ناشناس
مشاوره ازدواج: نمیدونم خواستگارم واقعا منو میخواد یانه؟
سلام. بانظر شما موافقم ولی این اقا گفته بود ک درصورتی من باهات میمونم ک فقط باهام روراست باشی منم گفتم برا اینکه تردیدش برطرف بشه کمی گفتم از خودم. چون یبارهم گفتم بهشون ک تو گزشته با کسی رابطه نداشتم گفت مگه میشه همچین جیزی پس بعتره صادق باشی وقتی اینطور شد گفتن ک علاقم بهت بیشتر شده حالا ک گفتی.اگ بعد میگفتی ناراحت میشدم خیلی. اینکه گفتین بهشون بگم برا خواستگاری یعنی بگم ک واقعا میخاد بیاد یا نه بعد اینکه بنظر شما این اقا واقعا هدفش روراستیه منه یعنی؟. و دیگ سعی کنم چیزیو بهش بگم یا نگم ؟. ممنون
مشاور: احسان فدایی
با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما خواهر محترم! ارتباط مجدد شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم.
اینجا نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم این است که از لحن سوال شما برمی آید که وی هنوز مشخص نیست قصد ازدواج با شما را دارد یا خیر؟ و خانواده اش اصلا در جریان کار او هستند یا نه؟ از کجا معلوم که آنها با این وصلت موافقت کنند. که در این صورت هر دوی شما بویژه خود شما آسیب روحی و روانی زیادی خواهید دید . بنابراین بهترین کار این است که ارتباطتتان را فورا قطع کنید و از او بخواهید که اگر واقعا به شما علاقه مند است به همراه خانواده رسما به خواستگاری شما بیاید. بهتر است آشنایی بیشتر به طور رسمی و پس از خواستگاری و زیر نظر بزرگترها صورت بگیرد.
خواهر محترم! نکته دیگری که از لحن سؤالتان برداشت می شود اینکه ظاهرا این علاقه یک ماهیت ذلّت به خود پیدا کرده و شما دائما در حال تحقیر از جانب او هستید. او شما را تهدید می کند که صداقت داشته باشید و الا رها می کنم. شما هم می پذیرید و به بهانة صداقت همه چیز را می خواهید بگویید و در حالی که اصلا این مورد از اصول خواستگاری و ارتباط منطقی نیست.
یکبار برای همیشه به ایشان بگویید گذشته هر کس به خود او مربوط است نه به همسری که در آینده وارد زندگی او می شود و ملاک حال فعلی افراد است. هر کس خودش می داند و گذشتة خودش و خدای خودش. حتی اگر ادعا کند علاقه اش به شما زیاد شده نیز مورد پذیرش نیست و از نظر ما این کار بجای اینکه آزمایش روراستی یا صداقت باشد، نوعی مچ گیری است.
پس از گذشته شما دست بکشد و اگر واقعا تمایل دارد به خواستگاری دارد اقدام کند و از این به بعد نیز این رابطه را قطع کنید و یک ماه وقت برای اقدام او به خواستگاری توسط خانواده اش معرفی کنید تا او نیز علاقة خود را به شما اثبات نماید.
امیدواریم در سایه الطاف خداوند بهترین مسیر را برای زندگی و ازدواجتان رقم بزنید.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
انتخاب شریک زندگی
اینجا نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم این است که از لحن سوال شما برمی آید که وی هنوز مشخص نیست قصد ازدواج با شما را دارد یا خیر؟ و خانواده اش اصلا در جریان کار او هستند یا نه؟ از کجا معلوم که آنها با این وصلت موافقت کنند. که در این صورت هر دوی شما بویژه خود شما آسیب روحی و روانی زیادی خواهید دید . بنابراین بهترین کار این است که ارتباطتتان را فورا قطع کنید و از او بخواهید که اگر واقعا به شما علاقه مند است به همراه خانواده رسما به خواستگاری شما بیاید. بهتر است آشنایی بیشتر به طور رسمی و پس از خواستگاری و زیر نظر بزرگترها صورت بگیرد.
خواهر محترم! نکته دیگری که از لحن سؤالتان برداشت می شود اینکه ظاهرا این علاقه یک ماهیت ذلّت به خود پیدا کرده و شما دائما در حال تحقیر از جانب او هستید. او شما را تهدید می کند که صداقت داشته باشید و الا رها می کنم. شما هم می پذیرید و به بهانة صداقت همه چیز را می خواهید بگویید و در حالی که اصلا این مورد از اصول خواستگاری و ارتباط منطقی نیست.
یکبار برای همیشه به ایشان بگویید گذشته هر کس به خود او مربوط است نه به همسری که در آینده وارد زندگی او می شود و ملاک حال فعلی افراد است. هر کس خودش می داند و گذشتة خودش و خدای خودش. حتی اگر ادعا کند علاقه اش به شما زیاد شده نیز مورد پذیرش نیست و از نظر ما این کار بجای اینکه آزمایش روراستی یا صداقت باشد، نوعی مچ گیری است.
پس از گذشته شما دست بکشد و اگر واقعا تمایل دارد به خواستگاری دارد اقدام کند و از این به بعد نیز این رابطه را قطع کنید و یک ماه وقت برای اقدام او به خواستگاری توسط خانواده اش معرفی کنید تا او نیز علاقة خود را به شما اثبات نماید.
امیدواریم در سایه الطاف خداوند بهترین مسیر را برای زندگی و ازدواجتان رقم بزنید.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
انتخاب شریک زندگی