ناشناس
همسرم انگیزه ای برای اینکه سر خونه زندگی مون بریم نداره؛چیکار کنم؟
سلام. مدتی است که عقد کردم از وقتی عقد کردم درگیر مسائل مالی زندگی شدیم الان شوهرم به درجه ای رسیده که میگه هیچی برام مهم نیست ذوق هیچی رو ندارم اصلا بیرون نمیریم چون حوصله نداره. پدرم فوت کرده عوض اینکه اون ارومم کنه من آرومش میکنم اما هر چقدر اون رو متوجه دلخوشی های زندگی و عشقم نسبت بهش میکنم فایده ای نداره اون همش میگه حالم بده چیزی برام مهم نیست چیزی منو سر ذوق نمیاره منی که همش بیرون بودم الان دلم نمیخواد برم بیرون. نمیدونم چمه مدام میگه نمیدونم چمه؟ اهل مشاوره رفتن نیست من مدام باهاش صحبت میکنم اما صحبت من فایده ای نداره. شما بگید چیکار کنم؟
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
خوب می‌دانیم که ممکن است با برخوردهایی از سوی همسرتان مواجه باشید که توجیه مناسبی برای آن نیابید و باعث رنجش خاطرتان گردد؛ امّا اگر به دقّت بنگرید می بینید که بسیاری از زوج های جوان در دوران عقدشان به خاطر عدم آشنایی با روحیات و اخلاقیات همدیگر و اختلاف نظرها و اختلاف سلیقه ها در مسائل جزئی زندگی دچار تنش می شوند. کمال خواهی، مطلق نگری و ایده آل گرایی آنها اگر به همراه حلم و بردباری و سعه صدر نباشد شیرینی دوران نامزدی را به تلخی تبدیل می کنند. البته اختلاف نظر و عقیده در ابتدای زندگی برای دختر و پسری که از خانواده های مختلف و روحیات متفاوت برخوردارند زیاد دور از انتظار نیست و مشکل مهمی نیست، به شرطی که زود حل شود و طولانی یا مکرر نشود. زیرا ازدواج چون نهال نوپایی است که اگر در معرض مداوم طوفان اختلاف و درگیری ها قرار گیرد امکان شکسته شدن دارد. پس باید هوشیار باشند و اجازه ندهند مسائل جزئی و سطحی خللی در زندگی آنها ایجاد کند.
خواهر گرامی! چه خوب است که مسائل خود را از طریق صحبت و ابراز علاقه به همسرتان حل می کنید ولی به نظر می رسد این راهکار تا یک جایی پاسخگو است و از اینجا به بعد تنها راه مشاوره است. اگر همسرتان در این خصوص همراهی نمی کند چاره ای نیست که ابتدا خودتان مشاوره مجربی را پیدا کنید و جلسه ابتدایی را تشکیل دهید و سپس از همسرتان نیز بخواهید تا شما را همراهی کند. به نظر می رسد همسرتان قدری دچار افسردگی شده است که نباید این موضوع ادامه دار شود و باید هرچه سریعتر تحت درمان قرار گیرد. اگر باز هم در امر مشاوره همراهی نکرد حتما از بزرگترها یاری بطلبید و او را نزد مشاور ببرید.
موفق باشید.
