ناشناس

مشکلم اختلافات زناشویی و بحث و مشاجره است؛ کمکم کنید.

سلام وخسته نباشید.من حدود8و9سالی هست ازدواج کردم و یک پسر بچه دارم.مشکل من رفتار تند همسرمه و اینکه زود عصبی میشه و فحش و ناسزا میگه و یه وقتی یه سیلی میزنه.اوایل سریع عذرخواهی میکرد و از دلم در میاورد.الان البته کمتر اینکارو میکنه.و توی هفته یک یا دو بار پیش دوستاش میره و یه دلخوشی اونجا با دوستاش میکنه.و دو مرتبه چت دیدم با خانوم و سر اون قضیه مفصل باهاش دعوا و بحث کردم.که کنار میزارم.و اینکه شوهر من فقط میخواد من باشه و میگه من درست عمل میکنم تو اشتباه میکنی.من فکر میکنم کم نزاشتم از لحاظ محبت و اینکه حتی مالی خیلی کمکش کردم.و الان چند باری شده که تصمیم گرفتم برم و ترکش کنم تا شاید درس عبرت بشه و خودش خواهش کرده و گفته خوب میشم ولی بعد از مدتی برمیگرده به رفتارش که من دوست ندارم.واقعا نیاز دارم به راهنمایی شما که چکار کنم؟ من دوست دارم زندگی کنم و زندگیمو باهاش بسازم و از طرفی خیلی دلم شکسته ست و از لحاظ روحی داغونم.و نگاه میکنم به دیگران که همسرانشون چکار میکنن براشون. چرا ایشون اینکارو نمیکنه.من همه جور خواستمو بیان کرده. رو د ررو با نامه گفتم .باشه یه وقت میگه ولی بعد دوباره همون اش و همون کاسه.میشه لطفا راهنماییم کنید.خیلی درمانده شدم.هر لحظه میخوام برم.و از طرفی زندگیم میخواد خراب بشه غصه میخورم و از طرفی پسرم هست.واقعا موندم محبت کنم و یا فاصله بگیرم ازهمسرم برای اینکه درست بشه؟و یا اصلا اینجور افراد درست میشن؟و مشاوره گفتم نمیره.لطفا راهکاری که نیازه رو بگید.شده به قیمت پایان زندگیم و رفتنم به خانه پدرم.ممنون میشم کمکم کنید.
يکشنبه، 21 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

مشکلم اختلافات زناشویی و بحث و مشاجره است؛ کمکم کنید.

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 38 ساله )

سلام وخسته نباشید.من حدود8و9سالی هست ازدواج کردم و یک پسر بچه دارم.مشکل من رفتار تند همسرمه و اینکه زود عصبی میشه و فحش و ناسزا میگه و یه وقتی یه سیلی میزنه.اوایل سریع عذرخواهی میکرد و از دلم در میاورد.الان البته کمتر اینکارو میکنه.و توی هفته یک یا دو بار پیش دوستاش میره و یه دلخوشی اونجا با دوستاش میکنه.و دو مرتبه چت دیدم با خانوم و سر اون قضیه مفصل باهاش دعوا و بحث کردم.که کنار میزارم.و اینکه شوهر من فقط میخواد من باشه و میگه من درست عمل میکنم تو اشتباه میکنی.من فکر میکنم کم نزاشتم از لحاظ محبت و اینکه حتی مالی خیلی کمکش کردم.و الان چند باری شده که تصمیم گرفتم برم و ترکش کنم تا شاید درس عبرت بشه و خودش خواهش کرده و گفته خوب میشم ولی بعد از مدتی برمیگرده به رفتارش که من دوست ندارم.واقعا نیاز دارم به راهنمایی شما که چکار کنم؟ من دوست دارم زندگی کنم و زندگیمو باهاش بسازم و از طرفی خیلی دلم شکسته ست و از لحاظ روحی داغونم.و نگاه میکنم به دیگران که همسرانشون چکار میکنن براشون. چرا ایشون اینکارو نمیکنه.من همه جور خواستمو بیان کرده. رو د ررو با نامه گفتم .باشه یه وقت میگه ولی بعد دوباره همون اش و همون کاسه.میشه لطفا راهنماییم کنید.خیلی درمانده شدم.هر لحظه میخوام برم.و از طرفی زندگیم میخواد خراب بشه غصه میخورم و از طرفی پسرم هست.واقعا موندم محبت کنم و یا فاصله بگیرم ازهمسرم برای اینکه درست بشه؟و یا اصلا اینجور افراد درست میشن؟و مشاوره گفتم نمیره.لطفا راهکاری که نیازه رو بگید.شده به قیمت پایان زندگیم و رفتنم به خانه پدرم.ممنون میشم کمکم کنید.


مشاور: احسان فدایی

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.

احساستان را می فهمیم  و می دانیم که رفتارها و برخوردهای همسرتان بسیار آزار دهنده است و دوست دارید همسر شما نیز مانند دیگران بتواند موقع عصبانیت خودش را کنترل نموده و هر حرف یا رفتاری را انجام ندهد و یا تغییراتی در رفتارهای خود داده و برخی از آنها را کنار بگذارد.

به نظر می‌رسد رفتارهای همسرتان در زندگی و شکل ارتباط شما با ایشان، دارای یک یا چند دلیل محوری است. هرچه بتوانیم به آن نقطه نزدیک شویم، موفقیت بیشتری کسب نموده‌ایم. هر چند توان مشاوره مکتوب در این زمینه کم است اما عقیده ما به عنوان مشاور خانواده در مورد مسایل و مشکلات بین زوجی بر این است که در ایجاد شدن یک مشکل در خانواده همانند زود عصبانی شدن شوهر، همه اعضا سهیم هستند اگر چه نشانه های اختلال فقط در یک نفر ظاهر شود(که در اینجا این یک نفر همسر شماست). در صورت پذیرفتن این دیدگاه، نقش شما هم در بوجود آمدن مشکل عصبانیت و پرخاشگری آشکار می شود و به عبارت دیگر باید دید واقعا انتظار همسرتان از شما چیست که بر آورده نشده و با کس دیگری در ارتباط بوده است؟ چرا با دوستانش بیشتر از بودن با خانواده لذت می برد؟ به طور کلی چیزهایی که همسرتان را عصبانی می سازند کدامند؟ چه رفتارهایی از شما باعث عصبانیت همسرتان می گردد؟ آیا این اواخر مسئله ای حاد اتفاق افتاده است؟ چنانچه به طور کامل به این پرسشها پاسخ دهید مجموعه ای از اطلاعات ارزشمند را برای کنترل رفتار همسرتان خواهید یافت و از خیلی عوامل تحریک کننده پیشگیری خواهید کرد.

اکنون شما با همسرتان با مشکل جدی برخورد کرده اید  و شاید فکر رفتن از منزل را نیز داشته باشید ولی باور کنید با این راه ها چیزی درست نمی شود و همسرتان هم تغییری نمی کند. در ادامه چند راهکار در برخورد با او در ادامة زندگی تقدیم می نماییم:

 1- هنگام عصبانیت ایشان کاملا آرام برخورد نمایید(اگر چه ممکن است سخت باشد ولی ارزش امتحان کردن را دارد).یادتان باشد که انسانها بنده محبت هستند، سخترین انسانها در مقابل محبت رام می شوند!

 2- هفته ای 2 ساعت(مثلا شبهای شنبه) را برای مسائل زناشویی خود اختصاص دهید(جلسه ای ترتیب دهید و در مورد مسائل خود با هم گفتگو کنید. زمان و مکان مناسبی را برای این گفتگو در نظر بگیرید. صورتجلسه را یادداشت نمایید. نباید همیشه انتظار داشت که در یک جلسه به نقطه مشترکی رسید. اینجا فقط هدف گفتگوی آرام است).

 3- چنانچه مسئله مورد بحث منجر به مشاجره شد، ختم جلسه را اعلام و موقعیت را ترک کنید.

 4- روابط جنسی برای مرد عامل بیدار شدن عشق و شکوفایی آن است. مردان در روابط جنسی با همسرشان عشق خود را زنده می نمایند.

5- در کنار موارد بالا دقت داشته باشید که خیلی هم او را «نازک‌نارنجی» و «لوس» بار نیاورید. چون گاهی اوقات ما با نازکشیدن‌های بی‌موقع، طرف مقابل را لوس می‌کنیم و توقعات او را بالامی‌بریم و باعث می‌شویم با کوچکترین مشکلی قهر کند و ناراحت شود. یعنی در واقع نقطعه ضعف دست او می‌دهیم. به ناراحتی‌ها و دغدغه‌های او توجه بکنید؛ اما اینگونه نباشید که تا او قهر کرد و عصبانی شد، شما شروع کنید به التماس‌کردن که چه اتفاقی افتاده و چه شده و ... . از او دلجویی بکنید؛ اما اجازه دهید تا خود او نیز کمی تنها باشد و فکر کند و بفهمد همیشه قرار نیست شما ناز او را بکشید و شما به سمت او بروید.

6- فکر کنید، ببینید شوهرتان روی چه مواردی حساس است. آنها را در نظر بگیرید و خطوط قرمز او بدانید و هرگز پای روی خطوط قرمز او نگذارید.

7- بی‌تردید هر شخصى از نقطه پذیرشی که در عرف مردم به آن رگ خواب مى‏گویند، برخوردار است. شوهر شما نیز از این قانون مستثنى نیست. شما براى وارد شدن به فضاى ذهن او و تأثیرگذاردن بر روى رفتارش باید از این نقطه پذیرش وارد شوید و نقطه ضعف او را پیدا کنید. خواهر محترم! چنانچه مسایل بالا در تغییر رفتاری ایشان موثر نبود، مراجعه به یک مشاور خانواده برای ایشان ضروری است.  امیدوارم با توجه به موارد بالا، بتوانید زندگیتان را تغییر دهید. البته برای این کار عجله نکنید و انتظار نداشته باشید بتوانید در زمان کوتاهی زندگی خود را متحول کنید. ما هم دعا می‌کنیم در این راه موفق باشید.

موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.