ناشناس
طرز برخورد با کودک یک و نیم ساله چگونه است؟
سلام بچه من یک سالو نیمش هست عادت پرت کردن داره امشب گوشیمو خورد کرد منم از خودم بیخود شدم حسابی سرش جیغ زدم وبش ناسزا گفتم بچم بغض کرد اما گریه نکرد مامانم دعوام کردن که بچه ترسید تا به خودم امدم حالا دارم دیوونه میشم که چرا دعواش کردم کلیم گریه کردم یعنی تو روحیش تاثیر میزاره دارم دیوونه میشم لطفا راهنماییم کنین
مشاور: خانم ضیایی
مشاوره تربیت فرزند
سلام و احترام خدمت شما مادر گرامی. از اینکه مسأله ی خود را با سایت راسخون در میان گذاشتید سپاسگزارم. ناراحتی و عصبانیت شما را در مورد خورد شدن گوشی موبایل و همچنین عذاب وجدانی که نسبت به فرزندتان پیدا کردید درک می کنم. ان شاالله که صحبت های من برایتان مفید باشد.بیان کردین" بچه من یک سال و نیمش هست، عادت پرت کردن داره":تربیت کودک کار ساده ای نیست. ساعت های طولانی با یک کودک نوپا که استدلال و اما و اگر و بکن و نکن را متوجه نمیشود، کار دشواری است و یا اگر هم متوجه شود به قدری تحت تأثیر هیجاناتش است که نمی تواند ترتیب اثری به خواسته شما بدهد، و گاهی مادران را تا مرز جنون میبرد. نکته ای که اینجا حائز اهمیت است، باید تربیت همگام با رشد باشد. یعنی ما ویژگی ها و خصوصیات هر مرحله از رشد کودک را بدانیم تا بتوانیم رفتارها و اقدامات مناسب با سن کودک داشته باشیم.کنجکاوی، مزاحمت و خرابکاری، جزء جداییناپذیر این دوره رشدی محسوب میگردد. به دلیل اینکه درصدد بدست آوردن اسقلال خود هستند با همه کس و همهچیز به مخالفت برمیخیزند. کودک یک ساله و بزرگتر بسیار کنجکاو است و دائما در تلاش است تا محیط اطراف را مورد کاوش قرار دهد و یادگیری خود را افزایش دهد. مثلا تمام محتویات کمد و کابینت را که از قضا علاقهی شدید و عجیبی به آنها دارد، خالی کرده و خانه را تبدیل به یک بازار می کند.آن ها باید اشیاء پیرامون خود را لمس کنند، نگاه کنند و با گوش دادن به صدای بهم هم خوردن اشیاء ، آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند. کودکان در این دوران انجام کارها را به تنهایی میپسندند ولی چون مهارت لازم را ندارند مرتب خرابکاری میکنند.کودکان در محدوده یک و نیم تا سه سالگی پرتاب کردن را یاد می گیرند. مهارت این که بتوانند انگشتانشان را باز کرده و چیزی را رها کنند برای آن ها لذت بخش است. پس به جای این که او را کاملا از پرت کردن منع کنید؛ فرصت هایی فراهم کنید که یاد بگیرد چه چیزهایی را پرت کند و چه چیزهایی را نمی تواند پرت کند. توپ های فومی یا پارچه ای تهیه کنید و پرتاب بازی کنید و اشیای شکستنی مثل موبایل، عینک، ظروف چینی و.... را از دسترس کودک دور کنید. در این سن خیلی مهم هست که ما محیط را کنترل و امن کنیم ، که جلوی کنجکاوی و کاوش کودک گرفته نشود.بیان کردین " حسابی سرش جیغ زدم وبش ناسزا گفتم بچم بغض کرد، آیا در روحیه اش تاثیر میزارد؟ " : تقریبا از دوسالگی، کودک به خوبی متوجه کلام و خواسته شما میشود. او کم کم زبان باز کرده و معنای کلمات را می شناسد، اما چون هنوز به تفکر مجهز نشده، هر آنچه که شما به او بگویید را باور می کند و اثری منفی روی ذهنیت، روحیات و آرامش کودک دارد. به طور مثال جملهی «دیگه مامانت نیستم/ نمیشم» ، کودک را دچار اضطراب و استرس میکند. چون او نمی تواند درک و استدلال کند که شما در هر صورت مادر او هستید و بخاطر یک شکستن موبایل، از سمت مادریاش استعفا نمی دهید. کودک باور میکند که شما دیگر مادر او نخواهید شد و این مسئله او را دچار اضطراب میکند.البته بسیار مهم است که شما مادر گرامی متوجه این موضوع شدید که جیغ زدن و فریاد زدن بر سر کودک، سزاوار نیست و ان شاالله با صبوری کردن شما مادر بزرگوار و جای گزین کردن رفتارهای مناسب، شوک و اضطراب کودکتان برطرف می شود.و در نهایت اینکه والدین و یا فرزندان کامل وجود ندارند، سعی کنید ارامش خود را حفظ کنید و خود را مورد سرزنش قرار ندهید، از اشتباهتان درس بگیرید و روش های موثر فرزندپروری را فرا گیرید که شما مادر گرامی مسیری طولانی برای تربیت فرزند دلبندتان پیش روی دارید.
به امید لحظاتی خوش در کنار خانواده
بیشتر بخوانید:
راهکارهای عملی برای تربیت فرزندان
سلام و احترام خدمت شما مادر گرامی. از اینکه مسأله ی خود را با سایت راسخون در میان گذاشتید سپاسگزارم. ناراحتی و عصبانیت شما را در مورد خورد شدن گوشی موبایل و همچنین عذاب وجدانی که نسبت به فرزندتان پیدا کردید درک می کنم. ان شاالله که صحبت های من برایتان مفید باشد.بیان کردین" بچه من یک سال و نیمش هست، عادت پرت کردن داره":تربیت کودک کار ساده ای نیست. ساعت های طولانی با یک کودک نوپا که استدلال و اما و اگر و بکن و نکن را متوجه نمیشود، کار دشواری است و یا اگر هم متوجه شود به قدری تحت تأثیر هیجاناتش است که نمی تواند ترتیب اثری به خواسته شما بدهد، و گاهی مادران را تا مرز جنون میبرد. نکته ای که اینجا حائز اهمیت است، باید تربیت همگام با رشد باشد. یعنی ما ویژگی ها و خصوصیات هر مرحله از رشد کودک را بدانیم تا بتوانیم رفتارها و اقدامات مناسب با سن کودک داشته باشیم.کنجکاوی، مزاحمت و خرابکاری، جزء جداییناپذیر این دوره رشدی محسوب میگردد. به دلیل اینکه درصدد بدست آوردن اسقلال خود هستند با همه کس و همهچیز به مخالفت برمیخیزند. کودک یک ساله و بزرگتر بسیار کنجکاو است و دائما در تلاش است تا محیط اطراف را مورد کاوش قرار دهد و یادگیری خود را افزایش دهد. مثلا تمام محتویات کمد و کابینت را که از قضا علاقهی شدید و عجیبی به آنها دارد، خالی کرده و خانه را تبدیل به یک بازار می کند.آن ها باید اشیاء پیرامون خود را لمس کنند، نگاه کنند و با گوش دادن به صدای بهم هم خوردن اشیاء ، آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند. کودکان در این دوران انجام کارها را به تنهایی میپسندند ولی چون مهارت لازم را ندارند مرتب خرابکاری میکنند.کودکان در محدوده یک و نیم تا سه سالگی پرتاب کردن را یاد می گیرند. مهارت این که بتوانند انگشتانشان را باز کرده و چیزی را رها کنند برای آن ها لذت بخش است. پس به جای این که او را کاملا از پرت کردن منع کنید؛ فرصت هایی فراهم کنید که یاد بگیرد چه چیزهایی را پرت کند و چه چیزهایی را نمی تواند پرت کند. توپ های فومی یا پارچه ای تهیه کنید و پرتاب بازی کنید و اشیای شکستنی مثل موبایل، عینک، ظروف چینی و.... را از دسترس کودک دور کنید. در این سن خیلی مهم هست که ما محیط را کنترل و امن کنیم ، که جلوی کنجکاوی و کاوش کودک گرفته نشود.بیان کردین " حسابی سرش جیغ زدم وبش ناسزا گفتم بچم بغض کرد، آیا در روحیه اش تاثیر میزارد؟ " : تقریبا از دوسالگی، کودک به خوبی متوجه کلام و خواسته شما میشود. او کم کم زبان باز کرده و معنای کلمات را می شناسد، اما چون هنوز به تفکر مجهز نشده، هر آنچه که شما به او بگویید را باور می کند و اثری منفی روی ذهنیت، روحیات و آرامش کودک دارد. به طور مثال جملهی «دیگه مامانت نیستم/ نمیشم» ، کودک را دچار اضطراب و استرس میکند. چون او نمی تواند درک و استدلال کند که شما در هر صورت مادر او هستید و بخاطر یک شکستن موبایل، از سمت مادریاش استعفا نمی دهید. کودک باور میکند که شما دیگر مادر او نخواهید شد و این مسئله او را دچار اضطراب میکند.البته بسیار مهم است که شما مادر گرامی متوجه این موضوع شدید که جیغ زدن و فریاد زدن بر سر کودک، سزاوار نیست و ان شاالله با صبوری کردن شما مادر بزرگوار و جای گزین کردن رفتارهای مناسب، شوک و اضطراب کودکتان برطرف می شود.و در نهایت اینکه والدین و یا فرزندان کامل وجود ندارند، سعی کنید ارامش خود را حفظ کنید و خود را مورد سرزنش قرار ندهید، از اشتباهتان درس بگیرید و روش های موثر فرزندپروری را فرا گیرید که شما مادر گرامی مسیری طولانی برای تربیت فرزند دلبندتان پیش روی دارید.
به امید لحظاتی خوش در کنار خانواده
بیشتر بخوانید:
راهکارهای عملی برای تربیت فرزندان