ناشناس
روانشناسی: از زندگی سیر شدم؛ به خودکشی فکر می کنم" راهنمایی کنید.
به نام خدا سلام تو زندگی به جایی که میخواستم برسم نرسیدم و مشکلات پشت سرهم برام پیش میان . دیگه سیر شدم دارم منفجر میشم نه بدن سالم نه خانواده خوب نه شغل خوب نه پول نه ازدواجی نه ایمان و مسلمانی فقط فکرم شده خود کشی
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما، از این که ما را امین خود دانستید کمال تشکر وقدردانی را داریم. ما قدر ارتباط با شما را می دانیم.
زندگی دنیا به اقتضای دنیوی بودن دچار پیچ و خم های فراوان و فراز و فرودهای بسیاری است و همه افراد به نحوی در حال پیمودن این پستی و بلندی ها هستند و شاید کسی را نتوان یافت که در زندگی خود گرفتار مشکل و گرهی نباشد. گاهی کسی که مشکل مالی و اقتصادی دارد و کسی مشکل خانوادگی و اداری، کسی ممکن است مشکل روحی و عاطفی داشته باشد و کسی مشکل... آنچه مهم است آن که چگونه بتوان این مشکلات را تحلیل کرد و برای حل و رفع آنها اقدام نمود. اگر ما بتوانیم مشکلات را درست و واقع بینانه تحلیل و بررسی نمائیم آن وقت چه بسا آنها را نه تنها مشکل، که رحمت و لطف نیز تلقی کنیم. مثلا در مورد آن چه زندگی خود شما رخ داده است.
گاهی یاس و نا امیدی نسبت به خداست و گاهی هم ناامیدی از امور دنیاست. پس بحث را در این دو محور بررسی می نماییم:
محور اول: اگر نا امیدی از رحمت خداست که حقیقتاً جای ندارد زیرا خدایی که رحمت واسعه اش همه را فرا گفته نا امیدی در مورد او معنا ندارد آیا می شود کنار دریا بود و از دیدن دریا نا امید شد؟ خیر، فقط کافی است چشم باز کنیم تا دریا را ببینیم. نا امیدی در مورد خدا به ما بر می گردد و ایراد از ناحیه ماست. ما به وظایف خود عمل نمی کنیم آن وقت از رحمت خداوند نا امید می گردیم. در قرآن کریم آمده که «از رحمت خدا نا امید نمی شوند مگر گروه کافران». حساسیت فراوان روی نا امیدی از رحمت خدا بدان جهت است که شخص مأیوس از رحمت الهی دیگر هیچ بازگشتی برای خود نمی بیند و به همین علت به هر کاری ممکن است دست بزند. اگر قدری در صفات خدا مطالعه نماییم هیچ گاه از رحمت او ناامید نمی گردیم.
محور دوم: گاهی هم نا امیدی در امور دنیوی است و ناراحت است که چرا به فلان نقطه نرسیده؟ و امیدی هم به رسیدن آن ندارد. اول باید دانست که آرزوهای دنیوی ما باید با میزان تلاش و توانمندی های ما هماهنگ باشد. شخصی که تلاش نمی کند، یا تلاش هایش را با چند شکست متوقف می کند پر واضح است که به نقطه موفقی هم نخواهد رسید. فاصله ای که بین آرزوهای انسان و میزان تلاش و توانمندی های او وجود دارد، عاملی برای پدیدار شدن ناامیدی و یأس در افراد است. به عبارت دیگر صرف آرزو داشتن اما برنامه ای مشخص برای رسیدن به آن نداشتن و تلاش و جدیت لازم را انجام ندادن مشکلی را حل نخواهد کرد. در گام اول باید محدوده آرزو را مشخص کرد، در گام دوم باید توانمندی های خود را شناخت و در گام سوم باید به صورت جدی و با داشتن برنامه برای رسیدن به آرزوها و اهداف اقدام نمود.
بسیاری از نا امیدی ها ناشی از عدم برنامه ریزی و عجله است. انسان دوست دارد زود به ثروت برسد و مشکلات پیش روی او فوراً حل شود. در حالی که این عالم، عالم اسباب و علل است و هر کاری از طریق خود انجام می شود. انسان با برنامه ریزی صحیح بر اساس داشته ها و توانمندی ها و با تکیه بر پشتکار و توکل بر خداوند موفق خواهد شد. جوان مؤمنی که برای همه کارش برنامه دارد ناامیدی به سراغش نخواهد آمد.. او برای کار، زندگی، درس، مطالعه، عبادت، ورزش، تفریح، خواب و ... برنامه دارد و هر لحظه در حال پیمودن مسیر کمال و رسیدن به قرب الهی است، چرا نا امید شود؟ از چه نا امید شود؟ قرب الهی آن قدر لذیذ و زیباست که کسی در این مسیر خسته نخواهد شد چه رسد به نا امیدی. آیا عاشقی که در پی معشوق است و او را روبروی خود می بیند و به سوی او می رود از دیدن او نا امید می شود؟ جوان مؤمن تلاشش را می کند و بقیه را به خدا می سپارد، اگر به مصلحت او بود خدا می دهد و اگر نبود که هیچ. دیگر جای اعتراض نیست. چه بسیار ثروتمندانی که آب خوش از گلویشان پایین نمی رود و چه بسیار انسان های معمولی و با قناعتی که با لذت زندگی می کنند.
برادر گرامی! تمام مشکلاتی را که فرمودید را می فهمیم و می دانیم که چقدر سخت است که هجمة مشکلات بر سر ما فرود آید و نتوانیم آنها را حل کنیم ولی مطمئن باشید با یک برنامه ریزی خواهید توانست قدم به قدم موانع را از سر راه خود بردارید و به همة آنچه می خواهید برسید. فقط کافی است که صبور باشید و ناامیدانه فکر نکنید. کاغذی برداشته و مشکلاتتان را در آن نوشته و اولویت بندی نمایید و مشخص کنید که ابتدا کدام را می خواهید حل کنید. سپس به مشکل بعدی برسید. امیدواریم بتوانید با تدبیری که دارید همة این مسائل را در اختیار خود قرار دهید و سوار بر مشکلات شوید.
موفق و سربلند باشید.
بیشتر بخوانید:
توراخدا کمکم کنید فکرم تا خودکشی رفته توراخدا داغونم کمکم کنید
زندگی دنیا به اقتضای دنیوی بودن دچار پیچ و خم های فراوان و فراز و فرودهای بسیاری است و همه افراد به نحوی در حال پیمودن این پستی و بلندی ها هستند و شاید کسی را نتوان یافت که در زندگی خود گرفتار مشکل و گرهی نباشد. گاهی کسی که مشکل مالی و اقتصادی دارد و کسی مشکل خانوادگی و اداری، کسی ممکن است مشکل روحی و عاطفی داشته باشد و کسی مشکل... آنچه مهم است آن که چگونه بتوان این مشکلات را تحلیل کرد و برای حل و رفع آنها اقدام نمود. اگر ما بتوانیم مشکلات را درست و واقع بینانه تحلیل و بررسی نمائیم آن وقت چه بسا آنها را نه تنها مشکل، که رحمت و لطف نیز تلقی کنیم. مثلا در مورد آن چه زندگی خود شما رخ داده است.
گاهی یاس و نا امیدی نسبت به خداست و گاهی هم ناامیدی از امور دنیاست. پس بحث را در این دو محور بررسی می نماییم:
محور اول: اگر نا امیدی از رحمت خداست که حقیقتاً جای ندارد زیرا خدایی که رحمت واسعه اش همه را فرا گفته نا امیدی در مورد او معنا ندارد آیا می شود کنار دریا بود و از دیدن دریا نا امید شد؟ خیر، فقط کافی است چشم باز کنیم تا دریا را ببینیم. نا امیدی در مورد خدا به ما بر می گردد و ایراد از ناحیه ماست. ما به وظایف خود عمل نمی کنیم آن وقت از رحمت خداوند نا امید می گردیم. در قرآن کریم آمده که «از رحمت خدا نا امید نمی شوند مگر گروه کافران». حساسیت فراوان روی نا امیدی از رحمت خدا بدان جهت است که شخص مأیوس از رحمت الهی دیگر هیچ بازگشتی برای خود نمی بیند و به همین علت به هر کاری ممکن است دست بزند. اگر قدری در صفات خدا مطالعه نماییم هیچ گاه از رحمت او ناامید نمی گردیم.
محور دوم: گاهی هم نا امیدی در امور دنیوی است و ناراحت است که چرا به فلان نقطه نرسیده؟ و امیدی هم به رسیدن آن ندارد. اول باید دانست که آرزوهای دنیوی ما باید با میزان تلاش و توانمندی های ما هماهنگ باشد. شخصی که تلاش نمی کند، یا تلاش هایش را با چند شکست متوقف می کند پر واضح است که به نقطه موفقی هم نخواهد رسید. فاصله ای که بین آرزوهای انسان و میزان تلاش و توانمندی های او وجود دارد، عاملی برای پدیدار شدن ناامیدی و یأس در افراد است. به عبارت دیگر صرف آرزو داشتن اما برنامه ای مشخص برای رسیدن به آن نداشتن و تلاش و جدیت لازم را انجام ندادن مشکلی را حل نخواهد کرد. در گام اول باید محدوده آرزو را مشخص کرد، در گام دوم باید توانمندی های خود را شناخت و در گام سوم باید به صورت جدی و با داشتن برنامه برای رسیدن به آرزوها و اهداف اقدام نمود.
بسیاری از نا امیدی ها ناشی از عدم برنامه ریزی و عجله است. انسان دوست دارد زود به ثروت برسد و مشکلات پیش روی او فوراً حل شود. در حالی که این عالم، عالم اسباب و علل است و هر کاری از طریق خود انجام می شود. انسان با برنامه ریزی صحیح بر اساس داشته ها و توانمندی ها و با تکیه بر پشتکار و توکل بر خداوند موفق خواهد شد. جوان مؤمنی که برای همه کارش برنامه دارد ناامیدی به سراغش نخواهد آمد.. او برای کار، زندگی، درس، مطالعه، عبادت، ورزش، تفریح، خواب و ... برنامه دارد و هر لحظه در حال پیمودن مسیر کمال و رسیدن به قرب الهی است، چرا نا امید شود؟ از چه نا امید شود؟ قرب الهی آن قدر لذیذ و زیباست که کسی در این مسیر خسته نخواهد شد چه رسد به نا امیدی. آیا عاشقی که در پی معشوق است و او را روبروی خود می بیند و به سوی او می رود از دیدن او نا امید می شود؟ جوان مؤمن تلاشش را می کند و بقیه را به خدا می سپارد، اگر به مصلحت او بود خدا می دهد و اگر نبود که هیچ. دیگر جای اعتراض نیست. چه بسیار ثروتمندانی که آب خوش از گلویشان پایین نمی رود و چه بسیار انسان های معمولی و با قناعتی که با لذت زندگی می کنند.
برادر گرامی! تمام مشکلاتی را که فرمودید را می فهمیم و می دانیم که چقدر سخت است که هجمة مشکلات بر سر ما فرود آید و نتوانیم آنها را حل کنیم ولی مطمئن باشید با یک برنامه ریزی خواهید توانست قدم به قدم موانع را از سر راه خود بردارید و به همة آنچه می خواهید برسید. فقط کافی است که صبور باشید و ناامیدانه فکر نکنید. کاغذی برداشته و مشکلاتتان را در آن نوشته و اولویت بندی نمایید و مشخص کنید که ابتدا کدام را می خواهید حل کنید. سپس به مشکل بعدی برسید. امیدواریم بتوانید با تدبیری که دارید همة این مسائل را در اختیار خود قرار دهید و سوار بر مشکلات شوید.
موفق و سربلند باشید.
بیشتر بخوانید:
توراخدا کمکم کنید فکرم تا خودکشی رفته توراخدا داغونم کمکم کنید