ناشناس
روانشناسی: لطفا بگید چه جوری با این احساس بدم کنار بیام؟
سلام . با پسری اشنا شدم که بهم علاقه مند شدیم ، برای ازدواج ، من از اول بهش گفتم با کسی رابطه داشتی به من بگو .. اما گفت با کسی در رابطه جنسی نبوده ، اما بعد چهار سال فهمیدم دروغ گفته و قبلا با زنی رابطه...
مشاور: علی محمد صالحی
عرض سلام و احترام خدمت شما.
نکته اول، این شکست یا ناتوانی در رسیدن به هدفت، میتونه یا منجر به افسردگی، درماندگی و ضعف در وجودت بشه یا اینکه بهت انرژی مضاعف بده. اینکه این واقعه باعث افسردگیت بشه یا اینکه انرژی مضاعف بگیری، بستگی به چگونگی تفسیرت از این شکست داره. خودت میتونی تصمیم بگیری که به این شکست چطور پاسخ بدی، مثل افراد منفعل، معترض و خودسرزنشگر، خودت رو قربانی شرایط بدونی که خارج از کنترلته یا اینکه با شکست مقابله کنی و حوزه اختیارت رو بیشتر کنی. نمیتونی وقایع گذشته رو کنترل کنی، ولی کنترل زمان حال و آینده در دستته، و میتونی تصمیم بگیری در برابر وقایع چه واکنشی نشون بدی. خب حالا برای اینکه صرفا یک فرد منفعل و معترض و خود سرزنشگر نباشی، و با شکست مقابله کنی، باید توجه کنی که «تو شکست نخوردی، بلکه فقط رفتارت با شکست مواجه شد». برای اینکه تفاوت این دوتا روشن بشه یه مثال میزنم: تصور کن در آزمونی شرکت کردی ولی قبول نشدی. به نظرت منصفانه است که بگیم: «تو انسان شکست خورده ای» یا شاید بهتر باشه که بگیم «عملکردت در این آزمون شکست خورد» این دو جمله چه تفاوتی دارند؟ تفاوتشون در اینه که وقتی گمان میکنی به عنوان یک انسان شکست خوردی، حتما به خودت برچسب شکست خورده، می زنی و این نتیجه را به سایر آزمونها و موقعیت های زندگیت تعمیم می دی. بعدشم احساس ناامیدی، درماندگی و افسردگی میکنی و بقول خودت حس بدی پیدا میکنی. در حالی که واقعا انسانی که در یک آزمون قبول نمیشه، انسان شکست خورده نیست، فقط عملکردش تو این آزمون، با شکست مواجه شده. ما نباید شکست رو، به یک عامل ثابت درباره خودمون مثل توانمندیهامون یا شخصیتمون اِسناد بدیم، چون در واقع هم، شخصیت ما یا توانمندیهامون با شکست مواجه نشد، فقط عملکرد ما با شکست مواجه شده، در قضیه خودت که گفتی، با یکی 4 سال ارتباط برقرار کردی و قصد داشتی ازدواج کنی، ولی در این رفتارت با شکست مواجه شدی؛ اما اولا شخصیتت و توانمندیهات با شکست مواجه نشد، فقط رفتارت با شکست مواجه شد، ثانیا درسته که این رفتارت شکست خورد ولی تو، تا به این سن رسیدی موفقیت های بسیاری داشتی و داری، تحصیل کردی، دوستانی داری، احتمالا شغل داری و هزاران رفتار ریز و درشت دیگه که در اونا موفق شدی. پس تنها یک رفتارت با شکست مواجه شده، اما چه تعداد از رفتارهات به موفقیت منجر شد؟ مسلّما رفتارهای بسیار زیادی. نکته بعد اینکه، باید این 4 سال از عمرت رو بعنوان یک دوران موقت تصور کنی که واردش شدی و تموم شد، مثل دوره تحصیل کارشناسی یا کارشناسی ارشد که شروع میشه، و در طول مدت تحصیل با افرادی همراه میشیم و بعد از اتمام دوره، هرکسی میره سراغ زندگیش، در مورد ارتباط با این فرد هم، یک دوره از زندگیت بود که با یک فردی همراه شدی و بعد از اتمام دوره 4 ساله، هر کدوم رفتید سراغ زندگیتون، هرچند به مدرکی که قرار بود در پایان دوره بگیری نرسیدی ولی از تجربش میتونی در تمام طول عمرت استفاده کنی. نکته بعد اینکه جنبه مثبت این قضیه اینه که یک فرد دروغگو و کسی که تو رو بازی میداد، کلاً از زندگیت خارج شد و رفت. شاید هزینه سنگینی براش پرداخت کردی، ولی هزینه ای که پرداخت کردی ارزش اینو داشت که کلا از زندگیت بره بیرون و تموم بشه. ممکن بود سالها این ارتباط ادامه داشته باشه و او همچنان مشغول بازی دادن تو باشه، و بعد از سالیان بسیار طولانی تر از زندگیت خارج بشه، ولی بهرحال الان، اون از زندگیت خارج شده و تو میتونی زندگی جدیدی رو شروع کنی و کسی هم نباشه که بخواد به تو دروغ بگه یا تو رو به بازی بگیره.
موفق و سرزنده و خوشبخت باشی.
بیشتر بخوانید:
زن ها نیاز دارند احساس امنیت کنند.
نکته اول، این شکست یا ناتوانی در رسیدن به هدفت، میتونه یا منجر به افسردگی، درماندگی و ضعف در وجودت بشه یا اینکه بهت انرژی مضاعف بده. اینکه این واقعه باعث افسردگیت بشه یا اینکه انرژی مضاعف بگیری، بستگی به چگونگی تفسیرت از این شکست داره. خودت میتونی تصمیم بگیری که به این شکست چطور پاسخ بدی، مثل افراد منفعل، معترض و خودسرزنشگر، خودت رو قربانی شرایط بدونی که خارج از کنترلته یا اینکه با شکست مقابله کنی و حوزه اختیارت رو بیشتر کنی. نمیتونی وقایع گذشته رو کنترل کنی، ولی کنترل زمان حال و آینده در دستته، و میتونی تصمیم بگیری در برابر وقایع چه واکنشی نشون بدی. خب حالا برای اینکه صرفا یک فرد منفعل و معترض و خود سرزنشگر نباشی، و با شکست مقابله کنی، باید توجه کنی که «تو شکست نخوردی، بلکه فقط رفتارت با شکست مواجه شد». برای اینکه تفاوت این دوتا روشن بشه یه مثال میزنم: تصور کن در آزمونی شرکت کردی ولی قبول نشدی. به نظرت منصفانه است که بگیم: «تو انسان شکست خورده ای» یا شاید بهتر باشه که بگیم «عملکردت در این آزمون شکست خورد» این دو جمله چه تفاوتی دارند؟ تفاوتشون در اینه که وقتی گمان میکنی به عنوان یک انسان شکست خوردی، حتما به خودت برچسب شکست خورده، می زنی و این نتیجه را به سایر آزمونها و موقعیت های زندگیت تعمیم می دی. بعدشم احساس ناامیدی، درماندگی و افسردگی میکنی و بقول خودت حس بدی پیدا میکنی. در حالی که واقعا انسانی که در یک آزمون قبول نمیشه، انسان شکست خورده نیست، فقط عملکردش تو این آزمون، با شکست مواجه شده. ما نباید شکست رو، به یک عامل ثابت درباره خودمون مثل توانمندیهامون یا شخصیتمون اِسناد بدیم، چون در واقع هم، شخصیت ما یا توانمندیهامون با شکست مواجه نشد، فقط عملکرد ما با شکست مواجه شده، در قضیه خودت که گفتی، با یکی 4 سال ارتباط برقرار کردی و قصد داشتی ازدواج کنی، ولی در این رفتارت با شکست مواجه شدی؛ اما اولا شخصیتت و توانمندیهات با شکست مواجه نشد، فقط رفتارت با شکست مواجه شد، ثانیا درسته که این رفتارت شکست خورد ولی تو، تا به این سن رسیدی موفقیت های بسیاری داشتی و داری، تحصیل کردی، دوستانی داری، احتمالا شغل داری و هزاران رفتار ریز و درشت دیگه که در اونا موفق شدی. پس تنها یک رفتارت با شکست مواجه شده، اما چه تعداد از رفتارهات به موفقیت منجر شد؟ مسلّما رفتارهای بسیار زیادی. نکته بعد اینکه، باید این 4 سال از عمرت رو بعنوان یک دوران موقت تصور کنی که واردش شدی و تموم شد، مثل دوره تحصیل کارشناسی یا کارشناسی ارشد که شروع میشه، و در طول مدت تحصیل با افرادی همراه میشیم و بعد از اتمام دوره، هرکسی میره سراغ زندگیش، در مورد ارتباط با این فرد هم، یک دوره از زندگیت بود که با یک فردی همراه شدی و بعد از اتمام دوره 4 ساله، هر کدوم رفتید سراغ زندگیتون، هرچند به مدرکی که قرار بود در پایان دوره بگیری نرسیدی ولی از تجربش میتونی در تمام طول عمرت استفاده کنی. نکته بعد اینکه جنبه مثبت این قضیه اینه که یک فرد دروغگو و کسی که تو رو بازی میداد، کلاً از زندگیت خارج شد و رفت. شاید هزینه سنگینی براش پرداخت کردی، ولی هزینه ای که پرداخت کردی ارزش اینو داشت که کلا از زندگیت بره بیرون و تموم بشه. ممکن بود سالها این ارتباط ادامه داشته باشه و او همچنان مشغول بازی دادن تو باشه، و بعد از سالیان بسیار طولانی تر از زندگیت خارج بشه، ولی بهرحال الان، اون از زندگیت خارج شده و تو میتونی زندگی جدیدی رو شروع کنی و کسی هم نباشه که بخواد به تو دروغ بگه یا تو رو به بازی بگیره.
موفق و سرزنده و خوشبخت باشی.
بیشتر بخوانید:
زن ها نیاز دارند احساس امنیت کنند.