت در نگرش و نگاه، گاهی موجب سوء تفاهم و تنش میشود، درحالی که هیچ طرف قصد بدی ندارد و مقصر نیست، برای پیشگیری از این سوء تفاهمها در ابتدا هر دو طرف باید هرچه بیشتر با ویژگیهای شخصیتی و تفاوت های جنسیتی طرف مقابل آشنا شوند و در مرتبه بعد باید همدگیر رو بیشتر درک کنند.

یکی از راههای افزایش شناخت همسران نسبت به هم از راه مطالعه کتابهای مربوط به تفاوت های زن و مرد، شیوه های ارتباط موثر بین همسران و... است، و همچنین از این راه، همسر شما هم اگه مطالعه کند نسبت به موضوع ابراز محبت و کلمات عاشقانه هم بیشتر آشنا میشوند، و وقتی از اهمیت آن و نیاز اساسی زن نسبت به این مسائل اطلاع پیدا کرد، احتمال اینکه یاد بگیره و به کار ببره بیشتر میشه.

راه دیگری که شما میتونید به همسرتان این مسائل را یاد بدید اینه که به صورت شفاف، به همسر خود بگید در واقع منظور من از درخواست تغییر رستوران اینه، و رستوران یک بهانه است و من خیلی دوست دارم که و لو به زبان و حرف هم که شده، بگی من دنیا رو به پات میریزم، یا به صورت زبانی بگی که خیلی دوستت دارم و ...»،  یعنی سراغ لایه زیرین نیاز خودتون برید و اون نیاز اصلی رو به همسرتان بگید تا بدونه، تا وقتی که شما به صورت شفاف بیان نکنید به هیچ وجه مردان توانایی شناسایی و تشخیص آن را ندارند، و تا وقتی ندونن هم اگه انجام هم ندن تقصیری ندارند.

موفق و شاد و پیروز باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.