ناشناس

روانشناسی: درگیر مشکلات روحی و روانی هستم، لطفا کمکم کنید.

با سلام تو خانواده زندگی میکنم که پدرم اصلا بفکر اینده و زندگی ما نیست همش دنبال خوشی خودش هست و کل زندگی مادرم اداره میکند ، به حدی این زندگی برام سخت شده که دلم میخواد یا از خانه فرار کنم یا بمیرم ، و با اینکه سنم بالاست ولی دریغ از یه خواستگار خوب ، واقعا فشار زندگی داره روانیم میکنه و هر بار عصبی تر و پرخاشگر تر میشم واقعا نمیدونم باید چکار کنم
پنجشنبه، 20 ارديبهشت 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

روانشناسی: درگیر مشکلات روحی و روانی هستم، لطفا کمکم کنید.

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 31 ساله )

با سلام تو خانواده زندگی میکنم که پدرم اصلا بفکر اینده و زندگی ما نیست همش دنبال خوشی خودش هست و کل زندگی مادرم اداره میکند ، به حدی این زندگی برام سخت شده که دلم میخواد یا از خانه فرار کنم یا بمیرم ، و با اینکه سنم بالاست ولی دریغ از یه خواستگار خوب ، واقعا فشار زندگی داره روانیم میکنه و هر بار عصبی تر و پرخاشگر تر میشم واقعا نمیدونم باید چکار کنم


مشاور: خانم موحدنساج

سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخ گویی برایتان مفید فایده باشد.
دوست عزیز، مشکلات در همه مقاطع زندگی وجود دارند و در هر زمان، و جایگاهی به شکلی نمایان می شوند، ولی مهم نوع برخورد ما با این مشکلات است. خودمان را به دستان غیر قابل اعتماد روزگار بسپاریم تا ببینیم ما را به کدام سو می برد، یا آستین بالا زده و هدایت زندگی خویش را به دست گیریم. نه مرگ و نه فرار نیز راه کار دائم و مناسبی برای رهایی از مشکلات نیستند زیرا بعد از هر دو آنها زندگی ادامه دارد، بخصوص فرار که باعث افزایش مشکلات و گرفتاری های شما خواهد بود. ازدواج یکی از اتفاقات و اهداف مهم هر فرد است، ولی این به این معنا نیست که لزوما همه امکان ازدواج داشته باشند. در واقع برای رسیدن به این هدف نمی توان زمان خاصی تعیین کرد و منتظر آن بود، زیرا گاهی با وجود سهل گیری در این امر ولی باز هم شرایط لازم و خواستگار مناسب مهیا نمی شود. بسیاری از دخترانی عمر خود را در چشم انتظاری برای آمدن موردی مناسب سپری می کنند و زمانی به خود می آیند که تمام عمر، جوانی و فرصت های رشد و بالندگی خود را از دست داده اند. شما اکنون در اوج سن جوانی هستید. اگر اکنون بتوانید سکان زندگی خود را در دست گیرید و با استفاده از استعدادها و توانایی های خدادادی خود زمینه رشدتان را فراهم کنید، می توانید آینده ای روشن را برای خود متصور شوید. شاید به هر دلیلی پدر یا خانواده حامی نداشته باشید، اینها مهم است ولی نه مهم تر از توانایی های خودتان. بسیاری از موفق ترین انسانها افرادی بودند که بدون اتکا به دیگران و با تکیه بر داشته های خود تمام انرژی خود را برای رسیدن به اهدافشان خرج کرده و اکنون از ثمره آن بهره برداری می کنند.
دو قدم اصلی برای نجات خود از این سردرگمی بردارید.
۱- برای افزایش اعتماد به نفس، شناخت خود و خود شکوفاییتان تلاش کنید. شما هرچه قدر روحیه ای محکم و استوار داشته باشید، طوفان های زندگی اثرات کمتری بر شما خواهند داشت.
- در ضمن یک فرد با اعتماد به نفس بالا، همیشه می تواند جایگاه خود را در همه جا به دست بیاورد.
- برای بالا بردن اعتماد به نفستان به افرادی که این خصوصیت را دارند دقت کنید، ببینید نوع رفتار، روحیات، گفتارو ... در آنها چگونه است که باعث می شود آنها را با این صفت بشناسید. سپس سعی کنید آن رفتارها را در خود نهادینه کنید.
- خودتان را بشناسید، ببینید که هستید، توانایی ها، استعدادها ، نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید. آنها را بنویسید و سعی کنید هر چه بیشتر نقاط قوت خود را شکوفا و نقاط ضعفتان را حدالامکان از بین ببرید.
- روابط اجتماعی و خانوادگی خود را بهبود بخشید. خانواده اولین هسته از اجتماع است. فردی که در روابط خانوادگی خود موفق است خیلی راحت تر می تواند در روابط اجتماعی به موفقیت دست یابد. همانگونه که در خانواده با افرادی با روحیات و احیانا ناسازگاری هایی مواجه هستید در اجتماع این حالت شدت بیشتری دارد.
- به والدینتان تا می توانید احترام بگذارید، خیلی از انسانهای موفق تنها داشته خود برای رسیدن به این مهم را احترام به پدر و مادر و دعاهای خیر آنها دانسته اند. شاید مشکلات زیادی با پدر خود داشته باشید ولی سعی کنید احترام او را حفظ کنید و از دعای معجزه آسای مادرتان خود را بی بهره نکنید. همواره از او بخواهید برایتان بسیار دعا کند.
- گشاده رویی و خوش خلقی را اول در محیط خانواده سپس در کنار دوستانتان در هر شرایطی تمرین کنید. شاید اولین پل ایجاد ارتباط سالم با دیگران گشاده رویی است. یک فرد خوش خلق همیشه و در همه جا جایگاه خود را دارد.
- سعی کنید بدن و ذهنتان را با انجام کارهایی به آرامش برسانید تا بتوانید، عملکردهای روزمره خود را بهبود یابید.مثلا خود را ملزم کنید هر شب قبل از خواب با انجام تمرینات ریلکسیشن به مدت ۲۰ دقیقه بدن خود را از تنش های روزانه دور کنید.هر روز زمان کوتاهی برای انجام نرمش های ساده قرار دهید و در صورت امکان ورزش های گروهی انجام دهید.
- برای زندگی خود هدف گذاری کنید، هدف های کوتاه مدت و بلند مدت، و برای رسیدن به آنها از تمام توان خود بهره مند شوید. نگذارید در سالهای آینده حسرت زمانهای از دست رفته را بخورید.
- مدیریت خشم خود را بیاموزید، هرگاه حس کردید نشانه های خشم در شما ایجاد شده، چند نفس عمیق بکشید و سکوت کنید یا مکان را ترک کنید، و سپس صحبت درباره ناراحتی خود را به زمان آرامش خود موکول کنید، تا بتوانید از ثمره گفت و گوی آرام بهرمند شوید.
۲- برای خودتان راهی برای درآمد زایی پیدا کنید. بنده از تحصیلات و توانایی های شما بی اطلاع هستم. ولی همیشه حتی برای افرادی که تحصیلات خاصی نداشته باشند هم راههایی برای کار کردن وجود دارد، فقط نیازمند خلاقیت و باور شما نسبت به خودتان است.
- یک هنر را به صورت حرفه ای بیاموزید. هنر خواص زیادی دارد. اول اینکه موجبات شادابی و لطافت را در بانوان فراهم کرده و باعث تغذیه روح حساس آنان می شود. دوما یادگیری یک هنر به صورت حرفه ای به شخص اعتماد به نفس بالایی می دهد. سوما هنر یک موقعیت بالفعل برای درآمد زایی است. حتی ممکن است شما تحصیلات خوبی برای شروع کار داشته باشید اما هیچ تظمینی نیست که موقعیت کار دائمی برایتان فراهم شود. شما با داشتن ذخیره هنر در هر زمانی که به هر دلیل کارتان را از دست بدهید، خیالتان راحت است که دست خالی نیستید و پشتوانه ای مناسب برای تامین خود دارید.
- هر دختر و پسری تا زمانی می تواند به والدین خود از لحاظ مالی وابسته باشد و وقتی به قولی سنی را رد کرد، وابستگی فقط موجب عصبی شدن و کلافگی او را فراهم می کند. زیرا عزت نفس او اجازه وابستگی بیشتر نمی دهد و از جهتی نیز زندگی آینده خود را مبهم می بیند.
- در کنار هنر به فکر یک کار واقعی، مناسب و مطمئن باشید. کار کردن کاری راحت نیست، اما تضمین کننده آینده، موجبات اطمینان و آرامش و فراهم شدن اعتماد به نفس شما خواهد بود.
شاید به هر دلیلی شما هیچ گاه نتوانید ازدواج کنید،(که البته ان شا الله با کسب آرامش و توسل به خداوند مقدور خواهد بود) پس باید بتوانید از عهده تامین زندگی خود در طولانی مدت برآیید تا این نشانه های استیصال در شما از بین برود.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:
سلامت روان چگونه بر سلامت جسم اثر می‌گذارد
راههای مدیریت و کنترل هیجان خشم از دیدگاه قرآن و روایات (1)



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.